جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

پس لرزه های بحران افغانستان در کاخ الیزه


پس لرزه های بحران افغانستان در کاخ الیزه

فرانسه به دنبال انتشار خبر کشته شدن ۱۰ نظامی فرانسوی در افغانستان از دوشنبه گذشته افسرده و غمگین است ۱۰ سرباز ارتش فرانسه در قالب نیروهای بین المللی همراه همقطاران خود برای شرکت در جنگ آمریکا علیه طالبان در افغانستان حضور یافته بودند

فرانسه به دنبال انتشار خبر کشته شدن ۱۰ نظامی فرانسوی در افغانستان از دوشنبه گذشته افسرده و غمگین است ۱۰ سرباز ارتش فرانسه در قالب نیروهای بین المللی همراه همقطاران خود برای شرکت در جنگ آمریکا علیه طالبان در افغانستان حضور یافته بودند. آنان به فاصله اندکی بعد از اعزام؛ کشته شده و جنازه آنها به فرانسه بازگردانده و به خاک سپرده شد و اینک فضای عمومی این کشور متاثر از این حادثه است . در چند سال گذشته گویا کسی نمی دانست که فرانسه هم حضور نظامی دارد و حادثه اخیر افکار عمومی این کشور را ناگهان بیدار کرد و پرسش هایی را در میان آنان برانگیخت . سارکوزی درجریان این رویداد غم انگیز به عنوان فرمانده کل قوای مسلح فرانسه، بیش از همه آماج حرف و حدیث هاست وی که تا پیش از این حادثه بیشتر در کسوت ریاست الیزه ظاهر می شد؛ از این رویداد به بعد به عنوان کسی که مسئول اعزام جوانان فرانسوی به صحنه آنچه که جنگ علیه تروریسم خوانده می شود و مسئول درگیر کردن آنان در صحنه های خشونت است در چشم مردم فرانسه ظاهر شده است.

مراسم ترتیب یافته در محوطه کاخ «آنولید» یا موزه نظامی فرانسه که مقبره ناپلئون نیز در آنجا قراردارد چندان آرایش نظامی داشت که کمتر کسی می توانست میان چهره سیاسی سارکوزی و هیئت یک فرمانده نظامی فرق بگذارد او اگر چه تلاش کرد تا با ادا کردن کلماتی با لحن محکم؛ نسبت به جان باختگان و بازماندگان آنها موضع پدرانه ای بگیرد ولی چهره نگران مردم نشان می داد پرسش هایی درباره آینده نیروهای فرانسه و مسئولیت رئیس جمهوری دارند که سارکوزی باید پاسخ گوید .در این مراسم؛ همه آمده بودند؛ چپ و راست نداشت؛ از مقامات قدیمی فرانسه تا نوخاستگان سیاسی همه به احترام سربازان آرمیده در تابوت سکوت کرده بودند هر چند که بحث حضور نیروهای نظامی فرانسه به دیروز و امروز و افغانستان خلاصه نمی شود ولی اینک سارکوزی و نیروهای راست حاکم؛ به عنوان کسانی که بیش از هر زمان بر همراهی فرانسه با سیاست های جنگی آمریکا پای می فشارند مورد پرسش واقع شده اند مردم و نیروهای سیاسی فرانسه از خود می پرسند که ما؛ در افغانستان چه می کنیم؛ جوانان ما برای چه به افغانستان رفته اند؛ قرار است با چه هزینه و قیمتی از شعار امنیت و صلح جهانی پاسداری کنیم؛ به علاوه مگر فقط ما قرار است این کار را انجام دهیم؟ سارکوزی به افکار عمومی وعده داده تا همه ماجرای قتل این ده سرباز فرانسوی به دست طالبان برای خانواده های آنان روشن و شفاف شود و چیزی ناگفته نماند .

بازماندگان یکی از این سربازان کشته شده به خبرگزاری ها گفته اند که دولت چگونه سربازانی را که آموزش کافی و مناسب نظامی ندیده اند به مناطق حساس و خطرناک اعزام می کند؛ این اعزام ها باید متوقف شود. پـدر سرباز کشته شده در افغانستان با استناد به تماس های روزانه تلفنی با فرزند مقتولش که به روایت او؛ از بودن در این منطقه خطرناک می ترسیده؛ از سارکوزی می خواهد که به پرسش های فراوان آنان پاسخ دهد این پدر معتقد است که دلیلی بر حضور فرانسه در افغانستان نیست چرا که پاریس منافع مشترک و یکسانی با آمریکایی ها در آن سرزمین ندارد ،او می پرسد چرا فرزندان ما باید سپر بلای آمریکایی ها در منطقه خطرناک شوند.

