سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

۱۰ پدر ماندگار در سینمای ایران


۱۰ پدر ماندگار در سینمای ایران

مطمئناً نخستین کارگردانی که در سینمای ایران, توجه ویژه ای به مقام پدر داشته, «مجید مجیدی» بوده است کارگردانی که تقریباً در تمام کارهای خود, پدر را رکن داستان هایش قرار داده است اما «ابراهیم حاتمی کیا» نیز با فاصله ای کیلومتری نسبت به مجیدی, سه گانه ای در مورد مقام پدر ساخته است

۱- محمد کاسبی ‌(پدر)

کاسبی با بازی در این فیلم توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد جشنواره فجر را از آن خود نماید و با این‌که ناپدری فیلم بود اما توانست در موقعیتی دلسوزانه‌تر از پدر واقعی نوجوان قرار بگیرد و با دنیای او ارتباطی بهینه داشته باشد. محمد کاسبی به این نقش جان تازه‌ای داد.

۲- پرویز پرستویی (به نام پدر)

پرستویی بارها در سینمای ایران در نقش پدر بازی کرده است اما شاید مهمترین نقش او در قالب این فضا به فیلم «به‌نام پدر» ابراهیم حاتمی‌کیا بازگردد.

۳- خسرو شکیبایی (کیمیا و دست‌های خالی)

شکیبایی در «کیمیا»، به زیبایی حسرت درونی خود را از بابت دیدن دختری که سال‌ها از او دور بوده به تصویر کشیده و در ادامه به طریقی زیباتر مراحل تدریجی گذشت خود را به مخاطب نشان می‌دهد. مرحوم شکیبایی در «دست‌های خالی» نیز یک هنرنمایی تکنیکی و صدالبته احساسی در مقام پدر دارد.

۴- عزت‌الله انتظامی (روسری آبی)

استاد انتظامی در این فیلم به نوعی تصویرگر جبر غیرارادی پدر و انعطاف زایدالوصف ارادی است.از سویی او سال‌هاست که تنها زندگی می‌کند و دل به مهر دختری می‌بندد که از تمکن خوبی برخوردار نیست و از دیگر سو با مخالفت فرزندان خود مواجه می‌شود که مادر جدیدشان را پذیرا نیستند.

۵- مهدی فتحی (در آرزوی ازدواج)

مهدی فتحی در فیلم «در آرزوی ازدواج» در حکم پدر دلسوزی است که متاسفانه به دلایلی در سینمای ایران دیده نشده است. بازی نافذ و چهره دلسوزانه‌اش، یادگاری بزرگ از فتحی در نقش پدر است.

۶- رضا کیانیان (خانه‌ای روی آب)

کیانیان آن قدر با این نقش ارتباط برقرار می‌کند که برای خوب از آب درآمدن آن، ۲۰ کیلو به وزنش اضافه می‌کند.او در این فیلم با وجودی که فردی عیاش و خوشگذران است اما به شدت نسبت به وضعیت کنونی فرزند خود و آینده او احساس خطر می‌کند.

۷- علی نصیریان (بوی پیراهن یوسف)

استاد نصیریان در این فیلم یکی از بهترین بازی‌های خود را به نمایش می‌گذارد و آزادانه، جولان یک پدر عاشق پیشه را در فقدان پسرش به نمایش می‌گذارد.

۸- حسین محجوب (رنگ خدا)

«رنگ خدا» یک فیلم پراحساس است که بازی محجوب در این فیلم و نمایشی که از بازی خود در این کار ارائه می‌دهد بر قدرت تاثیرگذاری آن می‌افزاید.

۹- رضا ناجی (آواز گنجشک ها)

ناجی در این فیلم یک پدر دغدغه‌مند است؛ پدری که پس از اخراج، دست به هر کاری می‌زند تا نان آور خانه‌اش باشد و در این مسیر مشکلاتی برای فرزندان و همسرش پیش می‌آید که او را مجبور می‌کند در همین شرایط، سنگ صبور آنها نیز باشد. نقشی که توانست برای او خرس نقره‌ای جشنواره برلین و جوایز متعددی از جشنواره‌های بین‌المللی را به همراه داشته باشد.

