چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

فرصت هایی که از صنعتی شدن ایران گرفته شد


فرصت هایی که از صنعتی شدن ایران گرفته شد

صنعت, توانایی تولید مناسب محصولات مورد نیاز با مشخصات مطلوب و به مقدار مناسب است که به دو شکل کالا و خدمات فیزیکی و غیرفیزیکی عرضه می شود هدف بخش صنعت توسعه اقتصادی است , این راستا توسعه اقتصادی در گرو توسعه صنعتی مستتر شده و اقتصادی که محوریت آن حول یکی از زیربخش های تولید, کالا و خدماتی مانند کشاورزی, معدن, تولید کالاهای مصرفی, حمل و نقل یا تجارت است, فقط با تعریف و اجرای ادبیات صنعتی شدن امکان توسعه خواهد داشت

رشد و توسعه اقتصادی هرکشوری در گرو رشد وتوسعه صنعتی آن است، زیرا زمینه بارورسازی اقتصادی سایر بخش های فعال در جامعه را از طریق افزایش توان مادی انسان ها و افزایش تولید و بهره وری سایر بخش ها را نیز فراهم می کند.درواقع آنچه درخصوص تجربه موفق کشورهای توسعه یافته مسجل شده،توجه به این نکته است که رشد و توسعه صنعتی نیروی محرکه این کشورها در توسعه اقتصادی شان است و بدون دستیابی به ادبیات توسعه صنعتی این حرکت تقریباً ناممکن است.دراین میان ایران نیز در طی روند مذکور مستثنی نیست وبه عنوان کشوری که دارای منابع و امکانات طبیعی و بالقوه فراوانی برای دستیابی به توسعه اقتصادی است، باید در مسیر توسعه صنعتی گام بردارد. تأکید رهبر معظم انقلاب نیز در خصوص بخش صنعت کشور «پیشقراول توسعه اقتصادی کشور بخش صنعت است» کاملاً تأیید کننده این بخش است. این در حالی است که کشور ایران با وجود داشتن تمامی این امکانات بالقوه از قبیل امکانات بی نظیر برای دستیابی به بازارهای مهم دنیا،خطوط هوایی و دریایی سهل الوصول،امکانات زمین و خاک و چهارفصل بودن و از همه این مسائل مهمتر وجود ذخایر و منابع عظیم معدنی و زیرزمینی، هنوز نتوانسته است در مسیر توسعه یافتگی قرار گرفته و به عنوان کشوری پیشگام در عرصه صنعت و تکنولوژی در میان کشور های آسیایی مطرح شود.

● صنعتی شدن چیست

صنعت، توانایی تولید مناسب محصولات مورد نیاز با مشخصات مطلوب و به مقدار مناسب است که به دو شکل کالا و خدمات (فیزیکی و غیرفیزیکی) عرضه می شود. هدف بخش صنعت توسعه اقتصادی است ، این راستا توسعه اقتصادی در گرو توسعه صنعتی مستتر شده و اقتصادی که محوریت آن حول یکی از زیربخش های تولید، کالا و خدماتی مانند کشاورزی، معدن، تولید کالاهای مصرفی، حمل و نقل یا تجارت است، فقط با تعریف و اجرای ادبیات صنعتی شدن امکان توسعه خواهد داشت.