پدر یکی دیگر از این قربانیان با تأسف گفته است که فرزند جوان او تنها شش ماه دوره آموزش نظامی دیده بود واین مدت برای حضور در منطقه ای خطرناک چون افغانستان کافی نبوده است. در حالی که در درون فرانسه نیروهای سیاسی و دست کم بخشی از افکار عمومی به بازاندیشی درباره حضور نیروهای نظامی فرانسه در افغانستان مشغول است در آن سوی آتلانتیک همه سارکوزی را تحسین کرده اند.

روزنامه گلاب اند میل کانادا با تحسین از موضع و تصمیم سارکوزی؛ آنچه را که شجاعت او در این حضور نظامی برون مرزی و اعزام ۷۰۰ نیروی مازاد به افغانستان می نامد ستود و از رئیس جمهور فرانسه به عنوان یک نمونه یاد کرد که باید رفتار او سرمشق سران سیاسی جهان باشد. گوردون براون نخست وزیر انگلیس نیز در پیام تسلیتی به سارکوزی از کلمات صلابت و عزم برای توصیف اقدام او که منجر به کشته شدن سربازان جوان فرانسوی شد استفاده کرده و او را به خاطر این که با وجود کشته های جدید هنوز مصمم به اعزام نیروی تقویتی (به افغانستان) است تحسین کرده است.

با این همه در داخل ایرادها بر الیزه ودستگاه نظامی فرانسه فراوان است؛ از جمله انتقادهای مهم کشته شدن سربازان به دست نیروهای ائتلاف در افغانستان است. علاوه بر احزاب و شخصیت های مخالف دولت فرانسه که زمزمه تردید در حضور نیروهای فرانسوی در افغانستان را بر سر زبان ها انداخته اند؛ برخی از همراهان دولت راست در مجلس به این زمزمه حساس پیوسته اند که اصولاً فرانسه چه وظیفه ای در افغانستان دارد؟ و آیا راهبرد کنونی دولت فرانسه برای این حضور نظامی درست است؟ شاید همین زمزمه هاست که وزیر دفاع فرانسه را بر آن داشت تا بگوید که نیروهای ما به بازسازی و بازآموزی نظامی و تاکتیکی نیاز دارند ارتش فرانسه از زمان اشغال الجزایر تاکنون چنین خسارتی را یک باره متحمل نشده بود. مقامات فرانسه به مردم گفته اند که این کشته ها؛ فدایی آرمان های جمهوری فرانسه در آن سوی مرزها هستند. نطق سارکوزی در روز تشییع رسمی کشته ها نشان می داد که او به صراحت کشته شدن سربازان فرانسه در افغانستان را به دفاع از ارزش های جمهوری گره زده و رسالت تاریخی فرانسه را با سرنوشت افغانستان پیوند می زند. سارکوزی در مراسم تشییع هم این نکته را گفت که سربازان فرانسوی مأمور حفظ صلح در جای جای عالم اند به تعبیر سارکوزی که اجساد سربازان کشته شده فرانسوی را مورد خطاب قرار می داد؛ آنها برای مبارزه باتروریسم جان خود را از دست داده اند؛ تروریسمی که خون فرانسویان را در سرزمین شان بر زمین ریخته است و به این ترتیب آنها امروز در افغانستان ودر خانه تروریسم با آن می جنگند تا از وطن خویش دفاع کرده باشند! جنگ فرانسویان در افغانستان به تعبیر رئیس جمهور فرانسه نبرد بر علیه ظلمت! جهل وتروریسم است و شکست فرانسه در این نبرد به معنای شکست در برابر ترویسم در خاک فرانسه است.

اغلب سایت ها و پایگاه های مربوط به جناح مخالف دولت فرانسه که سوسیالیست ها؛ کمونیست ها وجبهه ملی را در بر می گیرد به حضور سربازان فرانسه در کنار نیروهای نظامی آمریکا و سازمان ناتو اعتراض دارند.

تعبیر ژان ماری لوپن رهبر حزب دست راستی جبهه ملی فرانسه در این چند روز این بوده که فرانسه فرزندان خود را در راه دفاع از منافع عموسام قربانی می کند؛ تعبیری که فریاد مقامات رسمی فرانسه را بلند کرده است.

