جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

امام سجاد, پیام آور واقعه طف


امام سجاد, پیام آور واقعه طف

به مناسبت شهادت امام چهارم شیعیان

شخصیت و نقش امام زین العابدین علیه‌السلام در حادثه عاشورا و ابلاغ پیام نهضت حسینی، بی‌نظیر و بی‌همتاست. در حقیقت امام سجادع و زینب کبریس‌ بودند که توانستند در سخت‌ترین شرایط ممکن در خفقانی بی‌سابقه در تاریخ اسلام، این رسالت عظیم را بر دوش کشیده و پیام سرخ کربلا را به جامعه اسلامی و تاریخ برسانند و ثبت کنند، به طوری که اگر این شخصیت بزرگ در این میان نقش‌آفرینی نمی‌کرد و حضور نداشت، به طور قطع حادثه کربلا نیز در فضای اختناق آن روز و با نیرنگ‌های دشمن از صفحه تاریخ محو می‌شد.

امام سجاد(ع) بود که با برنامه‌ای الهی و حکمت‌آمیز توانست این نهضت عظیم را با روشنگری‌های خود به‌سرمنزل مقصود برساند و چنانچه با دقت به سخنان و سیره و روش آن حضرت در مقاطع مختلف پس از حادثه عاشورا بنگریم، نوعی حسابگری و دوراندیشی دقیق را می‌بینیم که با شگردی خاص به دنبال ابلاغ پیام عاشوراست. آنچنان‌که یک چنین حسابگری و برنامه‌ریزی را در حرکت خود امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا نیز می‌بینیم.

در واقع خطبه‌ها و سخنرانی‌ها، گریه‌ها و یادآوری مصائب و حتی نحوه برخورد آن حضرت با افراد و حوادث گوناگون، همگی به صورت برنامه‌ریزی شده و بسیار حکیمانه و در قالب یک جریان در جهت اعتلای پیام کربلا و آگاه سازی جامعه صورت گرفته است.

امام زین العابدین (ع) در چندین موقعیت توانستند خطبه‌هایی ایراد کنند که تاثیر بسیار عمیقی در احیای نهضت امام حسین (ع) داشته است.

برای مثال می‌بینیم خطبه آتشین و جانسوز آن حضرت در کوفه، چنان اثرگذار است که ضمن برملا ساختن‌پلیدی و زشتی سست عنصری در عهد و پیمان و جنایت کوفیان، فضای حاکم بر کوفه را به کلی دگرگون می‌سازد.

امام در سخنانی پس از این‌که فضایل خود و اهل بیت پیامبر(ص) و حسین بن علی (ع) را بیان می‌دارد بر کوفیان نهیب می‌زند که: «ای مردم! شما را به خدا سوگند، آیا به خاطر دارید که به پدرم نامه‌ها نوشتید ولی با او نیرنگ نمودید؟ با او پیمان و میثاق بستید و بیعت کردید، ولی با او جنگیدید و او را خوار شمردید؟

بر شما باد هلاکت و نابودی، با آنچه از برای آخرت خود فرستادید، با کدامین چشم می‌خواهید به رسول خدا بنگرید هنگامی که به شما بگوید: عترت مرا کشتید و حرمتم را شکستید، پس شما دیگر امت من به حساب نمی‌آیید.»( ترجمه لهوف سید بن طاووس، ص ۲۰۸.)

خطبه امام همه حاضران را به گریه و شیون وا می‌دارد و فضای کوفه را به هم می‌ریزد.

در مجلس ابن زیاد نیز در پاسخ تهدید به مرگ از سوی ابن زیاد این‌گونه سرافرازانه دشمن را به خاک ذلت می‌نشاند و می‌فرماید: «ای پسر زیاد! آیا مرا از مرگ می‌ترسانی؟ مگر نمی‌دانی که کشته شدن عادت ما و شهادت در راه خدا برای ما کرامت است؟»( همان، ص ۲۱۳.)

نقطه اوج سخنان امام سجاد(ع) در شام و در حضور یزید بن معاویه است. حضرت با خطبه‌ای دشمن‌شکن چنان پرده ازجنایات یزید برمی‌دارد و او را رسوا می‌کند که هیچ راه چاره‌ای برای دشمن باقی نمی‌ماند.

حضرت در مجلس یزید این‌گونه حاضران را خطاب می‌کند:

«ای مردم، خدای تعالی به ما اهل بیت شش خصلت عطا فرمود و به هفت فضیلت بر دیگران برتری داد. به ما علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در دل‌های مومنان بخشیده است و ما را فضیلت داده است به آن که نبی مختار محمدمصطفی، صدیق اعظم علی مرتضی، جعفر طیار، حمزه شیر خدا و شیر رسول خدا، دو سبط این امت یعنی حسن و حسین (ع) و مهدی (ع) که دجال را می‌کشد (اشاره به امام زمان به نقل از نفس‌المهموم شیخ عباس قمی) از ما هستند. (ترجمه مقتل الحسین ابومخفف، ص ۴۰۱.)

حضرت ادامه می‌دهد: «منم پسر فاطمه زهرا، منم پسر خدیجه کبری، منم فرزند آن که او را با لب تشنه شهید کردند... و امام پیوسته خود و فضائلش را معرفی می‌نماید تا آنجا که صدای گریه و شیون و زاری از مردم بر می‌خیزد و یزید که از این وضعیت بیمناک شده است، دستور می‌دهد تا اذان بگویند. اما این اذان نیز نمی‌تواند فضا را به نفع یزید تغییر دهد و جلوی رسوایی او را بگیرد. هنگامی که موذن به نام مقدس رسول خدا (ص) می‌رسد، حضرت سجاد(ع) خطاب به یزید می‌فرماید:

«ای یزید بگو این محمد که نامش را به بزرگی یاد می‌کنی، جد من است یا جد تو؟... اگر می‌گویی جد من است، پس چرا عترت او را کشتی؟ چرا پدرم را از روی ستم به قتل رساندی و مالش را به غارت بردی و زنانش را اسیر نمودی؟»( همان، ص ۴۰۵.)

و در خاتمه حضرت این چنین تیر خلاص را به حیثیت از دست رفته حکومت یزید می‌زند: «ای یزید! مرتکب چنین اعمالی شدی و باز هم می‌گویی «محمد رسول‌الله» و رو به قبله می‌ایستی؟ وای بر تو از این که روز قیامت دشمن تو جد و پدرم باشند.»( همان، ص ۴۰۵.)

این خطبه ناتمام حضرت نیز اوضاع را در شام دگرگون می‌سازد و آثار و پیامدهای بدی را برای دربار یزید به بار می‌آورد که شرح آن در کتب تاریخی آمده است.

اما این پایان کار نبود. امام زین العابدین (ع) در طول سال‌ها عمر پر برکت خویش با هر وسیله‌ای تلاش کردند ماهیت حکومت فاسد بنی‌امیه را فاش و روشنگری نمایند. چنان که می‌بینیم بلافاصله پس از شهادت امام سجاد(ع) و در دوره امامت حضرت باقرع حکومت فاسد بنی‌امیه از بین می‌رود و حتی در دوره بنی‌امیه نیز قیام‌هایی به خونخواهی امام حسین (ع) در نقاط مختلف سرزمین‌های اسلامی رخ می‌دهد.

نکته مهم این‌که دوران امام سجاد(ع) از لحاظ خفقان و اختناق در تاریخ اسلام کم‌نظیر است و حتی مردم جرات نمی‌کردند روایات پیامبرص و امامان معصوم (ع) را برای یکدیگر نقل کنند و در این دوران است که حضرت با استفاده از روش‌هایی خاص این رسالت عظیم را به عهده می‌گیرد. تاریخ اشک‌ها و گریه‌ها، خطبه‌ها، مناجات‌ها و نیایش‌های ظلم ستیزانه امام زین العابدین(ع) را فراموش نمی‌کند و نهضت عاشورا خود را مرهون فداکاری‌های روشنگرانه و حکیمانه آن حضرت می‌داند.

حامد علی اکبرزاده



همچنین مشاهده کنید