پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

پله مخترع برق


پله مخترع برق

پله افسانه زنده فوتبال جهان در ۶۶سالگی هنوز پویا و پرتحرك است و انگار از درون او ادسون آرانتس دوناسیمنتو نیز دائماً سر بر می كشد و با شادابی فریاد می زند «سلام»

پله افسانه زنده فوتبال جهان در ۶۶سالگی هنوز پویا و پرتحرك است و انگار از درون او ادسون آرانتس دوناسیمنتو نیز دائماً سر بر می كشد و با شادابی فریاد می زند: «سلام».

كتاب خاطرات جدید او اخیراً منتشر شده و به همین منظور و برای معرفی آن پله به تازگی سفری به لندن داشته است. او مقابل شما است. صورتش ناگهان چنان بشاش می شود كه انگار هر لحظه قرار است یك فیلم درباره او تهیه شود و تو گویی شبكه های تلویزیونی وی را دائماً در دوربین خود دارند. اما مگر ندارند؟! وقتی وارد اتاق اجتماعات هتل می شود، ناگهان از سوی ارباب جراید محاصره می شود. خوش و بش ها و گفت وگوهای پایان ناپذیر شروع می شود. از آنچه تصور می شد كوتاه تر نشان می دهد، اما با شهرت و اعتبارش تمامی اتاق را سرشار كرده است. این زندگی اجتماعی پله است، اما مگر او زندگی خصوصی هم دارد؟ ماجرای نام «حقیقی و مستعار» او چیست؟ «می خواستند مرا به یاد توماس ادیسون و در تجلیل از او ادیسون بنامند اما خوشحالم كه در نهایت نام ادسون برای من انتخاب و اعمال شد. اسم سنگین تر و جدی تری به نظرم می آمد. پله؟ اسم آشغال و بی ریشه ای به نظر می رسید. چرا اسم ادسون را كنار بگذارم و اجازه بدهم كه مرا پله بنامند؟»

با اجازه یا بدون اجازه وی را چنین نامیدند، اما باید پرسید چرا باید نام خالق و مخترع برق را بر روی پله بگذارند؟ شاید هم این كار بی دلیل نباشد، زیرا او هم به خاطر نورافشانی و روشن سازی میادین فوتبال به گونه ای با به ارمغان آورنده الكتریسیته برابری می كند. تردیدی در توانایی پله درخصوص گرما و روشنایی و جذابیت بخشیدن به هر اجتماعی كه به آن پا می گذارد، نداشته باشید. او حتی اگر حرف هم نزند حضورش برای مورد فوق كفایت می كند. روی مبل «لم» می دهد و خسته جلوه می كند و مثل «آدم ها» شده است! منظورمان آدم های عادی است. آدم هایی كه پله نیستند و شهرتی مفرط ندارند. مجبور است حرف بزند. از او چنین چیزی را می خواهند. «هر چه پیرتر می شوم بیشتر ترجیح می دهم كه خودم باشم. ادسون را می گویم. پله تمام شد و رفت. منظورم دوران بازیگری او است. از طرف دیگر بسیار كوشیده ام این دو موجود (پله و ادسون) را كاملاً با هم یكی و ادغام كنم. به طوری كه فرقی بین آنها نباشد. نه اینكه از پله بدم بیاید اما ادسون را ترجیح می دهم. آدم تر است! منظورم این است كه عادی تر است. نمی دانم كی مردم حاضر می شوند كه ادسون را به شام دعوت كنند و نه پله را. اگر ادسون را دعوت كنند بسیار بهتر خواهد بود. ببینید من ادسون آرانتس دوناسیمنتو هستم و پله ای كه صحبتش در میان است، فقط یك افسانه ورزشی است.»

● دوره تلگراف

پله در قیاس دوران پرشكوه فعلی فوتبالیست های حرفه ای با بازیگران زمان خودش می گوید: «شرایط خیلی عوض شده است. الان وقتی یك نفر گل می زند، بلافاصله به پشت دروازه می دود، موبایلش را روشن می كند و با شادی می گوید: مامان، من گل زدم!! دوره ما از این خبرها نبود. باید تلگراف می زدیم! در عین حال ما ریشه و پایگاه قوی تری داشتیم و جایگاه مردمی مان بهتر بود، این روزها از این ارتباطات پیدا نمی كنید. آنها اصلاً ارتباط ندارند. هرجا پول بیشتر به آنها بدهند، به همان جا می روند. به همین خاطر امسال در این تیم هستند و سال بعد در تیمی دیگر. برای تماشاگرانی كه عاشق و هلاك یك تیم هستند، این بسیار سخت است. زیرا می بینند چیزی كه وجود ندارد عرق باشگاهی است.» پله توضیحی در این خصوص نمی دهد كه چرا تیری آنری فرانسوی در جهت مخالف تر او به تازگی اقامتش را در آرسنال برای چهار سال دیگر تمدید كرده است. او بی فروغی هموطنش رونالدینیو در بازی فینال هفته گذشته جام قهرمانان اروپا در برابر آرسنال را اینچنین توجیه می كند: «روی رونالدینیو یارگیری شدیدی اعمال شده بود ولی فكر می كنم تست اصلی برای او در جام جهانی باشد. او بازیكن فوق العاده ای است اما باید این را در جام جهانی هم به اثبات برساند. در دوره قبلی جام كه برزیل قهرمان شد، او صرفاً یك مهره متمم و كامل كننده حركات دیگران بود و كارایی امروز را اصلاً نداشت، بنابراین او باید در جام پیش رو از سدهای بسیاری عبور كند.»

رونالدو چه؟ به نظر می آید كه پز و روند حمایتگرانه پله از او بسیار كمتر از حمایت وی از رونالدینیو باشد. «چند روز پیش دوباره صحبت رونالدو و رئال مادرید پیش آمده بود. یكی دو نفر گفتند رونالدو هنوز یك پدیده است. پدیده؟ نمی دانم. من فقط می دانم كه رئال بسیاری از بازیكنان روز دنیا را خراب كرده است. آنقدر تركیب و شكل بازی و مربی شان را دائماً عوض و چنان تنبلی می كنند كه هیچ كس در آنجا نمی تواند كار مفیدی را انجام بدهد. رونالدو نیز همین طور. البته قبول دارم كه رونالدو هم شخصاً نزول كرده است. شنیدم كه او از بعضی حرف های من عصبانی شده و گفته است به پله چه مربوط؟ باشد، ایرادی ندارد هر چه می خواهد بگوید.»

● به من چه؟

تحلیل های پله ادامه دارد. «خب نباید رونالدو را با رونالدینیو قیاس كرد. اولی مهاجم نوك است و دومی یك هافبك آزاد خلاق. رونالدو تخصص اش گل كردن توپ ها در داخل محوطه جریمه است و رونالدینیو وظیفه اش گل ساختن برای دیگران. من نگران چاق شدن بیش از حد رونالدو هستم. امیدوارم دوباره ناراحت نشود اما شما نمی توانید سانتر فوروارد باشید و ۱۵ كیلو وزن اضافی با خود حمل كنید. اصلاً به من چه مربوط؟!» مروارید سیاه درباره شانس داران قهرمانی در جام جهانی امسال می گوید: «برزیل تنها اقبال دار قهرمانی نیست.» ایتالیا، انگلیس، هلند، آلمان، آرژانتین و حتی فرانسه هم می توانند. البته برزیل از همه بهتر است اما در فوتبال لزوماً همیشه بهترین ها قهرمان نمی شوند. تیم امسال ما یك حسن دارد كه تیم های ما در ادوار گذشته فاقد آن بودند. آن حسن، داشتن جانشینان هم سطح برای نفرات اصلی است. ما در اكثر پست ها حداقل دو بازیكن هم سطح داریم. انگلیس ندارد. آیا كسی می تواند جای رونی را بگیرد؟ حتی در ایتالیا نیز همین طور است.در فرانسه اگر زیدان آسیب ببیند كسی هست كه بتواند كارهای او را انجام بدهد؟ مگر در جام جهانی قبلی توانستند این كار را انجام بدهند؟ ما این مشكل را نداریم! سلطان بازنشسته ورزش فوتبال درباره انگلیس می گوید: «این تیم بدون رونی خواهد لنگید. یك تیم خوب برای این كه فوق العاده شود، باید بازیكنی از این دست داشته باشد. چندین و چند سال پیش كه مایكل اوون را برای بار اول دیدم، گفتم فوق العاده است. عده ای گفتند او بچه تر از این است كه در جام جهانی بدرخشد اما دیدید كه درخشید. دو سال پیش همین نظر را درباره وین رونی دادم و دیدید كه باز هم راست می گفتم. امیدوارم او به موقع بازگردد وگرنه انگلیس در آلمان كاری از پیش نخواهد برد.» قیاس ها دوباره شدت گرفته است و حالا می گویند تئو ولكوت پدیده جدید فوتبال انگلیس می تواند مثل پله سال ۱۹۵۸ باشد كه در ۱۷ سالگی اش برزیل را برای نخستین بار به مقام قهرمانی جهان رساند. «قیاس من با ولكوت اشتباه است. بسیار هم اشتباه است. وقتی من به جام جهانی ۱۹۵۸ می رفتم سابقه دو، سه بازی ملی را داشتم و در ۱۶ سالگی برای سانتوز بازی كرده بودم. اینها كمك كرد كه به رغم سن بسیار كم ام در جام جهانی مذكور بدرخشم اما ولكوت حتی یك بازی برای آرسنال در لیگ برتر انگلیس هم انجام نداده است. امیدوارم در آلمان خوب كار كند اما ممكن است اصلاً به بازی گرفته نشود كه بخواهد در آنجا بدرخشد! شما چگونه می خواهید از بازیكنی كه طی ۵/۴ ماه عضویت اش در آرسنال حتی یك بازی هم در تیم اصلی باشگاهش انجام نداده، انتظار داشته باشید كه در جام جهانی كار های بزرگی را انجام بدهد و باعث قهرمانی تیمش شود؟»