کریم پاکزاد تحلیلگر افغانی الاصل مقیم پاریس و نزدیک به احزاب چپ این کشور با نشریه اکسپرس فرانسه گفت و گویی انجام داده و اوضاع افغانستان را در شرایط کنونی با توجه به حضور فرانسه ارزیابی کرده است. اوشیوه همراهی فرانسویان توسط نظامیان افغان را در معرکه نبرد تقبیح کرده و معتقد است که بهتر آن بود که سربازان افغان که منطقه را می شناخته اند پیش تر حرکت می کردند نه آنکه چنان که اتفاق سربازان فرانسوی را جلو بیندازند و خود پشت سر آنان حرکت کنند به اعتقاد پاکزاد در آغاز؛ حضور نظامیان فرانسه برای چنین عملیاتی در افغانستان طراحی نشده بود ولی از یک سال پیش که سارکوزی همراهی با آمریکایی ها را آغاز ووعده اعزام نیروی تقویتی به افغانستان را داد؛ پاریس ناگزیر شد تا ادوات نظامی سربازان خود را در افغانستان افزایش داده؛ پشتیبانی هوایی برای آنان فراهم آورد و همپای نیروهای ناتو در آن کشور حضور نظامی داشته باشد. به نظر این کارشناس افغانی، طالبان هرچند که از زمان آمدن دولت جدید در سال ۲۰۰۱ کمی تضعیف شدند ولی بطور کامل خلع سلاح نشدند و به تدریج سلاح ها و قدرت خود را بازیافتند و امروز برای نیروهای ائتلاف در افغانستان مشکلی جدی شده اند پاکزاد به علت اقدام نکردن نیروهای آمریکایی و انگلیسی به خلع سلاح طالبان بعد از کنار زدن آنان از قدرت در افغانستان اشاره نکرده است.

این موضوع به ویژه از آن روی بر ابهام ها می افزاید که نیروهای آمریکایی و انگلیسی به بهانه سرکوب طالبان به افغانستان لشکرکشی کرده بودند.

پاکزاد راه حل وضعیت کنونی را تجدید راهبرد و کمک به مردم و نیروهای دولتی افغانستان برای به دست گرفتن قدرت در کشورشان می داند که می تواند با بازسازی اقتصادی؛ محدود کردن فساد اداری و دولتی و نیز مهار کشت خشخاش به موفقیت هایی جدی تر دست یابد اظهار نظرهایی که در پای اخبار سایت های فرانسوی از سوی شهروندان این کشور نگاشته می شود نیز یکی از بهترین راهها برای شناسایی مواضع و انتظارات افکار عمومی است.

اکنون کارشناسان از خود می پرسند اعزام ارتشی حرفه ای و یکی از ورزیده ترین گردان های ارتش فرانسه چگونه با مشخصات کشتار این حادثه تناسب دارد؟ سربازان قربانی و مجروح دسته نظامی آسیب دیده در حمله طالبان در سنین حدود ۲۰ سال قرار داشته اند که پرسش کارشناسان را برانگیخته است به علاوه بررسی زمینه های تلفات فرانسه در افغانستان نشان می دهد که تدارکات این عملیات سنجیده نبوده و نیروهای رزمی این کشور اروپایی به ادعای کارشناسان نظامی بدون دقت های لازم به محل ماموریت اعزام شده بودند به علاوه با توجه به این نکته که گفته شده این افراد به دست خود نیروهای نظامی ائتلاف (ناتو) تلف شده اند؛ نابسامانی نیروهای ائتلاف در توانایی ارایش یک عملیات نظامی منظم و از پیش تدارک شده بیشتر نمایان شده است. هنوز بسیاری از منابع آگاه نظامی در فرانسه به دلایل سیاسی و نظامی در مورد این موضوع اظهارنظر دقیق نمی کنند؛ هر چند که به طور ضمنی این احتمال را که به سبب نزدیکی مواضع فرانسوی ها و شورشیان طالبان این حادثه روی داده باشد؛ آن را رد نمی کنند .این خبر در لابلای اخبار انتشار یافته آمده است که سربازان فرانسوی تلف شده گمان کرده اند که در منطقه ای امن و مورد حمایت قرار دارند؛ حال آن که حادثه پیش آمده خلاف این گمان را ثابت کرد جدای از ایرادهای تاکتیکی برای دفاع و حمایت از نیروهای نظامی فرانسه در کوه ها و دره های ناشناخته و سخت گذر افغانستان، به باور کارشناسان، در واقع نیروهای ائتلاف هم نتوانسته اند تاکنون پشتیبانی خوبی از عملیات این نیروها به عمل آورند که گاه با آتشباری اشتباه موجبات اتلاف جان آنها را هم فراهم آورده اند .اگر داستان همین باشد که راست های منسوب به الیزه نیز تلفات را به سبب نزدیکی مواضع فرانسویان و نیروهای طالبان تا حدود زیادی طبیعی می دانند، باید گفت که از این پس جان ۲۶۰۰ نظامی فرانسه در معرض اشتباهاتی است که ممکن است به هر دلیلی از سوی نیروهای اتئلاف رخ دهد و این امر نیز بر تشویش بقیه سربازان و خانواده های آنان می افزاید.

فرمانده نظامیان فرانسوی در کابل در آخرین اظهارات خود به خبرنگاران گفت نظامیان فرانسه بر اثر اعتماد بیش از اندازه به تله افتاده اند آنان سه روز پیش هم در این منطقه خطرناک حاضر شده بودند و چون سالم به پایگاه های خود بازگشتند گمان کردند این منطقه بی خطر است! ژنرال ژرژلن فرمانده ستاد مشترک نیروهای مسلح فرانسه هم تاکید کرده است که نیروهای فرانسه به تله افتادند در حالی که ماموریتی عادی را براساس برنامه نیروهای ایساف انجام می دادند.

اینک در پی وعده سارکوزی به دادن تمامی اطلاعات مربوط به حادثه، نظامیان ارشد فرانسه تلاش می کنند تا برای اقناع افکار عمومی این کشور و خانواده های قربانیان اطلاعات جدید بدهند. یک وبلاگ وابسته به سایت روزنامه لیبراسیون با نام اسرار نظامی با طرح این پرسش که شش جنگنده میراژ فرانسه در پایگاه قندهار چه می کنند؟ سیاست نظامی دولت را به چالش کشیده است.

نویسنده این وب سایت می نویسد که مقام های ارتش نمی خواهند به مردم از ماموریت های این جنگنده ها اطلاعات بدهند باید از آنان پرسیدکه سه میراژ ۲۰۰۰ و سه میراژ اف یک در پایگاه قندهار برای چه حضور دارند؛ کجا و چه کسانی را بمباران می کنند؟ نویسنده معتقد است اطلاعات صحیحتر را می توان از پایگاه های دفاعی و نظامی آمریکا در اینترنت در مورد عملیات نیروهای ائتلاف در افغانستان استخراج کرد، اطلاعاتی که فرماندهان ارتش فرانسه به مردم نمی دهند.

ولی طالبان که می توانند انگلیسی بخوانند به همان اطلاعات در سایت های انگلیسی دسترسی دارند. آمریکایی ها و حضور فرانسه فرمانده آمریکایی نیروهای ائتلاف (ایساف) در افغانستان هم از حضور فرانسه در این کشور قدردانی کرده و تصمیم سارکوزی مبنی بر اعزام نیروی مازاد و نیروهای ویژه به این کشور را با استناد به تأثیر مفید آنان ستوده است. آمریکایی ها با توجه به حضور نظامی در عراق بیشتر مایلند تا از امکانات دیگر کشورها استفاده کنند و به طور طبیعی هرچه حضور نیروهای نظامی دیگر کشورها در عراق و افغانستان تقویت شود آنها توجیه بیشتری برای حضور و انجام عملیات نظامی خواهند داشت؛ علاوه بر اینکه منطقه را نیز ساده تر اداره خواهند کرد.

مسئله افغانستان برای سیاسیون آمریکا یک واقعیت تلخ است که برای حل آن باید تلاش های جدیدی بکار گیرند ولی مشکل عراق تا حدودی دست آنان را بسته است باراک اوباما نامزد حزب دمکرات انتخابات آمریکا از هم اینک وعده داده است تا نیروهای آمریکایی را از عراق بیرون بکشد ولی به نظر می رسد که قصد تقویت نیروهای آمریکایی در افغانستان را دارد به طورطبیعی آمریکایی ها به سبب فرماندهی ناتو و منافعی که برای خود تصور می کنند می خواهند حضور خود را در افغانستان حفظ کنند ولی هزینه ده ها میلیارد دلاری سالانه در این کشور جنگی و افزایش احتمالی قربانیان؛ شهروندان شان را نگران می کند. فرماندهی ناتو در منطقه (جیمز جونز) پیوسته هشدار می دهد که مراقب باشید؛ ما هنوز چیزی به دست نیاورده ایم؛ شکست ما در افغانستان به معنای شکست ناتو و ازبین رفتن اعتبار این سازمان خواهد بود؛ بنابراین نیروهای خود را تقویت کنید و کار را جدی بگیرید.

