سه شنبه, ۲۸ فروردین, ۱۴۰۳ / 16 April, 2024
مجله ویستا

تنظیم فركانس باند ایمنی و نجات جان انسان ها


تنظیم فركانس باند ایمنی و نجات جان انسان ها

بیشتر اشخاص و شركت هایی كه خواهان ارتباط از طریق بی سیم هستند, بر خلاف روال اداری درخواست پروانه از كمیسیون ارتباطات فدرال تنظیم مقررات نكرده و برای آنتن های مخابراتی نصب شده شان مجوز دریافت نمی كنند, بلكه خودشان شبكه هایشان را می سازند و از یك شركت تجاری كه قادر به نصب شبكه ای محلی است, خدمات می گیرند

دولت می‌تواند به متصدیان خصوصی اجازه دهد تا شبكه‌های پیشرفته برای فركانس‌هایی كه محدود به استفاده ایمن عمومی هستند تاسیس نمایند.

ایران یكی از كشورهای حادثه‌خیز جهان است كه هر ساله سیل، زلزله و دیگر بلایای طبیعی در آن اتفاق می‌افتد. البته چنین اتفاقاتی به خودی خود مشكلی ایجاد نمی‌كند بلكه رفتارها و برخوردهای ما با این حوادث است كه تعیین كننده و مشخص كننده میزان خسارت‌هاست. به عنوان مثال نحوه كمك‌رسانی مراكز امدادی و به خصوص نحوه تعامل آنها در زمان كمك‌رسانی یكی از مهم‌ترین عوامل در برخورد با این حوادث است.

می‌دانیم امروزه بیشتر این نهادها از آتش‌نشانی گرفته تا هلال‌احمر و اورژانس و حتی نیروهای نظامی ما همچون بسیج كه در این حوادث به امداد و نجات آسیب‌دیدگان می‌پردازند، جهت ارتباطات درون و بیرون سازمانی از بی‌سیم استفاده می‌كنند. مقاله حاضر خلاصه ترجمه خلاصه شده نوشتاری با عنوان «رگولاتور و قابلیت عملیات همزمان ایمنی عمومی» نوشته جری برتیو، پژوهشگر حقوق در مركز مركاتوس دانشگاه جورج میسن است كه در نشریه REGULATION در پاییز ۲۰۰۶ به چاپ رسیده و به مشكل تداخل فركانس و هزینه‌های بالایی كه این مشكل برای نیروهای كمك‌رسان در آمریكا پیش می‌آورند، پرداخته است. در این مقاله به ارزش و نقش FCC (كمیسیون ارتباطات فدرال آمریكا) در تنظیم فركانس‌ها و مدیریت باند ایمنی اشاره شده و راهكاری برای مدیریت بی‌سیم نهادهای ایمنی(كمك‌رسان) برای بالابردن قابلیت عملیات همزمان ایمنی عمومی ارائه شده است.

با توجه به اینكه مطابق اساسنامه، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، وظیفه اعمال استاندارد‌ها، ضوابط بهره‌برداران شبكه‌های مخابراتی كشور را بر عهده دارد و به مناسبت چاپ «كتاب و جدول ملی تخصیص فرکانس امواج رادیویی جمهوری اسلامی ایران» در زمینه فركانس‌های رادیویی این مقاله تقدیم می‌گردد.

سیستم رادیویی اداره آتش نشانی شیرپورت به آنها اجازه می‌دهد كه با پلیس، اورژانس و ۵۰ ارگان دیگر آن منطقه ارتباط برقرار كند، اما زمانی كه آتش‌نشانان شیرپورت به نیوئورلئون رفتند تا به تیم‌های امدادرسان پس از توفان كاترینا بپیوندند، متوجه شدند كه دستگاه‌های رادیوئی‌شان بی‌فایده است، چرا كه پلیس منطقه از سیستم متفاوتی استفاده می‌كرد و نتوانست با این گروه آتش‌نشان ارتباط برقرار كند.

در نمونه دیگر به علت تخریب زیربناها و فقدان سیستم‌های ارتباطی قابل استفاده، گارد ملی می‌سی‌سی‌پی و ارگان‌های دیگری كه در امتداد خلیج ساحلی پاسخگو بودند مجبور شدند تا برای تبادل اطلاعات و یا انتقال اخبار از مراودات كاغذی و یا نشست‌های حضوری كمك بگیرند كه این كار تقاضای كمك را با تاخیر همراه كرد و زمان رسیدن آن را طولانی كرد، و یا اینكه پرسنل خدمات فوریتی از ۵۰ ارگان ایمنی در ویرجینیا، مریلند و محدوده كلمبیا و دولت فدرال در ماجرای حمله ۱۱ سپتامبر انجام وظیفه كردند اما چون سیستم‌هایشان ناسازگار بود، توانایی ارتباط را نداشتند و برای ارتباطات فی‌مابین باید از پیك و قاصد استفاده می‌كردند.

همچنین در جریان تیراندازی مدرسه كلمباین در سال ۱۹۹۹ و بمبگذاری مركز اكلاهاماسیتی در سال ۱۹۹۵ نیز از قاصدها برای جابه‌جایی پیام‌ها بین فرماندهان گروه‌های مختلف استفاده شد. البته با وجود مثال‌های زیاد كارهای كمی برای افزایش كارآمدی سیستم‌های مخابراتی ارگان‌های ایمنی انجام شده است. در تحقیق صورت‌گرفته توسط معاهده ملوانان ایالات متحده مشخص كرد كه در یك چهارم شهرهای مورد بررسی سیستم ارتباطی بین پلیس و آتش‌نشانی دو نهاد امداد‌ رسان وجود ندارد.

در همین بررسی مشخص شد كه در ۴۹ درصد شهرهای آمریكا امكان ارتباط پلیس ایالتی با پلیس فدرال را ندارد و ۴۴ درصد این میزان حادثه‌ای را در ۲ سال گذشته به یاد دارند كه به علت عدم وجود چنین ارتباطاتی تلفات جانی پدید آمده باشد. در صورتی كه امروزه برای مصرف‌كننده عادی تلفن سیار امكان پوشش سراسری شامل صدا، متن، تصویر و دیتا وجود دارد و حتی تبلیغات شبكه‌ای قابل اجراست، پس چرا سیستم آتش‌نشانان و پلیس چنین قابلیتی ندارد و از همین منفذ خسارات جبران‌ناپذیری وارد می‌شود و حتی جان انسان‌ها به خطر می‌افتد؟

● مجزا و ناهماهنگ

بیشتر اشخاص و شركت‌هایی كه خواهان ارتباط از طریق بی‌سیم هستند، بر خلاف روال اداری درخواست پروانه از كمیسیون ارتباطات فدرال (تنظیم مقررات) نكرده و برای آنتن‌های مخابراتی نصب‌شده‌شان مجوز دریافت نمی‌كنند، بلكه خودشان شبكه‌هایشان را می‌سازند و از یك شركت تجاری كه قادر به نصب شبكه‌ای محلی است، خدمات می‌گیرند. البته كمیسیون ارتباطات فدرال آمریكا محدوده فركانس‌های مشخصی را به عنوان باندهای ایمنی عمومی معین نموده و به این بنگاه‌ها مجوز استفاده از این بخش از طیف را داده است.

البته این شبكه در كوتاه مدت از لحاظ اقتصادی به صرفه و ارزان‌تر است، اما آیا مطمئن‌تر هم هست؟ این روش (نصب شبكه محلی) در عین داشتن مزیت مالی و شبكه‌ای متناسب با نیاز، ایراد بزرگی هم دارد و آن این است كه در چنین حالتی بسیار بعید است كه سیستم یك منطقه با منطقه دیگر ارتباط برقرار كند. این روش طیف رادیویی مجزا البته پر هزینه هم است، چرا كه فركانس بیشتری را نسبت به طیف مشترك اشغال می‌كند.

«جان بها» استاد مهندسی گارنگ ملون محاسبه كرده كه تعداد آنتن‌هایی كه در واحدهای ایمنی نصب شده است، بیشتر مربوط به تعداد شهردای‌ها است تا جمعیت یا منطقه جغرافیایی. این بدان معناست كه آنتن‌ها بیش از اندازه نصب شده‌اند و طیف فركانسی بیش از حد مورد نیاز مورد استفاده قرار گرفته است، فقط به این دلیل ساده كه حوزه‌ها و آژانس‌های محلی هماهنگ نشده‌اند تا از طیف‌ها و آنتن‌های مشترك استفاده كنند. علاوه بر این ارجاع ایمنی عمومی به منطقه جدایی از طیف رادیویی صرفه اقتصادی را از بین می‌برد.

چرا كه یك بهره‌بردار موبایل مانند Verizon میلیون‌ها مشترك دارد كه باعث گردش سرمایه در یك شبكه پیشرفته می‌شود، در حالی كه به عنوان مثال صلیب سرخ حداكثر چند صد امدادرسان دارد كه آنها فقط در مواقع اضطراری از بی‌سیم استفاده می‌كنند. به اعتقاد توماس هزلت اقتصاددان، این كار به مانند آن است كه با انبار چندین تنی فلز و لاستیك، خود بنگاه‌های امدادی قصد تولید ماشین را داشته باشند. فقدان هماهنگی میان آژانس‌ها هم از دیگر مسائلی است كه كارآیی آنها را پایین می‌آورد و باعث عدم نصب سیستم یكپارچه می‌گردد.

در ایالات متحده بیش از ۵۰۰۰۰ آژانس ایمنی عمومی و خدمت‌رسان مستقل برخی به صورت دولتی و برخی هم به صورت داوطلبانه فعالیت می‌كنند كه حتی در یك سطح محلی و یا منطقه‌ای فعالیت داوطلبانه همه آنها ممكن نیست. اگر رقابت آژانس‌ها برای تصاحب منابع مالی، قدرت و شهرت را به بی‌نظمی موجود اضافه كنیم، نتیجه این می‌شود كه هر كدام از سیستم‌های رادیویی متفاوتی استفاده می‌كنند، بطوری كه فقط می‌توانند با سازمان‌هایی ارتباط برقرار كنند كه سیستم رادیویی كاملاً متفاوت از هم داشته باشند.

حتی در برخی از شهرها تداخل باند فركانسی باعث درگیری فیزیكی برخی از نهادها با یكدیگر شده است. برای مثال چون پلیس شهر نیویورك با آتش‌نشانی این شهر تداخل فركانسی داشت و رئیس پلیس نمی‌خواست افسرانش به دستورات فرمانده آتش‌نشانی عمل كنند، درگیری فیزیكی بین نیروهای پلیس و آتش‌نشانی اتفاق افتاد! كمیته تحقیق كاخ سفید در مورد نحوه كمك‌رسانی در گردباد كاترینا در لوئیزینا هم یك چنین عدم هماهنگی را كشف كرد.

● پاسخ آسانی وجود ندارد

در هر زمانی كه یك موقعیت اضطراری بزرگ باعث ابراز تاسف دولت به علت ناكارآمدی شده است، همواره صداهایی مبنی بر افزایش بودجه و یا افزایش طیف فركانسی برای ارتباطات ایمنی عمومی شنیده شده است. برای مثال كمیسیون ۱۱ سپتامبر در گزارش خود كنگره را مجبور به حمایت از وضع قوانینی برای تسریع و افزایش واگذاری طیف‌های رادیویی برای اهداف ایمنی كرده است و آساها چینسون، وزیر پیشین امنیت داخلی در همین مورد اظهار نظر كرده كه: «آنچه از كارآمدی امدادرسانان جلوگیری می‌كتد، فقدان بودجه است» اما نه افزایش طیف و نه پول بیشتر مشكل را حل نمی‌كند، چاره كار جای دیگر است.

همانطور كه گزارش كاترینا نشان داد، تقصیر بحران ناكارآمدی را برگردن بودجه انداختن راهگشای مساله نیست، شاید در این صورت بودجه زیادی به لوئیزیانا سرازیر شود اما با افزایش بودجه و افزایش طیف‌های رادیویی نه مشكل عملیات جمعی حل خواهد شد و نه مشكل صرفه اقتصادی. دولت در این مساله به جای تخصیص بودجه در این زمینه به یك تغییر ساختاری نیاز دارد. برای اثبات ادعایمان از اروپا مثال‌هایی را می‌آوریم.

در بخش‌هایی از اروپا بخش خصوصی شبكه ایمنی عمومی را ساخته و نگهداری می‌كند و به آژانس‌های ایمنی ظرفیت‌های ارتباطی را به میزان نیاز آنها فروخته و یا اجاره می‌دهد. دولت آمریكا هم می‌تواند روش مشابهی برگزیند. دولت می‌تواند به متصدیان خصوصی اجازه دهد تا شبكه‌های پیشرفته برای فركانس‌هایی كه محدود به استفاده ایمنی عمومی هستند تاسیس نمایند. در این صورت به جای اینكه سازمان‌ها و آژانس‌ها خودشان شبكه‌های متفاوت برای خودشان ایجاد كنند، می‌توانند نیازهای ارتباطی خود را از متصدیان خصوصی بخرند.

از سویی چون ارتباطات ایمنی نوعاً در سطوح كوچك است، متصدیان می‌توانند فضاهای خالی را به واحدهای خصوصی بفروشند، بدون اینكه تداخلی با ارتباطات خدمات اضطراری به وجود آید.

پتانسیل بازار جدید ایمنی عمومی و مصرف‌كننده‌های تجاری به متصدیان ارتباطات (بخش خصوصی) این انگیزه را می‌دهد تا شبكه‌های جدید و پیشرفته ایمنی عمومی به منظور حل مشكلات عملیات جمعی و رفع نیاز برای افزایش بودجه جهت كارآمدی، سرمایه‌گذاری كنند.

علاوه بر این ایجاد چنین شبكه‌ای برای متصدی ملی یا منطقه‌ای، چنان صرفه اقتصادی خواهد داشت كه پلیس یا ادارات آنش‌نشانی هرگز به آن دست نمی‌یابند، مثل كاهش هزینه‌ها. مهم‌ترین نكته اینكه ارتباطات شبكه‌ای مثل تلفن‌های همراه كارآمدی و قابلیت عملیاتی همزمان خواهند داشت.

با اینكه ایده اشتراك شبكه ارتباطات ایمنی عمومی و مصرف‌كنندگان تجاری كه توسط بخش خصوصی اداره می‌شوند، برخی از مشكلات را حل می‌كند و قابلیت عملیاتی همزمان بی‌سیم‌ها را به ما نشان می‌دهد، اما احتیاج به كار كارشناسی بیشتری دارد و قبل از اینكه چنین طرحی به مرحله اجرا دربیاید، به سئوال‌های بسیاری باید پاسخ داد.

برای مثال آیا ایمنی عمومی باید به بخش تجاری حق اشتراك بپردازد؟ آیا شبكه‌های متفاوت باید با هم در تماس باشند؟ و اگر شبكه‌ها باید در تماس باشند چگونه یك ارتباط متقابل استاندارد باید توسعه یابد؟ آیا آژانس‌های می‌توانند حق ساخت شبكه متفاوت خودشان را حفظ كنند؟ اگرچه این سئوالات باقی می‌مانند، اما حداقل یك راه جدید برای حل دائمی مشكل قابلیت عملیاتی همزمان آشكار شده است.

بودجه بیشتر و طیف‌های رادیویی بیشتر برای تغییر مشكلات ساختاری موجود راه به جایی نخواهد برد، اما تاثیر ساختارهای آژانس‌های ایمنی عمومی و اجازه دادن به بخش خصوصی برای حل مشكل ارتباطی خدمات ضروری می‌تواند كمك كند تا ارتباطات همزمان و كارآمد جان انسان‌ها را نجات دهد.



همچنین مشاهده کنید