جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

سرگردان میان واقعیت و فرا واقعیت


سرگردان میان واقعیت و فرا واقعیت

اریک امانوئل اشمیت, متولد ۱۹۶۰ فرانسه است وی در رشتة فلسفه تحصیل کرده و آثار نمایشی اش که بازتاب نگرش فلسفی اش می باشد راجع به روابط زن و شوهر است خرده جنایت های زن و شوهری و حقیقت عشق نوای اسرارآمیز و ضمیر ناخوآگاه مهمان سرای دو دنیا

اریک امانوئل اشمیت، متولد ۱۹۶۰ فرانسه است. وی در رشتة فلسفه تحصیل کرده و آثار نمایشی‌اش که بازتاب نگرش فلسفی‌اش می‌باشد راجع به روابط زن و شوهر است خرده جنایت‌های زن و شوهری و حقیقت عشق ‌نوای اسرارآمیز و ضمیر ناخوآگاه ‌مهمان‌سرای دو دنیا.

گروه تئاتر صورتک، به سرپرستی و کارگردانی سهراب سلیمی پیش از این، دو اثر دیگر اشمیت را به اجرا در‌آورده است. نمایش ‌خرده جنایت‌های زن و شوهری در سال ۱۳۸۴ و نمایش ‌نوای اسرار آمیز در سال ۱۹۸۵ و نمایش مهمان‌سرای دو دنیا.

تله‌تئاتر ‌خرده جنایت‌های زن و شوهری نیز، اخیراً از شبکه چهار تلوزیون پخش شد تله‌تئاتری که در آن محمدرضا فروتن و نیکی کریمی بازی می‌کردند و کارگردانی آن را فرهاد آییش به عهده داشت و از هیچ لحاظی گروه سازنده حریف متن اشمیت نشده بودند و این متن شگفت‌آور با بازی‌های سراسر اشتباه بازیگران و میزانسن‌های معمولی، یکسره از دست رفته بود‌...

‌مهمان‌سرای دو دنیا، ظاهراً به جهان بعد از مرگ می‌پردازد به برزخی که آدمی در شرایط کما به آن دچار می‌شود اما در واقع این مهمان‌سرا، نماد ضمیر ناخودآگاه آدمی است. کشفیات فروید دربارة کارکرد ذهن انسان بین از هر کس دیگری است وی به عمق ذهن آدمی نقب می‌زد و دربارة پیچیدگی جنسی زندگی فردی و خانوادگی به پژوهش و بحث می‌پرداخت و آن را قاعده‌مند کرد و با این کار، تحولی اساسی در کل حوزة آسیب‌شناسی روانی پدید آورد.

درست است که فروید به نظریه‌ای دربارة رؤیا پرداخت که رؤیا را بدل به زبان حقیقی ناخوآگاه آدمی ساخت و شعر درون هر انسانی را عیان کرد اما در ضمن، خواب جهانیان را نیز، بر‌آشفت و یکی از سه تنی شد که سخت‌ترین ضربات را به خود‌شیفتگی انسان وارد آورده‌اند.

نخستین ضربه، ضربه‌ای لیک‌نشناختی بود که ستاره‌شناس قرن شانزدهمی، کوپرنیک وارد آورد، او نظریة مرکزیت زمین را رد کرد و نشان داد که ما بر پارة جرم کوچکی به نام زمین، زندگی می‌کنیم و در مقابل میلیاردها سیارة دیگر، اندازة ذره‌ای هم، به حساب نمی‌آییم. بعد از آن یافته‌های چارلز داروین بود که بار دیگر ُابهت انسان را شکست و با طرح نظریة تکامل، نشان داد که انسان از جهان جانوران جدا نیست و سرانجام فروید به نحوی متقاعد‌کننده، ثابت کرد که انسان، آن گونه که خود گمان می‌برد، ارباب آگاهی، عقل و ارادة خویش نیست.

