پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

مازندران و اشعار نیما


مازندران و اشعار نیما

زبان شناسان اجتماعی معتقدند هر زبان تا حد زیادی منعكس كننده واقعیات و خصوصیات بیرونی پیرامون خود می باشد به تعبیری, كاربرد زبان در خلا انجام نمی پذیرد, بلكه متأثر از بافت محیطی خود است

مقاله حاضر بر آن است تا تأثیرات محیطی از قبیل زبان، فرهنگ، و شرایط جغرافیایی مازندران را در اشعار نیما توصیف و بررسی نماید. زبان شناسان اجتماعی معتقدند هر زبان تا حد زیادی منعكس كننده واقعیات و خصوصیات بیرونی پیرامون خود می باشد. به تعبیری، كاربرد زبان در خلا انجام نمی پذیرد، بلكه متأثر از بافت محیطی خود است. این مسأله می تواند در مورد آثار ادبی نیز صادق باشد در اشعار نیما خصوصیان زبانی و تصویر پردازی به چشم می خورد كه منعكس كننده بافت منطقه ای، زبانی، و فرهنگی نیماست. به عنوان مثال وجود اشعاری مانند:«قاصد روزان ابری، داروگ، كی می رسد باران؟» نمونه ی بارزی از تأثیر شرایط جغرافیایی مازندران بر روی اشعار نیما محسوب می گردد. بنابراین، ‌این نوشته براساس رویكرد جامعه شناختی زبان، تلاش دارد بازتاب بعضی از جنبه های محیطی مازندران را در اشعار نیما نشان دهد. كلید واژه ها: واژگان مازندرانی، گروه اسمی، ساختواژه همنشینی معنایی، باور محلی

۱- مقدمه:

اگر زبان را وسیله و ماده اولیه ادبیات بدانیم، پس از مطالعه زبان یك اثر ادبی می تواند در تحلیل و شناخت بهتر آن كمك كند. به عنوان مثال برسی جنبه های مختلف زبان می تواند درك بهتری از بافت محیطی یك اثر در اختیار پژوهشگر قرار دهد، زیرا كاربرد زبان، طبق پژوهشهای جامعه شناختی زبان تا حد زیادی منعكس كننده بافت محیطی یك جامعه است. در این مقاله سعی نویسنده بر این است كه تأثیر و بازتاب طبیعت، فرهنگ و زبان طبرستان را در اشعار نیما موردارزیابی قرار دهد. اما ابتدا بهتر است مرور كوتاهی بر سابقه مطالعه در این زمینه داشته باشیم.

۲- تعامل بین زبان و محیط

مطالعه پیرامون زبان و محیط اجتماعی و فرهنگی سابقه ی دیرینه در نوشتگان زبان شناسی دارد. ساپیر۱ (۱۹۳۹- ۱۸۸۴) جزو اولین زبان شناسانی است كه به طور اخص ارتباط بین زبان و محیط زندگی را بررسی كرد و نشان داد چگونه عوامل بیرونی در زبان نمود پیدا می كند. وی در مقاله ای تحت عنوان «زبان و محیط زیست»۲ (۱۹۴۹: ۹۰) محیط مادی را از محیط اجتماعی متمایز می داند. محیط مادی عمدتاً به ویژگیهای جغرافیایی یك منطقه مانند: آب، كوه، دشت، ساحل، دریا، و شرایط اقتصادی دلالت دارد. در حالی كه منظور از شرایط اجتماعی،‌خصوصیات غیر مادی مانند شرایط فرهنگی، قومی، زبانی، مذهبی، و سیاسی یك جامعه است. اگر چه این تمایز برای تبیین و توصیف یك زبان مشخص با مشكلات نظری و عملی مواجه است، و دلیل آن زبان در بر گیرنده نمادهای پیچیده ای است كه شرایط مادی و معنوی یك گروه اجتماعی به طور لاینفك در آن متبلور است، با این حال چارچوب مناسبی برای بررسی موضوع حاضر محسوب می شود. خصوصاً این مقاله حاضر تأثیر این دو را به طور جداگانه اما مرتبط به هم مورد بررسی قرار می دهد.

۳- بازتاب شرایط محیط در اشعار نیما

تأثیر پذیری نیما از طبیعت، زبان و فرهنگ مازندران و انعكاس این خصوصیات در اشعار وی پیش از این، توسط بعضی از نویسندگان مورد توجه قرار گرفت(ر.ك: فلكی ۱۳۷۳، ثروتیان، ۱۳۷۵؛ طاهباز، ۱۳۷۵). به عنوان مثال ثروتیان(۱۳۷۵: ۱۲۳) و طاهباز(۱۳۷۵: ۶- ۱۶۵) به ترتیب چنین می گویند:

زندگی چوپانی شاعر(نیما) لحظه ای او را رها نمی كند و این پرورده ی طبیعت سرسبز مازندران در هر جا و در هر بابی سخن می گوید، كوه و جنگل و دریا ـ خواسته یا ناخواسته ـ در میان سخن او ظاهر می شود.

