جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به فوتبال آلمان همزمان با بازی آلمان ایران


دیدار دوستانه دو تیم ملی فوتبال ایران و آلمان بازتاب گسترده ای در سطح اروپا و آسیا داشته است شاید هیچ زمان یك بازی تداركاتی و دوستانه برای فوتبال ما این اندازه مهم و هیجان انگیز نبوده است و به دلیل حضور آلمان كه یكی از قدرت های بزرگ این رشته در جهان و قاره اروپاست, ابعاد تبلیغاتی این دیدار گستره بیشتری پیدا كرده است

بخش دوم

در ۱۴ آوریل ۱۹۱۱ در برلین تیم ملی آلمان در برابر انگلیس به تساوی ۲ بر ۲ دست یافت.مولر، تازه واردی از كیل هر دو گل آلمان را به ثمر رساند، گل هایی كه می توان ادعا كرد از لحاظ بین المللی به همان اندازه ارزش داشت كه گلهای هلموت ران در فینال جام جهانی ۱۹۵۴ مقابل مجارستان تا مدتهای مدید این پیروزی تنها موضوع قابل ذكر بود.وقتی در سال ۱۹۱۴ آتش جنگ برافروخته شد، فدراسیون فوتبال در مجموع ۳۰ بازی ملی برای تیم ملی این كشور ترتیب داد كه آنها فقطدر شش نبرد به پیروزی دست یافتند. علت ناكامی های تیم ملی این بود كه این تیم تركیبی از ۱۱ بازیكن برتر آلمان نبود، بلكه چون هر اتحادیه محلی می خواست نماینده ای در تیم ملی داشته باشد، تركیب این تیم كاملاً توافقی بود.پس از جنگ بیشتر زمین های فوتبال كاربری كشاورزی پیدا كرده و در آنها سیب زمینی كاشته می شد. كفش و توپی هم در كار نبود. اما همیشه جوانانی بودند كه می خواستند فوتبال بازی كنند.فدراسیون تلاش داشت تا تماس های بین المللی را دوباره احیا كند. اما فقط سوئیس و سوئد مخالفتی با این امر را نداشتند. سوئیس كفش و توپ فوتبال به آلمان فرستاد و تیم های آلتونا ۹۳ و اف.ث. نورنبرگ برای انجام مسابقه راهی سوئد شدند. اما انگلیس و بلژیك در سال ۱۹۲۰ در فیفا پیشنهاد كردند كه فدراسیون فوتبال آلمان منحل شود. پارلمان فدراسیون جهانی فوتبال این پیشنهاد را نپذیرفت و در سال ۱۹۲۰ در سوئیس اولین بازی ملی پس از جنگ را در مقابل آلمان برگزار كرد. به همین علت بلژیك دیدار آتی خود با سوئیس را لغو كرد. هر روز جوانان زیادی به باشگاههای فوتبال روی می آوردند. اما هیچ امكاناتی در اختیار فدراسیون و باشگاهها نبود. تورم فزاینده ناشی از جنگ نیز فدراسیون را دچار فقر ساخته بود. تماشاچیان كمتر شدند، برنامه بازی ها كاهش یافت، نزدیك بود ارتباط بین رهبران فوتبالی از بین برود. اما استقبال از باشگاهها كم نشد. تولیدكنندگان تجهیزات ورزشی سعی داشتند به آنها كمك كنند. ۱۵۰۰۰ جفت كفش ورزشی و ۷۰۰۰ توپ به طور رایگان در اختیار فدراسیون قرار داده شد. اما فدراسیون با وجود تمام مشكلات، قدرت خود را حفظ كرد. اولین جشن سالگرد تأسیس آن نیز در سال ۱۹۲۵ در لایپزیگ برگزار شد. در سال ۱۹۲۷

