شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

هویت عربی


هویت عربی

ما از این اهانت چشم پوشی نخواهیم کرد و بر این باوریم که اینگونه دخالت های بی جا از سوی اتحادیه اروپا تنها به ایجاد یک اولویت قانونی و توافق عام بین المللی از تایید این ادعای بی اساس منجر می شود و لذا باید شدیداً محکوم شود » در این بین یک خواننده ایرانی مقیم لس آنجلس ترانه ای با نام «دبی, دبی» که در حقیقت نه یک ترانه بلکه یک آگهی تبلیغاتی برای سفر به امارات متحده عربی بزرگ ترین دشمن تاریخ و فرهنگ ایران است را اجرا کرده است

اصطلاح «خلیج عربی» برای اولین بار از طرف یک دیپلمات بریتانیایی در منطقه خلیج فارس عنوان شد. «سرچارلز بلگریو» که بیش از سه دهه نماینده سیاسی دولت بریتانیای کبیر در خلیج فارس بود پس از مراجعت به لندن در سال ۱۳۴۵ هجری خورشیدی کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس منتشر کرد و . . .

سایت گوگل باری دیگر نام خلیج عربی را برزبان آورد تا نشان دهد شیوخ حاشیه نشینه خلیج فارس چه پول‌های هنگفتی را برای بازیافتن هویت ناداشته خود و احیاء به اصطلاح تمدن عربی خود خرج می‌کنند. اصطلاح «خلیج عربی» برای اولین بار از طرف یک دیپلمات بریتانیایی در منطقه خلیج فارس عنوان شد. «سرچارلز بلگریو» که بیش از سه دهه نماینده سیاسی دولت بریتانیای کبیر در خلیج فارس بود پس از مراجعت به لندن در سال ۱۳۴۵ هجری خورشیدی کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس منتشر کرد و در آن برای نخستین بار عنوان تازه و جعلی ای به خلیج فارس داد. پیروز مجتهدزاده در کتاب نام خلیج فارس در ازای تاریخ می نویسد:چارلز بلگریو در کتاب خود ادعا کرده بود که اعراب علاقه مندند خلیج فارس را خلیج عربی بنامند. نقل است که بلافاصله پس از انتشار کتاب «ساحل دزدان» نامی که پیشتر به سواحل جنوبی خلیج فارس اطلاق می شد استفاده از اصطلاح جعلی خلیج عربی در مطبوعات منطقه آغاز شد و پس از چندی در مکاتبات رسمی کشورهای حاشیه خلیج فارس «Arabian Gulf» به جای «Persian Gulf» نشست.دولت ایران در همان زمان گرچه در قبال این عمل واکنش نشان داد و از قبول محموله هایی که نام «خلیج عربی» را به خود داشت خودداری کرد اما دیپلمات بریتانیایی کار خود را کرده بود و اعراب با واژه تازه ای آشنا شده بودند که به جنگ لفظی عرب و عجم دامن می زد. درباره موقعیت جغرافیایی این خلیج می توان گفت شیار هلالی شکلی که بیش از یک چهارم ذخایر فسیلی جهان را در خود دارد و از طریق دریای عمان به اقیانوس هند و آب های آزاد راه می یابد طولی نزدیک به ۹۰۰ کیلومتر و پهنایی نزدیک به ۲۴۰ کیلومتر دارد. این خلیج در کشاله و چین خوردگی های پست و فرو افتاده جنوب زاگرس پدید آمده است. خلیج فارس و کشورهای ریز و درشت پیرامون آن نزدیک به یک ۱۰ درصد از گستره ۴۴ میلیون کیلومترمربع قاره آسیا را در برمی گیرد.

