چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

ابوذر غفاری


در ابتدای سخن و قبل از بیان اهمیت موضوع, اشاره به این نكته ضروریست كه علاوه بر مشخص بودن اصحاب نزدیك پیامبر اكرم ص , در روایاتی از منابع سنی صراحتاً از برخی اصحاب, با عنوان دوستان پیامبر ص نام برده شده است

در ابتدای سخن و قبل از بیان اهمیت موضوع، اشاره به این نكته ضروریست كه علاوه بر مشخص بودن اصحاب نزدیك پیامبر اكرم (ص)، در روایاتی (از منابع سنی) صراحتاً از برخی اصحاب، با عنوان دوستان پیامبر (ص) نام برده شده است:

«رفقای رسول خدا(ص) دوازده نفرند؛ ابوبكر، عمر، علی (ع)، حمزه، جعفر، ابوذر، مقداد، سلمان، خدیجه، ابن مسعود ، عمار یاسر، بلال بن ریاح.»۱

همچنین در تأكید بر علو شخصیتی برخی از آنان آمده است كه:

« ترمذی ما را حدیث كرد كه رسول خدا فرمود:« پروردگار مرا به دوست داشتن چهار تن امر كرده است... علی(ع) یكی از آنهاست...و ابوذر و مقداد وسلمان را هم ؛ ...و خبر داده كه خود نیز آنها را دوست دارد.»۲ جالب توجه است كه پس از رحلت پیامبر اكرم (ص)، از بین این اصحاب، دو نفر از آنان در پی خلافت راهی را بر می‌گزینند كه بقیه مخالف بوده، و از امام علی (ع) حمایت می‌نمایند لذا علاوه بر اینكه اینان از اصحاب بزرگ پیامبر (ص) بوده و در كنار حضرتش زیسته‌اند پس از ایشان نیز در كنار امام علی (ع) ماندند و بر عملی شدن خواستهای پیامبر(ص) تأكید داشتند كه به عنوان شیعیان اولیه شناخته شده اند همچنین ثبات شخصیتی و معروفیت دیانت و نقش آنان به حدی بوده كه علی‌رغم دشمنی بنی‌امیه و بنی‌عباس كه سالها حاكمیت را در دست داشتند و از هیچ ترفندی برای خدشه‌دار نمودن چهره آنان كوتاهی نكردند با چنین وضعیتی،ثبات دینی آنان به حدی قوی بود كه ماندگاری و درخشش شخصیتی آنان حفظ شد، خصوصاً ابوذر كه مستقیماً با شخص معاویه و دستگاه تبلیغاتی او نیز در می‌افتد. پس شناخت چنین شخصیتهایی برای فرهنگ و رفتار اجتماعی مسلمانان، و چگونگی مسلمانی ضروریست مضافاً اینكه شیعه بودن، درشناخت و الگو پذیری عملی از سر چشمه های اولیه امكان پذیر است. اگر در رابطهٔ با اسلام و اصحاب ، استفاده از تمثیل ظرف و مظروف صحیح باشد هر دو مستقیماً با معمار اصلی اسلام مرتبط بوده ، همچین می بایست متوجه این نكته بسیار حساس بود كه بخشی از تحولات غیر قابل تصور صدر اسلام ، نشأت گرفته از درستكاری اصحابی بود كه كاركردهای واقعی و مترقی اسلام را به منصهٔ ظهور رساندند. لذا در این قسمت با تكیه بر منابع دست اول شیعی و سنی به معرفی اجمالی، و بررسی برخی از ویژگیهای شخصیتی ابوذر پرداخته خواهد شد.

چگونگی گرایش به اسلام

نامش جُندب بن جُناده، و از قبیله بنی غفار بود. قبل از رسالت پیامبر اكرم (ص)، در دوره جاهلی، ترك بت‌پرستی نمود«… خدا را پرستش می‌كرد و می‌گفت خدایی جز خدای یگانه نیست….»۳ ابوذر خود گفته است؛ من سه سال پیش از آنكه به حضور رسول خدا(ص) برسم نماز می‌خواندم.۴ و در علت بی‌اعتقادیش به «فلس»، بت قبیله، گفته‌اند كه روزی دید كه سگ قبیله، خود را به كنار «فلس» رسانده و بت را آلوده نمود در حالی كه بت از خود هیچ واكنشی نشان نداد. به هر صورت وقتی كه به ابوذر خبر رسید كه مردی در مكه مبعوث شده و می‌گوید كه پیامبر خدای یكتاست روح دردمند و جستجوگرش بی‌صبرانه بدنبال دست‌یابی به واقعیت امید می بندد. برادرش اُنیس كه خبر از دعوت جدید پیامبر(ص)، را آورده، می‌گوید او مردی است كه راست می‌گوید در حالی كه قریش برایش چهره عبوس كرده‌اند. بدنبال این خبر ابوذر راهی مكه شده به حضور پیامبر اكرم(ص) مشرف و اسلام را بر می‌گزیند. ایشان را از پیشگامان غیر قریش، و چهارمین یا پنجمین مسلمانی دانسته‌اند كه به اسلام گروید.۵

ابوذر صحابی بزرگ پیامبر(ص)

علاقه به حقیقت، صداقت و روشن ضمیری بی‌نظیر ابوذر غفاری، ایشان را به یكی از اصحاب بزرگ پیامبر اكرم(ص) تبدیل نموده، عنصر لیاقت! روشن ضمیری! خوش‌طینتی! و … هر چه بود از ابوذر مسلمانی دگرگونه و متمایز با دیگران می‌سازد. پاكی و تشنگی خاصش به حقیقت‌جویی، باعث می‌گردد كه باران رحمت دیانت اسلام را كه توسط پیامبر(ص) بر انسانها عرضه می‌شد با صداقت تمام پذیرا شده، در مقاطع مختلف ایفای نقش كند. ابوذر بعد از اینكه مسلمان شد تا پس از جنگ بدر و احد در میان قوم خویش مقیم بود سپس به مدینه به حضور پیامبر اكرم(ص) رسید حضرت رسول(ص) در برخی از غزوات ایشان را در مدینه جانشین خود می‌نمود از جمله به هنگام غزوه ذات‌الرقاع و غزوه بنی‌المصطلق(المریسیع) جانشین حضرتش بود.۶

در فتح مكه پرچم بنی‌غفار را داشت.۷ در جنگ تبوك ابوذر از سپاه اسلام عقب افتاد وقتی كه رسید پیامبر اكرم(ص) فرمود: «… آفرین بر ابوذر كه تنها راه می‌رود و تنها می‌میرد و تنها برانگیخته می‌شود!… مثل این بود كه یكی از عزیزان خانواده‌ام از من بازمانده و نرسیده است.»۸ همچنین در فضیلتش می‌فرماید: «آسمان بر سر مردی راستگوتر از ابوذر سایه نیفكنده است و زمین راستگوتر از او را برپشت خود نداشته است.»۹ «ابوذر می‌گفت: روز قیامت مجلس من از همه شما به رسول خدا(ص) نزدیكتر است و این به آن جهت است كه از آن حضرت كه درود و سلام خدا بر او باد شنیدم كه می‌فرمود: نزدیك‌ترین شما روز قیامت به من كسی است كه از دنیا همانگونه بیرون رود كه در زمان رحلت من بوده است و بخدا سوگند هیچ كس از شما نیست مگر آنكه به چیزی از دنیا دست یازیده است جزمن.»۱۰ شخصیت استثنایی ابوذر به حدی می‌رسد كه از سوی جبرئیل به پیامبر خدا(ص) ندا می‌رسد كه: سوگند به كسی كه ترا به حق به پیامبری برانگیخته است او در ملكوت آسمانها از زمین مشهورتر است به پارسایی و پرهیزكاریش در این جهان فانی! براستی كه تعمق و تفكر در خصیصه‌های شخصیتی ابوذر، در دنیای خودخواهیها و مكرها، این كلام الهی را به خاطر می‌آورد كه به پیامبر(ص) وحی شده: « وَ ِاذ قال ربك للملئكه انی جاعل‘’ فی الارض خلیفه قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفك الدماء ونحن نسج بحمدك ونقدس لك قال انی اعلم مالا تعلمون» ٍ۱۱ (چون پروردگارت به فرشتگان گفت من در زمین خلیفه‌ای می‌آفرینم، گفتند: آیا كسی را می‌آ‏فرینی كه در آنجا فساد كند و خونها بریزد، و حال آنكه ما به ستایش تو تسبیح می‌گوییم و تو را تقدیس می‌كنیم؟ گفت: من آن دانم كه شما نمی‌دانید.) از خصوصیات دیگر ابوذر فزونی علم و دانش و دیانت بود كه امام علی(ع) در موردش فرمود:«…انباشته از علمی شد كه از كشیدن آن ناتوان ماند بسیار سختگیر و آزمند بود، سختگیر به از دست دادن دین خود و آزمند نسبت به كسب علم…» چنانچه ابوذر، خود نیز می‌گفت:«پس از ترك محضر رسول خدا(ص) چنان شد كه اگر پرنده‌ای در آسمان بال می‌زد، از آن حالت دانشی را به خاطر می‌آوردیم و بهرهٔ علمی می‌بردیم»۱۲ بدین ترتیب شخصیتی آگاه باوفا، الگوی دینداری، ثبات و پایداری، و شخصیتی بی‌نظیر برای جهان اسلام شكل می‌گیرد چنانچه یكی از شخصیتهای مهم شیعی چون مالك اشتر «…با ابوذر مصاحبت داشته و از علم او نیز بهره‌مند شده است.»۱۳ مهمتر اینكه منزلت و اعتبار ابوذر نزد پیامبر(ص) بیش از دیگر اصحاب بود چرا كه براساس شناختی كه از ایشان داشتند تنها وی را لایق می‌داند كه وظیفه بسیار خطیر دفاع از حق را برعهده‌اش قرار داده، پیمان گرفت كه در راه خدا از سرزنشِ سرزنش كننده‌ها نهراسد و حق را بگوید هر چند تلخ باشد.۱۴ ایشان نیز، پس از رحلت نبی‌اكرم(ص) در عملی كردن این پیمان به خوبی عمل نمود و در حمایت از امام علی(ع) و اصول اسلامی، با تكیه بر آیات قرآن همه سختی‌ها را به جان خرید و در برابر خود خواهان قدرت طلب و بی‌عدالتیها و نابهنجاریهای اجتماعی ایستاد تا آنجا كه هیچ ترفندی برای همراه نمودنش كارساز نشد و «نه‌ای» كه در برابر معاویه و دستگاه حاكمهٔ او گفت چنان با اصالت، زیبا، انسانی و محكم بود كه او را به ربذه كشاند ابوذر رنج آنرا به جان پذیرا شد چرا كه «نهٔ» او، از جنس همان «نه‌ای» بود كه خداوند متعال به پیامبر اكرم(ص) آموخت «لااله الاالله» لایی كه پرچمدارش پیامبر(ص)، و مظهر عدالتش، روح بزرگ و باشگوه امام علی(ع) بود و منادی‌اش ابوذر!…


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 7 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید