شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

جدول برای من اهمیتی ندارد


جدول برای من اهمیتی ندارد

درست در جایی كه در سال ۱۹۶۵ به عنوان بازیكن همه چیز برای او آغاز شد, قرار است اكنون با فوتبال خداحافظی كند «یوپ هاینكس» پس از گذر از ایستگاه هایی در داخل و خارج از كشور آلمان و همچنین كسب عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا, كه اوج دوره مربیگری وی به حساب می آید, مجددا به مونشن گلادباخ بازگشته است اكنون قرار است این مربی ۶۱ساله به عنوان جانشین «هورست كوپل» تیم بوروسیا را به رتبه های بالاتری رهنمون كند

درست در جایی كه در سال ۱۹۶۵ به عنوان بازیكن همه چیز برای او آغاز شد، قرار است اكنون با فوتبال خداحافظی كند. «یوپ هاینكس» پس از گذر از ایستگاه هایی در داخل و خارج از كشور آلمان و همچنین كسب عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، كه اوج دوره مربیگری وی به حساب می آید، مجددا به مونشن گلادباخ بازگشته است. اكنون قرار است این مربی ۶۱ساله به عنوان جانشین «هورست كوپل» تیم بوروسیا را به رتبه های بالاتری رهنمون كند. او در گفت وگوی خود با روزنامه یكشنبه «فرانكفورتر آلگماینه» از بازگشت غیرمنتظره اش به این تیم، كار با بازیكنان جوان و مستعد و پیامدهای جام جهانی صحبت كرده است.

● شما حدود دو سال پیش با دنیای مربیگری خداحافظی كردید. چرا دوباره برگشتید

▪ بعد از شالكه تصمیم گرفته بودم كه دیگر هیچ وقت مربیگری نكنم. البته در آن زمان دچار بیماری هم شده بودم. در فصل گذشته هم دوبار آمدم به استادیوم «بوروسیا پارك» و تحت تاثیر جو این استادیوم مملو از جمعیت و تماشاچیان بسیار خونگرم آن قرار گرفتم. از آن لحظه به بعد بود كه دوباره احساس كردم كه تمایل دارم برگردم.

با توجه به اینكه تیم بوروسیا یك تیم متوسط به حساب می آید، چرا این پیشنهاد را قبول كردید

وقتی آقای «پتر پاندر» سرپرست تیم با من تماس گرفت، فكر كردم او می خواهد درخصوص مربی جدید با من مشورت كند یا اینكه از من بپرسد كه می توانم كسی را معرفی كنم كه به درد گلادباخ بخورد. ولی بعد از دو، سه ساعت او از من پرسید كه آیا می توانم تصور كنم كه مربی این تیم شوم در آن لحظه به خودم گفتم: «ای وای، این دیگه چه پیشنهادیه » ولی پاندر من را قانع كرد. وضعیت این تیم نه تنها از نظر اقتصادی خوب است بلكه آنها برای آینده برنامه دارند. در اینجا من می توانم با بازیكنان جوان آن طور كه در نظر دارم كار خود را آغاز كنم.

● در شالكه از شما انتقاد می كردند كه شما بیش از حد به جوانان تیم میدان می دهید. آیا شما به بازیكنان حرفه ای و باتجربه نیازی ندارید

▪ بله، البته. برای مثال «اینسوا» بازیكن جدید آرژانتینی ما. او بازیكن جاافتاده و باكلاسی است كه البته هنوز هم می تواند كاملا متحول شود. انعقاد قرارداد با او از نظر اقتصادی كار آسانی نبود. البته بازیكنان جوان ما هم كاملا برای تیم باارزش هستند. مثلا «یانسن» و «پولانسكی» خودشان را كاملا به تیم تحمیل كرده اند و به باشگاه اعتبار مجددی داده اند. همچنین «دلورا» و «سوركوس» بازیكنانی هستند كه دو سال گذشته را از دست داده اند ولی شما در این فصل بیشتر از آنها خواهید شنید. علاوه بر آنها چهار بازیكن جوان آماتور در لیست ما هستند كه كمتر كسی آنها را می شناسد. من بسیار اصرار دارم كه آنها همراه تیم حرفه ای ما تمرین كنند و به شما قول می دهم، در دو، سه سال آینده هر چهار نفر آنها در بوندس لیگا بازی خواهند كرد.

