جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

اصول تحول از دیدگاه ثامن الحجج ع


اصول تحول از دیدگاه ثامن الحجج ع

تحول كه به معنای دگرگون شدن است در زندگی انسانها جدا كننده پویایی طلبان از ایستا نظران است

"تحول" كه به معنای دگرگون شدن است در زندگی انسانها جدا كننده پویایی طلبان از ایستا نظران است. با این حال، نمی توان هر تحولی را "تحول" نامید؛ چرا كه تحولی در منطق انسانهای الهی، تحول و دگرگونی مثبت نامیده می شود كه در هر گام از پویایی اش آدمی را به نقطه ای حساس تر و مركز عطفی نوین(۱) رهنمون شود.از این رو در چنین اندیشه ای هیچ گاه ساحل تحول و دگرگونی

مفید در زندگی سالكان، دست یافتنی نیست. در این منطق هر سالك دگرگون شده ای همچنان با نگاه در افق پیش رویش در می یابد كه هر چند نسبت به زمان پیشین، تحول یافته است، ولی هنوز در شاهراه تكامل، راه درازی را در پیش دارد.

از ویژگی های انسانهای تحول طلب، بهره وری از زمانها و مكانهایی است كه آدمی را در مسیر دگرگونی و رشد روحی و معنوی مددكار می شود.بی گمان سر و راز این مهم كه در مكتب پویای تشیع تقویم زندگی سالكان و شیعیان به مناسبتها و بزرگداشت ها، اماكن و مناسك ویژه، اعیاد و وفیات پیوند خورده است؛ در همین امداد الهی نهفته است كه سالك رشدخواه، راه كمال و تحول طلبی خویش را با سهولت بپیماید. گر چه این امداد الهی برای سالكان سهولتی را به ارمغان آورده است، با این حال بسیاری از درك چنین عطیه ای عاجزند و با سرگرمی در هوسها و غفلتهایشان دنیاطلب می شوند و پیشرفت و تحول را در كلیشه مادیات دنیاگرانه تعریف می نمایند و از نسیم روحبخش معنویت و اصالتها فاصله می گیرند.

بر این اساس، آن گاه كه آدمی در سختی عزم و اراده، مستحكم گردید و با هدفی مقدس، فرصت را غنیمت دانست، سهولت و شیرینی اراده و خواست خداوند را درك می كند و برای همیشه شاكر الطاف وی می شود. در این منطق نه تنها، ایام شادی در تقابل با ایام حزن قرار نمی گیرند كه مكمل یكدیگرند؛ چرا كه در اعیاد و وفیات، جوهره واحدی وجود دارد كه همان تقرب، نزدیكی به خالق و تحول مضاعف است. گر چه در نگاهی سطحی و ظاهری، مرز بین این دو، شاد بودن و محزون شدن است.

همیشه در بهار طبیعت به هنگام تحویل سال جدید ایده آرمانی تحول، به نقطه حساس خود می رسد و شیرینی ذكر "حول حالنا الی احسن الحال" احساس می شود. چنین ذكری رهنمون گر بهار سبز رویش های معنوی برای سالكان است. با این حال بتدریج با كهنگی ایام، برخی از افراد تحول طلب با فراموشی اهداف نورانی خدا در باتلاق غفلتها هضم می شوند و دوباره در سنتی تكراری به هنگام سالی جدید سخن از تحول و دگرگونی می رانند. این حیرانی، حكایت آن عده از انسانهایی است كه در جهانبینی اصولی اسلام، پالایش یافته در مكتب جعفری، به یقین و باور نرسیده اند و تنها در نگاهی كلی به ظاهر رسمها و سنتها بسنده نموده اند و از رسیدن به عمق معارف محروم مانده اند.

نگارنده با مبحث "اصول تحول از دیدگاه امام رضا در منطق وحی" ارائه گر سرفصل هایی با اهمیت در جهانبینی می شود تا همگام با آغازین روزهای سال نو؛ اصولی ترین و زیربنایی ترین اركان تحول و دگرگونی مفید شناخت پیدا شود.

"روایت شده است كه مأمون، فضل بن سهل ذوالریاستین را نزد امام رضا(ع) فرستاد و به آن حضرت گفت: من دوست دارم كلیاتی از حلال و حرام و واجبات شرعی و سنتها(اصول تحول) را برایم فراهم كنی؛ زیرا تویی حجت خدا بر خلقش و تویی معدن علم. آن گاه امام رضا(ع) دوات و كاغذ خواست و به فضل فرمودند: بنویس..."(۲)در این روایت همان گونه كه مأمون از حضرت رضا(ع) درخواست نموده است، اركان تحول و دگرگونی برای كسانی كه در غفلتها و بی خبری ها مشغولند بیان می شود. مباحثی مهم از قبیل حلالها و حرامها، واجبات و وظایف و سنن دینی، شالوده هر خواهان تحول و بازنگری را پی ریزی می نماید. این روایت از آن رو ارزشمند است كه امام رضا(ع) با كلام معجزه آسایش اصول تحول را بیان می دارد تا بدان جایی كه هر خواهان دگرگونی با بازنگری اعمالش برای ریزترین و جزیی ترین وظایفش نیز شایق سلوكی منظم می شود. دستآورد این بازنگری و سلوك به غیر از بهره وری از جذابیت های روحی و معنوی، ره توشه ای گرانقدری است كه آدمی را در زندگانی دنیوی اش نیز هدفدار می سازد و داخل در گروهی می شود كه دنیا و آخرتشان باعاقبتی سبز تزیین شده است.

● اقرار به وحدانیت خدا

این مقوله اولین و مهمترین ركن هر تحولی را رقم می زند. با سیری در زندگی انسانها گر چه به گونه شفاهی و زبانی چنین اقراری فراوان به گوش می رسد، با این حال در بسیاری از موارد نوع كاركردهای فردی و اجتماعی آدمیزادگان چیزی به غیر از آن است.

علی بن ابراهیم روایت كرده است: "ابو عمر و زبیری گفت به امام صادق(ع) عرض كردم به من خبر بده كدام عمل نزد خدا افضل است؟ حضرت فرمودند: آن عملی كه خدا هیچ عملی را نمی پذیرد مگر به وسیله آن. عرض كردم آن عمل چیست؟ فرمود: ایمان به خدا از همه اعمال درجه اش بالاتر، منزلتش شریفتر و بهره اش پر بهاتر است. عرض كردم: آیا ایمان، قول (شفاهی) و عمل با هم است یا قول تنها و بدون عمل می باشد؟ فرمودند: ایمان فقط عمل است و قول نیز یكی از عملها می باشد كه خداوند در كتابش آن را واجب كرده است.

قرآن بر آن گواه است و بنده را به سوی آن دعوت می كند. عرض كردم: فدایت شوم، برای من آن را توصیف كن تا متوجه گردم. فرمودند: ایمان دارای حالتها، درجه ها، طبقه ها و منزلهایی می باشد كه بعضی در نهایت كمال بوده و بعضی از این مراتب دارای نقص آشكار می باشند. عرض كردم آیا ایمان كم و زیاد می شود؟ فرمودند: بلی. عرض كردم: چگونه؟ فرمودند: به این صورت كه خداوند ایمان را بر تمام اعضا و جوارح واجب نموده و بین آنها تقسیم كرده و هیچ عضوی از بدن نیست مگر این كه تكلیفی برای او قرار داده شده، غیر از تكلیفی كه برای عضو دیگر واجب شده است..."(۳) با این مقدمه ارزشمند از كلام امام صادق(ع) تأمل در سخنان علی بن موسی الرضا(ع) می تواند یاریگر هر سالكی برای شناخت بیشتر خداوند باشد. حضرت رضا(ع) پس از آنكه دوات و كاغذ آماده شد به فضل فرمودند: بنویس...

"به نام خدای بخشنده و مهربان... بس است ما را گواهی به این كه شایسته پرستشی نیست جز ا...، یكتا و پناه نیازمندان است، همسر و فرزندی نگرفته، پاینده و شنوا و بینا، توانا و بر جا و جاویدان است. نور است. دانایی است كه نادانی ندارد، توانایی كه در نماند، بی نیازی كه نیاز ندارد، عادلی كه ستم نكند، هر چیزی را آفریده و چیزی چون او نیست، شبیه و ضد و مانند و همتا ندارد..."(۴)

● ایمان به نبوت

"گواهم كه محمد(ص) بنده و فرستاده اوست و امین و برگزیده خلق اوست. سید فرستاده شدگان از سوی خدا و خاتم پیغمبران و افضل جهانیان است. پس از وی پیامبری نیست و دینش را تبدیل و دگرگونی نباشد و گواهم كه هر آنچه محمد(ص) آورده همان حق آشكار است. آن را باور داریم و همه كسانی كه پیش از او گذشته اند از رسولان و پیغمبران و حجت های خدا"(۵)

