شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

عفو و گذشت راهی میانبر به سوی مقامات انسانی و عرفانی


عفو و گذشت راهی میانبر به سوی مقامات انسانی و عرفانی

شاید بسیار شنیده باشید که می گویند تو نیکی کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز, یا این که ارحم ترحم, مهربانی کن تا مهربانی بینی و بگذر تا از تو بگذرند

شاید بسیار شنیده باشید که می گویند: تو نیکی کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز، یا این که: ارحم ترحم، مهربانی کن تا مهربانی بینی و بگذر تا از تو بگذرند.

این اصطلاحات و ضرب المثل ها و مفاهیم کوتاه و گویا و از نظر محتوا بلند، ریشه در مفاهیم وحیانی قرآن دارد و بزرگان و شاعران بزرگ اسلامی برای انتقال آموزه های قرآنی با بهره مندی از آیات کوشیده اند تا مجموعه ای از مفاهیم اخلاقی را با ساده سازی و همه فهم پذیری در جامعه گسترش دهند. این گونه است که مفاهیم بلند اخلاقی و هنجاری قرآنی به اشکال مختلف زمزمه مردم است.

یکی از مفاهیم بلند در فرهنگ اسلامی و قرآنی، مفهوم عفو و گذشت است. این مفهوم چنان که گفته شد به اشکال مختلف در ادبیات و فرهنگ ایرانی نفوذ کرده و به عنوان گذشت از گناه دیگری، یکی از فضیلتها و منشهای نیک در رفتار و اخلاق انسانی است. این خصوصیتی الهی است و کسانی که رنگ خدایی به خود گرفته اند و صبغه الله در جان ایشان نشسته است، انسان های با گذشتی هستند که از خطا و گناه و اشتباه دیگری چشم پوشی می کنند و می گذرند و به خود اجازه نمی دهند که از دیگری در هر پست و مقامی که هستند انتقام بگیرند. به سخن دیگر، با آن که از نظر حقوقی و عقلی و عقلایی و حتی شرعی، عدالت، اقتضا می کند که شخص را به سبب خطا و اشتباه و جرم و گناهش مواخذه و تنبیه کنند و از وی بر اساس مقابله به مثل «اعتدوابمثل ما اعتدی علیکم» مجازات برابر نمایند و عدالت را در حق وی به اجرا درمی آورند، با این همه به حکم احسان و نیکی از وی درمی گذرند و با گذشت از کرده وی، او را به کرامت ها و شرافت های انسانی هدایت می کنند.

نوشتار زیر که در طی دو شماره تقدیم خوانندگان عزیز می شود بازخوانی ریشه ها و خاستگاه این فرهنگ هنجاری و ارزشی است و نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن ضمن بررسی علل و عوامل زمینه ساز عفو و گذشت، آثار و کارکردهای آن را واکاودی کرده است که با هم بخش اول این نوشتار را از نظر می گذرانیم:

▪ دست یابی به مقامات بلند انسانی

بسیاری از مردم در این اندیشه اند که بتوانند به مقامات بلند انسانی دست یابند و از فواید و آثار آن بهره مند گردند. این اشتیاق، در جوانان، بیشتر است و از آن جایی که از نظربدنی و آرزوها و آمال در جایگاهی قرار دارند که هر چیزی را می جویند و درپی هر نام و نشانی می روند تا ناشناخته ها را کشف و نایافته ها را بیابند، علاقه و اشتیاق شگفتی برای دست یابی به کمالات و مقامات از خود نشان می دهند. آنان در جست وجوی عرفان و مقامات عرفانی و یا رازها و رمزهای طبیعت درون و بیرون به سوی هر کسی کشیده شده و به هر جایی سرک می کشند. در بسیاری از مواردی با شکست رو به رو می شوند و به سبب عجله در دست یابی به هر چیزی، در دام نااهلان می افتند. راه سیر و سلوک را گم می کنند و به جای بهره گیری از طریقت شریعت برای دست یابی به حقیقت و عرفان و مقامات، هر بیراهه ای را می آزمایند و در زیر علم هر کسی سینه می زنند و پیرو کر و کور هر کس و ناکسی می شوند. این گونه است که نه تنها به حقیقت نمی رسند بلکه از مقامات انسانی دور می شوند و شکست خورده در دام شیطان افتاده و سرخورده از راه و رسم واقعی طریقت حقیقت می گردند.

این در حالی است که قرآن، راه های بسیار ساده و روشنی را پیش هر کسی که در جست وجوی حقیقت و مقامات و کمالات انسانی است قرار داده است. صراط مستقیم شریعت در حقیقت و راه و طریقتی آسان و ساده به سوی حقیقت و مقامات و کمالات است. در این راه مجموعه ای ساده از آموزه ها بیان شده است که اجرای آن می تواند شخص را نه تنها به حقیقت و مقامات برساند بلکه کمالات هر چیزی را چنان که شایسته و بایسته است درک کند و بخشی از وجود خویش گرداند.

یکی از آموزه های قرآنی برای دست یابی به کمالاتی چند، راه عفو و گذشت است. عفو که به معنای گذشت از گناه و خطای دیگری و خودداری از مجازات خطاکار و گناهکار می باشد، یکی از راه های رسیدن به بسیاری از کمالات و مقامات انسانی است که در آیات قرآنی بیان شده است. هر کسی که بخواهد مصداق عناوین بلند و مقامات والایی چون نیکوکاری و شکیبایی و پرهیزگاری شود و از محبت و گذشت الهی برخوردار گردد و بسیاری از بلاها و مصیبت ها و گرفتاری ها را دفع کند و در نزد مردم بزرگ و محبوب شود و از رحمت خاص خداوندی و عنوان محبوب و حبیب الهی بهره مند گردد، می بایست از این راه سود جوید؛ زیرا این رفتار چنان عظیم و با اهمیت است که خداوند آثار و فواید زیادی برای آن در آیاتی قرآنی بیان کرده است.

▪ جایگاه عفو در میان فضیلت ها و ارزش های انسانی

گذشت کردن، یکی از فضیلت ها و ارزش های اخلاق انسانی است که از سوی همگان به حکم سیره عقلایی مورد توجه و عنایت قرار گرفته است، هر چند که حکم عقل و حقوق و عدالت اقتضا می کند که شخص مجازات گردد و حق کسی که به او به هر شیوه ای ظلم شده، بازستانده شود.

خداوند در آیات قرآنی، عفو و گذشت به ویژه در حال قدرت بر انتقام و مجازات را می ستاید و بر کسانی که درحال قدرت و توان از حق خویش می گذرند و با بزرگواری، چشم بر مجازات می بندند، آفرین می فرستد و آن را به عنوان امری معروف و هنجاری پسندیده و نیکو مورد تشویق قرار می دهد و افرادی را که بدان عمل می کنند مظهر مقام رحمانیت خویش می شمارد. (بقره آیه ۱۷۸)

قرآن در آیه ۲۳۷ سوره بقره و نیز ۱۲۶ سوره نحل با آن که مجازات برابر را به عنوان اصل مقابله به مثل تأیید می کند ولی با بیان این که عفو و گذشت یکی از بهترین و کوتاه ترین راه های دست یابی انسان به تقوا است می کوشد تا بیان دارد که فضیلت انسانی نه در انتقام و مجازات بلکه در عفو و گذشت از دیگری است و شرافت و کرامت انسانی نه تنها این گونه حفظ می شود بلکه با این روش، شخص می تواند کنترل و مهارخویش را به دست گیرد و احسان و نیکوکاری را بر حس انتقام مقدم دارد. در چنین صورتی شخص هم از مقام اهل تقوا سود می برد و هم می تواند در جرگه صابران قرار گیرد که در شداید و سختی ها مهار نفس خویش را به دست می گیرند تا عواطف وی تحت تأثیر شیطان، او را به مجازات و بلکه مجازات تشدیدی به ویژه در هنگام قدرت سوق ندهد.

انسان در عفو و گذشت است که می تواند ارزش و جایگاه واقعی خویش را به دست آورد. این مسئله به ویژه در شداید و سختی ها مانند مجازات قاتلین و در امور مالی در هنگام تنگدستی فقیران و بینوایان، خود را نشان دهد.

شخصی که در اوج غضب و انتقام، از جرم قاتل می گذرد و یا از مال خویش چشم فرو می بندد تا تنگدستی را نیازارد و با مطالبه پول و مال خویش، او را خوار و ذلیل نکند در حقیقت نه تنها کرامت و بزرگواری خویش را خریده بلکه شرافت و کرامت انسانی را برای همگان حفظ کرده است.

