پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

ایگناز گلدزیهـر Goldziher


ایگناز گلدزیهـر Goldziher

گلدزیهر یكی از خاورشناسان و اسلام شناسان مشهور اروپایی است كه نقش بسزایی در معرفی اسلام و بالاخص امامیه به جهان غرب ایفا کرد

گلدزیهر یكی‌ از خاورشناسان‌ و اسلام‌شناسان‌ مشهور اروپایی‌ است‌ كه‌ نقش‌ بسزایی‌ در معرفی‌ اسلام‌ و بالاخص‌ امامیه‌ به‌ جهان‌ غرب‌ ایفا کرد. به‌ دلیل‌ اهمیت‌ مطالعات‌ اسلامی‌ این‌ محقق‌، وی‌ را باید آغازگر بسیاری‌ از رشته‌های‌ مطالعات‌ عربی‌ و اسلامی‌ قرن‌ حاضر انگاشت.

گلدزیهر در ۲۲ ژوئن‌ ۱۸۵۰ در شهر استراسبورگ‌ مجارستان‌ در خانواده‌ای‌ یهودی‌ دیده‌ به‌ جهان ‌گشود. در آن‌ زمان‌ مجارستان‌ بخشی‌ از قلمرو اتریش‌ محسوب‌ می‌شد و این‌ امر و نیز تعلق‌ او به ‌خانواده‌ای‌ یهودی،‌ عامل‌ مهمی‌ در شكل‌گیری‌ شخصیت‌ او بود. هنگامی‌ كه‌ دوازده‌ سال‌ داشت‌، به ‌پژوهش‌ و تحقیق‌ روی‌ آورد. در این‌ زمان‌ وی‌ كه‌ دانش‌آموز بود، درباره‌ نماز، انواع‌ و وقت‌ آن‌ به‌ تحقیق‌ پرداخت‌؛ چه‌ این‌كه‌ از نظر وی‌ بسیاری‌ از نمازگزاران‌ بدون‌ دانستن‌ حقیقت‌ نماز به‌ آن‌ روی‌ می‌آوردند. این‌ امر نشانگر گرایشی‌ است‌ كه‌ او در طول‌ زندگی‌ بدان‌ پایدار ماند.

در سن‌ شانزده‌ سالگی‌ به‌ ترجمه‌ متون‌ خاورشناسی‌ روی‌ آورد و دو داستان‌ تركی‌ را به‌ زبان‌ مجاری ‌ترجمه‌ كرد كه‌ در مجله‌ای‌ با عنوان‌ «خاورشناس‌ شانزده‌ ساله‌» به‌ چاپ‌ رسید. از این‌ پس‌ همه‌ساله‌ به‌ ارائه‌ تحقیق‌ و نگارش‌ آثاری‌ از این‌ قبیل‌ می‌پرداخت‌ كه‌ بعضاً به‌ صورت‌ آثار حجیمی‌ به‌ چاپ ‌می‌رسید.

پس‌ از ورود به‌ دانشگاه‌ لایپزیك‌ و آشنایی‌ با فلیشر یكی‌ از خاورشناسان‌ و زبان‌شناسان‌ مشهور اروپایی‌، توانست‌ در سال‌ ۱۸۷۲ از پایان‌نامه‌ دكترای‌ خویش‌ با عنوان‌ «تنخوم‌ اورشلیمی‌» (كه‌ یك‌ مفسریهودی‌ بود) دفاع‌ کند.

سپس‌ گلدزیهر به‌ استادیاری‌ دانشگاه‌ بوداپست‌ نایل‌ شد و در همین‌ زمان‌ بود كه‌ جهت‌ انجام‌ پژوهش ‌به‌ همراه‌ یك‌ هیئت‌ مطالعاتی‌ به‌ مدت‌ یك‌ سال‌ به‌ شهرهای‌ وین‌ و لیدن‌ رفت‌. او به‌ قاهره‌، سوریه‌ و فلسطین‌ رفت‌ و مدتی‌ را در این‌ منطقه‌ به‌ مطالعه‌ كتاب‌های‌ اسلامی‌ و نسخه‌های‌ خطی‌ عربی‌ پرداخت‌ و درعین‌ حال‌، در كلاس‌های‌ درس‌ دانشگاه‌ الازهر حضور می‌یافت.

طی‌ این‌ سفر او در سوریه‌ به‌ مجموعه‌ عظیمی‌ از نسخه‌های‌ خطی‌ عربی‌ دست‌ یافت‌ و به‌ ویرایش‌ برخی‌ از آن‌ها اقدام‌ کرد كه‌ یكی‌ از آن‌ها كتاب‌ احقاق‌‌الحق‌ و اذهاق‌الباطل‌ اثر نورالله‌ مرعشی‌ تستری‌ است.

در سال‌ ۱۸۷۴ هنگامی‌ كه‌ ۲۴ ساله‌ بود، مقاله‌ای‌ مفصل‌ و علمی‌ درباره‌ مباحث‌ اعتقادی‌ سنی‌ و شیعه‌ نگاشت‌ و درباره‌ مكتب‌ ظاهریه‌، مفاهیم‌ اهانت‌آمیز شیعیان‌ نسبت‌ به‌ خلفا، مفهوم‌ تقیه‌، وجوه ‌ممیزه‌ امام‌ ناطق‌ و امام‌ ساكت‌ به‌ مطالعه‌ و تحقیق‌ پرداخت‌ كه‌ پاره‌ای‌ از مهم‌ترین‌ و مفصل‌ترین‌ مطالعات ‌وی‌ در كتاب‌های‌ ذیل‌ آمده‌ است:

▪ Muslim Studies (مطالعات‌ اسلامی)

▪ Introduction to Islamic theology and Law (مقدمه‌ای‌ بر كلام‌ و حقوق‌ اسلامی)

▪ Trends in Islamic Quran Exegesis (گرایش‌ها در تفسیر قرآن)

در مورد اهمیت‌ مطالعات‌ گلدزیهر برای‌ پژوهش‌های‌ عصر حاضر و نیز آینده‌، كارشناسان‌ معتقدند كه‌ آثار وی‌ در مورد تاریخ‌ اسلامی‌ و همچنین‌ تفسیر قرآن‌، اصول‌ عقاید، فلسفه‌ و اندیشه‌ حقوقی‌ اسلام‌، علی‌رغم‌ این‌كه‌ ارزش‌ خود را دارد، اما این‌ مطالعات‌ درباره‌ وجوه‌ این‌ دین‌ مآلاً پرسش‌های‌ روش‌شناسانه ‌جدّی‌ای‌ را مطرح‌ می‌کند. مثلاً علی‌رغم‌ احترام‌ عمیقی‌ كه‌ گلدزیهر برای‌ فرهنگ‌ «غنی‌» اسلامی‌ قائل ‌بود و آن‌ را تنها دینی‌ می‌انگاشت‌ كه‌ «قادر به‌ پاسخگویی‌ و اقناع‌ اندیشه‌های‌ فلسفی‌ و كنجكاوانه‌ است‌»،اما نسبت‌ به‌ بسیاری‌ از سنت‌های‌ دروغین‌ كه‌ به‌ درون‌ اسلام‌ نفوذ كرده‌، هشدار می‌داد، البته‌ از نظر او، این‌ وضعیت‌ در مورد دین‌ مسیحیت‌ و یهود نیز صادق‌ بود. از نظر او، باید با این‌ امور، با عنوان كلاهبرداری‌ دینی برخورد كرد. البته‌ گلدزیهر در زمانی‌ می‌زیست‌ كه‌ نظریه‌ تكامل‌ انواع‌ داروین‌ به‌ نقطه‌ اوج‌ خود رسیده‌ بود و از طرفی‌ او با كمبود منابع‌ اصیل‌ اسلامی،‌ بویژه‌ امامیه‌ مواجه‌ بود و این‌ باعث‌ می‌شد كه‌ او اظهارنظرهایی‌ کند كه‌ خود درصدد ابطال‌ آن‌ها برآمده‌ بود، و از سویی‌ او نمی‌توانست‌ عقاید باطلی‌ را كه‌ در اسلام‌ رخنه‌ كرده‌ بود، به‌ همان‌ صورت‌ واقعی‌اش‌ اظهار کند. مع‌الوصف‌، تلاش‌های‌ وی‌، بویژه‌ درباره‌ تاریخ‌ اسلام‌، باعث‌ شد كه‌ تفسیر گلدزیهر از این‌ وقایع‌، با متأثر ساختن ‌عالمان‌ اروپایی‌ همچون‌ «والرز» و «لتیمان‌» و همچنین‌ اصلاح‌گران‌ مسلمان‌، آنان‌ را در این‌ جهت‌ هدایت‌ کند كه‌ سنت‌های‌ شرك‌آلود را از پیكره‌ اسلام‌ نفی‌ کنند.

