دو اپیزود از رفتارشناسی پوپولیستی فدراسیون فوتبال

کمیته تیم های ملی چه نقشی در تعیین سرمربی تیم ملی فوتبال داشت علی دایی به طور انتصابی سرمربی تیم ملی شد نه انتخابی نه فدراسیون و نه سازمان

کمیته تیم های ملی چه نقشی در تعیین سرمربی تیم ملی فوتبال داشت؟ ؛ علی دایی به طور انتصابی سرمربی تیم ملی شد نه انتخابی . نه فدراسیون و نه سازمان!

▪ اپیزد اول:

علی دایی اسطوره فوتبال ایران پس از کش و قوس های فراوان سرمربی تیم ملی فوتبال شد.این انتخاب (بخوانید انتصاب) بازخورد های فراوانی به همراه داشت که در حوصله ی این نوشتار نمی گنجد. بحث ما بر سر شناخت رفتارهای حاکم بر فدراسیون فوتبال است که سرچشمه در تفکرات مدیر آن یعنی علی کفاشیان دارد. فردی که اعلام کرد کمیته تیم های ملی از بین مربیانی که برنامه داده اند شخص یا اشخاصی را به وی معرفی کرده ، سپس ایشان نظر نهایی را میدهد. داستان را همه می دانند که در نهایت افشین قطبی به طور غیر رسمی به عنوان سرمربی معرفی شد. اما از انتخاب افشین قطبی تا انتخاب(بخوانید انتصاب)علی دایی ، در هاله یی از ابهام باقی ماند. و آقای کفاشیان نگفتند که چگونه کمیته تیم های ملی یکدفعه علی دایی را معرفی کرد. مگر نه اینکه از روز اول دائما گفته شد کمیته تیم های ملی سرمربی مورد نظر خود را به رییس فدراسیون اعلام می کند. در حالیکه کمیته تیم های ملی خواب علی دایی را هم نمی دید! اما نکته معرفت شناسانه کجاست؟! وقت خود را در فدراسیون و یا سازمان جستجو نکنید که کاری بیهوده کرده اید. پاسخ سووال را باید در افکار مدیر عامل جوان شرکت سایپا، مهرداد بذرپاش ، از مدیران موفق که پدیده صنعت خودرو لقب گرفته جستجو کرد. وی که محصول اندیشه جوانگرایانه رییس جمهور محترم است ، پیشنهاد دهنده و حامی سرمربیگری همزمان علی دایی در تیم ملی و باشگاه سایپا بوده. بذرپاش رییس گروه مشاوران جوان ریاست محترم جمهور بوده و سال ۸۴ در سن ۲۶ سالگی عضو هییت مدیره شرکت سایپا شده ، وی چندی نیز مدیر عامل پارس خودرو بوده و سپس مدیر عامل سایپا شد. مفید است بدانید وی نیز همانند علی دایی فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف بوده. به هر حال حرکت بذرپاش به عنوان عامل مهم در سرمربیگری علی دایی قابل تحسین است چراکه وی سبب شد تا افشین قطبی وارد کاری نشود که یا نمی گذارند وی کار خودش را انجام دهد یا خودش ضعف هایی نشان می دهد. نگارنده در دانش و شخصیت افشین امپراتور شکی وارد نمی داند ولی نسبت به مدیریت حاشیه و کنترل حمید استیلی توسط وی انتقادهایی دارد.

به هر حال تلاش و پافشاری دایی بر ای حضور همزمان در سایپا و تشکرش از مسوولین سایپا در برنامه نود قابل توجه است. بیانیه باشگاه سایپا نیز در حمایت از دایی و سرمربیگری همزمان وی در تیم ملی نشان از تدبیر مسوولین آن باشگاه دارد!

پرسش ما در اینجا این ایت که کمیته تیم های ملی چه نقشی در معرفی یا انتخاب علی دایی داشت؟ علی دایی حتی یک خط هم برنامه نداده بود و خودش صادقانه اعلام کرده بود که از انتخابش(بازهم بخوانید انتصاب) متعجب شده است.

▪ اپیزد دوم:

اما بحث دوم این نوشتار بحثی کلان است و در ارتباط با بحث نخست.سووال ما در مورد سیاست های پوپولیستی(عوام فریبانه ) فدراسیون فوتبال به رهبری علی کفاشیان و هیئت رییسه محترم هست. هیت رییسه یی که به خوبی ارنج شده.کمی دقت کنیم می بینیم از بین آن همه افراد تاج به عنوان سخنگو انتخاب شده فردی که ارتباط خوبی با رسانه ها برقرار می کند و در ارتباطات شبه کفاشیان هست . وی پس از انتخابات مجمع فدراسیون فوتبال سریعا از هییت مدیره باشگاه سپاهان استعفا می دهد و دست راست کفاشیان می شود. در بین اعضای هیت رییسه کسی نیست که بتواند به مانند تاج صحبت کند ، حتی علی فتح اله زاده و ناصر شفق ! تاج نرمش خاصی در رفتارهایش دارد و نه راست می گوید و نه دروغ! آقای تاج آنچنان سریع در میان رسانه ها نفوذ کرد که حتی عادل فردوسی پور در آخرین برنامه نود در سال ۸۶ وقتی خواست از وی در مورد ارسال اشتباه اسامی تیم سایپا به جای سپاهان ، به ازبکستان سووال کند وی را فردی کارکشته لقب داد! (آخر چگونه مدیری با چنین اشتباه بزرگی می تواند فردی کارکشته لقب گیرد)

استراتژی آقای کفاشیان و همکارانش از همان شروع کار در تعیین سرمربی تیم ملی اجرای سیاستی چند پهلو بود و با رسانه ها و مردم به دید تمسخر آمیز رفتار می کردند. از رفتارهای ناصر خان شفق بگیریم که در پاسخگویی سوفسطایی -مرام است و غیرمسوولانه با موضوعات برخورد می کند . وی کسی بود که قرارداد با کلمنته را تمام شده اعلام کرد و بارها در تلویزیون حاضر شد و آن قرارداد را نشان عزت مردم ایران نامید!

خداداد عزیزی خوب همان ابتدا در این مورد اظهار نظر نمود و مردم را به انتظار دعوت کرده بود. چراکه با ناصر خان کار کرده بود و می دانست پوپولیسم یعنی چه.

۱) به راستی چرا باید کفاشیان و همکاران کار کشته اش(!) رفتاری از خود نشان دهند که عادل فردوستی پور عبارت "سرکاری" را نثار رییس کند و بگوید " ملت سر کار هستند آقای کفاشیان"

۲) مگر مردم ولی نعمت محسوب نمی شوند ؟ چرا نباید مسوولان فدراسیون پاسخگو باشند. آقای کفاشیان و هییت رییسه محترم گویا فکر کرده پاسخگویی یعنی در رسانه ها حاضر شوند و به سووال ها جواب بدهند. پاسخگویی یعنی برآوردن مطالبات و خواست ها(که این خود بحثی جامعه شناختی و مدیریتی می طلبد )

۳) آقایان بدانند این رفتارهای غیر مدنی شایسته نظام مردم سالار دینی نیست. آقای کفاشیان از مدیران برجسته ورزشی نظام است. آقای شفق سوابق روشنی در نظام دارد که بر هیچ کس پوشیده نیست. آقای فتح اله زاده کاندیدای مجلس شورای اسلامی می شود. پس هر کس جایگاهی دارد و باید در شان و جایگاه خود رفتارهای عقلایی داشته باشد. از ویژگی های جوامع مدرن و انسان های مدرن ، مجموعه رفتارهای منطقی و عقلانی است.

۴) آقایان بدانند تعیین مدیر و کادر فنی تیم های ملی ، تشکیل اردوهای ملی و برگزاری منظم لیگ از بدیهی ترین و ابتدایی ترین وظایف فدراسیون های فوتبال هست و و ظایف مهم دیگری فدراسیون ها در راستای بالندگی و توسعه صنعت فوتبال بر عهده دارند که نقش اساسی در شکل دهی زیر ساخت های فوتبال دارد.

▪ و چند کلمه حرف حساب با رییس فدراسیون فوتبال:

آقای کفاشیان می دانیم که آقای سعید لو مانع حضور افشین قطبی در تیم ملی نشده. لطفا با مردم صادق باشید و نگویید ما ایشان را خواستیم اینگونه رفتارهای شما می تواند مسیر فوتبال ملی را بیشتر به انحراف بکشاند چراکه به رویه ای در نوع پاسخگویی مدیران و خانواده فوتبال تبدیل می شود و نوعی رختی را نصیب ورزش می کند. آقای کفاشیان نگاههای عاقل اندر سفیه خود را کنار بگذارید ، این سفارش امروز ماست.

و اما در واقع امروز مدیریت حاکم بر فوتبال ما متاسفانه تحقق همان سخن محسن صفایی فراهانی در روز وداع با مسند ریاست فدراسیون فوتبال است که گفت:" فوتبال را به دست نامادری اش می سپرم."

امید است نتایج تیم ملی با فردی شایسته و جهانی به نام علی دایی با آن تلاش ها و جاه طلبی های بی نظیرش ،مرحمی باشد بر دردهای حاصل از مدیریت حاکم بر ورزشی که این چنین مورد توجه مردم و حتی ریاست محترم جمهوری است.

علی حیدری نظامی فرد