چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

عطاران با چاشنی مل بروکس و طعم وودی آلن


عطاران با چاشنی مل بروکس و طعم وودی آلن

لالایی عشق برای یک کودک ۴۰ساله

اولین تجربه سینمایی رضا عطاران را می‌شود یک نوع کمدی- سوررئال کم‌سابقه در سینمای ایرانی ارزیابی کرد. این ویژگی در هر دو وجه محتوایی و ساختار بصری «خوابم می‌آد‌» قابل ردگیری است. ۴۰ سال زندگی و خاطره با روایت اول شخص را از زبان کسی می‌شنویم که همه تصاویر و حوادث این ۴۰سال پرماجرا را در لحظه عبور از مرز زندگی مرور و نقل می‌کند. درست از لحظه سقوط اتومبیل و درهم ریختن الگوی زمان زمینی است که رفت و برگشت در خاطرات سپری شده آغاز می‌شود. با روایتی تداخلی و غیرخطی که با پرش از جوانی به کودکی و زمان حال همراه است. انگار که زندگی رضا از آخرین لحظه و در نقطه پایان آغاز می‌شود. با شور و حرارت و هیجانی که ریشه در حسی عاشقانه دارد قصه زندگی‌اش را شرح می‌‌دهد. با سفر به گذشته‌های دور و نزدیک که با پرش و تداخل در زمان‌های متفاوت همراه است با حس تازه کشف شده عشق و بلوغ احساسی در آخرین فرصت‌های زندگی زمینی همه نشانه‌های نگرانی و دلتنگی و اندوه از لحن کلام و آهنگ صدایش محو شده.

در شرح کودکی و نوجوانی و عاشقانه‌های ناکام دوران جوانی اندوه پنهان در موسیقی کلامش را حتی در آن موقعیت‌های کمیک و اتفاق‌های پر از سوءتفاهم‌ و خنده‌آور می‌شود احساس کرد. شرایط مضحک و مسخره‌ای که از چشم یک ناظر بیرونی، خیلی خنده‌دار به نظر می‌رسد اما آهنگ صدای راوی را غمگین می‌یابیم. این دلتنگی و اندوه حتی در روایت دوران کودکی و شرح دوستی‌ها و دلبستگی‌های زلال و بی‌غل و غش آن روزگار هماهنگی دریغ‌آمیز و اندوهبار دارد.

اگرچه در صحنه‌پردازی و تصویر کردن این شرایط، تعمد آگاهانه‌ای در خلق شخصیت‌ها و حوادث کمیک و طنزآمیز به کار رفته است. کودکی رضا و دختر سرهنگ با آن میزانسن مضحک دست در دست و شانه به شانه رفتن در قاب «نوجوانی ملیحه» با آن شمایل فاقد جذابیت زنانه و سکانس ملاقات در رستوران و پارک و تصویر تازه و متفاوت «ملیحه» در پوسته آرایشی که حس تازه‌ای در «رضا» بیدار می‌کند. لرزیدن زمین و زلزله و نقش تعیین‌کننده لیوان چای که در اوج خلق یک موقعیت کمدی و تکرار آن در شرایط متفاوت آشنایی و آغاز دوستی با «شیرین» (مریلا زارعی)، با وجود طنز درخشان و ایجاد یک موقعیت ناب کمدی، لایه پنهان و غم‌انگیزی از جایگاه انسانی و آرزوهای سرکوب شده «رضا»ی ۴۰ساله و تداوم حیات پر از اندوه و حسرت او می‌سازد. طنز تلخ و سیاهی که از یک اندوه نهفته و نگفته، موقعیت کمدی و خنده‌آوری ترسیم می‌کند. آرامش و هیجان و موسیقی سرشار از لذت و رضایت کلام رضا در این فصل از روایت قصه همه دلتنگی‌های ۴۰ساله زندگی را به فراموشی سپرده است. پر از حس و حال خوب و هیجانی عاشقانه است. آیا در این فرصت کوتاه زیر ثانیه، فریاد پر از اضطراب و دلشوره عاشقانه «شیرین» را شنیده است؟ اگر نشنیده بود این لحن گرم و سرشار از حس رضایت و شادمانی کشف عشق چگونه با آهنگ کلامش می‌آمیخت؟ رضا عطاران تلخ‌ترین داستان عمرش را با کنایه و طنز تعریف می‌کند چون این تنها زبانی است که از او باور دارند. سرتاسر «خوابم می‌آد» پر از موقعیت‌های کمیک و طنزآمیزی است که کارکرد روکش شیرین یک قرص تلخ را دارد. با خواب رفتن در نشئه این طعم فریبنده، مجال نفوذ به عمق و درک این زهرخند تلخ انسانی- اجتماعی را پیدا نخواهیم کرد. به عادت معهود در مناسبات انسانی معاصر که کمتر فرصت عمیق شدن در حقیقت جهان پیرامون و جایگاه انسانی خود را پیدا می‌کنیم. «رضا» معلم فقیر و رانده شده از متن مناسبات اجتماعی برای پیدا کردن موقعیت و مدار حرکت و حضور خود در ساختار هستی، همه روش‌های فانتزی و خیال‌پردازانه را تجربه می‌کند. با خروج از دایره واقعیت‌ها مرز تخیل را پشت سر می‌گذارد. عجیب نیست که در سکانس‌های پراکنده‌ای از فیلم، وارد فضایی فانتزی و مالیخولیایی و مشابه با انواع فیلم‌های حادثه‌ای و تریلر به شیوه هالیوودی و حتی هندی می‌شویم.

صحنه‌های مربوط به آدم‌ربایی و مواجهه با گروه خلافکار در ساختار بصری کیفیتی هجوآمیز و کپی‌سازی شده از آثار مشابه خارجی دارد. شوخی صندوق عقب و تصادف، داستان خواهر بیمار و جور کردن پول کلیه و شوخی‌های پیوسته به آن هجو روابط انسانی و ایثار در فیلم‌های هندی است. شوخی جذاب و ریتمیک پرهیز از لمس دست و انگشت دو نامحرم روی میز رستوران، شوخی ریختن چای و خیس شدن شلوار، رابطه خانوادگی و پدر و مادر رضا و مرور ۴۰ سال تاریخ معاصر در چند پلان از دهه ۵۰ تا سال ۹۰ و... همه چیز نشانه‌های آشنایی از رضا عطاران محبوب مجموعه‌های تلویزیونی را در شکل و ساختاری برکنار از برخی شوخی‌های سخیف تلویزیونی دارد. خوشبختانه «رضا عطاران» «خوابم می‌آد» هوشمندتر از آن است که نیازی به شوخی‌های مستهجن داشته باشد. «خوابم می‌آد» اولین کمدی سیاه ایرانی است با رگه‌هایی از سوررئالیسم که مستقل از ناتورئالیسم عبدالرضا کاهانی به نظر می‌رسد.

محسن سیف



همچنین مشاهده کنید