شاید به دلیل همین اصرارها و نیاز فوری ناتوست که سارکوزی وعده افزایش نیرو و تقویت توان دفاعی فرانسه در آن کشور را می دهد و بنابرگزارش نزدیکان الیزه این سارکوزی است که به عنوان فرمانده کل قوا تصمیم آخر را می گیرد.

اولویت تاکتیک های غیرنظامی گزارش ها نشان می دهد که رویدادهای اخیر در افغانستان سبب ایجاد تردید در میان جامعه فرانسه در ا بعاد اقتصادی نیز شده است. روزنامه اقتصادی «لزکو» به ابعاد اقتصادی این ماجرا اشاره کرده و نوشته است که برخی شرکت های فرانسوی مستقر درافغانستان در ادامه مأموریت تجاری خود مردد شده اند هرچند که حجم تبادل اقتصادی فرانسه و افغانستان ازنظر میزان و مقایسه با دیگر کشورها چندان اهمیتی ندارد و در بهترین حالت از دو درصد صادرات فرانسه تجاوز نمی کند ولی حفظ این بازار برای آینده مناسبات تجاری و گسترش آن در منطقه ای که هنوز جای سرمایه گذاری پرسودی را دارد برای فرانسه مهم است.

فرانسوی ها در شرایط جدید ترجیح می دهند تابخشی از نیازهای تجاری دو کشور را به مقصد کابل از کراچی پاکستان ودبی تأمین کنند دو مرکز عمده ای که پیش از این هم به عنوان بارانداز درخدمت اقتصاد فرانسه و کشورهای منطقه بوده است. شرکت های عظیم فرانسوی آلکاتل، بوئینگ و تالس هرچند که در بسیاری از موارد نیاز نیروهای نظامی و امنیتی فرانسه را تأمین می کنند ولی بخشی از مأموریت خود را در پوشش انجمن های نوعدوستانه و حقوق بشری انجام می دهند ساختن بیمارستان یا مدرسه و مراکز فرهنگی و هنری در کنار فعالیت های امنیتی نظامی می تواند بهترین محمل و پوشش برای زمینه های تجاری باشد که فرانسه در پرداختن به آن صاحب مهارت و پیشینه است.

برخی از مراکز کارشناسی همچون موسسه تحلیل های استراتژیک ایفاس در فرانسه عقیده دارند که افزایش نیروی نظامی چاره کار نیست چرا که اگر تعداد نیرو در ایجاد نظم و ثبات در افغانستان تاثیری داشت نیروهای کمونیست شوروی با ده ها هزار نفر بیشتر از فرانسوی ها می توانستند در زمان خود بحران جنگی خانمانسوز در این کشور را مهار کنند حال آنکه همه می دانند که آنها توفیقی نداشتند.

کارشناسان ایفاس بر این عقیده هستند که منشا ادامه این جنگ یعنی تریاک را باید خشکانید در غیر این صورت جنگ افروزان طالبان همچنان تغذیه مالی شده و غربی ها هرچند نیرو اضافه کنند نمی توانند بر منطقه ای که کمتر از طالبان بدان آشنایند مسلط شوند.

از اظهارات وزیر دفاع فرانسه چنین برمی آید که تاکتیک جدید این کشور در افغانستان تقویت حوزه های اطلاعاتی و امنیتی خواهد بود وی وعده داده که برای تقویت مواضع فرانسویان هرگونه امکان شنیداری؛ دیداری؛ انسانی و تکنیکی را برای تقویت راهکارهای اطلاعاتی امنیتی این کشور در افغانستان به کار خواهد گرفت. همه این مسایل به سختی با شرایط سیاسی در پاکستان گره خورده است و هفته های آینده با تعیین قطعی ریاست جمهوری پاکستان فضای بهتری برای تحلیل های دقیق تر فراهم خواهد آورد.

به هر حال هرچند سال ۲۰۰۷ به روایت آمار از زمان استقرار نیروهای بین المللی در افغانستان در سال ۲۰۰۱ تاکنون خونبارترین سال بوده است ولی آمارهای امسال با رسیدن به نصاب ۱۸۳ تن کشته، نگرانی فزاینده ای را در میان سربازان و فرماندهان غربی در افغانستان ایجاد کرده است. بسیاری از ناظران و فرمانده های نظامی معتقدند تا زمانی که طالبان عقبه نظامی در پاکستان دارد نمی توان به نتایج نهایی این حضور نظامی خوشبین بود؛ بنابر این یکی از راه های تامین امنیت سربازان خارجی در آن کشور انهدام عقبه نظامی طالبان در مرزهای پاکستان است.

