سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

داستان از خود گذشتگی


داستان از خود گذشتگی

یکی از محورهای انسان پژوهی , بررسی رفتار و شخصیت انسان های دین مدار و جوامع دین محور و حاکمیت های دین گستر است در این خصوص , واکاوی و تحلیل شخصیت انسان هایی که هم دین مدارند و تمام وجود خود را «وجه الله » قرار می دهند, و هم به ترویج دین در گستره جامعه می پردازند و هم به تحقق حاکمیت دینی اهتمام می ورزند بسیار حایز اهمیت است

یکی‌ از شخصیت‌های‌ ممتاز در ایران‌ معاصر، اسلام‌گرای‌ اسلام‌ محور اسلام‌گستر شهید عالی‌مقدار «سید مجتبی‌ نواب‌ صفوی‌» است؛ شخصیتی‌ که‌ تعالیم‌ مدرسه‌ نظام‌ و دبیرستان‌ صنعتی‌ آلمان‌ها در تهران‌ نتوانست‌ روح‌ ملکوتی‌ و جویای‌ حقیقت‌ او را اقناع‌ کند و فطرتش‌ را شکوفا سازد لذا به‌ چشمه‌ سار جوشان‌ علوم‌ دینی‌ و مهمترین‌ پایگاه‌ معرفت‌ علوی‌ در آن‌ عصر نجف‌ اشرف‌، مهاجرت‌ می‌کند؛ هجرتی‌ که‌ او را به‌ معدن‌ دانایی‌ و آگاهی‌ و عدالت‌ و آزادی‌ متصل‌ ساخته‌ و به‌ مقام‌ مسئولیت‌ علمای‌ متعهد بار یافته؛ به‌نحوی‌ که‌ در مابقی‌ حیات‌ خویش‌، از تعهد الهی‌ نسبت‌ به‌ خود و دین‌ مبین‌ اسلام‌ و جامعه‌ و حاکمیت‌ غافل‌ نبوده‌ تا آنکه‌ به‌ حیات‌ جاودانه‌، مقام‌ شهادت‌ باریافت‌.

در این‌ مقاله‌ کوتاه‌ به‌ «بررسی‌ رفتارها و شخصیت‌ شهید نواب‌ صفوی؛ مجاهدی‌ در سه‌ جبهه‌» به‌ اقتضای‌ زمان‌ و بضاعت‌ علمی‌ نگارنده‌ پرداخته‌ می‌شود.

شهید نواب‌ صفوی؛ مجاهدی‌ در چند جبهه‌

قبل‌ از پرداختن‌ به‌ موضوع‌، لازم‌ است‌ به‌ فضای‌ سیاسی‌، اجتماعی‌، اقتصادی‌ و فرهنگی‌ آن‌ دوره‌ در ایران‌ و جهان‌ اجمالا پرداخته‌ شود تا جایگاه‌ و ارزش‌ و اهمیت‌ رفتارهای‌ آن‌ مجاهد فی‌ سبیل‌الله‌ به‌ درستی‌ تبیین‌ گردد.

شهید نواب‌ صفوی‌ در تهران‌ در شرایطی‌ پا به‌ عرصه‌ وجود گذاشت‌ که‌ ایران‌ در آستانه‌ فروپاشی‌ نظام‌ منحط‌ قاجاری‌ و آغاز سلطنت‌ استبدادی‌ پهلوی‌ قرار داشت؛ شرایطی‌ که‌ جهان‌ در بحران‌های‌ ویرانگر سیاسی‌، اجتماعی‌، اقتصادی‌، فرهنگی‌، حقوقی‌ و قضایی‌، و نظامی‌ و امنیتی‌ پس‌ از جنگ‌ جهانی‌ اول‌، و تثبیت‌ استعمار جدید و قانونمند ساختن‌ استکبار جهانی‌ بسر می‌برد و ایران‌ جولانگاه‌ استکبار جهانی‌ و تضاد منافع‌ استعمارگران‌ آن‌ دوره‌ بریتانیا و شوروی‌ بوده‌ یعنی‌ سال‌ ۱۳۰۳ ه . ش. دوران‌ کودکی‌ و نوجوانی‌اش‌ را در تهران‌ گذراند و با اشغال‌ نظامی‌ ایران‌ در جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ توسط‌ متفقین‌ متفقین و خلع‌ و تبعید رضاشاه‌ توسط‌ آنان‌، شهید نواب‌ صفوی‌ در ۱۳۲۰ ه‌ . ش‌ به‌ نجف‌ اشرف‌ مهاجرت‌ می‌کند و سیرالی‌ اللهی‌ خویش‌ را با تحصیل‌ معارف‌ عالیه‌ دینی‌ و جهاد با نفس‌، شتاب‌ می‌بخشد.

شهید نواب‌ صفوی‌، مجاهدی‌ بود که‌ در سه‌ جبهه‌ جهاد فی‌ سبیل‌الله‌ نمود:

۱. جبهه‌جهاد با نفس‌ ۲. جبهه‌ جهاد در عرصه‌ فرهنگ‌ ۳. جبهه‌ جهاد در عرصه‌ سیاست‌ و حکومت‌.که‌ در این‌ یادداشت‌ به‌ جهاد او با نفس‌ اشاره‌ می‌ شود.

جبهه‌ جهاد با نفس‌

شهید نواب‌ صفوی‌ که‌ در یک‌ خانواده‌ روحانی‌ به‌ دنیا آمده‌ بود، در همان‌ دوران‌ کودکی‌، عشق‌ به‌ خدا و معارف‌ دینی‌ سراسر وجود او را فرا گرفته‌ بود و همین‌ روحیه‌ بود که‌ او را در جوانی‌ به‌ سوی‌ عالی‌ترین‌ مرکز تهذیبی‌ و علمی‌ شیعه‌ یعنی‌ نجف‌ اشرف‌ کشاند و در پرتو معارف‌ نورانی‌ دینی‌ به‌ مبارزه‌ با نفسانیات‌ و تهذیب‌ وجود از رجاسات‌ و پلشتی‌ها پرداخت‌ و سیرالی‌ اللهی‌ و عروج‌ روحانی‌ را به‌ تزکیه‌ نفس‌ استمرار بخشید و در طول‌ سه‌ سال‌ و اندی‌ که‌ در جوار بارگاه‌ ملکوتی‌ امیرالمومنین‌ علی‌ (ع) بسر می‌برد،آنچنان‌ زاد و توشه‌یی‌ کسب‌ کرد که‌ در سراسر مابقی‌ حیات‌ خویش‌، متقیانه‌ زندگی‌ کند و تلاش‌ کند تا لحظه‌یی‌ از جهاد با نفس‌ غافل‌ نشود و به‌ سوی‌ «وجه‌الله‌» نظر کند و «لقاء الله‌» را غایت‌ آمال‌ و آرمان‌های‌ خویش‌ و کائنات‌ بشمارد. ذوب‌ شده‌ در اهداف‌ رسالت‌ و ولایت‌، به‌ چیزی‌ جز توحید نمی‌اندیشد و نمی‌یابد و بر همین‌ اساس‌، به‌ استمرار و استقرار رسالت‌ نبوی‌ و ولایت‌ علوی‌ در نفس‌ خویش‌ و جامعه‌ امت‌ اسلامی‌ اهتمام‌ می‌ورزد و عزم‌ خویش‌ را برای‌ تحقق‌ آن‌، جزم‌ می‌کند.

او،طالب‌ عزت‌ است‌ و همانند هر انسان‌ دینداری‌ الهی، عزت‌ را در خدا می‌یابد و عزیزانه‌ زیستن‌ را در پرتو رسالت‌ و ولایت‌ الهی‌ می‌داند؛ خدایی‌ که‌ مظهر عزت‌ است‌ علی‌ الاطلاق‌، و عزیزانه‌ زیستن‌ را که‌ یک‌ نیاز فطری‌ است‌، در پرتو تشریع‌ به‌ بشر آموخت‌ و لذا رسول‌ اکرم‌ (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) و مومنین‌ در پرتو کلام‌ طیب‌ توحید و عمل‌ صالح‌، عزیزانه‌ زیستن‌ را تمرین‌ می‌کنند و به‌ مدارجی‌ از عزت‌ به‌ توفیق‌ الهی‌ بار می‌یابند. و قوس‌ صعود، از گذرگاه‌ کلام‌ طیب‌ و عمل‌ صالح‌ می‌گذرد و ترفیعات‌ الهی‌ از این‌ گذرگاه‌، نصیب‌ بشر و جوامع‌ بشری‌ می‌گردد.

بر همین‌ اساس‌ است‌ که‌ نواب‌ صفوی‌، «هو العزیز» را شعار جهاد خویش‌ قرار می‌دهد. او، پیام‌ دین‌ را «عزتمندانه‌ زیستن‌» می‌داند و می‌یابد و برای‌ تحقق‌ آن‌، چه‌ در گستره‌ زندگی‌ شخصی‌ جهاد با نفس‌، و چه‌ در گستره‌ فرهنگ‌ و جامعه‌ و حکومت‌، اهتمام‌ می‌ورزد؛ به‌ نحوی‌ که‌ «هو العزیز» شعار شاخص «جمعیت‌ فداییان‌ اسلام‌»، که‌ نواب‌ صفوی‌ موسس‌ و رهبر آن‌ بوده‌، قرار می‌گیرد و این‌ شعار در صدر بیانیه‌ها و پیام‌های‌ این‌ جمعیت‌،بیانگر عزتمداری‌ در تمام‌ عرصه‌ها و شوون‌ زندگی‌ اعم‌ از فردی‌ و اجتماعی‌ است‌ و حاکی‌ از نیاز همیشگی‌ بشر و جوامع‌ بشری‌ به‌ عزیزانه‌ زیستن‌.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید