شیث , قربانی پرسپولیس برای اصلاحات

در واقع معتقدیم اینها باندبازی نمی کنند اما دوگانگی حرف ها موجب تخریب و تضعیف سرخابی ها می شود و نتیجه اش همین شده که می بینیم

مشکل اینجاست که در فوتبال ایران همه پشت هم سنگر می گیرند و هیچ کس با سر نترس پا به عرصه مبارزه نمی گذارد! مشکل اینجاست که معدود کسانی در این فوتبال وجود دارند که «وجود» داشته باشند! کاشانی و فتح الله زاده پشت سازمان تربیت بدنی و قطبی و حجازی سنگر گرفته اند! فیروز و قطبی پشت بازیکنان کم کار و ضعیفشان سنگر گرفته اند! حجازی و استیلی پشت محبوبیت بین مردم سنگر گرفته اند و هیچ کس نیست که خودش باشد و روی پاهای خودش بایستد! به سرخابی ها نگاه کنید، مدیریت موازی، آنها را بیچاره کرده و هیچ کس نیست که یک تصمیم قاطع و نهایی بگیرد! پیش از این هم همین طور بود. مدیران قبلی این ۲ تیم هم پشت سر پروین و قلعه نویی سنگر می گرفتند و حتی اگر شده با یک پست من درآوردی اینها را نگه می داشتند تا سپر بلا باشند برای روزهای بحرانی! به نظر نمی رسد سرخابی ها با این شیوه بتوانند موفق شوند! این مدیریت های موازی هرگز نتیجه نهایی را نمی دهد چون ۲ نوع نگاه همه را به هم می پیچاند! و بازیکن می ماند حیران که حرف و نظر چه کسی را گوش کند! به همین دربی ۶۴ نگاه کنید! فیروز کریمی به فرهاد می گفت جلو بایست و مدافعان سرخ را عقب نگه دار! اما حجازی فریاد می زد مجیدی برگرد و از عقب توپ بگیر! این می شود حکایت شترمرغ! که نه شتر است و نه مرغ! در مورد قطبی و استیلی هم ماجرا به همین شکل است تا جایی که نیکبخت کنار زمین می آید و رو به استیلی می گوید فلان بازیکن را عوض کن! در حالی که سرمربی تیم قطبی است و قطبی و قطبی! بحث کم کاری به خاطر حجازی و استیلی را قبول نداریم.

در واقع معتقدیم اینها باندبازی نمی کنند اما دوگانگی حرف ها موجب تخریب و تضعیف سرخابی ها می شود و نتیجه اش همین شده که می بینیم! به نظر می رسد کاشانی و فتح الله زاده باید تصمیم بگیرند. پیش از این هم در روزهایی که قلعه نویی رئیس سازمان استقلال بود، این تیم نه تنها نتیجه نگرفت که از آسیا هم حذف شد و حالا آن تجربه دوباره در حال تکرار شدن است و احتمالاً بازهم نتیجه ای عاید آبی ها و قرمزها نمی شود چون اینها قهرمانی را از دست داده اند و آنها دل به جام حذفی خوش کرده اند که در عرض یک دقیقه می تواند امیدهایشان را بر باد دهد. تصمیم گیری مدیران امروز تنها کاری است که از دستشان برای خروج از بحران برمی آید. در این مقال نمی گوییم مدیران سرخابی باید کدام یک از گزینه های مورد بحث را کنار بگذارند بلکه می گوییم تصمیم گیری باید واحد باشد نه دوتا دوتا! همین امروز شاید باید به حجازی گفت در مستطیل سبز دخالت نکند و به استیلی گفت... مدیریت بحران همینجاست که نمود پیدا می کند و کسی که تصمیم بهتری بگیرد، قطعاً روزگار بهتری را طی هفته های آتی برای تیمش رقم می زند اما مماشات این روزها تا دلتان بخواهد در پرسپولیس و استقلال وجود دارد و نتیجه اش همین شده که هست! تصمیم گیری مهمترین دستور است اما خبری از آن نیست!

پرسپولیس و استقلال این هفته البته جور دیگری بازی می کنند و همه وجودشان را در ساق پاهایشان ذره ذره آب می کنند تا از اتهام خلاص شوند! اتهام کم کاری، کم اتهامی نیست که امروز در جامعه به سرخابی ها چسبیده. به همین دلیل مطمئن باشید آنها جمعه جور دیگری رفتار می کنند و بازی دیگری را به نمایش می گذارند، البته در این میان ضعف بازیکنان آبی در گلزنی و دفاع (و حالا احتمالاً بدون جباری در خط هافبک) مشهود است اما به هرحال اینها طی هفته آتی تمام وجودشان را برای رفع اتهام خرج می کنند.

اخراج شیث برای پرسپولیس در واقع حکم یک قربانی را داشت برای ایجاد شوک! از آن سو احتمالاً جباری هم توسط استقلال توبیخ می شود اما به هرحال شیث اگرچه مستحق «این اخراج شدن» نبود اما او را اخراج کردند تا به بدنه پرسپولیس شوک وارد شود و ظاهراً شوک هم وارد شده چون نیکبخت، نصرتی، مامانی و آقایی دیروز دست و پای خودشان را جمع کردند و حتی از همتیمی خود دفاع هم نکردند! البته این شوک ادامه دار نیست و قصه های زیادی را به دنبال خواهد داشت و ما خیال می کنیم این شوک فقط همین هفته برای پرسپولیس کارایی دارد و دوباره طی هفته آتی قصه پرسپولیس از نو شروع می شود.در این میان سرخها در انتظار یک اشتباه از سوی سپاهان نشسته اند تا اندکی شانس بیاورند و شرایط تیمی خودشان را بهتر کنند. باید دید سرخابی ها با این مدیریت های موازی به کجا می رسند و چگونه از بحران های خودساخته و خودخواسته نجات پیدا می کنند؟