● ایمان به قرآن

"و تصدیق داریم به كتاب صادق خدا كه بیهودگی در آن راه ندارد و به این كه قرآن بر تمام كتب گواه است. از ابتدا تا پایانش همه حق و حقیقت است. ایمان داریم به آیات محكم و متشابهش، خاص و عامش، وعده و وعیدش، ناسخ و منسوخش و همه خبرهایش كه احدی از مخلوق نتواند همانندش بیاورد..."(۶)

● ایمان به امامت و ولایت

"و گواهیم كه دلیل و حجت پس از پیامبر(ص)، علی(ع) امیر مؤمنان است كه سرپرست امور مسلمانان و سخنگوی از قرآن و دانای به احكام بود. او برادر و جانشین و وصی اش بود، آنكه مقامش نسبت به پیامبر چون مقام هارون بود نسبت به موسی(ع). علی بن ابیطالب امیر مؤمنان و امام متقیان و پیشوای بزرگان نامور، رئیس و بزرگتر مؤمنین و افضل اوصیا پس از پیامبران بود و پس از وی حسن(ع) و حسین(ع) بودند، یكی بعد از دیگری تا امروز، خاندان رسول و عالمتر از همه به كتاب و سنت و عادلتر در قضاوت و سزاوارتر به امامت در هر عصر و زمان.

گواهیم كه آنان عروهٔ الوثقی (وسیله محكم برای رستگاری) و پیشوایان هدایت و حجت بر اهل دنیا هستند تا پایان روزگار كه خدا وارث همه است و او بهترین وارثان است و گواهیم كه هر كه مخالف آنهاست؛ گمراه و گمراه كننده و تارك حق و هدایت است و به اینكه آنان بیان كننده قرآن و ناطقی شیوا از طرف رسولند، هر كه بمیرد و آنها را به نام خودشان و نام پدرانشان نشناسد و ولایتشان را نپذیرد، مانند مردن عهد جاهلیت مرده است"(۷)

● ایمان به برترین دین و شیوه زندگی

"و گواهیم كه دین آنان - پیامبر(ص) و اهل بیت او(ع) - پارسایی و پاكدامنی و راستی و صلاح و كوشش و ادای امانت به نیكوكار و بدكار و طول سجود و شب زنده داری و دوری از كارهای حرام و انتظار فرج است با صبر و خوش صحبتی و خوش همسایگی و نیكی كردن و بی آزاری و گشاده رویی و نصیحت و خیرخواهی و مهربانی به مؤمنان و دوستی اولیای خدا و دوستانشان و دشمنی دشمنانشان و بیزاری از آنها و پیشوایانشان است.

خوشرفتاری با پدر و مادر اگر چه مشرك باشند، از آنها پیروی مكن و در دنیا با آنها به خوشی معاشرت كن؛ زیرا خدای متعال می فرماید: "مرا شكرگزار و پدر و مادرت را، بازگشت همه به درگاه من است و اگر تو را وادار كنند كه چیزی را با من شریك گردانی كه علم بدان نداری(و حقیقت ندارد) از آنها پیروی مكن" امر به معروف و نهی از منكر به زبان واجب است. ایمان به جا آوردن واجبات و دوری از محرمات است، ایمان شناخت به دل و اقرار به زبان و عمل با اعضای بدن است..."(۸)

● شناخت احكام

"و لازم است اجتناب از گناهان كبیره و آنها عبارت است از:

۱) كشتن و قتل كسی كه خدا حرام كرده است.

۲) میخواری و شراب خوری

۳) نارضایتی و عقوق پدر و مادر

۴) گریز و فرار از جبهه جهاد

۵) خوردن مال و حق یتیم به ناحق

۶) خوردن مردار و خون و گوشت خوك و قربانی برای جز خدا

۷) خوردن ربا و مال حرام پس از علم به حرمت آن

۸) قمار كردن

۹) كم فروشی با ترازو یا پیمانه

۱۰) زنان پاكدامن و صالحه را متهم كردن

۱۱) زنا

۱۲) لواط

۱۳) گواهی و شهادت ناحق

۱۴) یأس و نومیدی از رحمت خدا

۱۵) ایمن شدن از مكر خدا

۱۶) نا امیدی از بخشش و رحمت خدا

۱۷) كمك به ظالمان و ستمگران و شتافتن به سوی آنان

۱۸) قسم و سوگند دروغ

۱۹) حبس و ندادن بدهی برای غیر تنگدست گرفتار

۲۰) تكبر

۲۱) كفر

۲۲) اسراف

۲۳) تبذیر

۲۴) خیانت

۲۵) كتمان شهادت

۲۶) انجام كارهای لهو كه آدمی را از یاد خدا باز می دارد؛ مانند غنا

۲۷) اصرار بر گناهان صغیره.