از سوی دیگر تا زمانی که مشرف بر سر کار بود؛ انجام حملات گاه و بیگاه به مواضع شورشیان در مرزهای این کشور با افغانستان می توانست قوت قلبی برای غربی ها باشد ولی از زمانی که او رفته سیاست صبر و انتظار بر مراکز تصمیم گیری غرب سایه افکن شده تا ببینند رئیس جدید اسلام آباد با مرزهای شمالی خود و اقوام مستقردر آن مناطق چه خواهد کرد.

بحث درگیری هند و پاکستان نیز یکی دیگر از موارد حساس مورد توجه نظامیان غربی در افغانستان است، غربی ها کاملا متوجه این نکته اند که طالبان به شدت مایل است با تفرقه افکنی میان اسلام آباد و دهلی حملات پاکستان را نسبت به مواضع طالبان در مرزهای دو کشور کاهش داده و آنان را مشغول خود کنند.

مواد مخدر و فساد دیوانی مسئله دیگری است که برای غربی ها در افغانستان از حساسیت ویژه ای برخوردار است مسئله تامین مالی شورشیان طالبان و القاعده است که از راه کاشت و فروش مواد مخدر تامین می شود با وجود اینکه مجموعه غرب کرزای رئیس جمهوری افغانستان را برای مبارزه با طالبان و القاعده در این کشور یاری می دهند ولی غربی ها به دلایل مختلف از پیشرفت کار راضی نیستند از جمله این دلایل فساد درونی در نظام اداری افغانستان است که بخش هایی مهم از شبکه تولید مواد مخدر را اداره می کند؛ از سوی دیگر افغانستان امکانات زیر ساختی برای یک تحول اقتصادی را دارا نیست، بنابراین نمی توان به یک رشد اقتصادی مناسب و مستقل از کشت خشخاش در این کشور دست کم در آینده ای نزدیک دلخوش بود. شایداز همین روست که فرانسه بر سیاست های فرهنگی و اقتصادی در این کشور جنگ زده تاکید می کند کار آموزش سربازان و آماده سازی ارتش افغانستان خود یک کار مهم دیگر است که فرانسه بدان همت می گمارد ولی نتایج این کار هم ضعیف گزارش می شود.

اگر این حادثه خونین برای فرانسه هیچ فایده ای نداشت دست کم این بهره را برای افکار عمومی داشت که در جریان کم و کیف حضور فرزندان نظامی خود در کشوری شش هزار کیلومتری آن سوی مرز قرارگیرند و پارلمان فرانسه به عنوان چشم و گوش مردم بتواند مسئله این حضور و تاکتیک های بکار گرفته شده در آن را به بحث و چالش بگیرد تنش و نگرانی ایجاد شده در پی دیدن اجساد سربازان در فرانسه نشان داد که سارکوزی بیشترین ضربه را به ویژه از سوی جناح مقابل به این سبب متحمل می شود و این اتهام که سیاست همنوایی با آمریکا را پی گرفته است به او وارد می شود همچنانکه اعلامیه های احزاب چپ بویژه حزب کمونیست فرانسه نشان می دهد بریدگی ناگهانی سارکوزی از دیپلماسی سنتی فرانسه و نزدیکی او به ناتو و هیئت حاکمه آمریکا منشا بیشترین حمله به وی شده است.

این گروه ها حتی با وجود مخالفت با شخص شیراک در زمان ریاست جمهوری اش؛ دیپلماسی او را گاه و بیگاه تحسین می کردند و آمریکا ستیزی اش او را فراتر از یک ژست سیاسی می دانستند؛ اما امروز داستان به عکس است. چالش پیش روی سارکوزی؛ در هر حال در واپسین روزهای تعطیلات تابستانی؛ او را در برابر شرایط دشوارتری قرار داده است و باید منتظر نتیجه بحث ها و تصمیم های مجلس و واکنش های افکار عمومی فرانسه بود که هنوز تلخی خبر مرگ بی دلیل فرزندان جوانشان در حادثه یکشنبه ۱۷ اوت افغانستان را در کام دارند.

ایرنا



همچنین مشاهده کنید