امروزه‌، در غرب‌ اعتقاد بر این‌ است‌ كه‌ در میان‌ اسلام‌شناسان‌ فعلی‌ هنوز جایگزین‌ مناسبی‌ برای ‌گلدزیهر نمی‌توان‌ انتخاب‌ کرد؛ علت‌ اصلی‌ آن‌، عدم‌ تعریف‌ حقیقی‌ اصطلاحاتی‌ است‌ كه‌ این‌ عالمان ‌در پی‌ فهم‌ آنند. البته‌ به‌ نظر می‌رسد كه‌ این‌ امر‌، قدری‌ اغراق‌آمیز باشد، ولی‌ تا حدی‌ می‌توان‌ آن‌ را به ‌اختلاف‌ در روش‌ تحقیق‌ گلدزیهر با این‌ عالمان‌ منتسب‌ دانست؛ چه‌ این‌كه‌ گلدزیهر روش‌ تحقیق‌ خود را به‌ شیوه‌ استدلالی‌ و براساس‌ بینش‌ و یافته‌های‌ درونی‌ قرار می‌داده‌ در حالی‌ كه‌ دیگران‌، روش‌ استقرایی‌ و تكیه‌ بر منابع‌ و اسناد را دنبال‌ می‌كردند.

آن‌گونه‌ كه‌ از فهرست‌ آثار او برمی‌آید، وی‌ ظاهراً بالغ‌ بر ۵۹۲ نگاشته‌ از خود برجای‌ گذاشت‌ كه‌ هر یك‌ از آن‌ها سرآغاز تحقیقات‌ فعلی‌ اسلام‌شناسان‌ و خاورشناسان‌ محسوب‌ می‌شود.

با این‌ همه‌، ذكر این‌ نكته‌ خالی‌ از فایده‌ نیست‌ كه‌ هر چند بسیاری‌ از خاورشناسان،‌ از جمله‌ دوزی‌، هورخرونیه‌ (هر دو از هلند)، گلدزیهر (از مجارستان‌)، شاخت‌ (از آلمان‌) و... درباره‌ افكار و عقاید اسلامی‌ به‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ پرداختند و وارد مسائل‌ مربوط‌ به‌ كلام‌ اسلامی‌، عرفان‌، تصوف‌ یا فلسفه‌ شدند، یا بعضاً به‌ ویرایش‌ نسخه‌های‌ خطی‌ عربی‌، فارسی‌ یا تركی‌ پرداختند، ولی‌ موجب‌ تأسف‌ است‌ كه ‌گاهی‌ آن‌قدر دچار اشتباهات‌ و تحلیل‌های‌ نادرست‌ شده‌اند كه‌ معمولاً نمی‌توان‌ درباره‌ آنان‌ قائل‌ به‌ وجود حسن‌نیت‌ شد.

البته‌ نباید از اهداف‌ استعماری‌ای‌ كه‌ پشت‌ این‌ نوع‌ فعالیت‌های‌ مطالعاتی‌ بود، غافل‌ ماند. حدوداً هشتاد سال‌ پیش‌ طبق‌ برخی‌ منابع‌، استادان دانشگاه‌ لیدن‌، دانشجویان‌ را ملزم‌ كردند تا نسخه‌های خطی ‌معارف‌ اسلامی‌ را به‌ هر زبان‌ شرقی‌ای‌ كه‌ باشد، یافته‌ و آن‌ را ویرایش‌ کنند. طبق‌ تحقیقات‌ و یافته‌های ‌اینان‌، ذخایر ثروت‌ جهان‌ در همین‌ علوم‌ اسلامی‌ اعم‌ از طبیعیات‌، جغرافیا، طب‌، ریاضیات‌، فلسفه‌ و...آمده‌ است‌ كه‌ كلید آن‌ها در دستیابی‌ به‌ همین‌ نسخه‌های‌ خطی‌ قرار دارد.



همچنین مشاهده کنید