برلین به عنوان مقر این فدراسیون برگزیده شد.تاریخچه فوتبال آلمان و فدراسیون در سپتامبر سال ۱۹۳۸ به برلین نقل مكان كرد. و از آن به بعد به وضوح حالت مدرن پیدا كرد. آنها انتشار مجله ای مخصوص جوانان را طرح ریزی كردند، جایی را برای تبلیغات ترتیب دادند كه باید به تولید آگهی برای مطبوعات، رادیو و فیلم می پرداخت. در آخر هم یك مربی برای تیم ملی انتخاب كردند. این مرد «اوتو نرتس» نام داشت و در طی شش دهه تنها سه جانشین به نام های هربرگر، شون و دروال داشت. در باشگاههای آلمان فوتبال سطح بالایی بازی می شد، اما تیم ملی بیشتر از پیروزی با شكست مواجه می شد. آخرین دیدار نهایی قبل از جنگ را فورت و لایپزیگ برگزار كردند كه پس از وقت اضافه، ۳ بر ۲ به سود فورت به پایان رسید و بدین ترتیب فصل رویایی فوتبال آلمان آغاز شد. زیرا از سال ۱۹۲۰ تقریباً به مدت ده سال نورنبرگی ها و فورت ها در قله فوتبال آلمان جای داشتند. آن زمان، زمان ظهور اولین ستاره های بزرگ بود كه تنها پدر بزرگ همه آنها ماكس بروینیگ از كارلسروهه بود. فوتبال در مدت بیست سال بازیهای بزرگی را تجربه كرد. ۵۰۰۰۰ تماشاگر و حتی ،۶۰۰۰۰ كه باعث ثروتمند شدن باشگاهها شدند تا بتوانند برای بازیكنان خود تمرینات و نیز زندگی تقریباً حرفه ای را فراهم كنند. كار اوتو نرتس در پایان دهه بیست آغاز شد. در سال ۱۹۲۸ تیم ملی در شش مسابقه، صاحب چهار پیروزی و دو شكست شد كه به وضوح آمار خوب و مثبتی بود. در المپیك آمستردام اما، پس از شكست ۴ بر ۱ در مقابل اروگوئه كه بعداً قهرمان این رقابتها شد، از دور مسابقات خارج شد. كم كم باشگاهها پذیرفتند كه به بازیكنان خود پول بدهند. شالكه، فورتنا دوسلدورف و ویسبورگ تقاضای بازیكنان را مبنی بر پرداخت پول به آنها قبول كردند. البته حرفه ای گری از مدتها قبل شروع شده بود، در همان سال اول تأسیس به بازیكنان تذكر داده شد كه تقاضای هزینه سفر از دو باشگاه به طور همزمان ممنوع می باشد. در سال ۱۹۳۰ فدراسیون در درسدن حمایت دائمی از فوتبال حرفه ای را رد كرد، اما این حق را كه بر كار بازیكنان حرفه ای كنترل داشته باشد، برای خود حفظ كرد. اما به جای فوتبال حرفه ای در ۳۰ ژانویه نازی ها آمدند. آنها ورزش را در اختیار خود گرفتند. فدراسیون گرچه آزادی خود را از دست داد، اما اتحاد خود را حفظ كرد. حكومت رایش سوم از ورزش به عنوان وسیله ای برای تبلیغات استفاده می كرد. بین سال ۱۹۳۳ و فروپاشی رایش سوم، تیم ملی آلمان ۱۰۵ بازی ملی انجام داد، ولی مكان سوم جام جهانی ۱۹۳۴ در ایتالیا، تنها پیروزی بزرگ آنها باقی ماند. بازیهای المپیك ۱۹۳۶ در برلین با شكست آلمان در اولین دیدار با نتیجه ۲ بر ۰ برابر نروژ همراه بود. در جام جهانی ۱۹۳۸ نیز در پاریس تیم آلمان تحت رهبری جانشین نرتس، سپ هربرگو كه نماینده آلمان بزرگ بود، ۴ بر ۲ از سوئیس شكست خورد. از آن تیمی كه در سال ۱۹۳۴ در ناپل با پیروزی ۳ بر۲ بر اتریش به مقام سوم جهان رسید، در سالهای بعد تیمی تكامل یافت كه در ۱۶ مه ۱۹۳۷ در براسلاو، ۸ بر ۰ دانمارك را شكست داد و از آن به بعد به عنوان «تیم براسلاو» نامیده شد، این تیم به همراه تیمی كه در سال ۱۹۵۴ قهرمان جهان و تیمی كه در سال ۱۹۷۲ قهرمان اروپا شد، بهترین تیمهای تاریخ فوتبال آلمان هستند. در ۴ نوامبر سال ۱۹۴۵ با امتیاز ویژه یك سرهنگ دوم آمریكایی به نام جكسون، اولین دوره بازیهای «اوبرلیگای جنوب آلمان» شروع شد. در فوریه ۱۹۴۷ دست اندركاران فوتبال آلمان از مناطق مختلف در اسن گردهم آمدند تا در مورد موضوعات ورزش حرفه ای و مالیات ها مشورت كنند. در ۱۰ آوریل در فرانكفورت «هیأت فوتبال آلمان» شكل گرفت. شش ماه بعد آمریكا، انگلیس و فرانسه اتحاد خود را مكتوب كردند. منطقه سابق آلمان شرقی در سال ۱۹۴۸ از قسمت غربی آن جدا شد. چهار سال پس از فروپاشی رایش سوم، هر دو بخش آلمان از لحاظ ورزشی كاملاً از هم دور افتادند. در هر دو سال پایانی جنگ، درسدنر اس.سی قهرمان شد. مثل ۳۳ قهرمان قبلی، جام قهرمانی ۱۰۰ سانتیمتری را كه نامش «ویكتوریا» بود. به خانه بردند. مجسمه زنی از جنس برنز ساخته پروفسور راوخ در سال ۱۹۰۳ كه بالهایی مثل فرشتگان داشت و با تاجی از زیتون بر سر، روی تخته سنگی نشسته بود. در سال ۱۹۴۵ در حین یك حمله هوایی به درسدن كه باشگاه درسدن را ویران كرد، توسط یكی از اعضای باشگاه ویكتوریا از زیر آوار بیرون كشیده و آن را در خانه اش پنهان كرد. یك سرباز ارتش سرخ آن را پیدا كرده و با خود برد. هوادار فوتبال درسدن به كمك فرمانده شهر، جام را آزاد ساخته و دوباره آن را پنهان كردند. وقتی در سال ۱۹۴۹ اولین دیدار پایانی پس از جنگ بین تیمهای بوروسیا دورتموند و فا.اف. آرمانهایم در پیش بود، مردی نزد هلموت شون در برلین شرقی آمد. این غریبه خود را به عنوان فرستاده باشگاه بوروسیا دورتموند جا زد و گفت كه به من سفارش شده است كه ویكتوریا را ببرم. شون آن مرد را به درسدن فرستاد. او در آنجا محافظان ویكتوریا را پیدا كرد و برای آنها توضیح داد كه شون و هیأت ورزشی منطقه تحت اشغال شوروی او را فرستاده اند تا جام را با خود بیاورد. آن را دریافت كرد و با خود به راه آهن برد و چون صبح روز بعد یك قطار به سمت اشتوتگارت می رفت، جام را به صندوق امانات سپرد.

