جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

فضا سازی علیه دولت


فضا سازی علیه دولت

در پروسه جهانی سازی آنان که حاضر به تسامح و سازشکاری با استبداد شدند توانستند گوی سبقت را در بردگی امپریالیسم از سایرین بربایند و خود را در زمره سلطه طلبان جای دهند و آنانکه که هدف وجودی خود را والاتر از اطاعت از این جریان مستبد می دانستند در راه ادامه فعالیت های خود گریبان گیر مخاطرات و موانع متعددی شدند

جهان امروز علی رغم اینکه در نقشه ی جغرافیایی خود نسبت به ادوار پیشین تاریخ بشری دچار مرزبندی های سیاسی و تفرقات ملیتی بیش تری شده است اما متعاقب از نوعی پروژه یکپارچه سازی فرهنگی رو به سوی آتیه ای متحد و همگرا دارد.فراسویی که در غایت ماهوی خود مسند نشینی جریان سلطه و بردگی سایر ملل جهان را در سر می پروراند.

در پروسه جهانی سازی آنان که حاضر به تسامح و سازشکاری با استبداد شدند توانستند گوی سبقت را در بردگی امپریالیسم از سایرین بربایند و خود را در زمره سلطه طلبان جای دهند و آنانکه که هدف وجودی خود را والاتر از اطاعت از این جریان مستبد می دانستند در راه ادامه فعالیت های خود گریبان گیر مخاطرات و موانع متعددی شدند.در این راه بسیاری از ملل تاب مقاومت نیاورده و در مقابل استبداد کوتاه آمدند اما ملتی هم وجود داشت که حفظ ارزش های خود را برتر از آسایش نسبی اجتماعی دانست و در این راه هرگز تقصیر را جایز نشمارد.

اما دلایل پایداری این ملت در قبال دولت و نظام خود و در مواجه با تحریم ها،تهدیدات و ناملایمات جهانی قابل تامل است.کمتر نظامی در جهان بر سر کار آمده است که در عین فشارهای متواتر و متعدد خارجی ازمقبولیت عامه ای همچون جمهوری اسلامی برخوردار باشد. عقبه مردمی در کالبد شکافی نظام های حکومتی مولفه مهم و تاثیر گذاری به حساب می آید.بسیاری از حکومت ها علی رغم اینکه از قدرت و توانایی بالایی درسیاست خارجی خود برخوردار بودند به دلیل ناکارآمدی در صحنه داخلی امور کشور از گردونه سیاست حذف شده اند.

در غایت امر باید گفت مردم پسندانه تر است که احزاب و گرو های سیاسی برای رسیدن به قدرت کارکرد های طرف مقابل را با هجمه های تبلیغاتی بی ثمر نشان ندهند و خود به تلاش برای برآورده ساختن مطالبات مردمی اقدامی به عمل بیاورند.علی الخصوص اکنون که ما در برهه حساسی همچون اکنون به سر می بریم.چنین سیاست هایی در عین اینکه در داخل شکست خورده اند اما می توانند در خارج زا کشور اسباب جنگ عظیم رسانه ای را به راه بیاندارند.

با این تفاسیر نگرش برخی از جریان های داخلی نسبت به کم کاری دولت و ضعف آن در سیاست های اجرایی تعجب آور است. این ادعاهای واهی در زمانی بیان می شود که دولت اصولگرا در بالاترین سطح از مقبولیت عامه قرار دارد.سران این جریان ها با نسبت دادن ضعف دولت در امور اجرایی خواستار تغییر جبهه و مواضع دولت شده اند.بسیاری از اموری که از جانب افکار عمومی داخلی به مثابه بازگشت به آرمان های اولیه انقلاب محسوب می شود از طرف این احزاب سیاست هایی ناکار آمد و عوام فریب تعریف می شوند.سران این احزاب با نا به سامان دانستن اوضاع کشور خواستار بازنگری دولت در سیاست های خود شده اند.