در نوشته او[نیما] بسیاری از امكانات زبانی و بیانی، به كار گرفه شده است: از گسترش كاربرد واژگان، به كار بردن واژه های محلی، نامهای گیاهان، جانوران، جاها و همچنین به كارگیری واژه های كهن و پیشینه دار و ساختن تلقیقات تازه و مهمتر از همه تغییر در نحو و ساختار جمله و عدول از زبان «رسمی پایتخت»‌كه گاهی با عنایت به ویژگیهای دستوری زبان طبری است. چنین نظریاتی احتمالاً توسط نویسندگان دیگری نیز ارائه گردیده است. اما تا آن جایی كه نویسنده این مقاله اطلاع دارد تا به حال یك بررسی منسجم براساس یك چارچوب روشمند در این مورد انجام نگرفته است و در این راستا این مقاله شاید گام نخست محسوب گردد. در هر حال، ابتدا تجلی محیط مادی و جغرافیایی نیما، یعنی طبیعت مازندران و سپس تأثیرات زبانی و فرهنگی طبرستان را در اشعار وی مورد بررسی قرار می دهیم. براساس این مطالعه شاید بتوان ادعا كرد كه این عوامل در خلق یك سبك خاص نیما مؤثر بوده است.

۳-۱- تجلیات طبیعت مازندران در اشعار نیما

بازتاب طبیعت سرسبز مازندران در اشعار نیما از چند زاویه قابل بررسی است. ابتدا بسامد واژگانی از قبیل جنگل، كوه، دریا، ساحل، ابر، موج، قایق، درخت، چوپان، و گوسفند در اشعار نیما چشمگیر است كه با دیگر آثار ادبی فارسی زبان قابل مقایسه نیست. برای نمونه:

(۱)

آب می غرد در مخزن كوه

كوه ها غمناكند

ابر می پیچد، دامانش تر

وز فراز دره، او جای جوان

بیم آورده برافراشته سر

(آنكه می گرید، مجموعه كامل، ص ۴۴۲)

(۲)

روزی او و كمانش بر پشت

همچو روزان دگر از پی صید

سوی جنگل شد و این بود غروبی غمناك

و مه ی نازك، گرما زده مانند بخار

از هوا خاسته در جنگل ویلان می شد

و همه ناحیه ی دیزنی و گرجی

بود پنداری در زیر پرند

(پی دارو چوپان، مجموعه كامل، ص ۳۸۹)

(۳)

یادم از روزی سیه می آید و جای نموری

در میان جنگل بسیار دوری

آخر فصل زمستان بود و یكسر هر كجا زیر باران بود.

(یاد مجموعه كامل، ص۳۰۳)

(۴)

هر نگاه به سویی، فكر سوی آشیان

می كند دریا هم از اندوه من با من بیان

خانه ام را می نمایاند به موج سبز و زرد

می پراند آفتابی را میان لاجورد

من در آن شوریدگیهایی كه موج از چیرگی

در سر آورده است با ساحل كه دارد خیرگی

دوستانم را كه همه می بینم آن جا در عبور

این زمان نزدیك آن وادی رسیدستم ز دور

سالها عمر نهان را دستی از دریا به در

می كشد بر پرده های تیرگیهای بصر

چشم می بندم به موج و موج همچون من،

بر لب دریای غم افزا تأسف می خورم

(در جوار سخت سر)

انعكاس مناظر جغرافیایی مازندران در اشعار نیما با نگاهی گذرا به دیوان وی و یافتن شواهد دیگری بیشتر آشكار می شود، و شاید نمودار بارز و برجسته چنین واژگانی در اشعار وی ما را از ضرورت مطالعه دقیق آماری از بسامد آنها بی نیاز كند.

نوع تركیبهای بدیع و استعاری نیما كه ملهم از طبیعت طبرستان است مهمتر از بسامد واژگان طبیعی طبیعت است. زیرا صرف به كارگیری كلمات مربوط به طبیعت نمی تواند لزوماً مؤید بازتاب محیطی شاعر قلمداد گردد. نمونه های زیادی از توصیف طبیعت در آثار شاعران گذشته و حتی خود نیما خصوصاً در مطلع مثنویها دیده می شود كه شاعر هیچ گونه تجربه شخصی از آن طبیعت توصیف شده نداشته است، خود نیما در مورد این گونه اشعار می گوید: این شعرها حكم مینیاتورهای قدیم را دارند كه حالتی را می رسانند، كوهی، آبی، گیاهی، آدمی در آن ها هست، اما جزء جزء آن به طوری كه باید، با خصوصیاتی آشنا نیست (نقل از اخوان ثالث، ۱۳۶۹: ۲۷۹). نظر فلكی نیز در این مورد می تواند رهگشا باشد(۱۳۷۳: ۹۱).


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید