شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

نقش مبانی اعتقادی در توسعهٔ علم, جنبش نرم افزاری و استقلال ملی


نقش مبانی اعتقادی در توسعهٔ علم, جنبش نرم افزاری و استقلال ملی

هدف نگارنده بیشتر ارائه نظرگاهی معتدل, متین و قانونمند از این نظرگاه, جهت دستیابی به منش و جهان بینی جهان شمول, علمی و فراگیر اسلام است كه در عصر انفجار اطلاعات و فناوری, چهره آن درخشانتر و ماندگارتر گردد

●طلوع دین و فروغ وحی

تجلی علم و دانایی و راز شكوفایی و عظمت بشر در طلوع دین و فروغ وحی نهفته است. خالقی كه ظرفیت و ابزار شناخت و معرفت هستی را به انسان داده، راه وصول به آن و عرصه شكوفایی آن را نیز ارزانی داشته است. سیستم دقیق، هدفمند، فرابشری و الهی شریعت، در واقع دفترچه راهنما و متن خودشكوفای انسانیت است. از منظر جهان‌بینی اسلامی، انسان خود جهان اصغر و به تعبیری جهان اكبر است. به عبارتی انسان، جهان بسیط و جهان، انسان مبسوط است. انسان مكلف به شناخت و هدایت خویش، عقلاً باید قدرت تولید دانایی، كشف اسرار هستی، استدلال، تجزیه، تحلیل، تركیب و تولید فكر جدید برای معرفت جدید داشته باشد. عدم تولید علم در واقع همان ركود و جمود بشری است، كه این صفت با فطرت سیال و پرجنب و جوش انسان، سازگار نیست.

ضرورت نگارش این مقاله و انتخاب این موضوع، تبین نظرگاه و دید اسلام به عنوان مكتب رهایی‌بخش بشر به مقوله علم و دانش و اثبات داعیه دین و رهبران دین، در داشتن نگاه عقلی و علمی به هستی، آدم و عالم است، كه رمز تسخیر طبیعتی كه خدا آن را مسخر انسان می‌داند، در مقوله علم و دانایی است. هدف نگارنده بیشتر ارائه نظرگاهی معتدل، متین و قانونمند از این نظرگاه، جهت دستیابی به منش و جهان‌بینی جهان شمول، علمی و فراگیر اسلام است كه در عصر انفجار اطلاعات و فناوری، چهره آن درخشانتر و ماندگارتر گردد.

مقاله مذكور با دیدی تحلیلی، علمی و پژوهشی، بر اساس متون اسلامی و دیدگاه خاص اسلام، نسبت به علم و تجربه، با نگرشی جهانی و لحاظ مسئله جنبش نرم‌افزاری و تولید علم، فراخور وسع علمی نگارنده، به نگارش درآمده و در پی یافتن پاسخی منطقی به سؤالات زیر است:

۱. وظیفه انسان متدین و معتقد در راستای تولید علم و دانش از منظر دین چیست؟

۲. آیا تولید علم اسلامی، در رویارویی با تمدن و تكنولوژی غرب، قابل جمع است، یا به عبارتی می‌تواند، رقابتی صحیح، منطقی و انسانی داشته باشد؟

۳. رسالت علوم اسلامی و انسانی در عرصه جهانی، در هدایت و مدیریت بشر چیست؟

●هویت دینی و استقلال ملی

دین، جهان‌بینی و سیستم تربیتی خاص خود را دارد، از نظرگاه دین اسلام، مسلمان باید مستقل و بی‌نیاز از دشمنان خود باشد، قرآن قاعده‌ای بیان می‌نماید، تحت عنوان: قاعده نفی سبیل كه در آن هر گونه روابط تجاری و ... كه باعث تسلط بیگانگان بر مسلمانان شود، آن را حرام می‌داند. آیه مذكور چنین است: "لن یجعل الله للكافرین، علی المؤمنین سبیلاً؛۱ یعنی خداوند هرگز راهی برای تسلط كافرین بر مؤمنین قرار نداده است."

در این نگاه، مؤمن همیشه غالب و پیشتاز است و این یعنی استقلال. بر این مبنا، استقلال، محصول قدرت انسان است، قدرت هم، مقوله‌ای عام است، از جمله: قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی، تكنولوژی، ارتباطات و آنچه كه لازمه یك زندگی مدرن، ایده‌آل و مقتدر است، علم است. فرد و جامعه‌ای كه قدرت علمی ندارد، هرگز مقتدر نیست. اگر چنین بود، لازم نبود كه ائمه(ع) از نظر علمی، سرآمد زمانه خود باشند، لذا، اثبات هویت دینی و استقلال ملی مسلمانان در گرو اقتدار علمی، تولید دانش و تكنولوژی است كه مصادیق این نگاه در مسایل زیر، مشهود است:

●استقلال، امنیت و وحدت لازمه شكوفایی استعداد

در روان‌شناسی و علوم تعلیم و تربیت، به اثبات رسیده است كه عدم احساس امنیت، اعم از درونی و بیرونی، باعث عدم شكوفایی استعدادهای انسان می‌شود. هر گونه اضطراب، حرص، طمع، اختلاف و تفرقه باعث آشفتگی حواس و اعصاب انسان می‌شوند و اینگونه عوامل، حافظه انسان را مختل و هوش انسان را تحلیل می‌برند، لذا قبل از اینكه انسان و جامعه، دست به تولید علم بزنند، باید احساس وحدت، امنیت و عزت نمایند و از طرفی، تولید علم و تكنولوژی كه خود محصول استقلال، امنیت و وحدت است، نیز به استقلال و اقتدار بالای جامعه دینی می‌انجامد، لذا جامعه و فرد هوشمند، قطعاً دارای نظام اقتصادی قوی، نظام دفاعی به روز، نظام سیاسی كارآمد، نظام اجتماعی برتر، ادبیات، هنر و موسیقی خاص است. الآن مشكل اصلی جوامع اسلامی، فقدان تولید علم و به تبع آن فقدان امنیت و اقتدار لازم است. در جهان، ارتباطات، حرف اول را در استقلال و امنیت، دانش و تكنولوژی می‌زند. اگر مسلمانان به دستورات علمی قرآن در باب غیرت، امنیت، استقلال و هویت خاص جامعه دینی، عمل می‌كردند، هرگز شاهد این عقب‌ماندگی و مفتخر به كسب عنوان جهان سومی نبودند. ضمن اینكه این مفاهیم از نگاه دین، وسیله و نیاز هستند، هر كدام نیز ارزش محسوب می‌گردند و جزو اعتقادات فرد مسلمان هستند. از جمله: حضرت علی(ع) می‌فرماید:

"هركس همت خود را بلند سازد و مراحل عالی آن را طی كند، مورد ستایش و تعظیم قرار خواهد گرفت."۲

"نیل به استقلال شخصی از ژرفای احساسات بشری، سرچشمه می‌گیرد و این خواهش فطری، وقتی لباس وجود می‌پوشد كه روش كار و عمل براساس همین تمایل پی‌ریزی شود."۳

لذا احساس امنیت، وحدت و استقلال فردی و اجتماعی، در تعلیم و تربیت اسلامی، جزو نیازهای اولیه و در بسیاری از مواقع، ارزش و جزو عقیده محسوب می‌گردند، پس چون انسان، مكلف به پاسداشت عقیده است، لذا موظف است از تمامی عوامل عقیدتی، پاسبانی نماید، كه این نیازمند تخصص و تولید علم است.

●استقلال و آزادی، نتیجه تولید ملی و بی‌نیازی

استقلال به معنای سرپای خود ایستادن، در گرو تولید علم و دانش است. اگر جامعه دینی، دم از استقلال و مبارزه با شرك و بسط عدالت اجتماعی می‌زند، می‌بایست پایه‌های قدرت خود را كه همگی بر علم مبتنی هستند، برجسته نماید. جامعه دینی، جامعه‌ای پویا، هوشیار، نقاد، دشمن‌شناس، محیط‌شناس، هدفدار، پرنشاط، با معنویت و فراگیر است. بر این اساس تمام این عوامل باید به صورت منسجم و علمی ارائه گردند كه این خود تولید علم است. علاوه بر آن، اسلام دینی است كه داعیه استقلال، مدیریت و امنیت جهانی دارد، پس تمام علومش باید جهانی و فراگیر شوند. در اسلام، یكی از منفورترین چیزها كه باعث اسارت انسان می‌شود، احتیاج و نیازمندی به دیگران است. حضرت‌علی(ع) می‌فرماید:

"محتاج هر كه شوی، اسیر او خواهی بود، بی‌نیاز از هر كه گردی، با او برابر خواهی شد و هر كه را مورد نیكی و احسان خود قرار دهی، فرمانروای او خواهی شد."۴

در این نگاه، هر گونه وابستگی به دیگران اعم از سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی، در واقع اسیر دیگران شدن است، لذا جامعه دینی مكلف است كه رهبران فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و دینی خود را، خودش تربیت نماید، تا حافظ فرهنگ و تمدن خاص خود باشند و بتوانند در مقابل بیگانگان از آن دفاع نمایند و آن را به جهان صادر كنند.

بدون استقلال و آزادی، هیچ ملتی، فرصت، توان و قدرت نمود ندارد، زیرا ملت وابسته، اسیر است و اسیر، اجازه زندگی شخصی خود را هم ندارد. الآن كشورهای جهان سوم، علت عقب‌ماندگیشان، وابستگی به قدرت‌های خونخوار جهان است. بر همین اساس بدترین چیز در اسلام، وابستگی و عدم استقلال و به تبع آن عدم آزادی است كه تمام ظرفیت، اقتدار و توانمندی‌های فرد و جامعه را نابود می‌كند. پس حس استقلال و آزادی قطعاً‌ برای تحقق و تجلی خود منجر به تولید علم و تكنولوژی می‌شود، لذا از این نگاه هم، دین اسلام، دینی علمی است.

نویسنده: رحمت الله موسوی مقدم

منبع:ماهنامه معارف، شماره ۳۰


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید