جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

احیای منزلت زن در عصر فراموشی


احیای منزلت زن در عصر فراموشی

امام خمینی ره به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی , زنده کننده شأن و مرتبه زنان در جامعه ایرانی است او هنگامی ظهور کرد که زن در سایه سیاستهای فرهنگی رژیم گذشته چیزی جز یک کالای تبلیغاتی نبود و ارزش او در همان حد مبتذل نمایش جاذبه های جسمانی محدود می شد

“ اسلام به شما آنقدر احترام قائل است که به مردها نیست اسلام شما را می خواهد نجات بدهد اسلام شما را می خواهد از این ملعبه ای که اینها می خواهند ، نجات بدهد اسلام می خواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند ” اینها ، گوشه ای از حرفهای او ، در روزهای پیش از پیروزی انقلاب است. او که در عصر ما ، فریادگر پیوستن انسان به خدا بود ، او که آمده بود تا به انسان بفهماند ، حیاتش ، فعالیتش ، کار و تلاش و تفریح و خورو خوابش ،باید هدفمند باشد ، باید در چارچوب هدفی باشد که انسان و آفرینش عظیم خلقت به خاطر آن آفریده شده است. او دلهای زنان مسلمان را مهبط ایمان و اعتقاد و تقوا و معنویت ساخت. او زنده کننده زن ایرانی ، بلکه احیاگر هویت و منزلت زنان جهان در عصر فراموشی بود. وقتی او لب به سخن گشود و گفت که : “ زن ، مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش ده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج می رود. دامن زن ، محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است. ” وقتی او اینها را گفت ، زنان این سرزمین دانستند که خمینی (ره) همان نجات دهنده ای است که آمده است تا زمینه را برای ظهور موعود آماده کند.

۱) امام ، احیاگر شأن و مرتبه زنان

امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی ، زنده کننده شأن و مرتبه زنان در جامعه ایرانی است. او هنگامی ظهور کرد که زن در سایه سیاستهای فرهنگی رژیم گذشته چیزی جز یک کالای تبلیغاتی نبود و ارزش او در همان حد مبتذل نمایش جاذبه های جسمانی محدود می شد. امام خمینی با آمدنش ، این شرایط را دگرگون کرد و فریاد برآورد : “ آن ارزشی که امروز در کشورهای اسلامی و خصوصا در کشور ایران پیدا شده است ، این است که در رژیم سابق ، شان و مرتبت زن ، عبارت از آرایش مهوع و لباسهای کذا و منزلتگاههای کذا بود و امروز ،ارزش انسانی است ، ارزش اخلاقی است که بواسطه همین تحول در قشر بانوان ، دیگر آنهایی که با آرایش های فاسد و لباسهای فاخر می خواستند فخرفروشی کنند ، در بین جامعه نسوان ما محکومند وخجالت زده اند. آن روز ، بانوان اسلامی ما خجالت می کشیدند که با لباس اسلامی و لباسی که در او مراعات شده باشد ، طبقات ضیف هم اگر این کار را می کردند ، خجا لت می کشیدند در بین قشرهای فاسد مرفه بروند. امروز بعکس است و اشخاصی که دارای آنطور کارهای فاسد و آرایش فاسد و خودنمایی ها مفسد بودند ، آنها احساس شرم می کنند ، در بین شما. ”

۲) شرف مادری ، شان والای زنان

امام خمینی (ره) هیچ شرفی را برای زنان ، بالاتر از شرف مادری نمی دانستند ایشان در این مورد می فرمودند : “ شما خانمها ، شرف مادری دارید که در این شرف ، از مردها ،جلو هستید و مسئولیت تربیت بچه در دامن خودتان دارید. اول مدرسه ای که بچه دارد ، دامن مادر است … حرف مادر ، خلق مادر ، عمل مادر در بچه ها اثر دارد. این دامن ،اگر یک دامن پاکیزه و مهذب باشد ، بچه از همین اول که دارد رشد می کند ، با آن اخلاق صحیح و با آن تهذیب نفس و با آن عمل خوب رشد می کند … این مادر که بچه در دامن او بزرگ می شود ، بزرگترین مسئولیت را دارد و شریف ترین شغل را دارد. شغل بچه داری ، شریف ترین شغل در عالم است و تحویل دادن یک انسان است به جامعه. این همان بود که خدای تبارک و تعالی در طول تاریخ برای انبیاء فرستاد. در طول تاریخ از آدم تا خاتم ، انبیاء آمدند انسان درست کنند. ”

۳) انقلاب اسلامی ، تحولی الهی در دلهای زنان

انقلاب اسلامی ، صرفنظر از تحولاتی که در ابعاد مختلف سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی در جامعه ایجاد کرد ، تحولاتی معنوی هم را باعث شد. از جمله این تحولات ، دگرگونی عظیمی است که در نگرش ، برداشتها و اندیشه های زنان ایرانی ایجاد شد. بنیانگذار جمهوری اسلامی ، در این مورد چنین می گوید : “ این یک تحولی بود که یک شبه نمی توانست این تحول را درست کند. این تحول الهی بود. مقلب القلوب این کار را کرد. قلبها را از آن وحشت بیرون آورد ، از آن وحشتی که از این رژیم ها همه داشتند. از آن وحشت بیرون آورد و بجای آن ، تصمیم و شجاعت به ایشان داد ، بطوری که زن ها ، بچه ها و مردها ،همه به مبارزه برخاستند. کی سابقه داشت که زن در مبارزه بیاید‌؟ مقابل توپ و تانک بیاید ؟ این یک تحول روحی بود که خدای تبارک و تعالی در این ملت ایجاد فرمود و مادامی که ما این تحول را حفظ بکنیم و نهضت را به همانطوری که تا حالا آمده ، حفظش بکنیم ، برای ما پیروزی هست. ” تصویر زن ایده آل رژیم پهلوی ، سیمای زنی بود که از پیشرفت و ترقی غربی ، تنها جنبه هایی دست پایین از آن را نصب العین خود ساخته بود ، جنبه هایی مثل بی حجابی ، بی شرمی ، برداشته شدن مرزهای طبیعی و فطری ، پشت پا زدن به ارزش والای انسانی ، عفت و پاکدامنی ، لا ابالی و بی توجهی به قداست کانون خانواده و در یک کلام ، تبدیل شدن به عروسکی که تنها جاذبه اش ، جاذبه جنسی اوست ، نه هیچ چیز دیگر. رژیم پهلوی قصد داشت زن ایرانی را از داخل جعبه عروسک فرنگی بیرون بیاورد و آن را به نمایش بگذارد تا همگان زیبایی های عریان و اغراق شده او را تحسین کنند. این اراده نابخردانه و خائنانه را می توان از ابعاد گوناگون حضور زن در رژیم گذشته که مورد تشویق سردمداران آن قرار می گرفت ، در یافت.

۴) زن در رسانه ها

تلویزیون ، به دلیل جذابیتهای تصویری و تنوع آن ، از همان بدو ورودش به ایران ، به سرعت به یک “ ابررسانه ” در جامعه بسته و تاریخی ایران تبدیل شد. بطوریکه پس از گذشت چند سال از حضور تلویزیون ، هیچیک از رسانه های جمعی دیگر ، قدرت رقابت با جذابیتهای آن را نداشتند. به همین دلیل ، رژیم سابق ، برای حضور زن در تلویزیون طرحهایی بسیار گسترده داشت که در طول بیش از ۵۰ سال سلطنت خانواده پهلوی ، قدم به قدم آنها را به اجرا گذارده بود. اوج این حضور طراحی شده را در اواخر رژیم پهلوی می توان مشاهده کرد. در سالهای ۵۰ تا ۵۷ زن ایرانی، حضوری فعال در تلویزیون داشت. اجرای انواع شوها و نمایش هایی که در آن زنان جوان و زیبا ، بصورت زننده ای حضور می یافتند. تهیه انواع برنامه های رقص و آواز ، تهیه انواع فیلمهای تلویزیونی و بویژه سریالهایی که نقش زنان در آنها ، تبدیل شدن به مهره ای دارای جاذبه های نیرومند جنسی بود … از جلوه های این حضور به شمار می آمد. در واقع تلویزیون رژیم پهلوی ، آنچه از زن ارائه می داد ، تنها و تنها ، بعد جنسی او بود و هر نوع شخصیت پردازی برای زنان ، نیز فقط بر همین مبنا صورت می گرفت. در سریالهای ایرانی ، ارزش زنان بر اساس زیبایی صورت و به نمایش گذاردن خود و لاابالی گری سنجیده می شد. محتوایی که همه برنامه های تلویزیونی در رژیم پهلوی ، درصدد القای این مفهوم به مخاطب بود که زن جز جنبه های جنسی، هیچ بعد ارزشی دیگری ندارد. “ فاطمه فهیمی ” ، زن خانه داری که به گفته خودش ، دوران نوجوانی را در رژیم گذشته سپری کرده ، می گوید : “ در خانه ما در تمام سالهایی که من و خواهر و برادرهایم دوران کودکی و نوجوانی را سپری می کردیم ، تلویزیون نبود. وقتی هم که گاهی اوقات به خانه بعضی اقوام می رفتیم که تلویزیون داشتند ، خود ما بچه ها ، واقعا معذب می شدیم. دیدم آن زنان و دختران ، با آن سر و وضع ، برایمان عجیب بود. ما که در خانواده مان ، حتی محارم را به آن شکل و شمایل نمی دیدیم ،برایمان عجیب بود که چطور ،در تلویزیون ،افراد نا محرم ، آنطور روی صحنه حاضر می شدند. منظورم از این حرف این است که رژیم گذشته ، حتی کوچکترین مسائل تخصصی را در انتخاب خط مشی فرهنگی کشور مدنظر نداشت و الا، هرگز رسانه های جامعه را به آن سمت و سو هدایت نمی کرد که افراد جامعه ،با آنها احساس بیگانگی کنند. ما در خانواده های ایرانی ، از دیر باز هر چه دیده ایم ،حیا و عفت و پاکدامنی و حجاب بوده است ما روابط مان در یک چارچوب مستحکم و تعریف شده قرار دارد. ما هرگز در رفتارهایمان ،نمی توانیم بی بندو بار باشیم. ما از کودکی ، دخترانمان را با حجاب ، با دوری کردن از نامحرمان ، با عفت و پاکدامنی آشنا می کنیم. در داستانهای کودکی ما ، همیشه شخصیت بد داستان ، کسی بود که این هنجارها را نادیده می گرفت. حجاب و عفت ، با خون زن و دختر ایرانی عجین است ، آنوقت سیاستگذاران چنین جامعه ای ، می خواستند از طریق رسانه ها ، این ویژگی را از مردم بگیرند. این یک اشتباه ابلهانه بود. دلیلش هم این است که بلافاصله تا آن فشار دولتی از روی رسانه ها برداشته شد و مردم امکان این را یافتند که هر طور دلشان می خواهد در جامعه ظاهر شوند ، آن تظاهرات باشکوه زنان که میلیونها زن و دختر چادری در آن حضور داشتند ، شکل گرفت. من در خاطرات یکی از سران رژیم گذشته می خواندم که نوشته بود ما پس از آنکه آنهمه زن چادری را در تظاهرات دیدیم ،بیشتر از این موضوع تعجب کردیم که پس تأثیر آنهمه تبلیغات ما که سالهای سال با فشار شدید انجام شده بود ،کجا رفته و اینهمه نماد و سمبل مخالفت با آن تبلیغات چه زمانی و در کجا شکل گرفته است ؟ حیف که به نویسنده آن خاطرات دسترسی نداشتم ،و الا به ایشان می گفتم که اینها را زنان مومن در خانه هایشان ساخته بودند محجبه ، حاصل مذهب و فرهنگ و تاریخ ایران زمین اند. ”

۵) زن در سینمای پیش از انقلاب

اما در این میان ، آنان که سینمای فارسی پیش از انقلاب را به یاد می آورند ، بیش از دیگران به تحریف شخصیت زن مسلمان بوسیله این رسانه هنری در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تاکید می ورزند. “ رقیه شاه مرادی ” ، کارمند بازنشسته یکی از موسسات فرهنگی کشور که کارش به نوعی ، مرتبط با سینما بوده است ، در این مورد می گوید : “ باور کنید وقتی فیلمهای ایرانی را برای مونتاژ می آوردند و ما صحنه های مختلف آن را تماشا می کردیم ، از اینکه خود ما هم زن هستیم ،احساس شرمندگی داشتیم . ما در صحنه های فیلم های فارسی ، اهانت هایی را نسبت به زنان می دیدیم که نه تنها با دین و ارزشهای دینی ما بیگانه است ، بلکه حتی معدود خانواده هایی که چندان هم درد دین نداشتند و به قول معروف از جهت مسائل دینی ، لاقید بودند ، پذیرش این اهانتها برایشان مشکل بود. خود من خانواده ای را می شناختم که از نظر فکری اینگونه بودند ، اما حتی همینها هم از بردن دخترانشان به تماشای بعضی فیلمهای فارسی ، خودداری می کردند. سینمای ایران پیش از انقلاب ، در واقع ، مدرسه انحراف و بدآموزی بود و ارزش زن در آن ، به حضیض ذلت و خواری سقوط کرده بود. جالب اینجاست که مسئولان فرهنگی رژیم در تحلییل هایشان ، نام این بی حرمتی و بی عفتی را پیشرفت و روشنفکری زنان گذاشته بودند و عموم زنان جامعه ما را که زنان و دخترانی مسلمان و پایبند به اصول مذهبی بودند و حاضر نبودند با این جریانات همراهی کنند ، زنانی ارتجاعی می دانستند . در واقع ، سینمای ایران پیش از انقلاب بازتابنده وقایع ، روابط و پدیده های اجتماعی جامعه ایران نبود ، بلکه به تحریک تئوریسین های وابسته به بیگانه رژیم گذشته ، درصدد خط دهی اینچنینی به زنان جامعه ما بود.

۶) مطبوعات زنان ؛ ابتذال با چااشنی روشنفکری

رسانه های مکتوب ، پیوسته تاثیری نیرومند تر از رسانه های شفاهی داشته اند. ماندگاری تاثیر رسانه های مکتوب ،پیوسته مورد توجه طراحان سیاستهای فرهنگی رژیم گذشته است. “ فرشته طینتی ” ، زن تحصیلکرده ای است که در دوران رژیم سابق ، همکاری های حاشیه ای با برخی از مجلات ویژه زنان داشته و در زمینه برخی مقالات ،برای اینگونه نشریات فعالیت می کرده است. اودر مورد تصویر زنان در رسانه های مکتوب پیش از انقلاب می گوید : به نظر من رسانه های مکتوب ، به خصوص مجلات ویژه زنان در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، هرگز نماینده زنان جامعه ما نبوده اند. مهمترین دلیلش هم این بود که شما در کمتر خانه ای می دیدید که مجلات ویژه بانوان و زنان بتواند وارد شود. حریم خانواده های ایرانی ، پیش از انقلاب ، در مقابل این مجلات به شدت مقاومت می کرد . مجلات رنان در آن هنگام ،فقط در مجامعی جا داشت که رژیم برای شستشوی مغزی زنان و دختران ایجاد کرده بود ومعدودی از دختران جذب آن می شدند تا بلند گوی سیاستهای مبتذل و بی اساس رژیم در مورد زنان باشند ، تماشای عکسهای پشت جلد بعضی از این مجلات ، حتی برای زنان هم شرم آور بود و من متحیرم که این روش ، بر چه پایه و اساسی در مطبوعات آن زمان پی گرفته می شد ؟”

امام خمینی (ره) هویت و منزلت زن ایرانی را در زمانی احیا کرد که زن در سایه سیاستهای فرهنگی رژیم گذشته چیزی جز یک کالای تبلیغاتی نبود.

انقلاب اسلامی صرفنظر از تحولاتی که در ابعاد مختلف سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی در جامعه ایجاد کرد ، تحولاتی معنوی را هم باعث شد ، از جمله این تحولات دگرگونی عظیمی است که در نگرش ، برداشتها و اندیشه های زنان ایرانی ایجاد شد. به تعبیر امام (ره) این تحول یک شبه نمی تونست ایجاد شود ، این تحول الهی بود و به زنها شجاعت داد.

رسانه های جمعی به ویژه تلویزیون و سینما در رژیم گذشته شخصیت زن مسلمان را تحریف و به زنان اهانت می کردند بطوری که پذیرش آن برای افراد غیر مذهبی هم دشوار بود.

مجید رزازی



همچنین مشاهده کنید