جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

همگرایی دو کانون اسلامی آسیا


همگرایی دو کانون اسلامی آسیا

نخستین ثمره سیاست گذار اندونزی پس از عصر سوهارتو

جمهوری اندونزی در فضای پس از سقوط ژنرال سوهارتو رویکرد تازه ای را در سیاست خارجی پیش گرفته است.

سفر «سوسیلو بامیانگ یودیونو»؛ رئیس جمهور اندونزی به تهران که در پاسخ به سفر سال گذشته دکتر احمدی نژاد به جاکارتا صورت گرفت فرصت مناسبی را فراهم آورد تا تأملی در دیپلماسی نوین جاکارتا داشته باشیم.

نکته حائز اهمیت این است که اندونزی در جنوب شرق آسیا همانند ایران در غرب این قاره پهناور دارای موقعیت استراتژیکی است. برهمین اساس سیاست همگرایی نسل جدید رهبران این کشور با جمهوری اسلامی توجه ویژه محافل سیاسی غرب را به خود جلب کرد.

کشوری که با داشتن قریب به ۲۵۰ میلیون نفر جمعیت، به عنوان پرجمعیت ترین کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی و چهارمین کشور پرجمعیت جهان به شمار می آید. هم اکنون رقابت گسترده ای میان قدرت های بزرگ برای سرمایه گذاری و نفوذ در بازار وسیع اقتصادی و فرهنگی این کشور شروع شده است.

ژنرال سوهارتو طی۳ دهه حکومت خود سیاست منزوی کردن جامعه از مذهب را دنبال کرد. علی رغم آن که اندونزی بزرگترین کشور اسلامی به شمار می آمد ولی به دلیل نگرانی وی از گسترش نفوذ اسلام تمایلی نسبت به مسائل جهان اسلام و توسعه و تقویت همکاری با کشورهای اسلامی از خود نشان نمی داد، قدرت های غربی هم ضمن تقویت سیاست فوق علی رغم آنکه نزدیک به یک پنجم از مسلمانان جهان در کشورهای آسیای جنوب شرقی ساکن می باشند، همواره درصدد برآمدند تا آنان را در حاشیه جهان اسلام قرارداده مانع از برقراری و توسعه پیوندهای فرهنگی و اقتصادی آنان با دیگر جوامع اسلامی شوند.

علی رغم این سیاست، مسلمانان اندونزی بویژه طی چهار قرن گذشته پرچمدار بسیاری از خیزش های اسلامی در منطقه آسیای جنوب شرقی شدند. در دهه های اخیر نیز مسلمانان اندونزی در اثر تحولات گوناگون درونی و همچنین تأثیرپذیری از فرآیند جهانی جنبش بیداری اسلامی بویژه انقلاب اسلامی، فصل جدیدی از حیات سیاسی و فرهنگی خود را رقم زدند. هم اکنون قریب به سیصدمیلیون مسلمان عمدتاً با فرهنگ و زبان مالایی در سه کشور با اکثریت مسلمان یعنی اندونزی (۹۰ درصد)، مالزی (۶۰ درصد)، برونئی دارالسلام (۹۰ درصد) و همچنین به صورت اقلیت در دیگر کشورهای منطقه جنوب شرق آسیا همانند تایلند، فیلیپین، سنگاپور، برمه و چند کشور دیگر منطقه به صورت اقلیت از ۱۰ تا ۲۰ درصد سکونت دارند. پیشینه و علقه های مذهبی، تاریخی و فرهنگی گسترده میان این بخش از مسلمانان با دیگر جوامع مسلمان بویژه ایران بر ضرورت تغییر و اصلاح الگوهای روابط متقابل تأکید دارد. این مهم با توجه به افزایش تمایل و علاقه مندی مسلمانان اندونزی به انقلاب اسلامی و سازگاری ویژگی های نوگرایانه و لطیف نهفته در تمدن اسلامی ایرانی با روحیات نرم و میانه روی مسلمانان شافعی مذهب این منطقه حائز اهمیت می باشد.

از قراین تاریخی چنین مستفاد می گردد که ایرانیان در قرن دوم هجری ـ یا قرن هفتم میلادی ـ در مسیر فعالیت های بازرگانی و تبلیغی خود؛ با مردمان ساکن در منطقه جنوب شرقی آسیا آشنا شدند. برخی نیز تاریخ ارتباط ایرانیان با این منطقه را دوران اشکانیان ذکر کرده و معتقدند ایرانیان در این دوره از طریق راه آبی مراودات تجاری مستمری با ساکنان این منطقه داشتند. این مراودات پس از ورود و گسترش اسلام به شرق آسیا که ایرانیان مسلمان نیز در آن سهم و نقش حائز اهمیتی برعهده داشتند گسترش یافت. در این دوره که نواحی اطراف تنگه مالاکا به صورت مراکز عمده بازرگانی درآمده بود کشتی های تجاری ایرانی که حامل مبلغان شیعی مذهب بود وارد سواحل این منطقه شده و به دنبال آن افکار و اندیشه های شیعی و ایرانی نیز از طریق همین بازرگانان و مبلغان ایرانی در نواحی مختلف از جمله نواحی غربی سوماترا رواج یافت.

نظام اداری، سبک لباس و زندگی اجتماعی، هنر معماری حاکمان مسلمان ایرانی در کنار ویژگی هایی از تصوف و عرفان ایرانی، اسلامی دو جنبه اساسی و پرجاذبه فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی بودند که در دربار اشراف و سلاطین «آچه» و سایر مناطق اندونزی رواج یافته بود.

در تاریخ معاصر نیز روابط سیاسی و فرهنگی دو ملت ایران و اندونزی روندی عمیق و پویا داشته است. مردم مسلمان اندونزی در طی مبارزات استقلال طلبانه خود بر ضد استعمار هلند از جریان فکری و اصلاح طلبانه سیدجمال الدین اسدآبادی متأثر بوده اند. پس از آن که مردم اندونزی بعد از چند قرن مبارزات استقلال طلبانه در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ از یوغ استعمار هلند رهایی یافتند، ایران نیز با برقراری روابط در سال ۱۳۳۰ در سطح وزیر مختار و در سال ۱۳۳۶ در سطح سفیر مناسبات سیاسی خود را با این کشور بزرگ اسلامی به صورت رسمی آغاز کرد. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران علی رغم برخی اعمال محدودیت های رژیم سوهارتو در برقراری و گسترش مناسبات با جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی (ره) به چهره ای محبوب بویژه در نزد روشنفکران و دانشگاهیان اندونزی تبدیل شد و بسیاری از آثار متفکران و اندیشمندان معاصر ایران همانند استاد شهید مطهری و دکتر شریعتی در این کشور ترجمه و در دسترس خیل مخاطبان قرار گرفت.

اما پس از سقوط سوهارتو فصلی تازه در دوستی دوکشور گشوده شد. سفر عبدالرحمن وحید و خانم مگاواتی سوکارنو، رؤسای جمهوری سابق اندونزی و همچنین سفر رؤسای مجمع مشورتی خلق و رئیس مجلس و سایر مقامات عالی رتبه اندونزی به تهران و متقابلاً سفر مهم سال گذشته دکتر احمدی نژاد به اندونزی، سفر ریاست محترم قوه قضائیه؛ ریاست محترم مجلس شورای اسلامی و دو تن از معاونین رئیس جمهوری و رؤسای سازمان گردشگری و محیط زیست به این کشور از عزم جدی سران دو کشور نسبت به توسعه مناسبات فیمابین حکایت دارد.

اگرچه در بخش سیاسی و اقتصادی تاکنون بسترهای مناسبی جهت توسعه روابط این دو کشور فراهم آمده است، اما به نظر می آید که در شرایط نوین جهانی هنوز زمینه های بکر دیگر برای همکاری دو کشور باقی مانده است.

دراین راستا بی گمان، چالش های فزاینده غرب علیه جهان اسلام از جمله عرصه های مهمی است که ملت های مسلمان انتظار دارند تهران و جاکارتا گام های مشترک برای مواجهه با این چالش ها بردارند.

به باور ناظران، جامعه اندونزی در ژئوپولتیک سیاسی جهان اسلام دارای امتیازات و ویژگی های منحصر به فردی است. علاوه بر پتانسیل عظیم جمعیتی با اکثریت ۹۰ درصدی مسلمانان حضور بزرگترین و قدیمی ترین سازمان های اسلامی جهان همچون سازمان نهضت العلما و سازمان محمدیه که هر یک با بیش از پنجاه میلیون عضو و امکانات گسترده آموزشی و پایگاه اجتماعی، ظرفیت های فرهنگی عظیمی در این نقطه آسیا فراهم کرده است، حضور بیش از دو میلیون جمعیت سادات با ریشه های فرهنگی شیعی، حجم عظیم حوز ه های دینی و مراکز دانشگاهی، گرایش مردم بویژه مجامع روشنفکری و دانشگاهی به انقلاب اسلامی و جریان رو به رشد اسلامخواهی و گرایشات ضد آمریکایی در این کشور، هر کدام پارامترهای قدرت فرهنگی این حوزه تمدن اسلامی را تشکیل می دهد.

اکنون به راحتی می توان دلیل نگرانی و حساسیت محافل غرب بویژه آمریکایی ها نسبت به تغییر سیاست خارجی اندونزی را فهمید. واکنش های گسترده ای که غرب نسبت به فصل نوین همکاری جاکارتا و تهران نشان داد ریشه در این واقعیت دارد که اندیشه های احمدی نژاد و یودیونو برای ایجاد اتحادهای همکاری می تواند بسیاری از معادلات جهان اسلام را تحت تأثیر قرار دهد.

محمد علی ربانی



همچنین مشاهده کنید