شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

معنویت و نیروهای مسلح


معنویت و نیروهای مسلح

امیرالمومنین علی ع می فرماید ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیائه وَهُوَ لِباسُ التَّقوی در اندیشه اسلامی در پس هر عمل ظاهری, باطنی عمیق نهفته است که به آن ظاهر معنا و مفهوم می بخشد همان که از آن به معنویت تعبیر می شود

امیرالمومنین علی (ع) می‌فرماید: "ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیائه وَهُوَ لِباسُ التَّقوی". در اندیشه اسلامی در پس هر عمل ظاهری، باطنی عمیق نهفته است که به آن ظاهر معنا و مفهوم می‌بخشد همان که از آن به معنویت تعبیر می‌شود. چنین معنابخشی از اعمال منحصر در اعمال عبادی خاصی نیست و اصولا تفاوت اسلام با برخی مکاتب دیگر در همین جاست که معنویت در آن با مادیت پیوند خورده است که پیشتر به آن پرداخته شد.

در این نگاه متعالی، جنگیدن و مبارزه کردن نیز معنایی عمیق و والا دارد. در اندیشه‌های مادی، جنگ معادل تجاوز، اشغال، خشونت، کشورگشایی، نکبت، تسلط و ... است. در این دید آنکه زور و امکانات بیشتری دارد به خود این حق را می‌دهد تا بر اموال و نفوس دیگران سیطره داشته و با فشار و تحمیل ثروت و قدرت خود را فزونی بخشد.

چنین رفتاری امروزه در دنیا از جانب مستکبران به خوبی قابل مشاهده است که به بهانه‌های واهی به قتل و غارت کشورهای ضعیف می‌پردازند. چنین رویکردی در تاریخ توسط مکاتب مادی مصادیق فراوانی دارد دو جنگ جهانی، برده‌داری، پدیده شوم استعمار و ... از دل همین مکاتب بیرون آمده است. اما در

جهان بینی الهی جنگ نیز همراه با معنویت است.

در این دیدگاه اولا جنگ در حد ضرورت و به مثابه مبارزه با با یک بیماری مهلک و یا دفاع در مقابل متجاوز به منظور حفظ جان تجویز می‌شود و ثانیا برای غلبه بر دشمن نمی‌توان دست به هر اقدامی زد، چنان که مادیون برای رسیدن به مقاصد خود از هر حربه‌ای حتی استفاده از سلاح اتمی و یا بستن آب به روی مردم استفاده می‌کنند! در جای جای نبرد با دشمن، خداوند حاضر است و رزمنده مسلمان با یاد خدا و به منظور گسترش دین و یا دفاع از آن در چارچوبی مشخص سلاح به دست می‌گیرد.

در روایات اسلامی از حضرت رسول و امیرالمومنین توصیه‌هایی در مورد اصول نبرد بیان شده است که بر پرهیز از اعمال غیر انسانی مانند مثله کردن، مسموم کردن و سد آب، پیمان شکنی و ... تاکید شده است و بر رعایت اصول انسانی مانند مراعات حال زنان و کودکان و سالمندان، دنبال نکردن کسی که در حال

عقب نشینی است، ترحم و گذشت و ... بسیار سفارش شده است.

جهاد در تفکر اسلامی یک واژه ارزشی و مقدس است و مجاهدین از اجر و مقام والایی برخوردار هستند. (فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیما). اما این جهاد و مبارزه هنگامی اثرات و ارزشهای خود را دارد که با معنویت همراه بوده و قتال فی سبیل الله باشد در غیر این صورت نه تنها به مقاماتی نمی‌رسد که جز حزب ناتوان شیطان قرار می‌گیرد: "الَّذِینَ آمَنُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیَاء الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا" اما از آن سو مجاهد فی سبیل الله با قدرت معنویت توانی چندیت برابر پیدا کرده و با استفاده از امدادهای غیبی و الهی ظفرمند و فاتح خواهد شد. "ان یکن منکم‏عشرون صابرون یغلبوا ماتین و ان یکن منکم مائة یغلبوا الفا من‏الذین کفروا بانهم قوم لایفقهون". می‌توان گفت کارکرد معنویت و بصیرت هم در جبهه نظامی است و هم در جهاد اکبر، یعنی تسلط بر نفس و دشمن درونی که قوی‌ترین دشمن است.

یک نیروی مکتبی وقتی جبهه حق و باطل را شناخت، درک می‌کند که اگر کشته شود در راه حق است و به مراتب عالی از شهادت در راه خدا نایل می‌شود و اگر دشمن را هم نابود کرد فوزی عظیم نصیبش می‌شود. (قل هل تربصون بنا الا احدی الحسنین و نحن نتربص بکم ان یصیبکم الله) تقویت روحیه شهادت طلبی و جهاد عامل اساسی پایداری است و چنین روحیه ای حاصل نمی شود الا با تقویت معنویت. دلیل اصلی وارد شدن ضربه به لشکر اسلام در جنگ احد کاهش معنویت و غلبه مادیت در دل بخشی از سربازان اسلام بود. از سوی دیگر پیروزیهای به وجود آمده برای مسلمین همواره به خاطر اخلاص و صفا و معنویت بوده است. البته معیار پیروزی در این مکتب با پیروزیهای اهل مادیت تفاوت دارد و پیروزی در اینجا به معنای غلبه و چیرگی ظاهری بر دشمن نیست، بلکه سربلندی در برابر خدای متعال میباشد. بارزترین نقش معنویت در جنگ را می‌توان در شب عاشورا و در سپاه اباعبدالله دید که بهترین اصحاب عالم مشغول ذکر و مناجات و نماز بودند. در انقلاب اسلامی و در مکتب امام نیز که برگرفته از قرآن و مکتب عاشوراست همین منش حاکم است. دفاع مقدس مردم ایران در هشت سال طاقت فرسا با نیروی معنویت پیش رفت. رزمندگانی که با دعا و نیایش انس داشتند و خود را سرباز امام زمان می‌دانستند و برای شهادت در راه خدا از هم سبقت می‌گرفتند، نمونه‌ای روشن از نقش معنویت در میدان جنگ بودند.

امام امت که خود عارفی واصل و فقیهی کامل بود در ستایش این سربازان باوفا می‌فرمود: "من احساس حقارت می‏کنم. من وقتی با این چهره‏ها مواجه می‏شوم. و این قلبهایی که به واسطه توجه به خدای تبارک و تعالی این طور در چهره‏ها اثر گذاشته است، احساس حقارت می‏کنم. من غیر از دعا که بدرقه شما کنم چیزی ندارم که به شما بکنم. من چطور به این احساسات خداگونه و به این توجهاتی که شما به خدای تبارک و تعالی دارید، و به این عزم راسخ شما و این شجاعت بی‌نظیر شما، چطور من می‏توانم از شما ستایش کنم؟" (صحیفه امام، ج‏۱۳، ص ۳۹۲) اصولا حضرت امام(ره) تفاوت سپاه اسلام و کفر را همین نکته می‌داند و بیان می‌دارد: "آری فرق بسیاری است بین جوانانی که شب را با مناجات و قرائت قرآن و نماز و نیایش به سر می‏برند و حمله را با ذکر خدا و اللَّه اکبر شروع می‏کنند، با آنان که شب را با معصیت خدا و روز را در جنگ با خدا آغاز می‏کنند. فرق است میان آن سنگرها که کتاب خدا و نهج البلاغه و کتابهای دعا در آن است، با آن سنگرها که بنا به گفته فاتحان، ابزار قمار و شراب و مسکرات و بدتر از آن در آنها یافت می‏شود. و فرق است میان آنان که با اعتقاد به اینکه صاحب الزمان- روحی فداه- فرمانده آنهاست و جنگ می‏کنند، و آنان که صدام عفلقیِ ابرجنایتکار فرمانده آنان است.

و فرق است میان آنان که خود را برادر ملت مسلمان عراق می‏دانند و هر گز به خود اجازه نمی‏دهند که به شهرها یا روستاهای برادر خود تجاوز کنند، با آنان که هر روز به هر شهر و دهکده، هر چند عرب‏نشین، که بتواند، آتش گشوده و با دعوی جنگ برای عربیت، کودکان و زنان و پیرمردان بی‏گناه را قتل عام می‏کنند"(همان، ج‏۱۶، ص۲۰۲).‏

مهدی عامری



همچنین مشاهده کنید