پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

خانم تابلو


خانم تابلو

آقای میخ روی دیوار راه می رود ، دیگر کلافه شده است ، آقای چکش خیلی دیر کرده است ، آقای میخ منتظر است آقای چکش زودتر از راه برسد و او را داخل دیوار بفرستد تا بتواند استراحت کند .
خانم …

آقای میخ روی دیوار راه می رود ، دیگر کلافه شده است ، آقای چکش خیلی دیر کرده است ، آقای میخ منتظر است آقای چکش زودتر از راه برسد و او را داخل دیوار بفرستد تا بتواند استراحت کند .

خانم تابلو هم حسابی خسته شده ، چرا که او هم منتظر است تا هر چه زودتر روی دوش آقای میخ سوار شود و به دیوار بچسبد .

بالاخره آقای چکش از راه رسید ! آقای میخ با خوشحالی جای خودش را انتخاب کرد و بی حرکت سرجایش ایستاد .

آقای چکش چند بار محکم توی سر آقای میخ کوبید .

حالا آقای میخ سرجایش محکم چسبیده است .

خانم تابلو هم پرید بالا و سوار شانه های آقای میخ شد .

و حالا با این همکاری قشنگ ، چقدر دیوار خانه زیباتر شده است .



همچنین مشاهده کنید