سپس حضرت رضا(ع) در پایان چنین فرمودند:

"اینهاست اركان و اصول دین، و الحمدا... رب العالمین و صلی ا... علی نبیه و آله و سلم تسلیما"(۹)

● آخرین سخن

با بررسی آیات و روایات، برداشت می شود كه ایمان بر دو گونه است:

الف) ایمان مستقر و ثابت

ب) ایمان مستودع و غیر ثابت

"ابابصیر روایتی را از امام محمد باقر(ع) در ذیل آیه شریفه "هو الذی انشأكم من نفس واحدهٔ فمستقر و مستودع" یعنی "او همان كسی است كه شما را از یك تن پدید آورد. پس برای شما قرارگاه و محل امانتی مقرر كرد" بیان می دارد كه از حضرت تفسیر این آیه سؤال شد. حضرت فرمودند: مردم شهری كه در آن هستی چه می گویند؟

عرض كردم: می گویند، مراد از "مستقر" استقرار در رحم و مراد از "مستودع" ودیعه در صلب است. حضرت فرمودند: اشتباه می كنند، مستقر آن است كه ایمان در دلش قرار گرفته است و هرگز از او گرفته نمی شود و "مستودع" آن است كه ایمان برای مدتی در دلش می ماند سپس ربوده می شود و زبیر از این دسته افراد بود"(۱۰) بر این اساس آنچه در این نوشتار با موضوعیت اصول تحول از دیدگاه امام رضا(ع) در منطق وحی ارائه گردید، از آن رو دارای اهمیت است كه همگان در هر رتبه و مقام و درجه ای از ایمان و ولایت هستند، در آغازین روزهای سال جدید كه به فرموده مقام معظم رهبری به سال رسول اعظم(ص) مزین گردیده است، به بازنگری خود بپردازند و با اراده ای قوی پس از تحول و تزكیه فردی زمینه ساز جامعه و اجتماعی الهی و خدا محور دور از گناه و گمراهی باشند.

و این انتظاری است كه مؤمنان و سالكان واقعی در دعای پس از نماز روز عید غدیرشان زمزمه دارند كه "خدایا! به آن حقی كه نزد ایشان (پیامبر و آل او) قرار داده ای و به آنچه ایشان را بر عالمیان فضیلت بخشیده ای، از تو درخواست می كنم در این روز، آنچه را بر ما كرامت بخشیده ای بر ما مبارك گردانی و نعمت خود را (ولایت علی(ع)) بر ما تمام و كامل گردانی و نیز آن را برای ما مستقر و ثابت گردانی و هرگز این نعمت (ولایت) را از ما نگیری و آن را برای ما مستودع و سپرده قرار ندهی؛ چون خودت فرموده ای "فمستقر و مستودع" پس ایمان و ولایت(۱۱) (و مجرا و خط تحول و بازنگری) ما را ثابت و همیشگی قرار ده و مستودع و سپرده قرار مده. آمین یا رب العالمین"

پی نوشتها

۱) فرهنگ مبین ۱/۴۴۷/ ذیل كلمه "التحول"/ "نقطهٔ التحول"؛ نقطه عطف، مرحله حساس و سرنوشت ساز.

۲) ر.ك: ابن شعبهٔ الحرانی/ تحف العقول/ ۴۱۶

و همچنین همین روایت با سندی متفاوت و اختلافی اندك ر.ك: الشیخ الصدوق/ عیون اخبار الرضا(ع) ۱/۱۲۹

العلامهٔ المجلسی/ بحار الانوار/۱۰/۳۵۲- ۳۶۰ و ۶۵/۲۶۱

۳) ر.ك: كلینی/ اصول كافی ۲/۳۳- ۳۷

۴) ر.ك: تحف العقول/ ۴۱۶ و همچنین ر.ك: زیر نظر دكتر محمد مهدی ركنی/ الاربعون حدیثاً للامام الرضا(ع) / ۸-۱۱

۵ و ۶ و ۷ و ۸ و ۹ ) پیشین

۱۰) ر.ك: العیاشی/ تفسیر العیاشی ۲/ح۱۴۶۴/۶۹

۱۱) ر.ك: الطوسی/ تهذیب الاحكام ۳/ح۳۱۷/ ۱

و همچنین ر.ك: سید مهدی ركن الدینی غرآبادی/ چهل حدیث/ ۴۳



همچنین مشاهده کنید