چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

پاپ كورن هایتان را فراموش نكنید


پاپ كورن هایتان را فراموش نكنید

«ماموریت غیرممكن ۳» به كارگردانی «جی جی آبرامز» ماجراهای جدید «اتان هانت » جاسوس كاركشته و بزرگ را, كه این بار كاملا در پی شخصی ترین ماموریتش است به تصویر می كشد

● نگاهی‌ به‌ فیلم‌ ماموریت‌ غیرممكن‌( ۳)

«ماموریت‌ غیرممكن‌ ۳» به‌ كارگردانی‌ «جی‌جی‌ آبرامز» ماجراهای‌ جدید «اتان‌ هانت‌» جاسوس‌ كاركشته‌ و بزرگ‌ را، كه‌ این‌ بار كاملا در پی‌ شخصی‌ترین‌ ماموریتش‌ است‌ به‌ تصویر می‌كشد. «آبرامز» سازنده‌ موفق‌ سریال‌های‌ موفقی‌ چون‌ «گمشده‌» و «بیگانگان‌» فیلمنامه‌ این‌ فیلم‌ را به‌ همراهی‌ «الكس‌ كرتزمن‌» نوشته‌ و «روبرتو اركی‌» هم‌ آنها را یاری‌ می‌داده‌ است‌. نوشته‌ آنها از یك‌ خط‌ ساده‌ داستانی‌، فیلمنامه‌یی‌ پروپیمان‌ است‌ كه‌ از حیث‌ داشتن‌ طنز و بار عاطفی‌ به‌ نسبت‌ دو فیلم‌ قبلی‌ «ماموریت‌ غیرممكن‌» برتری‌ نشان‌ می‌دهد. «آبرامز»، فیلم‌ پرطرفدار اندكی‌ كهنه‌ شده‌ ده‌ سال‌ قبل‌ را با انرژی‌ جدید و تازگی‌ درونی‌ و بنیادین‌ جان‌ دوباره‌یی‌ بخشیده‌ و با لحظات‌ بی‌نظیر و عالی‌ تماشاچی‌ را نیم‌ خیز روی‌ صندلی‌اش‌ مشتاق‌ ادامه‌ فیلم‌ نگه‌ می‌ داردأ و اینها جز با به‌ خدمت‌ گرفتن‌ اكشن‌ در جهت‌ داستان‌، تعلیق‌های‌ هوشمندانه‌ جاسوسی‌ و جلوه‌های‌ ویژه‌ درخشان‌ امكان‌پذیر نبود و نتیجه‌ هم‌ تماشاگر را به‌ این‌ فكر می‌اندازد كه‌ استعداد كارگردانی‌ این‌ فیلمساز جوان‌ همچنان‌ كه‌ در تلویزیون‌ مجال‌ بروز یافته‌، می‌تواند برگی‌ هم‌ به‌ شمار كارگردانان‌ مستعد سینما بیفزاید. نگاه‌ به‌ تاریخچه‌ پرزحمت‌ ساخت‌ این‌ فیلم‌، همچنین‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ بدون‌ وجود این‌ كارگردان‌، فیلم‌ همچنان‌ می‌توانست‌ ساخته‌ نشده‌ باقی‌ بماند و ماموریتی‌ هنوز «غیرممكن‌» باشد...

«آبرامز» بهترین‌ هنرپیشه‌ها را برای‌ این‌ فیلم‌ به‌ كار گرفته‌، زیباترین‌ و هوشمندانه‌ترین‌ لحظه‌های‌ اكشن‌ را روی‌ صحنه‌ برده‌ و در تصویرسازی‌ موضوع‌ فیلم‌ و ساختار هوشمندانه‌اش‌ از مسیر خارج‌ نشده‌ و از این‌ حیث‌ شبیه‌ترین‌ فیلم‌ به‌ «سریال‌ تلویزیونی‌ اصلی‌ فیلم‌» را (كه‌ در دهه‌ پنجاه‌ در ایران‌ با نام‌ بالاتر از خطر به‌ نمایش‌ در آمده‌) روی‌ پرده‌ سینماها آورده‌ است‌. او هوشمندانه‌ نقطه‌ آغاز فیلم‌ را یك‌ نقش‌ محوری‌ قرار داده‌ و سكانسی‌ نفس‌گیر خلق‌ می‌كند تا از این‌ طریق‌ تماشاگر از همان‌ ابتدا بداند یك‌ چیز خشك‌ و خشن‌ در راه‌ است‌، و هوشمندانه‌تر پایان‌ فیلمش‌ را با یك‌ صحنه‌ خشونت‌ بار به‌ پایان‌ می‌رساند تا تاثیر فیلم‌ زایل‌ نشود.