● آیا این روند جدید ایجاد شده در فوتبال آلمان، یعنی حمایت از بازیكنان جوان، یك اتفاق گذرا است یا اینكه یك استراتژی برای آینده به حساب می آید

▪ برای مونشن گلادباخ گزینه دیگری وجود ندارد. نمی توان به این روند به عنوان یك مد نگاه كرد، حتی در باشگاه های دیگر مانند بروسیادورتموند كه به دلیل مشكلات اقتصادی می بایست راه جدیدی را انتخاب می كرد. ما به بازیكنانی نیاز داریم كه بتوانند خودشان را با شرایط باشگاه و منطقه ای كه در آن هستند تطبیق دهند و آنگاه تماشاچی هم خودش را با شرایط تیم تطبیق خواهد داد. در جام جهانی دیدید كه این تنها راه برای فوتبال آلمان بود كه می توانست به موفقیت منتهی شود. كشف بازیكنانی جوان و معرفی آنها گاه كار بسیار سخت و بعضا بیهوده ای است، ولی من همیشه از این كار لذت برده ام.

● آیا شما با ۶۱ سال سن هنوز آن قدر احساس جوانی می كنید كه بازیكنانی را تمرین دهید كه می توانند از نظر سنی نوه های شما باشند

▪ البته. كار با این جوان ها من را جوان نگه داشته است. علاوه بر آن انسان باید به عنوان یك مربی همواره آماده یادگیری باشد.

● شما چه چیزهایی را یاد گرفته اید

من یاد گرفته ام كه با همه رفتار یكسانی داشته باشم و این عادت كه با پیش داوری كاری را آغاز كنم را ترك كرده ام. البته احتمال دارد كه انسان ناخواسته یك نفر را از نظر ورزشی ترجیح دهد، كه این امری است كاملا انسانی، ولی مربی باید تلاش كند كه به خواسته ها و مشكلات هر بازیكن رسیدگی شود. من همیشه در خدمت بازیكنی كه خوب كار می كند هستم. فقط احترام به مربی مهم نیست، بلكه بازیكن هم حق دارد كه به او احترام گذاشته شود.

● آیا بازیكنان حرفه ای نیاز به كمك روانپزشك هم دارند

▪ این را باید هر شخص خودش بداند. وقتی یك بازیكن درونگرا حاضر نباشد با مجموعه تیم ارتباط برقرار كند، از دست بهترین روانپزشك هم كاری برنمی آید. روانپزشك هم مانند مربی نمی تواند با او ارتباط برقرار كند. ولی اصولا كمك یك روانپزشك ضرری ندارد.

● آیا موفقیت كلینزمن مهر تاییدی است برای این فلسفه شما

▪ بله، كاری كه یورگن كلینزمن انجام داد بسیار شجاعانه بود. كسی كه از عصر خود جلوتر حركت می كند در نهایت مزد این حركت را هم دریافت خواهد كرد. من می دانم كه دارم درباره چه چیزی صحبت می كنم. كلینزمن ایده های جدیدی به تیم تزریق كرد. جام جهانی هم یك موج مثبتی ایجاد كرد كه البته مسئولیت بوندس لیگا هم از این به بعد سنگین تر خواهد شد.

● تعدادی از ستاره ها، بوندس لیگا را ترك كرده اند. آیا فكر نمی كنید این موضوع باعث شود كیفیت لیگ پایین بیاید

▪ البته یك سری از بازیكنان باارزش مانند بالاك، برباتوف، روسیچكی، كلر و پاولسن به لیگ های دیگر رفته اند. این روند ما را مجبور خواهد كرد كه در آینده بازیكنان آماده و جوان بیشتری را تولید كنیم. مدتی هم زمان می خواهد تا بوندس لیگا مجددا بتواند با لیگ های بزرگ اروپایی رقابت كند. ولی من نگران نیستم. همواره استعدادهای جدید وجود خواهند داشت كه بتوانند خود را به بالاترین سطح برسانند، نه تنها در گلادباخ بلكه در تمام آلمان. این موضوع هم باعث شد كه من دوباره حسابی تشنه كار در بوندس لیگا شوم.

ریچارد لیپولد

ترجمه: علی بوذری

منبع: DIE WELT



همچنین مشاهده کنید