● اولین گام های توسعه صنعتی در ایران

تفکر قرار گرفتن در مسیر توسعه اقتصادی به سده بیستم میلادی باز می گردد.به نظر می رسد اولین اقدام عملی و جدی ایران توسعه صنعتی در ایران، ملی شدن صنعت نفت است که درسال ۱۳۳۲ توانست ایران را ازنظر دسترسی به منابع نفتی خود مستقل تر از قبل کرده و عواید حاصل از فروش نفت را در مسیر توسعه به کار گیرد.پیش از زمان پهلوی و از میانه سده نوزده میلادی تا اوایل سده بیستم،ناتوانی دولت سنتی قاجار از ایفای نقش توسعه ای در اقتصاد و تحمیل آزادی تجارت مانعی اساسی در جهت حمایت از صنایع نوپای داخلی شد و به همین دلیل اولین تجربه کشور در زمینه صنعتی شدن، به شکست انجامید. در دوره بین دو جنگ جهانی، دولت ایران نوسازی شد و نقش توسعه ای خود را از طریق اصلاح نظام اداری و مالی و پولی کشور، تأمین امنیت داخلی و وضع قوانینی که موجب تحکیم حقوق مالکیت بود، در اقتصاد کشور ایفا کرد و در این دوره بنیاد صنایع ماشینی ایران استوار شد. اما درفاصله سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ اشغال ایران توسط متفقین، اختلال در تجارت جهانی در سال های جنگ، بی ثباتی مزمن سیاسی و اقتصادی به دلیل ضعف دولت مرکزی و تحریم نفتی ایران به علت خواست ایران و ملی شدن صنعت نفت در اواخر این دوره با رشد سریع صنعتی منافات پیدا کرد. همچنین در سال های ۱۳۳۴تا ۱۳۵۷ قرار گرفتن ایران در حوزه نفوذ غرب و افزایش کمک های خارجی و درآمدهای نفتی، پایه های قدرت دیکتاتوری در کشور تحکیم شد. در همین دوره بود که با ایجاد سازمان برنامه وبودجه و اجرای چهار برنامه عمرانی، دولت به سرمایه گذاری عظیم برای ایجاد زیرساخت های فیزیکی اقدام کرده و از شکل گیری و بسط قدرت اقتصادی طبقه جدید سرمایه داران صنعتی حمایت کرد.پس از انقلاب اسلامی ایران نیز ۴ برنامه ۵ ساله توسعه ای در ایران به اجرا در آمد. در حال حاضر در اواخر برنامه چهارم هستیم و این در حالی است که به جز در دو صنعت خودرو و نفت آن هم به شکلی محدود هنوز نتوانسته ایم به دستاورد قابل ملاحظه ای در بخش صنعتی کشور دست پیدا کنیم وبه رغم گذشت حدود ۶۰ سال از آغاز اولین گام های توسعه صنعتی در ایران، در مرحله قابل قبولی قرار نداریم.

● سه فرصتی که سوخت

اقتصاد ایران درسه دوره فرصت صنعتی شدن را ازدست داد. فرصت اول، با دوران حکومت صفویه به ویژه سلطنت شاه عباس اول مصادف بود که پیوستگی اقتصاد ایران با نظام جهانی فرصت طلایی تحول اقتصادی ایران را به وجود آورد.این فرصت دردورانی بود که اقتصاد اروپا به سمت صنعتی شدن می رفت وبررسی های تاریخی درآن زمان ایران نشان می دهد که کشور ایران نیز ازلحاظ بستراقتصادی، قدرت تولید و منابع و ارتباطات بازرگانی به طوربالقوه می توانست اقتصاد خودرا به سمت صنعتی شدن حرکت دهد.دومین فرصت دردوران قاجاریه به ویژه اواخر عصر ناصرالدین شاه ودراوایل حکومت مظفرالدین شاه به ویژه دوره مشروطیت پیش آمد. دراین دوران حجم مبادلات تجاری ایران ومهم تر ازآن عزم جدی برخی ازبازرگانان برای تأسیس کارخانجات و ورود تولیدات صنعتی به کشور قابل توجه است و ایران می توانست با ایجاد یک بستر مناسب وارد اقتصادصنعتی شود.سومین فرصت را اواخر دهه ۱۳۴۰ مورد ارزیابی قرار می دهند. در این دوران اقتصاد ایران توانست بدون اتکا به درآمد های کلان نفتی رشد بالایی به دست آورد و در عمل راه را برای اقتصاد صنعتی هموار کند. اما این آرزو با تزریق درآمدهای کلان نفتی به اقتصاد کشور به یأس تبدیل شده وانحراف جدی را دراقتصاد ایران به وجود آورد که این انحراف کماکان ادامه دارد.

● مشکلات و چالش های بخش صنعت در ایران

صنعت کشور همچنان با مشکلاتی مانند نبود استراتژی توسعه صنعتی مدون، کمبود نقدینگی، واردات بی رویه که در نتیجه کاهش تعرفه کالاها صورت می گیرد، همچنین معضلات قانون کار، کمبود قوانین و ضعف وابهام در آنها و مراکز متفاوت آمار دهی و اختلاف نظر میان آنها رنج می برد، زیرا این تعدد آمار ها و سلایق، مشکلات فراروی بخش صنعت در کشور را که بستر تمامی بخش های اقتصادی است،عمیق تر می کند بدون این که راه درمانی برای آن ها بیابد.

● گرفتاری صنعت در بیماری هلندی

یکی از مشکلات بسیار مهم بخش صنعت در کشور گرفتاری آن در چالشی جدی تحت عنوان بیماری هلندی است که در نتیجه اقتصاد متکی به نفت به وجود می آید.روند صعودی افزایش بهای نفت که از سال ۷۶ آغازشده است موجب تبدیل درآمدهای ارزی پیش بینی شده در بودجه به ریال و باز شدن دروازه های کشور به روی واردات و بخصوص کالاهای مصرفی ارزان قیمت از جمله کالاهای چینی شده واقتصاد را به نوعی بیماری اقتصادی دچار کرده است.این بیماری که اکنون در اقتصاد ایران نهادینه شده است از چند سال قبل آثار خود را در صنایع مختلف مانند قند و شکر، نساجی و لوازم خانگی و همچنین کفش و صنایع وابسته نشان داده است. افزایش حجم واردات در سال های گذشته به عنوان یکی از عوامل عمده عقب ماندگی بخش صنعت و شکست صنایع داخلی است، در حالی که حجم واردات غیررسمی و قاچاق کالا با رقمی معادل رقم واردات رسمی نیز بایستی به این میزان واردات اضافه شود.

● بنگاه های زود بازده به کمک توسعه صنعتی می آیند

«ایجاد بنگاه های کوچک و زود بازده» با هدف هدایت نقدینگی به سمت تولید و ایجاد اشتغال برای مقابله با روند رو به گسترش بیکاری ایده مناسبی بود که تخصیص اعتبارات بانک ها را به طرح های جدید معطوف کرد. یک سال پس از اجرای سیاست اعطای تسهیلات بانکی به بنگاه های کوچک و متوسط، در این رویه تجدید نظر شد و بنگاه های بزرگ نیز در جرگه مشمولان دریافت تسهیلات قرار گرفتند.پس از آن بار دیگر هیأت وزیران مصوبه قطع اعطای تسهیلات به بنگاه های بزرگ صنعتی و یافتن راهکارهای مناسب برای تأمین نقدینگی مورد نیاز این بنگاه ها ظرف مدت ۳ ماه را از تصویب گذراند.اما سیستم بانکی قبل از سپری شدن این زمان ۳ ماهه و یافتن راهکارهای مدنظر هیأت وزیران دستورالعمل عدم تخصیص تسهیلات به بنگاه های بزرگ صنعتی را ابلاغ کرد.چنین اقداماتی به صورتی بسیار نامیمون بر روی توسعه بخش صنعت در کشور طی سال های اخیر تأثیر گذاشته است.

● نبود طبقه متوسط واقعی؛ عامل مهمی درعدم توسعه یافتگی صنعتی ایران

یکی از مهمترین عوامل عدم توسعه یافتگی و شکست برنامه های توسعه ای در ایران فاصله دار شدن روزافزون میان طبقه ضعیف و غنی در ایران است که با توجه به تورم جهانی که تأثیرات آن در کشور های توسعه نیافته به طور قطع دارای اثرات مخربی است،در ایران موجب ایجاد توقفی جدی در مسیر توسعه شده است.یکی از کلیدی ترین دلایل عدم توسعه سرمایه داری وصنعتی شدن درایران نبود طبقه ای است که بتواند جامعه را ازدوقطبی شدن فقیر وغنی نجات دهد.طبقه متوسط دررشد نظام سرمایه داری وتوسعه آن ومحافظت ازحکومت قانون نقشی کلیدی را درجوامع توسعه یافته وصنعتی ایفا می کند. طبقه متوسط دارنده مهارتهای آموزشی وحرفه ای است. این طبقه با پر کردن فاصله میان طبقات فقیر وغنی تنش های بین این دوطبقه ودرنهایت جامعه را کم می کنند. درایران این اتفاق، یعنی تشکیل طبقه متوسط، به وقوع نپیوسته است.

نکته قابل توجه آن است که رشد جامعه شهری وشهرنشینی که در سال های اخیر به وجود آمده و طبق تعاریف اقتصادی اساس تشکیل طبقه متوسط است، از یک عامل درون زای اقتصادایران متولد نشده است، تا تأثیرات و کارکردهای استاندارد خود را در پیش برد و برنامه های توسعه ای داشته باشد، بلکه نوع ساز و کار های حاکمیتی در سال های گذشته این نوع نگاه شهر نشینی را به جامعه تحمیل کرده و طبقه متوسط را تنها به طبقه کارمندی منوط کرده است که این کارکردی دستوری است و نمی تواند شرایط لازم برای طبقه متوسط را که دارای وظیفه بسترسازی لازم برای دموکراسی و رشد نظام سرمایه داری هستند به وجود بیاورد. در واقع درکشورهای پیشرفته رسالت پیشبرد اقتصاد برعهده طبقه متوسط است و از آن جایی که درایران بخش خصوصی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد که بتواند مستقل از دولت فعالیت کند، بنابراین طبقه متوسط واقعی شکل نگرفته است تا بتواند کارکردهای مناسبی را داشته باشد.

● سخن آخر

جمهوری اسلامی ایران در افق چشم انداز ۲۰ ساله، باید کشوری پیشرفته و دارای جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه باشد. با توجه به محوریت رویکرد صنعتی در توسعه اقتصادی، تدبیر کلان و راهبرد ملی برای توسعه صنعتی کشور نقشی کلیدی و بنیادی در حصول به چشم انداز فوق داشته و بایستی عمده مزایای صنعت کشور مورد توجه جدی قرار بگیرد که عبارت از پیشینه صنعتی، منابع انسانی و منابع طبیعی، دسترسی به بازار وسیع، موقعیت منحصر به فرد، هوش و استعداد برجسته علمی و عواملی از این دست بیش از قبل جدی گرفته شوند.

از سوی دیگر چالش های صنعتی کشور، رویکرد اقتصادی نامطلوب، و عدم به کارگیری ظرفیت ها و نداشتن استراتژی توسعه صنعتی در کشور از جمله چالش های جدی صنعت بوده که در صورت مرتفع نشدن آن ها بیش از پیش اقتصاد کشور از رقابت با سایر کشور های آسیایی و منطقه ای باز می ماند.

حل مشکلات صنعت نیازمند توجهی بیش از اعطای تسهیلات و تأمین نقدینگی است. جای دیدگاهی برای محور قرار دادن صنعت و تولید در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های دولت کاملاً احساس می شود و فقدان برنامه ای روشن که چشم انداز سرمایه گذاری و صنعت را حداقل برای چند سال روشن و تثبیت کند، فعالان این بخش را دچار چالش های جدی کرده است.

برای توسعه صنعتی پایدار باید فرآیند مدیریت دانش توسعه صنعتی با بیان چشم انداز مطلوب آینده صنعت، اهداف و راهبردها تبیین و طراحی شود و پس از برنامه ریزی همه جانبه گرایانه، به مرحله اجرا درآید.همچنین با پیمایش مستمر محیط و عوامل درون و بیرون حوزه صنعت در یک فرآیند نظارت و ارزیابی، ضمن اصلاح سیاست ها و برنامه ها یا راهبردها، از حصول به اهداف و مقاصد بلندمدت توسعه صنعتی اطمینان حاصل گردد که تمامی این نکات نیازمند اهتمام ویژه مسئولان و متولیان صنعتی کشوراست.‎



همچنین مشاهده کنید