شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

معجزه شكر


معجزه شكر

خداوند متعال در یكی از كلیدی ترین آیات قرآن كریم و درست هنگامی كه از خلقت انسان سخن می راند به روشنی انسان ها را به دو گروه شاكر و سپاسگزار و یا كافر و ناسپاس تقسیم می نماید

در چند آیه از جمله سومین آیه سوره انسان، خداوند انسان ها را هدایت كرده و آنها را به دو گروه تقسیم نموده است:

یك دسته شاكر و دسته ای كافر. آیه: «اگر از شكرگزاران باشید بر نعمت هایتان خواهم افزود»(۱) و نیز ستایش انبیای الهی به داشتن روحیه شكرگزاری(۲) و همچنین تأملی اندك در این كه نخستین فرمان الهی به لقمان حكیم پس از دادن حكمت به وی، دستور به شكرگزاری است(۳) و شیطان سوگند یاد نموده كه انسان ها را از مسیر شكر خارج كند،(۴) افزون بر این كه خداوند متعال بارها امر به شكر كرده و از ناسپاسی بیشتر مردم شكایت كرده است.(۵) از این رو خوب است تا با دقت بیشتری به بررسی مسأله شكر در قرآن بپردازیم. تفكر در ۷۸ كاربرد واژه «شكر» و مشتقات آن در قرآن و برخی تفاسیر، نتایج شگفت آوری به همراه داشته است كه مختصر، ولی مفید تقدیم حضورتان می گردد:

● شاكر یا كافر؟

خداوند متعال در یكی از كلیدی ترین آیات قرآن كریم و درست هنگامی كه از خلقت انسان سخن می راند به روشنی انسان ها را به دو گروه شاكر و سپاسگزار و یا كافر و ناسپاس تقسیم می نماید.(۶) طبق این آیه و آیات دیگر سوره «انسان، خداوند حكیم همه انسان ها را به وسیله ۳ چراغ فطرت، عقل و وحی» هدایت نموده و راه راست و زندگی درست را به آنان نشان داده است، حال این خود انسان است كه می تواند با قرارگرفتن در گروه شاكران به پیمودن راه راست در پرتو هدایت الهی ادامه داده و سعادتمند شود، تا جایی كه با وصف «ابرار» در آیات بعدی مورد تمجید الهی واقع شده و از بهترین نعمت های بهشتی، پاداش گیرد، یا این كه تحت فرمان نفس اماره و شیطان به ناسپاسی و كفران نعمت های خدا پرداخته و شقاوت، بدبختی و عذاب دردناك الهی را نصیب خود نماید. البته توجه به این نكته نیز لازم است كه فرق است میان «شكركردن» و «شاكربودن»، چرا كه «شكر كردن» تنها دلالت دارد بر این كه شكری از انسان سرمی زند ولی «شاكربودن» دلالت دارد بر این كه این عمل شكر عادت و صفت همیشگی شده، پس كلمه «شاكرین» به معنای كسانی است كه در باطن دارای صفت شكر هستند و این فضیلت در آنها استقرار یافته.(۷)

● حقیقت شكر

بیشتر مفسران، حقیقت شكر را در اظهار نعمت دانسته اند به نحوی كه در مرحله نخست شكر قلبی است، به این معنا كه انسان همه نعمت ها را از خدا بداند؛ مرحله دوم شكر زبانی و ثنای منعم است، نظیر گفتن «الحمدالله» و مرحله نهایی شكر عملی است، یعنی نعمت را در جایی كه نعمت دهنده در نظر داشته استفاده كنی كه این مرحله با انجام عبادت و صرف عمر و اموال در مسیر رضای خدا و خدمت به مردم محقق می شود.(۸) امام صادق (ع) فرمودند: «شكر نعمت، دوری از گناه است» و نیز فرمود: «شكر آن است كه انسان نعمت را از خدا بداند (نه از زیركی، علم، عقل و تلاش خود یا دیگران) و به آنچه خدا به او داده راضی باشد و نعمت های الهی را وسیله گناه قرار ندهد، شكر واقعی آن است كه انسان نعمت خدا را در مسیر خدا قرار دهد»؛ و به راستی آیا عمل و برخورد ما با نعمت هایی از جمله آب، هوا، سوخت و انرژی، سلامتی، آرامش، پدر و مادر و ... مصداق شكر عملی هست یا نه؟

● مهم ترین آیه شكر

«لئن شكرتم لازید تكم و لئن كفرتم ان عذابی لشدید»(۹) این آیه كه به نظر برخی مفسران مهم ترین و سریع ترین آیه قرآن در مورد شكر نعمت و یا كفران آن است، بعد از آیه مربوط به نعمت آزادی و تشكیل حكومت الهی به رهبری حضرت موسی(ع) مطرح شده و چند نكته را دربردارد:

▪ حكومت الهی و رهبر آسمانی از مهم ترین نعمت ها است و اگر شكرگزاری نشود، خداوند مردم ناسپاس را به عذابی شدید گرفتار می كند.

▪ سنت قطعی و حتمی خدا بر این است كه شكر (و استفاده بهینه از امكانات) را وسیله زیادی و افزایش نعمت قرار داده است.

▪ با شكر نه تنها نعمت های خداوند زیاد می شود، بلكه خود ما نیز رشد پیدا می كنیم، ارتقا می یابیم و بالا می رویم چرا كه فرمود: «لا زیدتكم»

▪ كیفر كفران نعمت تنها گرفتن نعمت نیست بلكه گاهی نعمت سلب نمی شود ولی به صورت نعمت و همراه با سنت استدراج، موجب سقوط تدریجی انسان می شود. (۱۰)

● رابطه شكر با اخلاص و شهود

در چند جای قرآن از قول ابلیس نقل شده كه به عزت خدا قسم خورده و گفته: «همه انسان ها را گمراه می كنم مگر بندگان مخلص تو را»(۱۱) در این آیات شیطان از اغوا و گمراه ساختن كلی خود احدی را استثنا نكرده مگر «مخلصین» را و خدای تعالی هم گفتار او را امضا نموده و رد نكرده است. از طرفی و در جای دیگر قرآن حكایت می كند كه ابلیس گفت: «... بر سر راه مستقیمی كه تو برای بشر ترسیم نموده ای می نشینم، آن گاه از پیش رو و پست سر و راست و چپشان سروقتشان می آیم به طوری كه بیشترشان را شاكر نیابی»(۱۲)، با مقایسه این دو آیه شریفه به راحتی می توان دریافت كه ترفند شیطان برای گمراه ساختن انسان و خارج كردن وی از دایره مخلصان واقعی، جداسازی او از گروه «شاكران» است، پس هر چه بیشتر در وادی شكر گام برداشته و به مقام اخلاص در نیت و عمل نزدیكتر شویم، دست شیطان و شیطان صفتان از ما كوتاه و كوتاه تر خواهد شد. افزون بر این كه مفسر و فیلسوفی چون علامه طباطبایی، شاكران واقعی را مخلصان واقعی می داند.(۱۳) عارفی چون خواجه عبدالله انصاری، شكر را دارای مراحلی دانسته و آن را موجب رسیدن به شهود و لقا پروردگار معرفی می نماید.(۱۴)

● نمونه های شكرعملی

خداوند نیازی به عبادت و تشكر ما ندارد و قرآن بارها به این حقیقت اشاره كرده و فرموده است: «خداوند از شما بی نیاز است (۱۵) ولی توجه ما به او مایه عزت و رشد خود ماست، همان گونه كه خورشید نیازی به ما ندارد و این ما هستیم كه اگر منازل خود را روبه خورشید بسازیم از نور و روشنایی آن استفاده می كنیم. پس همان گونه كه انسان های عاقل و خردمند كمال استفاده را از امكانات طبیعی می برند تا خود به رشد و كمال برسند ما نیز با وارد شدن در گروه شاكرین خود را در معرض پرتوهای درخشان تشكر از خداوند قرار می دهیم و البته چون می دانیم كه برای شاكر شدن و شاكر بودن علاوه بر تشكر قلبی و زبانی عمل نیز لازم است. پس چند نمونه از راه های عملی سپاسگزاری را مرور می نماییم:

▪ نماز: بهترین نمونه شكر خداوند است، خدای مهربان به پیامبرش می فرماید: «به شكرانه این كه ما به تو خیر كثیر عطا كردیم، نماز برپاكن.»(۱۶)

▪ روزه: «آنچنان كه پیامبران الهی به شكرانه نعمت های خدا روزه می گرفتند.(۱۷)

▪ خدمت به مردم: قرآن می فرماید: اگر بی سوادی از باسوادی درخواست نوشتن كرد، سرباز نزند و به شكرانه سواد، نامه او را بنویسد.(۱۸)

▪ قناعت: پیامبراكرم (ص) فرمودند: «قانع باش تا شاكرترین مردم باشی.»(۱۹)

▪ یتیم نوازی و كمك به محرومان و نیازمندان (۲۰)

▪ تشكر از مردم كه تشكر از خداست، آنچنان كه در روایات آمده:«كسی كه از مخلوق تشكر نكند، از خداوند شكرگزاری نكرده.(۲۱)

و البته همه این موارد كه بیان شد زمانی سودمند بوده و معنا پیدا می كند كه سعی نماییم تا همگی نعمت های الهی را در مسیری كه خودش خواسته و در راه طاعت و بندگی او استفاده نماییم و نه در راه معصیت و نافرمانی.

● آسیب شناسی شكر

آسیب شناسی شكر یعنی این كه ببینیم چرا تنها در خوشی ها و شادی ها و آن هم گاهی اوقات، به حمد و سپاس خدا می پردازیم و چرا شاكر خوبی نیستیم؟ برای یافتن پاسخ به این مثال توجه كنید: وقتی خود را به دست دندانپزشكی دانا و مجرب می سپاریم هر چند ترمیم دندان و لثه همه وجود ما را به درد می آورد (تا حدی كه اشكمان جاری می شود) ولی صبر نموده و علاوه بر صبر در انتها از او تشكر هم می نماییم و این بدان علت است كه به علم و حكمت و خیرخواهی او ایمان داشته و می دانیم كه در پس این دردها، راحتی و آرامش است. حال به این آیه قرآن توجه كنید: «چه بسیار چیزهایی كه شما دوست ندارید ولی در حقیقت به نفع شماست و چه بسیار چیزهایی كه شما دوست دارید ولی به ضرر شماست و خدا می داند و شما نمی دانید.»(۲۲)

اگر بدانیم كه دیگران مشكلات بیشتری دارند، اگر بدانیم مسائل و مشكلات زندگی غرور ما را می شكند و سنگدلی ما را برطرف می كند، اگر بدانیم كه مشكلات ما را به یاد دردمندان می اندازد، اگر بدانیم مشكلات و دشواری ها ما را به فكر دفاع و ابتكار می اندازد، اگر بدانیم مشكلات و سختی ها افزون بر نام آنچه گذشت، ارزش نعمت های گذشته را به یاد ما می آورد، كفاره گناهان است، سبب دریافت پاداش اخروی است، هشدار و زنگ بیدارباش قیامت بوده و همچنین سبب شناسایی میزان صبر خود و یا سبب شناسایی دوستان واقعی است و اگر هنگام برخورد با مسأله یا مشكلی بدانیم كه ممكن بود مشكلات بیشتر یا سخت تری برای ما پیش آید (۲۳) و از همه مهم تر اگر به علم و حكمت و خیرخواهی خداوند متعال ایمان داشته باشیم، خواهیم دانست كه تلخی های ظاهری نیز در جای خود شیرین است و شایسته شكر.

مگر بارها نشنیده ایم كه حضرت زینب (س) در اوج سختی های ظاهری و پس از تحمل رنج های فراوان در پاسخ جنایات بنی امیه چه گفتند؟ «ما رأیت الا جمیلا»(۲۴) یعنی در همه این مراحل جز زیبایی ندیدم و این یعنی اوج نگرش الهی و ایمان به علم و حكمت و خیرخواهی خداوند، سپس با توجه به این مطالب آیا فكر نمی كنید كه ناسپاسی ها و جزع و فز ع های ما در زندگی از كمبود ایمان به خدا ناشی اند و اشتباه در نوع دید و نگرش ما به زندگی و حوادث آن است؟

عبدالرضا حدادیان



همچنین مشاهده کنید