اما باید دانست بهره گیری از سیاست تخریب فضای عمومی کشور علیه فعالیت های دولت امری ناپسندانه است که می تواند در این برهه حساس صدمات غیر قابل جبرانی را به جایگاه کنونی کشورمان در عرصه بین المللی وارد کند.امروز تمام تحولات و تحرکات سیاسی داخلی کشور زیر ذره بین موشکافانه بیگانگان قرار دارد و کمترین لغزشی می تواند اسباب دور شدن ما را از آرمان های اولیه جمهوری اسلامی مهیا سازد.در دنیای امروز که ابر قدرت ها خواهان نابودی تنها ندای راستین ملت های مستضعف هستند فضا سازی های غیر واقع گرایانه می تواند ساختار درونی تعاملات مردمی-دولتی را از بین ببرد.

شایسته نیست که به خاطر وجه سازی و مشروعیت بخشیدن به یک جریان سیاسی تمام فعالیت ها و کارکردهای مفید دولتمردان را تباه و عقبه ی مردمی نظام ر از بین ببریم.شایسته نیست که چشمانمان را بر پویایی و قدم های رو به جلوی دولت در تمامی عرصه ها ببندیم و نقایصی را که ماهیت آنها بسته به فعالیت های تخریبی نظام های بیگانه است فراتر از عادت جلوه دهیم.

اما در ذیل اثر دهی راهبرد تخریب فضای سیاسی علیه دولت باید گفت که سیاست همانند سکه ایست که دو رو دارد.یک رو مصادیق و نمایه ها و روی دیگر ماهیت و چیستی.اغلب ماهیت و اهداف اصلی یک راهبرد با ظاهر و نمادهای آن متفاوت است . اما باید دانست که ذات وجودی هر امر، موجبات فراکنش های آن را پدید می آورد و این مصادیق و جلوه ها نیستند که پایدار و حقیقی می مانند.سیاستی موفق است که به دور از هر نوع دورویی از درون مطالبات مردمی بر خواسته باشد.

پرستیژی که اکنون برخی از جریان های داخلی بر خود گرفته اند در حکم مصادیق و از بین بردن نظم عمومی به مثابه حقیقت بسته به ذات آن سیاست است.فریاد هایی که اکنون در ردای جلو گیری از بر باد رفتن منافع ملت ایران سر داده می شود جز اقداماتی ناشیانه برای بازگشت یک جریان از ذیل به راس قدرت نمی باشد.لذا می توان به حتم گفت نتایج،اهداف و کارکرد هایی که این جریان سعی داشت با به راه انداختن این پروسه به آنها برسد هر گز تخقق نخواهد یافت زیرا که سیاست و راهبردی می تواند مثمر ثمر واقع شود که از ژرفای حقیقت بر خاسته باشد.سیاستی موفق است که تفاوتی در دو روی آن وجود نداشته باشد. اکنون اتخاذ مواضعی مردم گرایانه و دلسوزانه برای ملت از سوی این احزاب با ماهیت سیاست “تخریب فضای عمومی” علیه خادمان واقعی مردم که جز در راستای وجه بخشیدن به یک حزب و گروه سیاسی نیست در تناقضی آشکاربه سر می برد.

پیوستگی و تعاملی که اکنون بین دولت و مردم به وجود آمده است ناشی از مقبولیت،کارآمدی و موفقیت دولتمردان اصولگرا در طرح های داخلی و خارجی است .تحولات بنیادین دولت درعرصه های اقتصادی و تغییر معادلات سیاست جهانی در سمت وسوی منافع کشور ،پایان دادن به غائله هسته ای،سهمیه بندی سوخت،مبارزه با مفسدان اقتصادی،ارتقای امنیت اجتماعی و ...همه از جمله کارکردهایی بوده است که اطمینان و آسودگی خاطر مردم را در قبال مسئولیت پذیری دولتیان به آرمانهای اولیه انقلاب برآورده ساخته و جای هیچ شک و شبهه ای را باقی نگذاشته است.

محمد اسکندری



همچنین مشاهده کنید