پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

برای مارادونا اسطوره بازنده


برای مارادونا اسطوره بازنده

مارادونا دوست داشتنی بود چون انسان كاملی به نظر نمی رسید یكی از دلایل محبوبیت آدم ها, ضعف ها و شكست ها, اشتباهات و حماقت هایشان است

پاهای هنرمند اسطوره حتی پس از هزاران آزمایش گوناگون «توان» داشت؛ نه به اندازه روزهای «روپایی» زدن با لیمو اما آن قدر خاطره ساز بود كه توأمان یك پیرمرد ۶۰ ساله آرژانتینی (كه دوران دریبل زنی مارادونا برای به دست آوردن پول یك زیرانداز را به خاطر دارد) و ما جوانان عشق فوتبال (در نیمه سومین دهه زندگی، خود را سرزنش می كنیم چرا هنگام درخشش مارادونا در جام جهانی ۱۹۸۶ مشغول تاتی تاتی كردن بودیم) را در خاطراتمان از «دیه گو» غرق كند.داستان پله، كرایف، بكن باوئر و... به قول معروف آن قدر رؤیایی است كه حقیقی به نظر نمی رسد. در این میان فقط زندگی مارادونا شبیه «آدمیزاد» تلقی می شود. چرا؟

۱) جام جهانی جوانان در سال ۱۹۷۷ به میزبانی ژاپن انجام شد. آرژانتین در تركیب خود یك ۱۶ ساله استثنایی را در اختیار داشت. او فقط یك بازیكن یا حتی پدیده نبود بلكه به خاطر جریان های سیاسی كشورش با لقب ناجی مورد خطاب قرار می گرفت. در جریان یك كودتای نظامی در سال ۱۹۷۶ عده ای از جوانان آرژانتینی توسط مأموران دولتی دستگیر و ناپدید شدند. ۶ ماه بعد وقتی تریبون به دست مخالفان افتاد، مارادونا هدف اول شد و گفتند می تواند با ارایه بهترین بازی ها علاوه بر جام، صلح و جوانان ربوده شده را به كشور آشوب زده خود بازگرداند.«دیه گو»ی كوچك این كار را انجام داد و از همان موقع افسانه مارادوناساخته شد.

۲) مربی وقت تیم ملی آرژانتین، او را به جام جهانی ۱۹۷۸ نبرد. این نوجوان با شیوه خاصی تمام اركان فدراسیون كشورش را به باد انتقاد گرفت. مارادونا ۴ سال بعد باز هم در معرض توجه قرار گرفت. هنوز دیده نشده بازیكنی هنگام ارسال ضربات آزاد، پای خود را به اندازه او بالا بیاورد اما دیه گو از عضو هنرمند استفاده منفی هم كرد و سرانجام به خاطر لگد زدن در اولین حضور در جام جهانی، طعم كارت قرمز داور را چشید. ناجی، خرابكار از آب درآمد!

۳) در گرمای ظهر مكزیك قلب ها هم بیش از حالت عادی به طپش می افتاد و در این قضیه دریبل های مارادونا، نقش اصلی را ایفا می كرد. در جام جهانی ۱۹۸۶ هیچ كس جلودار بهترین بازیكن وقت دنیا نبود؛ با این حال دیه گو تا قبل از بازی مرحله یك چهارم نهایی مقابل انگلستان، مارادونا نشد.بازی رقبا، به خاطر جنگ خونین سال ۱۹۸۵ بر سر تصاحب جزیره فالكلند (یا به قول انگلیسی ها مالویناس) رنگ و بوی انتقام جویانه گرفته بود و طبق معمول دولت آرژانتین از پلكان مارادونا بالا رفت! ستاره فوتبال دنیا ابتدا با دست دروازه شیلتون راگشود، در ادامه از میانه میدان ۵ انگلیسی را دریبل كرد و زیباترین گل تمام تاریخ را به ثمر رساند. بوسه های او بر پیراهن آرژانتین معصومانه تر از آنچه در پایان بازی گفت، نبود؛ آن گل دست خدا بود!

فقط دیه گو لیاقت داشت جلوی چشم «هاوه لانژ» رییس وقت فیفا كه چشم نداشت او را ببیند، اشك شوق بریزد و فقط او می توانست با جادوی توپ گرد، دنیای سیاست را مسخره كند! وقتی پدر و مادران قربانیان جنگ فالكلند پس از پایان دیدار آرژانتین و انگلستان با تصویر مارادونا و عكس فرزند از دست رفته خود به خیابان ها ریختند، لقب «ناجی» معنا شد.

۴) بی پروایی هم حدی دارد. مارادونا این نكته را درك نكرد و ۴ سال بعد از یك داور ناعادل ضربه خورد. می گفتند «ادواردو كوده سال» داور مكزیكی فینال جام جهانی ۱۹۹۰ یك پزشك است اما حتی اگر متخصص قلب باشد، باز هم نمی تواند فراسوی دریچه «آئورت» را معاینه كند تا مثلاً ببیند اشك های مارادونا پس از باخت با یك پنالتی نادرست چه زخم عمیقی ایجاد می كند... او مسؤول این خراشیدگی نبود. موریانه های شمال ایتالیا كه از قدرتنمایی دیه گو با ناپولی (تیم فقیر منطقه جنوب) خسته شده بودند، ذره ذره توطئه چینی را آغاز كردند و سرانجام به وسیله این داور به هدف رسیدند.

