سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی ژرف به مرگ و زندگی


نگاهی ژرف به مرگ و زندگی

ویلیام بلیک جانی دپ یک حسابدار است که در پی یافتن یک پُستِ حسابداری در یک کارخانه ی فلزکاری راهی شهر ماشین در غرب می شود

● نقدی بر فیلم مرد مرده ساخته جیم جارموش

« بعضی ها در شبی بی انتها به دنیا می آیند. »

ویلیام بلیک

▪ نویسنده و کارگردان: جیم جارموش

▪ بازیگران:

جانی دپ، گَری فارمر، رابرت میچم، میلی اویتال، گابریل بیرن، بیلی پاپ تورنتون، جَرِد هریس، جیمی ری ویکس، مارک برینگلسان، میشل تراش، آلفرد مولینا و کریسپین گلاور.

▪ موسیقی: نِیل یانگ.

● خلاصه فیلم:

ویلیام بلیک(جانی دپ) یک حسابدار است که در پی یافتن یک پُستِ حسابداری در یک کارخانه ی فلزکاری راهی شهر ماشین در غرب می شود. اما در بدو ورود به شهر و متعاقب آن کارخانه، در می یابد که شغل وی توسط شخص دیگری اشغال شده و پس از مورد تمسخر قرار گرفتن توسط رییس کارخانه (رابرت میچم) و کارکنان دیگر به شهر باز میگردد. در میخانه ای عمومی با زنی به نام تل راسل(میلی اویتال) آشنا شده و پس از همخوابگی با وی، متوجه حضور نابهنگام پسر دیکنسون – دلباخته ی تل – می شود.

این برخورد درگیری و در پی آن کشته شدن تل راسل و پسر دیکنسون را به همراه دارد. دیکنسون تعدادی از آدم کش های حرفه ای را برای زنده یافتن بلیک اجیر می کند و پس آن پای اطلاعیه عمومی برای یافتن ویلیام بلیک و باقی مردم نیز به این ماجرا باز می شود. ویلیام بلیک ضمن گریختن از مهلکه و پس از آشنایی با سرخپوستی به نام نو بادی (گری فارمر)، وارد مرحله ی جدیدی می شود، و رفته رفته تا پایان فیلم مرگی تدریجی، تولد دوباره و رسیدن به کشف و شهود را تجربه می کند.

مرد مرده یک روایت مینی مالیستی و سوررئالیستی از مفهومی مجرد به نام مرگ ارائه می دهد. در واقع نگاه برجسته و تحسین برانگیز جارموش به دو مقوله ی مرگ و زندگی و چگونگی و کیفیت این دو را به خوبی به نمایش می گذارد. مینی مالیستی به این معنی است که با استفاده از نمادهای به کار رفته در فیلم بیننده با توجه به دریافت های خود از سمبلهای عینی به شروع می کند به پر کردن نقاط مخفی شده ی ذهن خود که پشت پرده ی واقعیات مشاهده شده پنهان شده و به گونه ای به رشد و کمال در راستای آگاهی خود به پدیده ها و موجودات و فضای پیرامون خود می پردازد.

به طور کلی بیننده در برخورد با فیلم و شخصیت ها، اشیاء و رویدادهای شکل گرفته در آن بعد از مشاهده دست به دریافت و ادراک رویدادهای ذکر شده می پردازد و این امر با مقایسه ی آن پدیده با پدیده های متشابه و تجربی ای است که قبلن آن ها را دیده، شنیده، لمس کرده یا چشیده است رخ می دهد. اما در عین حال از منطق تعمیم گرایانه و استقرایی که از ویژگی های بارز سینمای واقع گرایانه است به دور می باشد.

جاموش در مرد مرده با به کارگیری واقع گرایی و فراواقع گرایی (سوررئالیسم) و برآیند آنها و استفاده از فرم تحسین برانگیزی که خاص اوست، به بهترین شکل ممکن ذهن و ادراک مخاطب را به سمت دریافت حسی و عمیق شخصی از مفاهیم پیشتر شناخته شده ی مرگ و زندگی هدایت می کند.

گفته می شود جریان مینیمالیسم اشاره به این مساله دارد كه با كلام و تصویر فقط می‌توان گوشه‌ای از تمامیت یك شی یا واقعه را انعكاس داد یعنی آن آگاهی كه به واسطه خواندن یك قطعه مكتوب یا دیدن یك تصویر حاصل می‌شود كامل نیست، بلكه ذهن انسان جاهای خالی و سایه‌ها را كه در دو بعد مخفی هستند، پر می‌كند و آگاهی را به سمت كامل شدن سوق می‌دهد: پر كردن جاهای خالی محسوسات توسط ذهن.

این گونه درك حسی همواره شامل حدس‌ها، دریافتها و اندراج*‌هایی است فراتر از آنچه چشم می‌بیند. بنابراین مینیمالیسم با كاهش دادن آگاهی ‌های حسی خارج از ذهن ،میدان اندراج و حدس و گمان و تخیل را برای ذهن خواننده فراخ می‌نماید. (۱) جارموش در مرد مرده به خوبی از عهده ی این مسئله برآمده است: استفاده از المان های بصری یا شنیداری که ذهن بیننده به سمت کشف و ادراک آنچه که فقط با چشم دیده نمی شود را سوق می دهد.

جارموش با ارائه جوانب شکوهمند و عجیب ِ واقعیت، فضای سورئالی را ایجاد می کند که باعث می شود حس شاعرانه ای در کل اثر جریان داشته باشد، به این صورت که با کنار هم قرار دادن رویداد ها و پرده برداشتن از پدیده های عینی که خیلی ساده توسط هر بیینده ای دیده می شوند، در پی آفرینش جهانی است که در مقایسه با وقعیت و جریان روزمره ی زندگی با چشم انداز نهایی و آمال روح انسان نزدیک تر باشد.

در واقع به دنبال آن نیست که فضایی خلق کند که صرفآ از دنیای واقعی گرته برداری شده باشد و نیز به دنبال آن نیست که با بر هم زدن پیوستگی اتفاقات و جابجا کردن معانی، صرفا در پی خلق جهان غیر واقعی و به هم ریختن تمام ادراکات حسی و معانی تعریف شده توسط ذهن بیننده باشد، بلکه فضایی را خلق می کند که در آن با همگام کردن سوررئالیسم و واقع گرایی، مخاطب را همگام با قهرمان داستان (ویلیام بلیک) حول مقوله ای به نام مرگ و زندگی به کشف و شهود می رساند.

مرد مرده مخاطب را با خود تا انتهای فیلم همراه می سازد اما با دوری کردن از بکارگیری قاب ها، و برخورد های پر کشمکش و جذابیت های سطحی و رو، دست بیننده را در برداشت نهایی و دریافت خود در رابطه با مسائل فراواقعی موجود در فیلم باز می گذارد. با تماشای مرد مرده با برخورداری از واسطه های واقعی بیننده به فکر فرو می رود، پرسش می کند و به نتیجه ی دلخواه خود می رسد، همچنین نیروی عاطفی و بار حسی غریب فیلم با واسطه به ذهن بیننده القا می شود. واسطه هایی که به صورت المانهای به کار گرفته شده در فیلم تعریف می شوند.

ژانر انتخاب شده برای مرد مرده یعنی وسترن، زیرکی، حسن سلیقه و ذهن پوینده ی جارموش را نمایان می کند.

مرد مرده در عین بکارگیری از المان های مرسوم در فیلم های وسترن؛ قطار، شکار بوفالو، شهر های کوچک سفید پوست نشین، سرخپوست ها و غیره، وسترنی تلخ، با معانی عمیق، گزنده و سرشار از سمبل های زیباشناسانه از کار در آمده که تفاوت کار جارموش را با دیگر کارگردان های هم عصر خود نشان می دهد.

تضاد المانها و سمبل های بکار گرفته شده درمرد مرده با دیگر فیلم ها آن را از دیگر وسترن های سینما متفاوت می کند. او به جای انباشتن فیلم از تصاویر پر هیاهو و زد و خوردهای قهرمان پردازانه و با شکوه نشان دادن کشمکش های قهرمان پرور به سبک وسترن های عادی، به رابطه ی شاید قهرمان ِ فیلم ( ویلیام بلیک) با دنیای پیرامون خود و رویارویی او با اتفاق ها و آدم هایی که در طول فیلم به آن ها بر می خورد و ادراک و دغدغه اش نسبت به مرگ و زندگی می پردازد که در اینجا البته کفه ی مرگ به کفه ی زندگی می چربد.

او در واقع نمی خواهد برای کشتار و خونریزی ارزش خاصی قائل شود. در تمام صحنه های فیلم که به برخورد ویلیام بلیک با تعقیب کنندگانش و کشته شدن آنها منتهی می شود عمل ِ کشتار امری رقت انگیز به نظر می رسد، نه یک عمل باشکوه که از قهرمان فیلم سر می زند.

پی نوشت:

۱. نقل از ضیاء موحد در رابطه با مینی مالیسم

۲. دیزالو: تکنیکی است در مونتاژ فیلم برای ردیف کردن سکانس ها به این ترتیب که لحظات آخرین پلان سکانس اولیه به تدریج تاریک یا سیاه شده و به موازات آن اولین پلان سکانس بعدی واضح می شود

آزاده رحیمی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید