پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

طرحی نو در اندازیم


طرحی نو در اندازیم

این روزها جامعه فوتبال ما غمهای زیادی را تجربه می کند سقوط فوتبال ما و چشم اندازه نه چندان روشنی که مردان تصمیم گیرنده بر این فوتبال برایمان تصور کرده اند از یک سو و از طرف دیگر بیماری اسطوره بزرگ ورزش و فوتبال ایران ,ناصر حجازی باعث شده است که فوتبال رو به قهقرا رفته ایران و اسیر در دامن شعارها و حرفهای توخالی هر روز بیش از پیش غم خود را به یاد آورد اما در این میان راه کاری که به ذهن می رسد این است که به قول حافظ “طرحی نو در اندازیم ” اما این طرح نو چگونه باید به وجود آید

این روزها جامعه فوتبال ما غمهای زیادی را تجربه می کند سقوط فوتبال ما و چشم اندازه نه چندان روشنی که مردان تصمیم گیرنده بر این فوتبال برایمان تصور کرده اند از یک سو و از طرف دیگر بیماری اسطوره بزرگ ورزش و فوتبال ایران ,ناصر حجازی باعث شده است که فوتبال رو به قهقرا رفته ایران و اسیر در دامن شعارها و حرفهای توخالی هر روز بیش از پیش غم خود را به یاد آورد اما در این میان راه کاری که به ذهن می رسد این است که به قول حافظ “طرحی نو در اندازیم ” اما این طرح نو چگونه باید به وجود آید ؟ از دید نگارنده, برای این کار باید نخست فکری نو داشت و برای داشتن فکری نو شاید باید آدم دیگری شد بعنوان مثال در مورد مسئله عابد زاده در پرسپولیس صحبتهای هر سه طرف قابل شنیدن است از سوی باشگاه و حبیب کاشانی عنوان می شود که هر مربی می تواند و این حق را دارد که کادر فنی خود را انتخاب کند و از سوی علی دائی می شنویم که ” گلرهای پرسپولیس ضعف دارند و در نحوه تمرینات آنها باید تجدید نظر شود ” از سوی دیگر عابد زاده نیز حرفهای شنیدنی دارد او می گوید ” اگر قرار بود که مرا نخواهند چرا محترمانه از ادامه همکاری باز نزدند و به یک باره به من که سالها است در فوتبال این دیار ز حمت می کشم این گونه بی احترامی می کنند ظاهرا حرفهای هر سه طرف صحیح می باشد اما تکرار می کنیم که برای داشتن طرحی نو باید فکری نو داشت و از این رو به سه طرف در گیر این ماجرا توصیه هائی داریم

۱) توصیه به حبیب کاشانی

آقای کاشانی ! می دانیم که شما مدیریت در فوتبال را بخوبی تجربه نکرده اید و هنوز با بسیاری از مواردی را که باید در یک مدیریت مدرن لحاظ شود را لمس نکردید اما باید بگوئیم که فوتبال مدرن جدا از فاکتورهای روانی و احساسی و مدیریتی ,براساس آنها نیست و شاهدیم که سر الکس فرگوسن تغییر ناگهانی مارک هیوز سر مربی تیم منچستر سیتی را با روشی که مالک اماراتی و براساس افکار فوتبال خاورمیانه اجرا کرده نمی پذیرد و به شدت به آن اعتراض دارد حال از شما می پرسیم به چه دلیل نباید احمد عابد زاده همان طوری که با عزت و تکریم به این باشگاه آمد با همان رفتار هم از این باشگاه برود ؟ از یاد نبرید عابد زاد همان مردی است که در چند سال پیش بابت بیماری و از دست ندادنش در جلوی بیمارستان کسری بسیاری گریه کردند او برای فوتبال ما زحمات بسیاری کشیده است و می دانیم مصدومیت او در تیم ملی باعث شد که عمر بازیگری او زود به اتمام برسد اما با این همه دلاوریهای او در بازیهای بزرگ تیم ملی نظیر بازی برگشت در استرالیاوبازی در برابر تیم ایالت متحده آمریکا و تیم ملی آلمان و فینال بازیهای آسیائی ۱۹۹۰ بخشی از دینی است که فوتبال ما به او دارد پس چه به جا است که با او رفتاری صحیح داشته باشیم و با اعمالی نخواهیم که او را به گونه ای دست به سر کنیم زیرا عابد زاده بسیار بیشتر از امثال کرانچارباید دارای عزت و احترام برایمان باشد و این گونه نباشد که زمانی به یاد او بیافتیم که چون مرحوم پرویز دهداری,مرحوم حسین فکری,مرحوم صفر ایرانپاک,مرحوم حمید شیرزادگان, مرحوم فریبرز مرادی و مرحوم پازوکی و بازیکنانی چون ناصر محمد خانی و مجتبی محرمی … خیلی دیرشده باشد

۲) توصیه به علی دائی

آقای دائی این واقعیت را می پذیریم که شما حق دارید که همکارانتان را خودتان انتخاب کنید اما بعنوان یکی از کسانی که سالها در کنار عابد زاده در تیمهای ملی و پرسپولیس حضور داشتید نباید اندکی به فکر حرمت او می بودید ؟ این که به یک باره در خروجی باشگاه را به او نشان دادن چه معنائی داشت ؟ آیا در فوتبال آلمان و تیم بایرن مونیخ هم نیز با بکن بایر و رومنیگه و گرد مولر و سپ مایر و لوتار ماتئوس .. همین رفتار را می کنند که شما با عابد زاده کردید ؟ و سوال بعدی این است که مگر وضعیت دروازه بانی در ایران بهترین است که حال تمامی تقصیر های دروازه پرسپولیس را به گردن او می گذارید ؟ و سوال سوم این است که مگر شاگردان او چه کسانی بودند که حالا به نظر شما آنها ضعیف شده اند ؟ همه می دانیم میثاق معمار زاده در تیم سایپا که شما سرمربیش بودید هم چندان دروازه بان محکمی نبود و دوران افت و خیز فراوانی داشت و حقیقی هم دروازه بان جوانی است و اگر بی انصاف نباشیم باید بگوئیم هیچکدام از این ها اندکی شبیه دروازه بانهای بزرگ این باشگاه نظیر عابد زاده,عزیز اصلی,وازگن صفریان,هادی طاووسی,بهروز سلطانی,بهرام مودت ..نبوده و نیستند وشاید هم نخواهند بود و از جهت دیگر آیا اشکالی داشت به عابد زاده چند هفته دیگر هم فرصت می دادید تا خود را نشان دهد و از سوئی با تکریم با او خداحافظی می کردید؟

۳) توصیه به عابد زاده

باید بگوئیم که او بخشی زیادی از خاطرات شیرین فوتبال را برای خیلی از ما رقم زده است و از این سو دوست نداریم که او را این گونه بر افروخته در حالی ببینیم که می دانیم خطر جانی نیز برای او دارد اما شاید بهترین جمله ای که می توانیم به او بگوئیم این است ” عابد زاده باشد ” عابد زاده کسی بود که همواره حرفش را با کارش می زد بسیاری در بسیاری از مواقع عمر کاری او را تمام شده می دانستند اما او بازگشت بدون آن که حرفی بزند پس چه بهتر که امروزهم برود و با کارش برگردد و به یاد داشته باشد که ” گاهی وقتها برای ماندن باید رفت “…

تورج عاطف



همچنین مشاهده کنید