شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

خرگوش های گمشده


خرگوش های گمشده

بزرگترین اشتباه برزیل و همچنین آرژانتین این است كه تصور می كنند اگر كارشان به شدت هم گره بخورد, همیشه دو سه شعبده باز دارند تا با كارهای انفرادی خیره كننده شان گره ها را بگشایند, اما دیدیم كه در جام هجدهم این اتفاق نیفتاد و برزیل هر چه كوشید نتوانست شیار و راهی در خط دفاعی فرانسه باز كند و شعبده بازانش مثل خرگوشی می ماندند كه درون كلاه شعبده باز گم شده باشند و نیازی به گفتن نیست كه تعداد خرگوش های گمشده منظورمان فقط ساویولا نیست در اردوی آرژانتین چندان كمتر نبود

● ناكامی آمریكای جنوبی در سیدنی آغاز شد

شاید مشكلات بزرگ و لاینحل و شكست های بحث برانگیز فوتبال آمریكای جنوبی در دور پایانی جام جهانی ۲۰۰۶ از ۹ ماه پیش از آن تاریخ شروع شده باشد.از همان هنگامی كه اروگوئه در مرحله پلی آف جام در مجموع دو دیدار و در پایان مسابقه برگشت در شهر سیدنی تسلیم استرالیا شد و نتوانست سهمیه منطقه خود را به ۵ افزایش بخشد در آن زمان هیچ كس نمی توانست حدس بزند كه ۹ ماه بعد در خاك آلمان چه روی خواهد داد و تصور عمومی این بود كه اگر هم اكوادور و پاراگوئه كم بیاورند، برزیل و آرژانتین «پا»های اصلی قهرمانی خواهند بود و استناد و استدلالی كه در این ارتباط صورت می گرفت رسیدن دو تیم فوق به دیدار نهایی جام كنفدراسیون های ۲۰۰۵ بود كه از قضا در خاك آلمان برگزار شده و برزیل آن را ۱-۴ از رقیب «هم منطقه ای» خویش برده و گرد و خاك زیادی را هم به پا كرده بود.با این حال وقتی مرحله یك چهارم نهایی جام هجدهم به پایان رسید، هر دو مدعی فوق حذف شده بودند و تنها سهم باقی مانده منطقه به داورانش مربوط می شد.

شاید سپرده شدن قضاوت دیدار رده بندی به خورگه لاریوندا از اروگوئه و مسابقه فینال به هوراسیور الیزوندوی آرژانتین یك امتیاز مهم بوده باشد، اما برای منطقه ای كه در هر پنج جام قبلی یك نماینده در جمع دو تیم فینالیست داشت، این نمی توانست یك بیلان مناسب و قابل پذیرش باشد.مسئله تاسف بارتر این بود كه برزیل و آرژانتین از بهترین و پرشمارترین نفرات مستعد در تركیب خود سود می جستند و در نتیجه نمی توانستند بگویند كه بر اثر كمبود مهره های كارآمد دچار این سرنوشت شده اند و برعكس این ایراد به آنها وارد بود كه این همه نیروهای مستعد و كارآمد را به هدر داده و راه استفاده از آنها را بلد نبوده اند.در آغاز حاصل كار تیم های آمریكای جنوبی بد به نظر نمی رسید.

نه تنها ۳ تیم از جمع ۴ تیم این منطقه راهی مرحله حذفی شدند، بلكه این كار را با اقتدار صورت دادند. حتی اكوادور هم هر دو بازی اولش را برد و در زمانی كه ۰-۳ به آلمان باخت خیالش از صعود مطمئن بود و انگیزه ای نداشت و به تعدادی از اصلی هایش استراحت داده بود. برزیل هر سه دیدارش را در گروه ششم برد و آرژانتین هر چند با هلند صفر - صفر كرد، اما مجموعاً ۸ گل به صربستان و ساحل عاج زد.

به واقع به جز پاراگوئه كه از گروه دوم بالا نیامد، هر سه نماینده دیگر «كانمبول» طوری از گروه شان صعود كردند كه انگار سوداهای بس بزرگتری را در سر دارند.شاید هیچ كس نمی توانست ایراد بزرگی را روی اكوادور بگذارد، زیرا این تیم در شروع مرحله حذفی نیز در حالی ۰-۱ به انگلیس باخت كه حریف نامدار و پرمهره اش هیچ برتری خاصی را در برابرش به نمایش نگذاشته و در نهایت فقط تسلیم یك ضربه آزاد تخصصی دیوید بكام شده بود. اما آرژانتین به هنگام شكست با ضربات پنالتی در برابر آلمان و به خصوص برزیل در زمان باخت ۰-۱ در مقابل فرانسه در یك چهارم نهایی هیچ كدام چنین دفاعیه ای را از خویش نداشتند.