۱۰- شهاب حسینی (حوض نقاشی)

شهاب حسینی یک بار دیگر در فیلم‌های «سوپراستار» و «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» این نقش را تجربه کرده بود اما دغدغه‌های پدرگونه او در فیلم «حوض نقاشی» بیشتر به چشم آمد.

محمد کاسبی: بازی در نقش پدر مسئولیت دارد

«پدر» در سال ۱۳۷۴ ساخته شد. فیلمی که با تفکر مجید مجیدی ابتدا نوشته شد و سپس نگاشته‌های وی با هنر کارگردانی‌اش بر پرده سینماهای کشور به تصویر درآمد. «پدر» در همان سال سیمرغ بهترین فیلم چهاردهمین جشنواره فیلم فجر را به خود اختصاص داد.

فیلم «پدر» روایتی جذاب و متفاوت از زندگی نوجوانی است که دوست ندارد ناپدری داشته باشد.

داستان از آنجا آغاز می‌شود که مهرالله بعد از فوت پدرش برای تامین مخارج خانواده خانه را ترک کرده و برای کار به شهری دیگر می‌رود، پس از مدتی وقتی به خانه بازمی‌گردد متوجه می‌شود مادرش با مردی که ژاندارم است ازدواج کرده است.

مهرالله از این خبر عصبانی می‌شود، نزد مادر رفته و هدیه‌های خود و حقوقش را به او می‌دهد و مادر را برای این ازدواج بازخواست می‌کند.

هر چه مادر دلیل می‌آورد، او که دیدگاهی تیره به ناپدری دارد او را به عنوان پدر قبول نمی‌کند. اما روایت داستان اتفاقاتی را رقم می‌زند که ناپدری و مهرالله در کویر گم می‌شوند. بعد از مدتی سرگردانی و ناتوانی، ناپدری از مهرالله می‌خواهد او را که در گرمای کویر ناتوان شده رها کند و خود را نجات دهد, اما این مهر پدرانه به دل مهرالله می‌نشیند و نه‌تنها ناپدری را رها نمی‌کند که دل به مهر پدرانه او می‌بندد.

محمد کاسبی بازیگر نقش پدر در این فیلم بود. کاسبی پس از گذشت ۱۸ سال از زمان ساخت این فیلم از «پدر» و پدرهای سینمای کشور اینگونه به گفت: «تاکنون بیش از ۷۰ نقش در سینما، تلویزیون و تئاتر داشته‌ام که همه را دوست دارم، در میان این دوست‌داشتنی‌ها بعضی‌ها حسی از عشق را برایم دارند که فیلم «پدر» یکی از آن‌ها برایم محسوب می‌شود.

وقتی کاراکتر «پدر» فیلم مجیدی را بازی می‌کردم سن و سال زیادی نداشتم و خودم نیز تازه حس پدرشدن را لمس کرده بودم. آن زمان تمام سعی خود را کردم تا کاراکتر پدر را خوب در آن اثر بیافرینم.

امروز وقتی به آن نقش می‌اندیشم حس عشق وجودم را پر می‌کند. عشق حسی است که با تولد انسان متولد می‌شود، هر سال که بزرگتر می‌شوی رنگ و لعاب تازه به خود می‌گیرد. یک زمان عاشق خانواده‌ای و روزی عاشق همسر، روزی عشق به وطن اوج می‌گیرد و روزی دیگر پدرانه عاشق می‌شوی. عشق با گذر سال‌ها رنگ نمی‌بازد، پخته‌تر می‌شود و حتی می‌توان گفت عطر و بوی خوشش شعف‌انگیز می‌شود. فیلم «پدر» یکی از آن عشق‌هاست؛ عشقی که هر سال که می‌گذرد در دلم کهنه نمی‌شود بلکه به حضور پدرانه در «پدر» بیشتر می‌اندیشم و هر مرتبه نیز از این حضور خرسندم.