مارادونا و ناپولی برای اولین بار در طول تاریخ فوتبال ایتالیا، مقابل شمالی های ثروتمند قدعلم كرده و جام را از آنها گرفتند. این مسأله به مذاق برلوسكونی و دار و دسته اش خوش نیامد. وجه طعنه آمیز قضیه پیروزی آرژانتین مقابل ایتالیا در ورزشگاه شهر ناپل محسوب می شد؛ جایی كه هواداران به جای تشویق تیم ملی كشورشان، نام مارادونا را فریاد می زدند.

شب قبل از فینال، پرچم های آرژانتین «گوجه باران» شد و در روز فینال نیز «كوده سال» با اعلام پنالتی مشكوك دقیقه ۸۵ ، مارادونا را كه با یك پای مصدوم، آرژانتین ضعیف را تا فینال بالاآورده بود، تسلیم كرد. آنها به خیال خود انتقام گرفتند اما مردم ناپولی، دیه گو را قهرمان واقعی جام می دانستند. هنوز تصویر پاهای برهنه هواداران حاضر در بازی منجر به اولین قهرمانی ناپولی در سری A گویاتر از هزاران سند و مدرك به نظر می رسد. ای كاش همه مظلوم ها مانند ناپولی یك مارادونا داشتند... او همیشه برای مردم و مقابل بزرگان بازی می كرد؛ ناپولی، بوكاجونیورز،بارسا و...

۵) جام جهانی ۱۹۹۴ آمریكا پایان راه بود. ستاره فوتبال دنیا در اولین بازی مقابل یونان گل زد و سپس معلوم نشد جلوی دوربین كنار ورزشگاه با فریاد چه گفت كه «هاوه لانژ» حساس، شرایط یك تهمت دیگر و محرومیت ۱۸ ماهه را فراهم كرد!وقتی خبر محرومیت اعلام شد، مارادونا گیج و حیران درخیابان های لس آنجلس اشك می ریخت. فیفا نمی خواست قیافه او را تحمل كند چون گفته بود در این سازمان كارهای زیرمیزی فراوانی صورت می گیرد.

۶) مارادونا چند بار رفت، برگشت و سرانجام خداحافظی كرد. كوكائین؟ ظلم به خود؟ اشتباه؟ اویك بار گفت من در زندگی به هیچ كس جز خودم بدی نكرده ام و واقعاً راست می گفت. مارادونا دوست داشتنی بود چون انسان كاملی به نظر نمی رسید. یكی از دلایل محبوبیت آدم ها، ضعف ها و شكست ها، اشتباهات و حماقت هایشان است.

دیه گو تمام این فاكتورها را به اضافه یك دنیا تكنیك در اختیار داشت.چرا اسپانیا و ایتالیا با وجودفراز و نشیب های فراوان همچنان هواداران زیادی دارند؟ بازیكنان آنها برخلاف آلمانی ها می دانند در صورت باخت چگونه اشك بریزند و اگر پیروز شدند، به چه طریقی ابراز شادی كنند. یك نفر می گفت فوتبالیستی كه بلد نباشد گریه كند، فوتبالیست نیست.افسانه فوتبال آرژانتین به موقع گریه كرد، سر وقت خندید، در حضور مردم كارهای نیكی انجام داد و در خلوت به كوكائین پناه برد. او اسطوره شد چون اشتباه كرد. فوتبال مال آدم های احساساتی است و مارادونا هم كه خدای احساس بود.

۷) شماره ۱۰ اكنون در بستر بیماری بسر می برد. چندی پیش وقتی در كنار نام مارادونا از واژه «متقلب» استفاده كردم، با واكنش یك نفر روبرو شدم كه به درستی می گفت مارادونا اینجا طرفداران زیادی دارد و شاید این كلمه به مذاق آنها خوش نیاید.

حتی در بازی كلمات هم نمی شود به او توهین كرد. سال ها پیش وقتی در كوچه و خیابان فوتبال بازی می كردیم، جرأت نداشتیم خود را جای مارادونا جا بزنیم زیرا خیلی بزرگ به نظر می رسید.حرف دیگری باقی نمانده است.

روزی بكن باوئر اعلام كرد من هرگز به یك بچه نمی گویم خوشبختی چیست. فقط یك توپ جلوی پای او می اندازم. اگر «دیه گو» را یك توپ بنامیم... (چقدر این عنوان به هیكل فربه وی می آید!) برای او دعا می كنیم. فقط به خاطر تمام شادی هایی كه با هر دریبل به ما اعطا كرد. چون مارادونا بود؛ بزرگترین بازیكن تاریخ فوتبال.

مرتضی یاسری‌نیا



همچنین مشاهده کنید