حقیقت آن است كه آرژانتین در برابر آلمان نهایت بی عقلی و كم فكری را از خود بروز داد. این تیم وقتی ۰-۱ از میزبان پیش افتاده بود یكی دو عنصر تهاجمی اش را بیرون كشید و با فرستادن بازیكنان دفاعی به میدان و تلاش برای حفظ برتری شكننده و ناكافی اش آلمان را بیش از پیش به درون زمین خودی فرا خواند و برای خودش دردسر خرید و نتیجه آن شد كه آلمان گل مساوی اش را زد و سپس در ضربات پنالتی كلك آرژانتینی ها را كه آشكارا عصبی شده بودند، كند. با این حال اگر خوزه پكرمن قدری ظرافت و تیزهوشی داشت و جانب احتیاط را در پیش نمی گرفت، موقعی كه تیمش ۰-۱ جلو بود كرسپو را از زمین بیرون نمی كشید و كامبیاسو را جانشین او نمی كرد. او حتی وقتی به آتش تهاجمی تازه ای نیاز داشت به جای رویكرد به لیونل مسی خولیو كروز را راهی میدان كرد و به این ترتیب تیمی را به ورطه سقوط كشاند كه در دور اول و به خصوص در زمان پیروزی۰-۶ بر صربستان یك تیم بی مهار و امیددار اصلی فتح جام جلوه كرده بود. برزیل هم در برابر فرانسه با بی تدبیری كامل ظاهر شد.

این تیم آنقدر تنبل و كم كار نشان داد كه فرانسه روحیه پیدا كرد و بازی را از همان آغاز در دست گرفت و تنها چیزی كه جای تعجب داشت، این بود كه چرا تا دقیقه ۵۷ طول كشید تا تك گلش را توسط تیری آنری بزند، بدتر آن كه وقتی هم كه برزیل مصمم به تلافی شد و شروع به هجوم كرد، هیچ نشانی از این كه توان لازم برای جبران را داشته باشد، در كارش دیده نشد و فقط یك مشت حملات ازهم گسیخته و فاقد منطق و هجوم های كور از جانب برزیلی ها در میدان جاری شد كه بدیهی بود دفاع محكم فرانسه در برابرش كم نیاورد.

خیلی ها معتقد بودند سن زیاد نفرات خط دفاعی برزیل و به ویژه دو مدافع كناری تیم كافو و روبرتو كارلوس و كندی و ركودی كه در حركات امرسون و گیلبرتو سیلوا در مركز خط میانی دیده می شد، امكان اجرای هرگونه حمله سرعتی را برای برزیل دشوار می ساخت و اگر ژاپن ۴ و غنا ۳ گل از برزیل خورده بودند، بیشتر بدین خاطر بود كه با تمایل به گلزنی و هدف گرفتن پیروزی به داخل زمین برزیل روان شده و دست از دفاع كشیده بودند.

حال آن كه كرواسی و فرانسه كه یك بازی حساب شده و دفاعی را در برابر برزیل ارائه دادند، به خوبی توانستند راه ها را به روی این تیم ببندند و عجز زرد و آبی پوشان در برابر تیم های فیزیكی و استوار و محكم را به نمایش بگذارند. چیزی كه وقتی برزیل سال پیش جام كنفدراسیون ها را در پی یك فینال فوق العاده از آرژانتین برد، از نظرها دور ماند، حال آنكه برزیل حتی در آن رقابت ها نیز مغلوب مكزیك شده بود.

بزرگترین اشتباه برزیل و همچنین آرژانتین این است كه تصور می كنند اگر كارشان به شدت هم گره بخورد، همیشه دو سه شعبده باز دارند تا با كارهای انفرادی خیره كننده شان گره ها را بگشایند، اما دیدیم كه در جام هجدهم این اتفاق نیفتاد و برزیل هر چه كوشید نتوانست شیار و راهی در خط دفاعی فرانسه باز كند و شعبده بازانش مثل خرگوشی می ماندند كه درون كلاه شعبده باز گم شده باشند و نیازی به گفتن نیست كه تعداد خرگوش های گمشده (منظورمان فقط ساویولا نیست!) در اردوی آرژانتین چندان كمتر نبود.

منبع: Sports Illustrated

ترجمه:وصال روحانی



همچنین مشاهده کنید