این‌ تنش‌، كه‌ از آغاز تا پایان‌ ادامه‌ دارد، هیچ‌گاه‌ یقه‌ تماشاگر را ول‌ نمی‌كند و این‌ از نكات‌ مهم‌ فیلمی‌ در این‌ نوع‌ و باعث‌ موفقیت‌ آن‌ است‌. در میانه‌ این‌ دو نقطه‌ بحرانی‌ تنش‌، «آبرامز» فیلمش‌ را پر از جزییات‌ دوست‌ داشتنی‌ و به‌ درد بخور برای‌ پیشبرد داستان‌ می‌كند. صحنه‌های‌ اكشن‌ و نیز پر از تعلیق‌ دو «ماموریت‌ غیرممكن‌» پیشین‌، در این‌ فیلم‌ نیز هستند؛ مثل‌ تعقیب‌ و گریزهای‌ خوب‌ كار شده‌ با هلیكوپتر، قایق‌، موتوسیكلت‌ و حتی‌ پای‌ پیاده‌، انفجارات‌ چشم‌ نواز و عظیم‌، لوكیشن‌های‌ بین‌المللی‌ كه‌ فیلم‌ را جذابیت‌ می‌بخشند (شانگهای‌، رم‌ و برلین‌) و آدم‌ بدهای‌ خطرناك‌ فیلم‌. اما در این‌ فیلم‌ برخلاف‌ دو فیلم‌ قبلی‌ «آبرامز» بیشتر روی‌ زندگی‌ شخصی‌ «اتان‌» متمركز می‌شود. روابط‌ شخصی‌ او را وا می‌ كاود و با اعضای‌ گروهش‌ نیز روابطش‌ را نشان‌ می‌دهد. فیلم‌، «اتان‌» را از نظر ظرافت‌، مثل‌ یك‌ شخصیت‌ كار شده‌ و درست‌ نشان‌ می‌دهد، چنان‌ كه‌ در این‌ فیلم‌ برخلاف‌ دو فیلم‌ دیگر «اتان‌» بیش‌ از اینكه‌ عنصری‌ در طرح‌ قصه‌ باشد، یك‌ انسان‌ است‌ كه‌ خصایا انسانی‌ را نشان‌ می‌دهد. با همه‌ این‌ اوصاف‌، البته‌ و به‌ رغم‌ تمام‌ تلاش‌های‌ كارگردان‌، باز هم‌ فیلم‌ تقریبا مثل‌ یك‌ وسیله‌ نقلیه‌ تك‌ سرنشین‌ شده‌ كه‌ «تام‌ كروز» آن‌ را هدایت‌ می‌كند كه‌ این‌ نقطه‌ ضعف‌ فیلم‌ است‌...

در آغاز فیلم‌، مامور مخفی‌ «اتان‌» از كارهای‌ خطرناك‌ عملیاتی‌ كنار كشیده‌ و دارد نیروهای‌ جدید را آموزش‌ می‌ دهد. این‌ تغییر شغل‌ امكانات‌ و مسائل‌ جدیدی‌ در زندگی‌ شخصی‌اش‌ هم‌ پدید آورده‌ كه‌ نمونه‌یی‌ترین‌ مورد آن‌ «ازدواج‌» است‌. اما «اتان‌» به‌ تازه‌ عروسش‌ «جولیا» (میشل‌ موناهان‌) نمی‌تواند حقیقت‌ كارش‌ را توضیح‌ دهد و تمام‌ زندگیش‌ را با وحشت‌ اینكه‌ در نهایت‌ چه‌ اتفاقی‌ رخ‌ خواهد داد سپری‌ می‌كند.

او به‌ پیشنهاد رییسش‌ (لارنس‌ فیشبرن‌) و نیروی‌ دست‌ راست‌ او، به‌ این‌ دلیل‌ كه‌ یكی‌ از ماموران‌ سازمان‌ كه‌ سابقا شاگرد «اتان‌» نیز بوده‌، دزدیده‌ شده‌ است‌ به‌ كار باز می‌گردد. این‌ مامور دزدیده‌ شده‌ «لینزی‌ فاریس‌» نام‌ دارد كه‌ «كری‌ راسل‌» نقش‌ او را بازی‌ كرده‌ و توسط‌ «اوون‌ داویان‌» (فیلیپ‌ سایمورهافمن‌) كه‌ یك‌ جنایتكار خطرناك‌ است‌ دزدیده‌ شده‌ است‌. وقتی‌ لینزی‌ به‌ نحو وحشیانه‌یی‌ كشته‌ می‌شود، «اتان‌» وظیفه‌شناسی‌، حرفه‌یی‌ گری‌ و البته‌ عواطف‌ شخصی‌ و عاطفی‌ را نیز درگیر كارش‌ می‌كند. با همكاری‌ گروه‌ كاركشته‌اش‌ متشكل‌ از یك‌ كارشناس‌ كامپیوتر به‌ نام‌ «لوتر استریكل‌» (وینگ‌ ریمز)، یك‌ كارشناس‌ ایرلندی‌ به‌ نام‌ «دكلان‌» (جاناتان‌ رایزمه‌ یرز) و «ژن‌» (ستاره‌ هنرهای‌ رزمی‌ مگی‌ كیو) «اتان‌» تصمیم‌ می‌گیرد در یك‌ عملیات‌ ریسكی‌ برای‌ جلوگیری‌ از نقشه‌های‌ خطرناك‌ «داویان‌» از فعالیت‌های‌ این‌ معامله‌گر خطرناك‌ اسلحه‌ جلوگیری‌ كند. اما وقتی‌ «داویان‌» زن‌ «اتان‌» را به‌ گروگان‌ می‌گیرد، «اتان‌» برای‌ نجات‌ زن‌ و دنیا از دست‌ خطر «داویان‌» تمام‌ نیرویش‌ را جمع‌ می‌كند...

در این‌ سومین‌ قسمت‌ در مورد این‌ جاسوس‌ بزرگ‌، «آبرامز» با شخصیت‌پردازی‌ دقیق‌تر «اتان‌» و نشان‌ دادن‌ تاثیراتی‌ كه‌ ماموریت‌های‌ خطرناك‌ این‌ مامور روی‌ زندگی‌ شخصی‌اش‌ دارد، شخصیت‌ این‌ مامور را عمیق‌تر پرداخت‌ كرده‌ است‌. او همچنین‌ با خلق‌ یك‌ شخصیت‌ منفی‌ خطرناك‌ با بازی‌ «سایمور هافمن‌»، كاراكتری‌ خلق‌ كرده‌ كه‌ پیش‌ از این‌ در سینما سابقه‌یی‌ نداشته‌، با این‌ همه‌ باورپذیر و ترساننده‌ است‌ و یك‌ معادل‌ بسیار عالی‌ در نقطه‌ مقابل‌ «اتان‌» محسوب‌ می‌شود. برای‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ شخصی‌ و حرفه‌یی‌اش‌ «اتان‌» باید «داویان‌» باهوش‌ را مغلوب‌ كند. همچنین‌ «آبرامز» با تاكید كردن‌ روی‌ رفاقت‌ «لوتر» و «اتان‌»، رابطه‌ آنها را با طنز، زیبایی‌ رفاقت‌ و یك‌ رابطه‌ غیرقابل‌ باور زیبا نشان‌ داده‌ كه‌ در بعضی‌ صحنه‌ها چون‌ دیالوگ‌های‌ محشرشان‌ در دل‌ یك‌ ماموریت‌ خطرناك‌ كاربرد خود را پیدا می‌كنند. در كل‌ با توجه‌ به‌ این‌ جزییات‌، در مقایسه‌ با دو فیلم‌ قبلی‌ «ماموریت‌ غیرممكن‌» شخصیت‌ «اتان‌» بسیار ملموس‌تر، خاكستری‌تر و باورپذیرتر از كار در آمده‌ و این‌ هنر «آبرامز» را نشان‌ می‌دهد كه‌ در یك‌ داستان‌ سرتاسر اكشن‌ توانسته‌ لحظات‌ شخصی‌ پرسوناژش‌ را نیز بگنجاند...

«تام‌ كروز» با یك‌ بازی‌ اعجاب‌آور در كنار لحظه‌های‌ اكشن‌ و بدلكاری‌ كه‌ در فیلم‌هایش‌ همیشه‌ از او انتظار می‌رود (مثل‌ پریدن‌ از یك‌ آسمان‌ خراش‌ روی‌ دیگری‌، فرار از حمله‌ یك‌ موشك‌، بالا رفتن‌ از دیوارها و...) یكی‌ از بهترین‌ حضورهای‌ سینمایی‌اش‌ را در این‌ فیلم‌ نشان‌ داده‌ است‌. البته‌ بازیگران‌ دیگر هم‌ عالی‌ هستند و این‌ هنرپیشگان‌ بزرگ‌ به‌ رهبری‌ كروز یكی‌ از هوشمندانه‌ترین‌ بازیگر گزینی‌های‌ سینمای‌ اكشن‌ را به‌ معرض‌ تماشا قرار می‌ دهند. «هافمن‌» كه‌ پیش‌ از این‌ در هیچ‌ فیلم‌ اكشنی‌ نبوده‌ است‌، كارش‌ را به‌ نحو قابل‌ اشاره‌یی‌ ارایه‌ می‌دهد و شخصیتی‌ عمیق‌ و خشن‌ ارایه‌ می‌ دهد كه‌ شاید خطرناك‌ترین‌ نقش‌ منفی‌ و دشمنی‌ باشد كه‌ «اتان‌» تاكنون‌ مقابلش‌ ایستاده‌ است‌. «هافمن‌» عناصری‌ از درونیات‌ شخصیت‌ را نیز وارد نقش‌ می‌كند و مقابله‌اش‌ با كروز بسیار عمیق‌تر از آن‌ چیزی‌ است‌ كه‌ در این‌ جور فیلم‌ها از منازعه‌ خیر و شر می‌بینیم‌. دیدن‌ این‌ طیف‌ وسیع‌ هنرپیشگان‌ كاركشته‌ كه‌ نهایت‌ استعداد خود را در این‌ فیلم‌ نشان‌ می‌ دهند تجربه‌ لذت‌بخشی‌ است‌...

عوامل‌ و عناصر تكنیكی‌ و فنی‌ «ماموریت‌ غیرممكن‌ ۳» هم‌ به‌ نحو متمایزی‌ یگانه‌اند. فیلمبردار فیلم‌ «دن‌ میندل‌» و طراح‌ صحنه‌ آن‌ «اسكات‌ كامبلیس‌» با همكاری‌ «آبرامز» یك‌ سبك‌ بصری‌ ویژه‌ برای‌ فیلم‌ ساخته‌اند كه‌ در عین‌ واقع‌گرا بودن‌ و طبیعی‌ بودن‌، زیبایی‌ و عظمت‌ كارهای‌ پرخرج‌ را هم‌ دارند. اغلب‌ جلوه‌های‌ ویژه‌ فیلم‌، در دوربین‌ و جلوی‌ دوربین‌ به‌ انجام‌ رسیده‌ و تا حد ممكن‌ از جلوه‌های‌ ویژه‌ كامپیوتری‌ در فیلم‌ خبری‌ نیست‌، و البته‌ «تام‌ كروز» نیز نود درصد كارهای‌ خودش‌ را كه‌ در شرایط‌ معمولی‌ بدلكاران‌ انجام‌ می‌دهند، خودش‌ به‌ عهده‌ گرفته‌ تا فیلم‌ از این‌ منظر نیز یگانه‌ باشد...

در كل‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از اولین‌ فیلم‌های‌ اكران‌ تابستانی‌ امریكا «ماموریت‌ غیرممكن‌ ۳» فیلمی‌ است‌ كه‌ تماشاگران‌ سینما قطعا مایل‌ نیستند به‌ هیچ‌ قیمتی‌ دیدن‌ آن‌ را از دست‌ بدهند. «تام‌ كروز» یكی‌ از بهترین‌ بازی‌های‌ عمرش‌ را ارایه‌ داده‌ و «آبرامز» هم‌ پس‌ از تجارب‌ فراوان‌ در تلویزیون‌ در اولین‌ كارش‌ نشان‌ داده‌ كه‌ یك‌ كارگردان‌ خلاق‌ با دیدی‌ عمیق‌ و ویژه‌ است‌.

این‌ علاوه‌ بر موسیقی‌ جذاب‌ و لحظه‌های‌ اكشن‌ فیلم‌ است‌ كه‌ روزی‌ دلپذیر را برای‌ تماشاگرانش‌ نوید می‌دهند. پس‌ جعبه‌های‌ پاپ‌كورن‌ خود را بردارید و به‌ سینما بروید و از این‌ فیلم‌ پرهیجان‌ لذت‌ ببرید. ضرر نخواهید كرد!



همچنین مشاهده کنید