فروید در بخشی از نظریاتش، ذهن را از نظر مکان‌نگاری به سه حوزة خودآگاه، نیمه‌آگاه و ناخودآگاه تقسیم کرد جدایی اصلی میان خودآگاه و ناخودآگاه در مهمان‌سرای دو دنیا در واقع به شکلی نمادین مورد توجه اشمیت، قرار گرفته است‌. مهمان‌سرا، مکان ناخودآگاهی آدمی و جهان واقعی و زنده، خودآگاهی آدمی است و بدین‌سان است که انسان‌هایی که از مهمان‌سرا به جهان زندگان، باز می‌گردند همة اتفاقات جهان ناخودآگاه را فراموش می‌کنند.

مگر اینکه با شوکی عاطفی روبه‌رو شوند تا آن ناخودآگاه به خودآگاه تبدیل شود آرزویی که بیننده برای شخصیت‌های نمایشی ژولین پورتال۱ و لورا۲ دارد.

از طرفی دیگر جنبه‌های سمولیستی نیز، در این اثر اشمیت یافت می‌شود از تجسم قدرت‌طلبی؛ ‌رئیس دلبک۳ تا تجسم تمایلات ‌لورا و نمایندة طبقات محروم ‌ماری۴ و مهم‌تر، مکان نمایش یعنی مهمان‌سرا.

با توجه به دو اثر دیگر این نویسنده، بیشتر به نظر می‌آید که نگاه سمبولیستی اشمیت، به مکان، پذیرفتنی‌تر است و برای بیان مفاهیمی، همچون عشق، قدرت و طبقات اجتماعی به شکلی نمادین متوسل شده است.

اما در کل این اثر اشمیت، نسبت به دو اثر دیگرش ضعیف‌تر و شعاری‌تر و فاقد کُنش دراماتیک است. و همین ضعف در ارائة مفهوم مورد نظر نویسنده باعث شده تا ما به جای شخصیت‌های نمایشی با تیپ‌هایی مواجه شویم که باور‌کردنی و در دسترس نیستند.

وقت وارد سالن اصلی تئاترِ ‌‌شهر می‌شویم طراحی صحنه منوچهر شجاع با آن نورپردازی سرد و هارمونی زیبا و قرینه‌سازی معقول در جهت مفهوم مستقر در اثر اشمیت روی مخاطب تأثیر مناسبی دارد. و آهنگ کلاسیک غربی از آهنگ‌سازی که همیشه آثارش را مشحون از موسیقی مقامی می‌یافتیم اتمسفری را ایجاد می‌کند که سریعاً ما را به جهان غیر واقعی، ساختة اشمیت، شجاع و سلیمی وارد می‌سازد.

استفادة سلیمی از همة ابعاد سالن بزرگ، سالن اصلی و حتی فضاسازی در پشت پرده‌ها (‌شیشه‌های رنگی) نشانگر تمام تلاش وی در ایجاد جذابیت می‌باشد. با این حال با توجه به ضعف شخصیت‌پردازی در متن، بازیگران نیز، در حد تیپ ظاهر می‌شوند، ضعف عمدة اجرای سلیمی، به نظر، نبودن تحلیلی دقیق و کامل، از اثر اشمیت است.

مهمان‌سرای دو دنیا میان رئالیسم و سورئالیسم سرگردان است و این سرگردانی در بازی‌ها، لحن، ریتم و اجرا، تأثیر منفی دارد. اگر جهان ساخته‌شدة اشمیت با نگاهی سورئالیستی به اجرا در‌می‌آمد حرکات موزون راجاپور غیب‌آموز نیز، پذیرفتنی بود و بازی غلو‌شدة علا محسنی بازیگر توانای تئاتر کشور در نقشِ رئیس دلبک، معنا پیدا می‌کرد.

در مقابل بازی‌های فرا‌واقعی مردِ سفید‌پوش و زنِ سفید‌پوش و دکتر اس با بازی واقعی ماری، ناهمگون است این ناهمگونی در مورد بازی‌های ژولین (‌علی سرابی و لورا (‌مینا خسروانی) با دیگر بازی‌ها تشدید می‌شود.

در مجموع نمایش مهمان‌سرای دو دنیا اثر اریک امانویل اشمیت، متن ناپخته‌ای دارد که تلاش گروه اجرایی نیز، نمی‌تواند این خامی را از بین ببرد.

علی‌رضا احمد‌زاده، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر

پی‌نوشت:

۱. Julien Portal

۲. Lura

۳. Dellbec

۴.Mari



همچنین مشاهده کنید