خلیج فارس به مثابه یک راه آبی و دریایی از آغاز تاریخ موقعیت برجسته سیاسی داشته است و به نوعی خاستگاه تمدن های بزرگ خاور باستان با پیشینه ای چند هزار ساله است. از قرن ها پیش عیلامیان از بندر بوشهر و جزیره خارک برای سکنا و کشتیرانی و حکمفرمایی بر سواحل خلیج فارس و بازرگانی با هند غربی و دره نیل استفاده می کردند.«کوین توس کوروسیوس روفوس» مورخ رومی که در قرن اول میلادی می زیسته این دریا را دریای پارس یا آبگیر فارس خوانده است. پیش از استقرار آریایی ها بر فلات ایران، آشوریان این دریا را که به کتیبه های خود با نام «نارمرنو» که به معنی «رود تلخ» است یاد کرده اند و بنابر اسناد تاریخی این کهن ترین نامی است که به خلیج فارس اطلاق می شده است. در کتیبه هایی که از داریوش در تنگه هرمز نیز یافت شده عبارتی پیرامون دریایی که از «پارس رود» است به چشم می خورد. «هکاتیوس هلطی» از علمای قدیم یونان و ملقب به پدر جغرافیا در سال ۴۷۵ قبل از میلاد اگرچه از «بحر احمر» و خلیج عرب نام برده اما از دریای پارس نیز استفاده کرده است. کارشناسان مسایل تاریخی معتقدند که خلیج عرب همان دریای سرخ یا اریتره امروزی است و نه خلیج فارس. امروزه در میان آثار اعراب نیز بحر فارس به فراموشی سپرده شده و از ترکیب خلیج فارس استفاده می شود. معروف ترین دایره المعارف دنیا یعنی المنجد که سند قاطعی برای مراجعه است از ترکیب خلیج فارس بهره برده است. از سوی دیگر دلایل و مستندات حقوقی معتبری نیز درباره اصالت نام خلیج فارس وجود دارد که به قرن ۱۶ میلادی بازمی گردد. طی سال های ۱۵۰۷ تا ۱۵۶۰ در کلیه موافقتنامه هایی که پرتغال، اسپانیا، بریتانیا، هلند، فرانسه، آلمان با دولت ایران داشتند حتی در متون عربی نیز از عبارت «خلیج الفارسی» و در متن انگلیسی «پرشین گلف» نام برده شده است. از جمله این اسناد سند استقلال کویت است بین امیر این کشور و نمایندگان بریتانیا که این چنین آغاز می شود: «حضرت صاحب الفخامه الفخیم السیاسی لصاحبه اجلاله من الخلیج فارسی المحترم...» این سند توسط عبدالسالم الصباح نیز امضا شده است. تاریخ دانان می گویند که از آغاز قرن بیستم که نام خلیج فارس بیش از دریای فارس مورد استفاده قرار گرفت، این ذهنیت را ایجاد کرد که دریای پارس نامی کهن است و خلیج فارس نامی تازه که جانشین آن شده است. استدلال اعراب هم شاید این باشد که اگر دریای پارس به خلیج فارس تغییر کرده پس می تواند به خلیج عربی نیز بدل شود اما سازمان ملل متحد در این زمینه مرجع است. سازمانی که ۲۲ کشور عربی و حاشیه خلیج فارس نیز عضو آن هستند تا به حال دو بار نام تاریخی و اصیل این آبراه را «خلیج فارس» اعلام کرده است.سازمان ملل متحد اولین بار طی یادداشت‎/ ۳۱۱ unaDQ به تاریخ پنجم مارس ۱۹۷۱ و بار دوم طی یادداشت unla۴.۵.۸.۲ مورخ دهم اوت ۱۹۸۴ نام رسمی دریای جنوبی ایران و شرق شبه جزیره عربستان را خلیج فارس اعلام کرد. کنفرانس سالیانه سازمان ملل درباره هماهنگی در مورد نام های جغرافیایی نیز هر سال بر نام خلیج فارس تاکید کرده است. در زمستان سال گذشته در پی تغییراتی که سازمان نشنال جئوگرافیک در رابطه با نام خلیج پارس و جزایر سه گانه در نقشه های اینترنتی خود اعمال کرد، جامعه ایرانی - در داخل و خارج - با کم دقتی و شتابزدگی، پیروزی خود را در پیکار با این سازمان جشن گرفت. بسیاری از نشریات پرتیراژ کانادایی همچون روزنامه ونکورسان (Vancouver Sun) نیز به پیروی از دولت خود، خلیج پارس را خلیج عربی خواندند و با دلایلی غیرمنطقی در برابر اعتراضات ایرانیان مستقل از سراسر جهان ایستادگی کردند. جای بسی تاسف است که در این کشور، از سوی جامعه مهاجر ایرانی که اتفاقاً از موقعیت ممتازی نیز برخوردار است جنبش قابل ملاحظه ای دیده نشد.آخرین بیانیه وزارت دفاع کانادا که در آن رسماً از نام ساختگی «خلیج عربی» استفاده شده بود در اسفند سال گذشته انتشار یافت و پس از اعتراض شدید شماری از ایرانیان مقیم داخل و خارج، نام «خلیج پارس» به مقاله وارد شد و «خلیج عربی» در پرانتز جلوی آن قرار گرفت. کاری که نشنال جئوگرافیک در اطلس ۲۰۰۵ خود انجام داد و آن همه اعتراض را برانگیخت.

وزیر امور خارجه کانادا، پیر استوارت پتیگرو نیز به تازگی زیر پوشش «دفاع از حقوق بشر در ایران» با رهبر یکی از احزاب خائن و جدایی طلب عرب- ایرانی که دفتر آن در انگلستان واقع شده رسماً ملاقات کرده است. حزبی که در وب سایت رسمی خود، خلیج پارس را خلیج عربی و خوزستان را عربستان می خواند!... خوزستان مظلومی که هشت سال هرآنچه داشت را بی درنگ فدای پاسداری از مرزهای ایران کرد جالب اینجاست که در چندین بیانیه از این حزب از خلیج پارس اینگونه نام برده شده است: «خلیج عربی که از سوی نژادپرستان ایران، خلیج پارس نامیده می شود...» اتحادیه اروپا نیز در پی پانزدهمین نشست رسمی خود با شورای همکاری خلیج [پارس] در پنج آوریل ۲۰۰۵ شانزده فروردین ۱۳۸۴ به پشتیبانی از مواضع غیرقانونی امارات متحده عربی در رابطه با جزایر سه گانه ایرانی پرداخته است. این پشتیبانی واکنش شدید گروه های مستقل ایرانی را در پی داشت که از آن جمله باید به دادنامه ای اینترنتی اشاره کرد که به کوشش دانیال پورخصالی (از هم میهنان مقیم ویرجینیا و عضو سازمان خلیج پارس) نگاشته شده و بخشی از آن چنین است: «... وزرای مختار اتحادیه اروپا بار دیگر از ادعای غیرقانونی ارضی ابوظبی نسبت به ایران پشتیبانی کرده اند. این پشتیبانی نامطبوع از امارات متحده عربی و تایید اینکه دو طرف باید به مذاکره نشسته و یا اینکه مورد را به داوری بین المللی منسوب دارند خود بر خلاف قوانین بین المللی است. در حقیقت دخالت بی جای اتحادیه اروپا یک حرکت اهانت آمیز نسبت به تمامیت ارضی ایران است.

ما از این اهانت چشم پوشی نخواهیم کرد و بر این باوریم که اینگونه دخالت های بی جا از سوی اتحادیه اروپا تنها به ایجاد یک اولویت قانونی و توافق عام بین المللی از تایید این ادعای بی اساس منجر می شود و لذا باید شدیداً محکوم شود...» در این بین یک خواننده ایرانی مقیم لس آنجلس ترانه ای با نام «دبی، دبی» که در حقیقت نه یک ترانه بلکه یک آگهی تبلیغاتی برای سفر به امارات متحده عربی _ بزرگ ترین دشمن تاریخ و فرهنگ ایران - است را اجرا کرده است. اسی (اسماعیل) خواننده این آلبوم، با دریافت کمک سخاوت‌مندانه چهارصدهزار دلاری از یکی از شیوخ امارات به ضبط این کار دست زده است. اسی اما در گفت وگو با رادیو فردا این اتهام را تکذیب کرد و چنین گفت: «اگر ایرانیان می توانستند به همان راحتی که به دبی می روند به لس آنجلس بیایند من آهنگی می خواندم به نام «بیا بریم لس آنجلس»! این پیشنهاد فرشید امین [سازنده این ترانه] بود که خواننده ای که تازه وارد بازار می شود، خوب است برای ایرانیانی که در دبی می زنند و می رقصند آهنگی بخواند... این شایعه دروغ است.» گفتنی است اسی هم در متن ترانه و هم در گفت وگو با گزارشگر رادیو فردا از کاربرد نام خلیج پارس خودداری و آن را صرفاً «خلیج» نامید. همچنین در پی نامگذاری یک بزرگراه در ایران به نام «بزرگراه خلیج فارس» یکی از خیابان های شهر دبی نیز به نام «خیابان خلیج عربی» نامگذاری شده است. کمپانی AME-info نیز که به منبعی اطلاعاتی درباره اخبار بازرگانی خاورمیانه بدل شده و تبلیغات آن از مشهورترین شبکه های جهان همچون سی ان ان پخش می شود رسماً در تمام متن های خود از عبارت «خلیج عربی» استفاده می کند. اعتراضات ایرانیان مستقل به این کمپانی تا کنون هیچ نتیجه ای در بر نداشته است. قدرت این اعتراضات تنها استدلال علمی و مدارک تاریخی آنهاست ولی هنوز از پشتیبانی دولتی که حرف اول را در این راستا می زند هیچ خبری نیست. ظاهراً در حال حاضر سفارش ساخت سمفونی خلیج پارس برای دولتمردان ما در اولویت است نه پشتیبانی از ایستادگی در برابر این حرکات!... منتظر می شویم تا ببینیم این سمفونی چه زمانی به اجرا در خواهد آمد ولی دست و دل مان می لرزد که شب اجرا، مثلاً در تالار بزرگ رودکی، کارمندان کمپانی های عربی را ببینیم که با کاتالوگ های رنگی مزین به نام «خلیج عربی» به میهمانان خوشامد می گویند و وقتی دلیل حضور آنان را جویا شویم بگویند : «اسپانسر برنامه هستند» در آخرین سناریوی نگاشته شده برای ایجاد یک هویت عربی سایت گوگل اقدام به درج نام مجعول خلیج عربی کرده است. لازم است ایران اسلامی برای دفاع از حق خود از هیچ عملی فروگذار نکند اما در بین تمام این کش و قوس ها مطلب مضحک این است که اعراب هویت خود را در مقابل ایران جست جو می کنند و از هویت عربی خود در مقابل دولت‌های غربی و اسراییل مطلبی را نمی گویند.

علی ودایع



همچنین مشاهده کنید