پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

انگشتانی چو باران


انگشتانی چو باران

سال ۱۳۵۹ یا ۱۳۶۰ بود كه در منزل دوست مشتركی و در حضور آقای علیرضا ادیب از شاگردان استاد مهرتاش و نیز هنرمند فرهیخته آقای بهروز رضوی با بهزاد رضوی نیا آشنا شدم او در آنجا قطعاتی را اجرا كرد كه به راستی باعث اعجاب همگان گردید

سال ۱۳۵۹ یا ۱۳۶۰ بود كه در منزل دوست مشتركی و در حضور آقای علیرضا ادیب (از شاگردان استاد مهرتاش) و نیز هنرمند فرهیخته آقای بهروز رضوی با بهزاد رضوی نیا آشنا شدم.او در آنجا قطعاتی را اجرا كرد كه به راستی باعث اعجاب همگان گردید، بویژه وقتی خود تصنیفی را خواند كه به مناسبت آن روزها حال و هوایی سیاسی داشت و «ای بارون» ترجیع آن ترانه بود و صدایی كه از حنجره اش برمی خاست و بحق كه تجلی عواطف او بود و داشت نشان از تسلطش در خواندن آواز و ترانه «... فعالیت های هنری را از سال ۱۳۴۳ با خوانندگی در برنامه های هنری دبستان شروع كردم سپس در سالهای دبیرستان با بازیگری در برنامه های تئاتری دبیرستانها و نواختن تمبك در اركستر مدارس... تا این كه در سال ۴۴ یا ۴۵ طی اتفاق مباركی به محضر استاد اسماعیل مهرتاش راه یافته به تلمذ در موسیقی آواز و ردیف های موسیقی ایرانی مشغول شدم... تا سال ۱۳۵۹ كه ضایعه درگذشت استاد مهرتاش پیش آمد... در همین ایام توفیق حضور در برنامه بزرگداشت علامه اقبال، ناظر هنرنمایی بی بدیل روانشاد استاد حسین تهرانی شدم كه باوری تازه در مورد تمبك و نوازندگی آن در من ایجاد شد كه حالتی شیدایی در حقیر به وجود آورد و پس از آن با سعی و كوشش بسیار و مدت زمانی نسبتاً طولانی موفق به كسب اجازه در محضر استاد شدم كه افتخاری بود ولی متأسفانه به علت كسالت استاد چندان پایا نبود. به توصیه ایشان سعادت استفاده از محضر استاد محمد اسماعیلی دست داد و در هنرستان موسیقی ملی فرصت شاگری حاصل شد... در سالهای ۴۷ و ۴۸ در رشته نوازندگی تنبك در مسابقات آموزشگاههای كشور حائز رتبه اول شدم كه یادگار آن دو مدال نقره و دو مدال طلای هنری در سطح كشور است...»

بهزاد رضوی نیا سال ۱۳۴۹ در رادیو مشغول به كار می شود (در ۱۸ سالگی) و در سال ۱۳۵۰ نوازنده تمام وقت اركستر سازهای ایرانی كه بعداً به نام اركستر مفتح خوانده شد می گردد و باید اشاره كنم در این اركستر نوازندگان تنبك قدرتمند و ماهری نیز حضور داشتند مثل استاد جهانگیر خان ملك، مرحوم امیر ناصر افتتاح و مرحوم امیر بیداریان كه این پذیرفته شدن دلیل توانایی های او در سن ۱۹ سالگی است.

طی سالهای ۵۰ تا ۵۷ با اركستر مفتاح- گروه ساعی به رهبری مرحوم فریدون ناصری- گروه استاد شهناز- گروه استاد بهاری و نیز گروه اساتید موسیقی ایرانی مركب از اساتید حسین كسابی- جلیل شهناز- فرامرز پایور- اصغر بهاری- عبدالوهاب شهیدی همكاری می نماید و در سال ۱۳۵۳ با تأیید شورای عالی موسیقی رادیو به گروه تكنوازان رادیو می پیوندد.

او از سال ۴۸ تا ۵۷ و از سال ۱۳۶۴ به بعد مجدداً به تعلیم و آموزش علاقه مندان و هنرجویان مشغول بوده است و تقریباً دو سال انتهای عمرش را هم با دایر كردن آموزشگاهی در میدان ۷ تیر به شكلی متمركز ادامه می داد. پس از پیروزی انقلاب بهزاد در اسفند ۵۷ به عنوان نماینده و سخنگوی واحد موسیقی از طرف كلیه هنرمندان انتخاب شد.

او در این نیم قرن اخیر با اركستر سنتی شماره ۱- اركستر بزرگ صدا و سیما- اركستر صبا- گروه تكنوازان- اركستر همنوازان همكاری داشت و اساساً گروه همنوازان را او با زنده یاد اسدالله ملك بنا نهادند و نیز همراه با گروه تكنوازان (فرهنگ شریف- اسدالله ملك- منصور نریمان- فضل الله توكل- جهانگیر ملك) موفق به ضبط ۶۰۰ برنامه شدند كه در حدود ۴۰۰ برنامه را او به تنبك نوازی پرداخت و همزمان برنامه های ساز و آواز- ساز و غزل را به عنوان ناظر و تهیه كننده بر عهده داشت و نیز تعدادی از بخش های برنامه نوایی از موسیقی ملی ایران را عهده دار بود كه نمونه آن به نام «چراغی از علی دارم» توسط شركت سروش به شكل كاست و CD منتشر شد. او در تحصیلات آكادمیك نیز فردی موفق و دارای مدرك لیسانس جامعه شناسی بود و از هنرهای شناخته ناشده اش یكی هم ساز سازی بود. تنبك های مارك بهزاد از اعتباری خوش برخوردار است.

با گروه پژواك در خارج از سازمان صدا و سیما نیز همكاری مستمر داشته كه مسافرت هایی نیز به كشورهای ژاپن، ایتالیا، سوئیس، آلمان، فرانسه، تركیه، بلژیك، هلند، سوریه، امارات، اتریش و قطر داشته است.

او در زمینه تئاتر در سال ۱۳۶۱ در نمایشنامه مروارید نوشته عزت الله مهرآوران و به كارگردانی اكبر زنجانپور در كنار هنرمندانی چون حمید طاعتی، ایرج راد، هادی اسلامی، مهری مهرنیا و فریبا متخصص... و در سال ۱۳۶۷ در نمایش سوگ سیاوش نوشته صادق هاتفی به كارگردانی سیاوش تهمورث همراه با آقای هاتفی، تهمورث، صدرالدین حجازی و خانمها بمانی و مرجان گلچین و در همان سال نمایش من به باغ عرفان كه در مورد زندگی سهراب سپهری به نویسندگی و كارگردانی خانم پری صابری و با بازی فرخ نعمتی، محمد حاتمی، وحید ترحمی، رضا رضوی، رضا عطاران، معصومه تقی پور، سینایی و... به اجرای نقش پرداخته است و باید اشاره كنم كه موسیقی و آوازهای مربوط به هر سه نمایش توسط او ساخته و اجرا شده است.

مدت كوتاهی در سالهای ۴۹ یا ۵۰ در گروه كر اپرای تهران فعالیت داشت كه اجرای آیدا اثر «ژوزپه وردی» از جمله این فعالیت هاست. بهزاد آهنگ هایی را هم روی اشعار حافظ و مولانا و عطار و باباطاهر و سهراب و حسین منزوی، شیون فومنی و جلال سزاوار ساخته است كه از سرنوشت ضبط آنها بنده بی اطلاعم و نیز از نوشته هایش در مورد تنبك و فیش هایی كه برداشته بود و قطعات تمرینی كه نوشته و ... كه امیدوارم خانواده محترم او به مرحله نشر برسانند. كاست های ساز و نوای ۲،۱و۳ توسط شركت سروش، سماع (تكنوازی با عود استاد نریمان)، تنها رفتی (با پیانو خانم ملك پور)،_ جان عاشق، چراغی از علی دارم، غزل خوان و یاد فردین با صدای ایرج از كارهایی است كه منتشر شده است.

(غلامعباس) بهزاد رضوی نیا متولد ۲۵/۹/۱۳۳۱ یزد هنرمندی وارسته، با ایمان، شریف، مسلط بر ردیف های آوازی، خوش صدا، فاضل، خوش كلام، خوشنویس، طراح، بازیگر و از گوش بسیار قوی برخوردار بود و ناظر ضبط تمام كارهای گروه همنوازان و نوارهایی كه منتشر شده است. در اركستر به او مترونوم می گفتند. دوستی بسیار خوش ذوق و با صفا و مهربانی بود یادگار طراحی او سنگ مزار استاد اسدالله ملك نمونه ای از ذوق اوست. روحش شاد باد.

علیرضا پورامید



همچنین مشاهده کنید