سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

دو چهره از كردستان عراق


دو چهره از كردستان عراق

كردستان عراق یك پنجم خاك این كشور را تشكیل می دهد كه هم اكنون تحت نفوذ دو حزب سیاسی اداره می شود حزب دموكرات كردستان عراق كه پارتی یا pdk و حزب اتحادیه میهنی كردستان عراق كه یكیتی یا puk خوانده می شوند

تاریخچه تاسیس این دو حزب به سال ۱۹۴۵ میلادی برمی گردد كه فردی مذهبی به نام قاضی محمد اعلام خودمختاری كرد و دو سال بعد در ۱۹۴۷ میلادی پرچم جمهوری خودمختار كردستان را به دست ملامصطفی بارزانی سپرد. وی در آن زمان اقدام به تشكیل حزب دموكرات و از طریق این حزب مبارزات مسلحانه كردها با دولت عراق را پیگیری كرد. به دنبال این مبارزات در سال ۱۹۷۱ میلادی دولت مركزی به طور ظاهری با به رسمیت شناختن خودمختاری كردها طی توافقی چند كرسی از پارلمان عراق و نیز مناصبی چند از امور اجرایی را به كردها اختصاص داد. منتها در عمل مفاد توافقنامه را رعایت نكرد. به همین خاطر در این زمان میان كردها دودستگی ایجاد شد و درحالی كه اقلیت كردها همكاری خود را با دولت صدام ادامه دادند، اكثریت آنان تحت رهبری گروه بارزانی به مبارزه مسلحانه روی آوردند. در سال ۱۹۷۴ كردها از حمایت مستقیم ارتش ایران و حمایت غیرمستقیم آمریكایی ها برخوردار شدند. هر چند این حمایت خیلی ادامه پیدا نكرد و یك سال بعد به موجب قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر حمایت ایران از كردها قطع و ملامصطفی بارزانی به همراه بسیاری از كردهای عراقی تحت فشار دولت مركزی مجبور به مهاجرت به ایران شد و او با خانواده خود در كرج سكونت كرد. در این زمان برخی از اعضای حزب دموكرات به رهبری جلال طالبانی شیوه مبارزاتی ملامصطفی بارزانی را مورد نقد قرار داده و آن را عشیره ای توصیف كردند. به این خاطر از او جدا شده و حزب دیگری را تحت نام اتحادیه میهنی كردستان تشكیل دادند. ملامصطفی در ۱۹۷۹ همزمان با سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران فوت كرد. ادریس پسر بزرگتر ملامصطفی اداره حزب دموكرات را به طور موقت برعهده گرفت و یك سال بعد در اثر یك بیماری از دنیا رفت. بنابراین رهبری این حزب به عهده مسعود پسر دیگر ملامصطفی سپرده شد. چندی بعد او به رغم ضعیف بودن ساختار تشكیلاتی حزب متبوعش مجدداً مبارزات مسلحانه كردها را علیه دولت صدام اعلام كرد. در پی از سرگیری مبارزات كردها در ۱۹۸۷ عملیات جنایتكارانه انفال (پاكسازی نژادی قوم كرد) توسط ارتش عراق صورت گرفت كه طی آن پنج هزار روستا از بین رفت، ۱۸۰ هزار كرد كشته شدند كه از این تعداد ۸۰ هزار نفر آن متعلق به عشیره بارزانی ها بودند.

در ۱۹۹۱ پس از آنكه دولت عراق به دنبال حمله به كویت و متعاقب آن درگیرشدن با آمریكا تا حدودی ضعیف و زمینه های سقوط صدام فراهم شد، دو انتفاضه داخلی در عراق صورت گرفت كه یكی قیام شیعیان در جنوب و دیگری قیام كردها در شمال بود. اولی سركوب و دومی پیروز می شود. به دنبال پیروزی كردها در سال ۱۹۹۲ به طور جداگانه دولت بارزانی ها در اربیل و دولت طالبانی ها در سلیمانیه تشكیل و ارتش عراق به موجب قطعنامه سازمان ملل از ورود به سه استان سلیمانیه، اربیل و دهوك ممنوع شد. در همین سال انتخابات پارلمانی برگزار شد و طی آن دموكرات ها تحت رهبری مسعود بارزانی ۵۱ درصد آرا و اتحادیه میهنی تحت رهبری جلال طالبانی ۴۹ درصد آرا را كسب كردند. در ۱۹۹۳ میان هواداران این دو حزب درگیری های داخلی خشونت آمیز آغاز می شود و تا پنج سال بعد ادامه می یابد.

در ۱۹۹۸ با وساطت مادلین آلبرایت در واشینگتن كردها متعهد می شوند كه اختلافات خود را كنار گذاشته و به منظور سرنگونی صدام با آمریكا همكاری كنند. این دو حزب پس از سقوط صدام با یكدیگر ائتلاف كرده و در پی آن موفق می شوند كه در انتخابات مجلس ملی عراق ۲۸ درصد كرسی های آن یعنی ۷۵ كرسی از ۲۷۰ كرسی را به دست بیاورند و این درحالی است كه به لحاظ جمعیت تقریباً ۲۰ درصد از مردم عراق را در برمی گیرند. از سوی دیگر طی توافقی میان خود جلال طالبانی را به عنوان رئیس جمهور دولت موقت عراق معرفی كرده و در ازای آن ریاست حكومت فدرالی كردستان عراق به مسعود بارزانی می رسد. البته او هم اكنون اختیار تشكیل كابینه كردستان عراق را به برادرزاده اش نیچیروان پسر ادریس بارزانی كه داماد خودش نیز هست، سپرده است:شاد و امیدوار به آینده بودن و داشتن انگیزه ایجاد عمران و آبادانی می تواند بارزترین خصیصه قومی تازه پیروزشده باشد. قومی كه ظلم و ستم و در به دری و آوارگی را بیش از نیم قرن با پوست و خون خود لمس كرده است و اكنون با پشت سر گذاشتن آن رنج ها و مرارت ها آیند ه ای روشن را برای خود به تصویر می كشد. پیش از سفر به كردستان عراق كردها را مردمانی خشن، مبارز، جنگجو و چریك می پنداشتم اما این تنها یك روی سكه بود. روی دیگر سكه در طول سفر ۹ روزه هیات روزنامه نگاران ایرانی به این منطقه هویدا شد.

كردهای عراق مدت ها است كه اداره سه استان این كشور (اربیل، سلیمانیه، دهوك) را خارج از اختیار دولت مركزی برعهده دارند، آنان حكومت داری می كنند و سیاست می ورزند، خود قانون می نویسند و خود اجرا می كنند، با كمك سرمایه گذاران و پیمانكاران خارجی بناها و ساختمان ها و هتل های عظیم می سازند و... نوعی خودمختاری كه در اواخر دوره صدام شروع شد. حال كه دیگر صدامی وجود ندارد و از امتیاز قرارگرفتن جلال طالبانی كرد در مقام رئیس جمهور عراق برخوردارند، نیز خواهان فدرالی اداره شدن عراق هستند. خواسته ای كه به واسطه پافشاری آنان و پذیرش آن از طرف شیعیان عراق در پیش نویس تازه تهیه شده قانون اساسی عراق لحاظ شده است. البته سنی ها با این استدلال كه فدرالیته شدن عراق به وحدت این كشور لطمه می زند، آن را خط قرمز خود می دانند. اما جالب اینجا است كه در میان كردهای عراقی جماعتی وجود دارند كه فراتر از این می خواهند. آنان در تظاهرات و تجمع های گوناگون كه هنوز هم گاهی انجام می گیرد، خواستار اعطای خودمختاری و استقلال كامل به كردها در قانون اساسی عراق هستند و حتی شهر كركوك را كه از جمله مناطق مهم نفتی عراق محسوب می شود، به عنوان پایتخت كردها پیشنهاد می كنند. خواسته ای كه چندین بار مسعود بارزانی در هنگام امتیازگیری از اعراب شیعه و سنی به آن اشاره كرده است.

در هر صورت اقلیت كرد عراق در حالی بر خودگردانی مناطق كردنشین كه بخشی از منابع نفتی این كشور در آن واقع شده اصرار دارد كه اكثریت جمعیت عراق را شیعیان تشكیل می دهند و اقلیت اعراب سنی نیز كه زمانی تمامی قدرت سیاسی عراق را در دست داشتند، اكنون حاضر نیستند تحت نفوذ شیعیان و كردها قرار گیرند و به همین خاطر برخی از گروه های افراطی آنها برای جلوگیری از تصویب قانون اساسی از انجام هرگونه اقدام خشونت آمیز اجتناب نمی ورزند. این اختلافات قومی و مذهبی هم اكنون مناطق غیركردنشین به ویژه جنوب عراق را به مناطق بسیار ناامنی تبدیل كرده كه همچنان ادامه حضور آمریكایی ها را توجیه می كند و این در حالی است كه به رغم این اختلافات، كردها با اتخاذ یكسری سیاست های مدبرانه كه پیش از این به دلیل برجسته بودن ویژگی مبارزاتی شان از آنان انتظار نمی رفت، توانسته اند آرامش و امنیت را به طور نسبی در مناطق تحت نفوذشان برقرار كنند. البته این هنوز مانع رفت و آمد و حضور كمرنگ آمریكایی ها در مناطق كردنشین نشده است.مسئله ای كه همچنان كردها به آن تمایل دارند و مسعود بارزانی نیز آن را رد نكرد. او كه ساعتی از وقت خود را در یكی از روزهای سفر در محل استقرارش واقع در منطقه صلاح الدین به روزنامه نگاران ایرانی اختصاص داده بود، در پاسخ به اینكه آیا حضور آمریكایی ها در منطقه كردستان عراق شما را رنجیده نمی كند، گفت: آنها حضور ثابتی در كردستان ندارند و نیازی هم به آنها نیست. صرفاً گاهی اوقات به اینجا سفر می كنند اما اینكه گفته شود آنان باید از عراق بروند، زود است. او ادامه داد: در شرایط فعلی ضرورت دارد آمریكایی ها در عراق بمانند. نكته ای كه جلال طالبانی اخیراً در مصاحبه ای با الحیات بر آن تاكید ورزیده است. او با بیان اینكه به نفع مردم عراق است كه پس از پایان ماموریت كنونی ارتش آمریكا، بخشی از نیروهای این كشور در عراق باقی بمانند، اظهار داشته كه «حضور آمریكایی ها در عراق فقط برای جنگ با تروریست ها نیست بلكه وظیفه آموزش نیروهای عراق را نیز برعهده دارند. همچنین آنان مانع دخالت كشورهای همجوار در امور داخلی عراق می شوند.»


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید