سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

توسل و تبرک


توسل و تبرک

اینک و در روزگار معاصر, ساحت فطری جهان, بیش از هرروز دیگر, نیازمند خورشید درخشنده دیانت است توفان های بی هنگام, چنان عاصیانه و سرکشانه می وزند که چشم آدمیان را به خار و خاشاک می بندند و هواچنان غبار آلود می شود که هر حقیقت روشن ازنظر پنهان می ماند ذهن پرسش گر جوانان, دراین میان, می کوشد تا اندیشه ها و سخن ها را بسنجد و درپی جرعه ای شناخت, از جاری چشمه ها سراغ بگیرد

اینک و در روزگار معاصر، ساحت فطری جهان، بیش از هرروز دیگر، نیازمند خورشید درخشنده دیانت است. توفان های بی هنگام، چنان عاصیانه و سرکشانه می وزند که چشم آدمیان را به خار و خاشاک می بندند و هواچنان غبار آلود می شود که هر حقیقت روشن ازنظر پنهان می ماند. ذهن پرسش گر جوانان، دراین میان، می کوشد تا اندیشه ها و سخن ها را بسنجد و درپی جرعه ای شناخت، از جاری چشمه ها سراغ بگیرد. اکنون دراین زمانه دیگر گون، درفاهمه نسل نو، پرسش هایی تازه جان گرفته است که پاسخ گفتن به آن ها، ژرف کاوی هایی افزون تر می طلبد.

دامنه این پرسش ها همه عرصه های تمدن و حیات بشری را دربرمی گیرد: گاه به ارتباط زمین و آسمان می رسد و گاه به ترابط شهود و غیب می اندیشد. حقیقت این است که طلوع خورشید انقلاب اسلامی از افق عصر جدید، مفاهیمی نو را دربستر اندیشه ها جاری ساخته و اهل دل و دین را به تکاپوی اندیشه ورزی انداخته است. آن چه دراین میان بیش از هر هنگام دیگر بایسته می نماید، رویکرد جدی به مکالمه بانسل نو و مواجه با پرسش های واقعی او است. کتاب «توسل و تبرک» حاصل کوشش های همدلانه و همراهانه درباب موضوعات متنوع دین پژوهی است که درحلقه نقد و پاسخ حکمت و دین پژوهی کانون اندیشه جوان، باهم فکری و تلاش جمعی، به بررسی برخی ازمهم ترین پرسش ها و شبهات پیرامون مفاهیمی چون توسل، تبرک، شفاعت و زیارت اهل قبور پرداخته و پاسخ های ارائه شده را با الهام ازدیدگاه های آیت اله جعفرسبحانی، پس از ارزیابی، تکمیل و باز نویسی، دردو دفترگرد آورده اند. این کتاب، دفتر نخست این کوشش است و به دو بحث «توسل» و «تبرک» اختصاص دارد.

«تبرک» برگرفته از برکت، به معنای فزونی نعمت است و دراصطلاح مقصود، آن است که موحد، از آثار به جا مانده از انبیا و صالحان، خیر و فزونی بخواهد. این بدان معنانیست که انسان راه های طبیعی تحقق امور را به روی خود ببندد، بلکه در عین توسل به اسباب طبیعی، دروازه رحمت و تبرک را نیز به روی خود بگشاید و از این راه نیز فیض الهی را بخواهد. انگیزه تبرک یکی از دو چیز است:

۱) بدست آوردن آثار معنوی و فیض الهی که گاهی از مجرای غیر طبیعی به انسان می رسد.

۲) مهر و دوستی پیامبر و فرزندان و یاران او که یکی از دستورات قرآنی است و طبعا مهر و علاقه نیز به مظهری نیاز دارد. این مظهر، دردوران زندگی آن بزرگواران، به گونه ای صورت می گیرد که پیروان راستین انجام می دادند و پس از مرگ آن بزرگواران نیز، ابراز محبت، مظاهری دیگر دارد که مهم ترین آن ها، ابراز شادی در سالگرد ولادت، و ابراز اندوه درسال گشت وفات آن ها و به هنگام حضور درمشاهد آنان، بوسیدن در و دیوار مرقد و ضریح مطهر است. همه این ها برخاسته ازمهر ریشه دارو دیرینه ای است که درقلب های مسلمانان جای گرفته و درحقیقت، این گروه که درو دیوار و ضریح پیامبر (ص) را می بوسند، تخته و آهن عشق نمی ورزند، بلکه به خود پیامبر عشق می ورزند؛ ولی چون دستشان به معشوق نمی رسد، به آثار منتسب به وی ابراز علاقه می کنند.

زیارتگاه ها اگر چه درظاهر، سنگ و چوب و در و آستانه و ضریح است، اما ابراز محبت ما به آن ها درباطن، بیانگر محبتی ژرف و عشقی سوزان به پیامبر و معصومان پاک (ع) است و انتساب این سنگ و چوب به اهل بیت، به آن قداست بخشیده است. اگر قلب، سرای محبت محبوب شد، صاحب آن دل، از نام ویاد و لباس و کفش وکوچه و شهر محبوب هم خوشش می آید و لذت می برد و درهمه این آینه ها، عکس رخ یار را می بیند. مسلمانان با محبتی که به پیامبر رحمت (ص) دارند، اگر باخبر شوند که در جایی، ردپایی و نشانی از آن احمد محمود باقی است، باشوق به دیدنش می شتابند و این در واقع مهرورزی به آن ذات مقدس است نه به خاک و در و دیوار.

این که توسل، همان خواندن غیرخدا است و در آیات قرآن حرام شمرده است، بی پایه ترین اشکال درتوسل است، که متاسفانه مخالفان، ناجوانمردانه به آن تمسک می جویند. چرا که این آیات، درباره مشرکانی است که بت های خود را اله و مدبر می دانند، نه مسلمانانی که پیامبر را بنده خدا و فریادگر توحید می خوانند. بنابراین هدف از نفی خواندن غیر خدا همراه با خدا یا بدون خدا، خواند ن های همراه با عبادت و پرستش است که از اعتقاد به الوهیت خوانده شده، سرچشمه می گیرد.

در کتاب های مخالفان توسل، آیاتی که درباره توسل مشرکان به خدایان دروغین واردشده، دریک جا گرد آمده و همه بر مسلمانان متوسل به ارواح مقدس تطبیق داده شده است. درحالی که این آیات ازدو نظر خارج از بحث است.

۱) درباره مشرکان است، نه یکتا پرستان

۲) به دلیل اعتقاد مشرکان به ربوبیت بتان، خواندن و خضوع آنان رنگ عبادت داشته است؛ درحالی که مسلمانان به سبب پاکی اعتقادشان، خضوعشان نوعی تکریم و توسل به سببی است که خداوند معین کرده است.

برخی می پندارند درخواست دعا از زندگان که قادر برانجام آن هستند، جایزاست، اما چنین در خواستی از مردگان، شرک است. این پندار نادرست است؛ چرا که اگر درخواست دعا از مردگان نوعی پرستش او بود، طبعا این درخواست از زندگان نیز، پرستش او خواهد بود؛ زیرا ماهیت کار درهردو یکی است و آن، درخواست با خضوع ازغیر خدا است.

دیگر آن که باید توجه داشت هرخضوعی، هر درخواستی و هر ندا و دعایی، پرستش نیست. پرستش، گونه ای از خضوع است که باعقیده خاصی همراه باشد. یعنی انسان کسی را که دربرابر او خضوع می کند خدا بداند یا مخلوقی بشمارد که کارهای خدا به او واگذار شده است و درتایثر گذاری مستقل است. چنان که بت پرستان درباره بت ها چنین تصور می کردند، ولی خضوعی که از این گونه عقاید واهی پیراسته باشد، و شخص خاضع، طرف مقابل خود را بنده مقرب درگاه الهی بداند وبه این اعتبار از او درخواست دعا کند، پرستش نیست.

این کتاب باقیمت ۱۰۰۰ تومان توسط کانون اندیشه جوان منتشر شده است.



همچنین مشاهده کنید