سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به بازار رو به رشد آموزش الکترونیکی


تا پیش از سال ۱۹۶ مفهومی به نام آموزش الکترونیکی وجود نداشت این مفهوم در سال ۱۹۹۷ متولد شد و در سال ۱۹۹۹ بازار جهانی آموزش الکترونیک رقمی بالغ بر ۷ ۱ میلیارد دلار را تجربه کرد

این بازار سال گذشته به ۵/۶ میلیارد دلار رسید. کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند با ادامهٔ روند کنونی، بازار جهانی آموزش الکترونیک در سال ۲۰۰۵، دو برابر و تا سال ۲۰۰۸ به مرز ۲۸ میلیارد دلار برسد. همچنین تا سال ۲۰۰۶، بیش از ۵۰ درصد سازمان‌ها و شرکت‌ها در سراسر جهان مهارت‌های لازم را برای فروش یا پشتیبانی خدمات به طریق الکترونیک به کارکنان خود آموزش خواهند داد. چنین روند صعودی رو به گسترشی در استفاده از آموزش الکترونیکی با توجه به مزایای بسیار این روش از قبیل آزادی عمل برای یادگیرنده، انعطاف‌ و انطباق با افراد پُرمشغله، حذف سفرهای درون شهری و قابلیت دسترسی کاربران متعدد در یک زمان، دور از انتظار نیست حتی کشورهائی مانند عربستان با هدف تبدیل به قطب آموزش الکترونیکی در منطقه، بودجهٔ قابل توجهی به این امر اختصاص داده‌اند. این کشور با ۳۳ درصد افزایش سالانه در بودجهٔ آموزش الکترونیکی بنا دارد این بودجه را از ۳۰ میلیون دلار کنونی به ۱۲۵ میلیون دلار در سال برساند. این در حالی است که حدود یک ماه پیش مشاور دفتر تکنولوژی آموزشی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی وزارت آموزش و پرورش اختصاص ۱۰ میلیارد تومانی (حدود یک میلیون دلار) توسط وزارت ICT برنامه‌های آموزش و پرورش جهت توسعهٔ ICT در آموزش را عمده‌ترین اقدامی دانست که طی چند سال اخیر در حمایت از وزارت آموزش در این زمینه انجام شده است. این طرح آموزش الکترونیکی معلمان برای ارتقاء شغلی و ایجاد دیتاسنتر و VPN را در نظر دارد.

بنابر تقسیم‌بندی جدید بانک جهانی بر مبنای شاخص جامعهٔ اطلاعاتی که با در نظر گرفتن ۲۳ متغیر انجام شده است، کشورهای جهان به ۵ دسته تقسیم شده‌اند.

۹۷ درصد از تولید ناخالص جهانی و ۹۹ درصد از مخارج ICT مربوط به ۵۵ کشوری است که در چهار گروه نخست قرار می‌گیرند؛ اما ایران به همراه ۱۴۹ کشور دیگر در گروه تازه واردان فن‌آوری و اطلاعات جای دارد. سهم این گروه از مخارج ICT جهانی کمتر از یک درصد است. به‌عنوان مثال کل سرمایه‌گذاری کشورهای خاورمیانه در آموزش الکترونیکی ۲۳۵ میلیون دلار است؛ در حالی که آمریکا سال گذشته به تنهائی ۱۱ میلیارد دلار برای توسعهٔ آموزش الکترونیکی سرمایه‌گذاری کرده است. از طرفی، همین سرمایه‌گذاری اندک در این کشورها نیز در بسیاری موارد در جای درستی هزینه نمی‌شوند. به‌طور مثال در ایران طرح‌های گوناگونی تکفا به تولید محتوا و نرم‌افزار توجه کافی ندارند. رییع عضو کمیتهٔ آموزش‌های الکترونیک تکفا، این کمیته را مجموعه‌ای نامنسجم و اعضاء آن را فاقد تجربهٔ کاری می‌داند. از بحث مالی و نیروی انسانی هم که بگذریم هنوز زیرساخت‌های مناسب برای بهره‌گیری سریع و آسان از آموزش الکترونیکی در کشور راه‌اندازی نشده‌اند. به تازگی در تفاهم‌نامه‌ای که بین وزارت علوم و وزارت ICT امضاء شده، وزارت اخیر تا ۱۰ ماه دیگر زیرساخت‌های مناسب برای به‌کارگیری و آموزش الکترونیک را فراهم آورد که با وجود کمبود منابع مالی و نیروی متخصص بعید به‌نظر می‌رسد.

آموزش الکترونیکی به معنای آموزش برای همه و در همه جا با مهارت‌ها و اطلاعات به هنگام و مناسب با قابلیت‌های فردی است. بنابر چنین تعریفی، در بحث آموزش الکترونیکی علاوه بر نیروی انسانی متخصص و نیز زیرساخت مناسب به ایجاد و توسعهٔ محتویات آموزشی نیز نیاز است. به‌نظر می‌رسد در کشور، تعریف محتوای مناسب براساس فرهنگ بومی که قابل استفاده برای تمامی مردم کشور باشد با ترجمه و فارسی‌سازی محتوای موجود جهانی اشتباه شده است. نه تنها آمادگی پذیرش تکنولوژی‌های جدید در سطح وسیع در جامعه به‌وجود نیامده، محتوای آموزشی منطبق بر نیازها و خواست این مردم نیز ارائه نشده است. به‌عنوان مثال وزارت آموزش و پرورش از سال ۱۳۷۰ ”نظام جامع انفورماتیک“ را به‌ اجراء گذاشته که طی آن مدیریت بر مبنای اطلاعات از طریق عملیات اجرائی خودکار انجام می‌شود.

این سیستم ۴ محور نیروی انسانی، آموزشگاه، درس و دانش‌آموز را پوشش می‌دهد که در جای خود مزایا و نارسائی‌هائی دارد. اما اینکه وزارت آموزش و پرورش شعار دانش‌آموز پژوهنده و سازمان یادگیرنده را به‌عنوان چشم‌انداز توسعهٔ فن‌آوری انتخاب کرده در این مدت برای ایجاد محتوای درسی و راه‌اندازی سیستم آموزش الکترونیک هیچ‌گونه برنامه‌ریزی نشده است.

حتی یکی دو نمونه مدرسه‌ای که تحت نام الکترونیک فعالیت می‌کنند تنها به موضوع فعالیت‌های اجرائی می‌پردازند و در عرصهٔ ارائه محتوا گام نگذاشته‌اند. وزیر آموزش و پرورش در دومین همایش آموزش الکترونیکی که هفتهٔ گذشته برگزار شد اعلام کرد بازآفرینی نظام آموزش و پرورش و تدوین اهداف به‌طور گسترده در تمام بخش‌های وزارتخانه با شتاب دنبال می‌شود. با این حال وی می‌گوید: با گذشت ۴ دهه از به‌کارگیری فن‌آوری اطلاعات در جنبه‌های مختلف زندگی هنوز الگوی مناسب و قابل اقتباسی برای آموزش و پرورش به‌دست نیامده است.

همین جمله نشان می‌دهد کارشناسان آموزش و پرورش تا کنون به دنبال ارائه سیستم بومی و منطبق بر فرهنگ ایرانی نبوده‌اند. حاجی بر نقش تعیین‌کنندهٔ جوانان در مقام آموزنده، تولیدکننده، کارآفرین و تصمیم‌گیرنده تأیید می‌کند اما می‌گوید: تعریف الگوی مناسب آموزش در جامعهٔ دانش‌محور، دشواری‌هائی دارد که باید براساس معنای توسعهٔ همه‌جانبه و پایدار در هر جامعه بررسی شود.

وی در جای دیگر، اظهار داشته طرح تکفا ژرف‌نگری و شناخت صحیح و تصمیم‌گیری درست رئیس‌جمهور نسبت به شرایط و عصر جدید در مسیر توسعهٔ فن‌آوری اطلاعات نشان می‌دهد. با تعمق و مقایسهٔ دو جملهٔ فوق به‌نظر می‌رسد طرح تکفا آنچنان که باید در ترسیم هدف و نشان دادن راه رسیدن به آن، موفق عمل نکرده است. در اجلاس عالی سران جهان، دربارهٔ جامعهٔ اطلاعاتی نیز سندی دربارهٔ آموزش و پرورش به امضاء رسیده که طی آن ایران باید تا شش‌ماه آینده سند ملی این بخش را تدوین کنند که به ادّعاء حاجی در این‌باره اقدام همه‌جانبه صورت گرفته است. با این اوصاف، معلوم نیست حتی اگر در موعد مقرر چنین سندی آماده شود، با نبود طرح کلی دقیق از هدف در اذهان دست‌اندرکاران، آیا قابل استفاده خواهد بود یا به سرنوشت دیگر طرح‌ها دچار خواهد شد.



همچنین مشاهده کنید