مقامات برلین شرقی از این دزدی آگاه شدند و پلیس جنایی را مطلع كردند. پلیس شروع به جستجو كرد و بهترین شیء مربوط به فوتبال آلمان تا آن زمان را یافت و مرد دورتموندی را دستگیر كرد. و تنها پس از پایان دیدار نهایی او را آزاد كرد. از آن زمان ویكتوریا جایی در برلین شرقی است. اما دیگر نه به عنوان یاد و خاطره ای از قهرمانی های قدیم. آلمان و فوتبالش پس از جنگ دچار فقر و محرومیت شدیدی شدند. مردم گرسنه بودند، باشگاههای بزرگ آن زمان بازگشت خود را اعلام می كردند، به ایالتهای مختلف می رفتند و در كنار كشاورزان برای دریافت یك سبد سیب زمینی یا یك تكه گوشت خوك بازی می كردند. پس از جنگ جهانی اول، تحریم فوتبال آلمان دو سال به طول انجامید و پس از سال ۱۹۴۵ پنج سال طول كشید، در كنگره فیفا در سال ۱۹۵۰ در ریو، سوئیس، انگلیس و اتحادیه آلمانی- آمریكایی فوتبال از ورود مجدد فدراسیون فوتبال آلمان به فیفا حمایت كردند. شهرهای سوئیسی بازل، سنت گالن و زوریخ در سال ۱۹۴۸ تحریم های فدراسیون جهانی را شكستند و به مصاف تیمهای كارلسروهه، اشتوتگارت و مونشن رفتند. در پاییز ،۱۹۵۰ فدراسیون فوتبال آلمان دوباره وارد فیفا شد و بلافاصله در ۲۲ نوامبر شهر اشتوتگارت اولین دیدار ملی را تجربه كرد. باز هم سوئیسی ها آغاز كردند. تیم ملی آلمان با پنالتی بوردنسكی ۱ بر ۰ پیروز شد. مربی تیم، هربرگر شروع به تشكیل تیمی سیستماتیك كرد و می خواست آن را به بهترین تیمی تبدیل كند كه تا آن موقع با پیراهن آلمان به میدان رفته بود. وی تیم را حول محور شخصی شكل داد كه او را در سال ۱۹۴۰ به تیم ملی آورد و او را تضمینی برای پیروزی های آینده می دانست: فریتس والتر. بالاخره در سال ۱۹۵۴ در جام جهانی سوئیس، رویای قهرمانی جهان به حقیقت پیوست. گرچه تیم هربرگر در سوئد ۱۹۵۸ به مقام چهارمی رسید و در ۱۹۶۲ در شیلی در مرحله یك چهارم نهایی حذف شد، پیروزی بر مجارستان در فینال جام جهانی در برن، راه بعدی فوتبال در آلمان را تعیین كرد. تیمهای خوبی در فوتبال آلمان سر برآوردند. كایزرزلاترن، فا.اف.ب اشتوتگارت، بوروسیا دورتموند، اینتراخت فرانكفورت، اف.ث. نورنبرگ، اف.ث.كلن. و هر روز ستاره های جدیدی نیز ظهور می كردند: لیبریش، پوزیپال، شفر، ران، زلر، هالر، شولتس، بكن بائر، ژیمایناك، اووه رات، اشنلینگر، مولر، نتسر. نسل جدیدی آمده بود كه فوتبال را دگرگون كرد، آن را واقعی تر ساخت و از زیربار خاطرات رومانتیك آزاد كرد. در سال ۱۹۶۳ پنج تا از بهترین باشگاههای اوبرلیگا به بوندس لیگا راه یافتند. برای اولین بار قهرمان رقابتها پس از یك فصل طولانی مشخص می شد و فوتبال آلمان در سطح بالای آن شكل سازمان یافته ای به خود گرفت. فوتبال بوندس لیگا كاملاً حرفه ای شد و سطح آن به سرعت بالا رفت. در سال ۱۹۶۶ در فینال جام جهانی در مقابل انگلیس با بدشانسی شكست خورد، سال ۱۹۷۰ در مكزیكو پس از انجام بازیهای زیبا و پرهیجان در رتبه سوم جای گرفت. ۱۹۶۵ سپ هربرگر جای خود را به هلموت شون داد. او با موفقیت های زیادی كه از جمله برد ۳ بر ۲ مقابل انگلیس در مكزیكو و قهرمانی اروپا در سال ۱۹۷۲ با پیروزی بر تیمهای انگلیس، بلژیك و چكسلواكی و نیز قهرمانی جهان در سال ۱۹۷۴ با پیروزی ۲ بر ۱ برابر هلند در ۷ جولای مهمترین آنها بوده اند، سایه سنگین هربرگر را پشت سر گذاشت. خیلی سریع پول به فوتبال سرازیر شد و فوتبال به تجارتی میلیونی تبدیل شد. حرفه ای گری خودش را نشان داد. در سال ۱۹۷۱ فدراسیون فوتبال آلمان، بزرگترین فدراسیون ورزشی جهان شد. تحت تأثیر بزرگترین رسوایی و جنجال رشوه قرار گرفت، تقلب به بازیها راه یافت، پیروزی ها فروخته می شد. فدراسیون فوتبال از سال ۱۹۴۵ از دو جنگ جهانی، دو بحران تورم و رسوایی جان سالم به در برد و دوباره خود را به عنوان قدرتمندترین فدراسیون در دنیا مطرح كرد.

...و قهرمانی آلمان

قهرمانی در جام جهانی ۱۹۵۴ كه در روی خاكسترهای جنگ شكل گرفت یكی از بزرگترین دلایل رشد فوتبال آلمان در جهان بود. تحقیرهای جنگ با این قهرمانی كه عجیب ترین قهرمان در جام جهانی بود، فروكش كرد. مجارستان با تمام ستاره هایش آلمان را در بازی مقدماتی با نتیجه (۳-۸) شكست داده بود، در فینال به گمان آنكه این آلمان تسلیم پذیر است به میدان آمد. اما والتر كاپیتان آلمان و دیگر یارانش درسی به مجارستان دادند كه در تاریخ ورزش این كشور بی نظیر و تلخ ترین بود... پیروزی آلمان بر مجارستان با تمام سردارانش باورنكردنی بود. بوداپست آماده برگزاری جشن بود، اما زمانی كه پوشكاش، كوچیس، هیداكوتی درویچ، بوژافسكی، لانتوس، بوسیك، لورانت و ژیبور در كمند آلمانها اسیر شدند، وحشت ورزشگاه برن را فراگرفت، آیا ژرمن ها دوباره ظهور می كنند؟ اما آلمان قهرمان شد و فریتز والتر جام ژول ریمه را در دستهایش گرفت و دور افتخار زد. از آن تاریخ پایه های فوتبال در آلمان محكم شد تا به امروز كه یكی از بزرگترین تیمهای تاریخ جهان شده است.سه بار قهرمانی، سه نایب قهرمانی و سه مقام سوم برای یك كشور اروپایی افتخاری است.آلمانها در جام ملت های اروپا سه مقام قهرمانی دارند. بایرن مونیخ، مونشن گلادباخ، هامبورگ، كلن، وردربرمن و... نیز از جمله باشگاههای بزرگ جهان به حساب می آیند كه فوتبال نوین را به وجود آوردند.حالا آلمان با یورگن كلینزمن جوان در ایران است، در تهران و در ورزشگاه آزادی، آن همه افتخار به مقابله ایران می آید. تماشایی است.



همچنین مشاهده کنید