● این یكی خوب است

حالا كه ولكوت نمی تواند، استیون جرارد چه؟ «ها. او خوب است! از چهار، پنج سال پیش گفتم كه او فوق العاده است. صریح تر بگویم او می تواند در برخی روزها فوق العاده باشد، مثل دیدار اخیر با وستهام (فینال جام حذفی انگلیس) آنها كه امروز از او به خاطر شوت های سنگینش برای لیورپول تعریف می كنند، یادشان رفته است كه من سه، چهار سال پیش این تعریف و تحسین ها را از او كرده بودم.» وقتی نوبت تهیه فیلم های كوتاه تبلیغاتی با حضور پله می رسد، او قیافه ای جدی تر به خود می گیرد. تهیه كنندگان فیلم از او می خواهند كه توپ را در دست هایش بگیرد و به عنوان مظهر فوتبال آن را ببوسد. سلطان خوشش نمی آید. «چه فایده؟ این كار را دیگران هم كرده اند.»

پله در طول سالن به حركت درمی آید و كاری را كه بیشتر دوست دارد انجام می دهد و آن امضا كردن دفتر یادداشت دوستدارانش است. در طول مسیر یكی، دو جلد از كتاب خاطراتش را هم به این و آن هدیه می كند. در گوشه ای از برگ اول امضای یادگاری می گذارد، نامی كه پای آن می نویسد نه پله، بلكه ادسون است نه ادیسون خالق برق، بلكه ادسون آرانتس دوناسیمنتو. او حركت می كند. تماشاگران برایش دست می زنند. ۳۶ سال از آخرین قهرمانی او در جام جهانی و كمتر از ۳۰ سال از بازنشستگی اش می گذرد. او راجع به دو، سه چیز دیگر هم نظر می دهد و می رود. فینال جام قهرمانان اروپا: «پیروزی حق آرسنال بود. این تیم شانس های كافی برای زدن گل دوم هم را داشت كه از دست داد. بدشانس هم بودند. هر چند قانوناً من باید هوادار بارسلونا باشم، چون ۵ تا برزیلی آنجا بازی می كنند.»

- تیری آنری آن شب بسیار بد كار كرد. وقتی ۱-۰ جلو بودند با دروازه بان بارسلونا تك به تك شد و گل مسلم را از دست داد. در ۵ دقیقه اول یك تك به تك دیگر را هم از دست داده بود. بد بودن را به چه چیز دیگری می توان اطلاق و تعبیر كرد؟

- جورج بست، خارق العاده بود. او اصلاً اروپایی نبود. بازیكنی با این تكنیك مگر ممكن است اهل آمریكای جنوبی نباشد. احتمالاً در اداره ثبت احوال اشتباهی رخ داده است!

منبع: Guardian



همچنین مشاهده کنید