این بازیگر با تاکید بر اینکه در سینمای ایران شخصیت پدر را زیاد بازی کرده‌اند و نمی‌توان گفت که چه فردی بهترین بازیگر نقش «پدر» در سینمای ایران بوده افزود: «بازی در نقش «پدر» سخت است و مسئولیتی دشوار، زیرا سینما الگو است، الگویی برای جامعه و خلاقیت در نقش پدر در فضایی که الگوسازی است و مخاطب اصلی آن نیز نوجوانان و جوانان هستند ویژگی‌ها و دقت‌هایی را می‌طلبد که باید به آن‌ها اهمیت داد.»

بررسی نقش پدر در آثار مجیدی و حاتمی‌کیا

مطمئناً نخستین کارگردانی که در سینمای ایران، توجه ویژه‌ای به مقام پدر داشته، «مجید مجیدی» بوده است؛ کارگردانی که تقریباً در تمام کارهای خود، پدر را رکن داستان‌هایش قرار داده است. از «بدوک» که نخستین هنرآفرینی مجیدی در سینمای ایران محسوب می‌شود تا همین «آواز گنجشک‌ها»یی که آخرین فیلم اکران شده این کارگردان احساس‌گرای سینمای ایران بوده است. در تمامی این آثار، پدر نقشی بسیار کلیدی در حوادث درام داشته و تعیین کننده خط سیر اصلی داستان است.

اما «ابراهیم حاتمی‌کیا» نیز با فاصله‌ای کیلومتری نسبت به مجیدی، سه‌گانه‌ای در مورد مقام پدر ساخته است. با وجودی که در کارهای حاتمی‌کیا نیز بارها به پدر اشاره شده اما «موج مرده» فیلمی است که او به شکلی کاربردی، به بیان دغدغه‌ها و وضعیت دیروز و امروز یک پدر می‌پردازد.

فیلم دیگر حاتمی‌کیا درباره مقام پدر به «بوی پیراهن یوسف» باز می‌گردد. فیلمی که حاتمی‌کیا مانند فیلم «رنگ خدا» از اله‌مان‌هایی انسانی در جهت بیان انسانیت پدر کمک می‌گیرد، جایی که پدر با این‌که همه خبر از زنده نبودن پسر رزمنده او می‌دهند اما او با دنیایی از اشتیاق هنوز منتظر بازگشت پسر خود است و در این راه چه راحت و زیبا با انسان‌هایی مانند خود همذات‌پنداری می‌کند.

و پایانگر این سه‌گانه، اثری خوش‌ساخت و احساسی‌تر به نسبت دوساخته اخیر است. «به نام پدر» آشکاراتر از دو فیلم قبلی، پدر را در وضعیت پاسخگویی به چراهای بسیاری قرار می‌دهد که برای دخترش و حتی همسرش پیش می‌آید.

البته پدر در دیگر آثار قبل و بعد این فیلم‌ها در سینمای حاتمی‌کیا نیز از درجه و اعتبار قابل توجهی برخوردار است به گونه‌ای که از همان فیلم «آژانس شیشه‌ای»، «ارتفاع پست» وحتی در اپیزودی از فیلم «دعوت»، حاتمی‌کیا اشاراتی قابل تامل به مقام پدر داشته است.

مهمترین وجه بارزی که سینمای حاتمی‌کیا با سینمای مجیدی در ارائه تصویر پدر دارد، شدت و ضعف‌های احساسی است. به‌گونه‌ای که در سینمای مجیدی، بیشتر سعی بر نشان دادن اکت‌هایی احساسی است و در سینمای حاتمی‌کیا، این موقعیت‌ها هستند که مورد توجه قرار می‌گیرند به عبارتی مجیدی مقام پدر را با توجه به بیانی احساسی به تصویر کشیده و از آن سو حاتمی‌کیا، سعی بر آن دارد تا این مقام شامخ را از طریق تکنیکی به مخاطب خود بشناساند.



همچنین مشاهده کنید