پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

فطری بودن دین


فطری بودن دین

فطرت همانند غریزه و طبیعت، خواسته و گرایشی ذاتی است ; یعنی موجود دارای فطرت به گونه ای خلق شده است که بدون آموزش و تجربه و به صورت ذاتی به چیزی گرایش دارد، مانند درک خوبی ها و بدی …

فطرت همانند غریزه و طبیعت، خواسته و گرایشی ذاتی است ; یعنی موجود دارای فطرت به گونه ای خلق شده است که بدون آموزش و تجربه و به صورت ذاتی به چیزی گرایش دارد، مانند درک خوبی ها و بدی ها. چنین جاذبه و کشش ذاتی، امری مادی و قابل اندازه گیری نیست و با محاسبات مادی هم قابل سنجش و ارزیابی نمی باشد.

امور فطری دارای ویژگی:

همگانی، ذاتی، تغییرناپذیر و غیرجسمانی است . دقت در خواسته ها و رفتارهای انسانها این حقیقت را، که انسانها گرایش ها و تمایلاتی باطنی دارند، به خوبی روشن می‎کند.

انسانها عموما به زیبایی، رفتار اخلاقی، حقیقت طلبی، کنجکاوی و تعظیم در برابر موجودات ممتاز علاقه نشان می‎دهند; همواره در پی یافتن اماکن و اشیای زیبا هستند; خود را به صورتی زیبا آرایش و اصلاح می‎کنند; اموال بسیاری برای به دست آوردن حقیقت هزینه می‎کنند; از همان روزهای نخست درک عقلانی، از خود رفتار اخلاقی بروز می‎دهند. چرا؟

چون صداقت و درستی، جزء نهاد اولیه آنهاست، و دروغ و حیله و تزویر و امثال اینها اموری هستند که به تدریج آموخته می‎شوند و بر خلاف فطرت ذاتی بشرند.

انسان در ذات خود نسبت به موجودات باعظمت سر تعظیم فرود می‎آورد و در برابر آنها زانوی ادب بر زمین می‎زند. در مرحله بالاتر آنها را می‎پرستد. این واقعیت را تاریخ بشر نیز به روشنی گواهی می‎دهد. پیدایش دین ها و پرستش های شگفت آور، راز و نیاز با خدایان انتخاب شده از سوی انسان، قربانی کردن در پیشگاه آنان به منظور نرم ساختن دل آنها، استفاده از سحر برای نفوذ در قلب خدایان، وجود وردهای مخصوص در میان کاهنان، گزارشهایی حاکی از ذاتی بودن چنین گرایشی است .

گذشته انسانها نشان می‎دهد که زندگی آنان آمیخته با امور رازآلود است . عقیده به موجودات خارق العاده، اعتقاد به جهانی غیر از جهان مادی، از جمله واقعیت های زندگی انسانهاست . پرستش مظاهر طبیعت و حتی بت پرستی، جلوه هایی از همین تمایل درونی است ; هرچند ممکن است در تطبیق، اشتباه و انحرافی از خواست اصلی رخ بدهد.

میل به پرستش، یکی از معانی فطری بودن دین است . قرآن کریم هم این حقیقت را به صراحت آورده است : (فأقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم )(۱) "پس پاکدلانه تمام توجهت را به سوی دین کن، این فطرت الهی است که خداوند انسان را بر آن آفریده است، تبدیلی در خلقت خدا نیست ; این همان دین استوار است ."

فطری بودن دین، یعنی این که دین همان چیزی را ارائه داده است که انسانها ذاتا در پی آنند.

وجهه دیگر فطری بودن دین این است که انسانها برای راه یافتن به سعادت خویش، در جستجوی قوانین و مقرراتی تلاش می‎کنند اما دستاوردهایشان، آنان را قانع و راضی نمی کند و راه مطمئن و مورد اعتماد را طلب می‎کنند. دین همان راه مطمئنی است که انسانها سخت در تکاپوی یافتن آنند.

نکته سوم در فطری بودن دین به روحیه منفعت طلبی و کمال جویی انسان مربوط است . انسانها همواره در تلاش برای تأمین منافع خویش اند تا علاوه بر به دست آوردن آن به رتبه برتری راه یابند. یافتن راه مطمئن کمال و تحصیل منفعت بی زوال، برای انسانها امری حیاتی است . دین و تعلیمات دینی این راه مطمئن را نیز به آنان می‎آموزد.

پس فطری بودن دین، پاسخگویی به حس پرستش، ارائه راه مورد اعتماد سعادت و دست یافتن به منافع انسانی و کمال است .

[۱] سوره روم (۳۰)، آیه ۳۰ .

منبع : کتاب اسلام دین فطرت – آیه الله منتظری – ص ۳۴ و ۳۵

محمد صالحی – ۱۶/۱۰/۸۸

http://mahsan.parsiblog.com/



همچنین مشاهده کنید