▪ اجر و پاداش عفو

اگر همین مقام تقوا و صابران و محسنان را از آثار و پاداش های عفو و گذشت بدانیم و دیگر هیچ پاداش و مقامی برای آن فرض نکنیم می توان گفت که پاداش های بسیار ارجمند و ارزشمندی نصیب کسانی شده که اهل عفو و گذشت می باشند.

با این همه قرآن برای اهل عفو و گذشت، افزون بر پاداش های پیش گفته آثار و پاداش های دیگری نیز برشمرده است که می توان به زمینه سازی برای جلب غفران و آمرزش الهی برای خود از راه عفو و گذشت در حق دیگری اشاره کرد که در آیات ۲۲ سوره نور و ۱۴ سوره تغابن بدان اشاره شده است.

پاداش بهشت جاویدان و بهره مندی ازمواهب همیشگی آن از دیگر پاداش هایی است که خداوند برای اهل عفو درنظر گرفته است. این مطلب را خداوند به عنوان پاداش اهل عفو و گذشت در آیات ۱۳۴ تا ۱۳۶ سوره آل عمران و نیز آیات ۶۳ تا ۷۶ سوره فرقان تشریح کرده است.

خداوند در آیه ۴۰ سوره شورا عفو و اغماض از خطای دیگران و اصلاح بدی آنان را نیکی دانسته و گذشت را موجب پاداش ویژه خداوند برمی شمارد و در آیات ۵۲ تا ۵۴ سوره قصص با ذکر داستان مومنان اهل کتاب که دریافت کننده دو اجر و پاداش برای تحمل در برابر کفار و عفو و گذشت از آزار آنان می باشند این مطلب را توضیح می دهد که چگونه می توان پاداش های مضاعفی را از راه عفو به دست آورد.

به نظر می رسد که بهترین پاداش و اثری که می توان برای گذشت و عفو بیان کرد آن است که شرایط برای عفو و گذشت خداوند از خطاهای انسانی را فراهم می آورد تا این گونه در مسیر ارحم ترحم (رحم کن تا رحم شوی) قرار گیریم.

● علل و عوامل عفو و گذشت در انسان

اما چه علل و عواملی در درون و بیرون آدمی موجب می شود تا شخص، اهل این فضیلت و منش والای اخلاقی باشد؟

در پاسخ به این پرسش، قرآن اموری را به عنوان زمینه ساز و عوامل عفو مطرح می سازد.

آیه ۲۲ سوره نور بیان می دارد که علاقه انسان به غفران الهی و جلب عنایت وی، زمینه ای برای عفو و گذشت خطاهای دیگران است. به سخن دیگر هنگامی که انسان در می یابد که خود به شکل و یا اشکال گوناگونی خطاکار بوده و هست و اشتباهات و گناهان بسیاری را مرتکب شده که نیازمند عفو و گذشت از سوی خداوند است، می کوشد تا به گونه ای رفتار کند تا دست کم خداوند نسبت به او سخت گیری نکند. از این رو می کوشد تا در حق دیگری راه چشم پوشی از خطا و عفو را در پیش گیرد تا خود تحت اسم غفور و رحیم خدا قرار گیرد.

خداوند بیان می کند که اگر انسان از جرم ها و گناهان و خطاهای کوچک دیگری چشم پوشی کند خداوند نیز ازگناهان و خطاهای بزرگ او چشم پوشی می کند و از مقام عفو و غفران با او برخورد می نماید. (توبه آیه ۶۶)

البته انسان نباید هیچ جرم و گناهی را که در پیشگاه خداوند انجام می دهد کوچک بشمارد؛ انسان به گناه کوچک خویش ننگرد بلکه به عظمت خداوند بنگرد که در پیشگاه چه کسی این خطا و گناه کوچک را انجام می دهد. اگر این گونه عمل کند در می یابد که هر خطا و گناهی کوچک در برابر خداوند بزرگ است و می بایست آن را ترک کند.

از دیگر اموری که زمینه ساز عفو و گذشت در انسان است توجه به قدرت مطلقه خداوندی است. وقتی کسی متوجه این نکته باشد که خداوند دارای قدرت مطلقه است و هر کسی را به راحتی می تواند بگیرد و عذاب کند و چیزی از دایره قدرت او بیرون نیست ولی از بسیاری از گناهان و خطاهای بشر می گذرد و از در عذاب و انتقام و مجازات وارد نمی شود، این تفکر و بینش موجب می شود تا شخص با توجه به ضعف قدرت خویش از حق دیگری بگذرد.

به سخن دیگر، توجه به قدرت مطلقه خدا، زمینه ساز عفو از رفتارهای خطایی دیگران می شود که این مطلب را می توان از آیات ۱۰۹ سوره بقره و نیز ۱۴۹ سوره نساء به دست آورد.

عقیده به قیامت و رستاخیز و هدفداری خلقت و آفرینش و حتمی بودن بازخواست و محاسبه، زمینه ساز عفو و گذشت نیکو از دیگران است. از این رو خداوند در آیه ۸۵ سوره حجر بیان می کند که ارتباط تنگاتنگی میان صفح وگذشت و آگاهی از خلقت و هدفداری آن وجود دارد. به معنای دیگر میان بینش و نگرش ارتباط نزدیکی است که می بایست در روش های تربیت و پرورش آدمی به خوبی از آن سود برد.

نرم خویی و داشتن قلبی نرم و مهربان و رحیم موجب می شود تا انسان دارای فضیلت اخلاقی گذشت و عفو شود. این مطلب از آیه ۱۵۹ سوره آل عمران که درباره علل و عوامل عفو پیامبر از خطاکاران آمده است به دست می آید.

● نقش کلیدی ایمان در عفو و گذشت

با توجه به مطالب پیش گفته می توان به نقش کلیدی و اساسی ایمان در عفو و گذشت توجه داشت. به سخن دیگر آن چه موجب می شود تا آدمی راه عفو و گذشت را در زندگی اختیار کند همان ایمان قوی است که در وجود وی نهفته است.

ایمان موجب می شود تا انسان دارای بینش و نگرشی درست نسبت به خود و خدا و دیگران باشد و مسایل زندگی و رفتاری خویش را براساس آن تنظیم کند. این گونه است که ایمان نقش مهمی در غلبه انسان بر هیجانات درونی خویش و گذشت از خطای دیگران بازی می کند. این مساله را خداوند در آیات ۳۶ و ۳۷ شورا مورد اشاره و تاکید قرارداده است.

● گذشت، عامل دستیابی به مقام صبر

همان گونه که عفو و گذشت عامل مهم در ایجاد مقام صبر است می بایست به نقش بازتابی صبر در مقام عمل نیز توجه کرد. انسان با عفو و گذشت خویش زمینه های دست یابی به مقام صابران را فراهم می آورد. مقام صابران از آن جایی که حکم ثبوت و مقامی دارد و از حالت مقطعی بودن بیرون است مقامی بلند است که دستیابی به این مقام با تکرار، تحقق می یابد و شخص با کارهایی که موجب تقویت صبر و شکیبایی او می شود، می تواند به این مقام دست یابد. از این رو عفو و گذشت حالتی است که او را کم کم به صبر مقامی می رساند.

به سخن دیگر عفو به معنای کنترل و مهار خشم و عواطف و چشم پوشی از حقوق خود است و این موجب می شود تا انسان صبر را درمقام خشم و غضب تجربه کند. تکرار این گونه اعمال باعث می گردد تا صبر و شکیبایی درانسان تقویت شود و آدمی به پاداش مقام صابران برسد. به این معنا که مقام صابران پاداش عمل عفوی می شود که خود مصداق صبر حالی و حالتی بوده است. خداوند در آیات ۳۴ و ۳۵ سوره فصلت صبر را عاملی برای گذشت انسان ها در برابر بدی ها می شمارد. این صبر همان صبری است که ما از آن به حالت یاد کرده ایم. وقتی این عفو و گذشت و کارهایی که صبر را در انسان افزایش می دهد تکرار شود آدمی به مقام صابران می رسد و از آن مقام و پاداش های خاص آن سود می برد.

● کسب اراده قوی

صبر برمشکلات و فشارهای عصبی و عاطفی و گذشت از خطای دیگران موجب می شود تا انسان دارای اراده قوی شود. همان گونه که دستیابی به مقام صابران به کمک عفو و گذشت شدنی است، دستیابی به مقام اولوالعزم نیز از این راه شدنی است. از این رو می توان گفت که داشتن اراده قوی عاملی برای گذشت است و تکرار آن موجب تقویت اراده و دستیابی به مقام عزم می شود. این مطلب را می توان از آیه ۴۳ سوره شورا به دست آورد. خداوند در این آیه می فرماید: و لمن صبر و غفر ان ذلک لمن عزم الامور؛ یعنی کسی که صبر پیشه کند و از خطای دیگری بگذرد و او را بیامرزد این برخاسته از عزم امور است. به این معنا که میان صبر و غفران (عفو و آمرزش) ازسویی و دستیابی به مقام عزم درکارها از سوی دیگر ارتباط ناگسستنی وجود دارد.

به هرحال تجربه نشان داده است که آدمی می بایست ضمن تقویت ایمان واقعی و بازسازی بینشی و نگرشی خویش با انجام دادن کارهایی از جمله گذشت از خطاهای کوچک و تمرین آمرزش و عفو دیگری، خود را برای کارهای بزرگ آماده کند. از این رو چشم پوشی از بدهکاری های اندک کسانی که ندار هستند و در عسر و تنگدستی به سرمی برند و یا گذشت از خطاهای کوچک زمینه ای می شود تا انسان نفس و عواطف و احساسات خویش را کنترل کند و تقوا را در خود زنده کند و صبر و شکیبایی را با اراده قوی تقویت نماید تا درنهایت در مسائل دشواری چون گذشت از قاتل و مانند آن بتواند اهل عفو و مغفرت باشد و به مقام صابران و نیکوکاران برسد.

مطالبی که بیان شد برخی از آیات قرآنی بود که درباره مسئله عفو و گذشت و راه دستیابی به این مقام و فضیلت بیان شده است.

● عفو در روایات

در حدیثی از پیامبراکرم(ص) آمده است:

«هنگامی که روز قیامت می شود ندادهنده ای صدا می زند هرکس اجر او بر خدا است وارد بهشت شود، گفته می شود چه کسی اجرش برخداست؟ در پاسخ می گویند: کسانی که مردم را عفو کردند، آنها بدون حساب وارد بهشت می شوند.

در حدیث دیگری از همان بزرگوار می خوانیم که در یکی از خطبه ها فرمود:

«آیا به شما خبر دهم که بهترین اخلاق دنیا و آخرت چیست؟ عفو و گذشت از کسی که به شما ستم کرده و ارتباط برقرارکردن با کسی که از شما قطع رابطه کرده، و نیکی به کسی که به شما بدی کرده و بخشش به کسی که شما را محروم ساخته است.

در این حدیث شریف، عالی ترین مراتب عفو که همان پاسخ دادن بدی با خوبی است در شاخه های مختلف بیان شده است و این مقام انبیاء و اولیاء و صلحای راستین است.

امام علی(ع) می فرماید:

العفو تاج المکارم

عفو و گذشت، تاج فضایل اخلاقی است. (شرح غرر/ ۱/۱۴۰)

می دانیم تاج هم نشانه عظمت و قدرت است و هم زینت و بر بالاترین عضو بدن یعنی سرگذاشته می شود، پس این تعبیر نشان می دهد که عفو و گذشت در میان همه فضایل اخلاقی موقعیت خاصی دارد.

امام صادق(ع) می فرماید: سه صفت در هرکس باشد خداوند حورالعین را به تزویج او درمی آورد:

۱) خشم و غضب خویش را فرونشاند.

۲) در راه خدا و مقابل شمشیرها استقامت و بردباری داشته باشد.

۳) بر مال حرامی که به دستش افتاده طمع نکند. (بحار: ج۷۱، ص۴۱۷).

در روایتی دیگر حضرت علی (ع) می فرمایند: «شرالناس من لا یعف عن الزله و لا یستر العوره؛ بدترین مردم کسی است که از لغزش ها نمی گذرد و عفو نمی کند و عیوب مردم را نمی پوشاند.» (شرح غرر،ج۴، ص۱۷۵).

مولای متقیان در کلمات قصارشان در نهج البلاغه می فرماید: «اذا قدرت علی عدوک فاجعل العفو عنه شکراللقدره علیه؛ هنگامی که بر دشمن خود پیروز شدی، عفو را شکرانه این پیروزی قرارده» (نهج البلاغه، کلمات قصار، حدیث.۱۱)

علی پوریا


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید