سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

سحر و ساحری


سحر و ساحری

جادوگر هر کجا برود پیروز نمی شود

انسان برترین مخلوق روی زمین است الله تبارکت وتعالی در او نیرو وقدرت شناخت شیا را قرار داده وآسمان، زمین وموجودت آن را تابع وبرای او مسخر گردانیده است .اما گاهی بعضی از انسانها ، مقام خود رافرامو ش کرده وبه آسانی تحت تاٌ ثیر اوهام ، خرافات ووسوسه های شیطان و شیطان صفتان قرار می گیرند .شیطانهایی که همیشه در کمینند تا با حیله های گوناگون ودسیسه های متنوع انسانها را از ایمان ومسیر حق وحقیقت منحرف کرده ودرباتلاقی ازگناه ومعصیت گرفتار سازند . یکی از ترفندها ی شیطان در منحرف کردن انسانها از عقیده حق وایمان ، سحر جادو است .چنانکه مشاهده می کنیم بعضی از مسلمانان فریب شیادان وجادوگران را خورده وبه گمان اینکه آنها غیب می دانند ، برای تامین برخی ا ز نیا زهای خود به آنها مرا جعه می کنند و هر چه این شیادان بگو یند آنها باو ر می کنند و با چنین باوری دین و ایمان خویش را در مخاطره می انداز ند .

لذا لازم دانستیم تا خصوص این معضل در پرتو قرآن و سنت مطالبی را برای مردم متدین و با ایــمان بیان داریم تـــا با ما هیت واقعی سحر و جا دو آشنا شده وخود را ضرر های دینی ود نیوی آن محفوظ نگهد ارند.

● تاریخچه سحر:

در باره آغاز سحر و ساحری بحثهای فروانی شده است ؛ از کتیبه ها، تصاویر، علا یم و اشیا یی که از حفا ری های با ستا ن شنا سی بد ست آ مده است ، چنین بر می آید که سحر و ساحری از زمانهای خیلی قدیم در میان مردم رواج داشته است و آن را مورد استفاده قرار می دادنداز بررسی تاریخ به این نکته پی می بریم که اهل با بل از نوابغ این فن.بوده اند .انسانسانها در دوران بعثت پیامبران بر اثر دعوت آنها از جادو وجادوگری اعراض نموده وبه خداوند ، خالق و مالک کاینات ، ایمان و اعتماد پیدا می کردند ، اما با رحلت پیا مبران و گذشت زمان و بر اثر هجوم مشکلات ،در دام اوهام و خرافات افتاده و بعضاْ به جادو گران رجوع می کردند.

در عصر حضرت موسی سحر وساحری در حد گسترده و وسعی رواج داست ، به گونه ایی که مردم آن زمان اشتغال به این فن را کمالات می پنداشتند. مردم جاهل برای دفع مشکلات و ضرر وگزند دیگران به سا حران روی میآوردند، حتی پادشاهانی همانند فرعون مصر برای بقای حکومت و حفا ظت تخت وتاج خود به جائوگران متوسل می شدند.

نکته دیگر که قابل تدجه است این است که از زمان حضرت نوح (علیه السلام) انسانهای بی ایمان ، پیا مبران را به جادو گری متهم می کردند و این تهمت تا زمان حضرت پیامبر اکرم ادامه داشت .

الله تبارک و تعالی می فرماید :{کَذَلِکَ مَا أَتَی الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ} [الذاریات :۵۲]؛ همین گونه (که اینان شما راتکذیب می دارند) هیچ پیغمبری به سوی مردم پیش از ایشان نرفته است ، مگراینکه گفته اند: اوجادوگریا دیوانه است .

● معنی سحر:

درمفردات راغب اصفهانی _ که مخصوص کلمات قرأن است _ به سه معنا ی سحر اشاره شده است :

۱) فریب وپندارهای بدون حقیقت وواقعیت ، همانند شعبده بازی وتردستی ؛ علما می فرمایند سحرجادوگران فرعون از همین نوع بوده است .

{ قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَی}[طه :۶۶]؛ (موسی ) گفت : شما اول(شروع کنید وأنچه دارید جلو ) بیندازید . (آنان طنابها وعصاها ی خود را انداختند موسی ) چنان به نظر رسیدش که بر اثرجادوی ایشان ، به ناگاه طنابها و عصاهای أنان (مار شده اند و می خزند و ) تند راه می روند .

{ قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ} [الأعراف :۱۱۶]؛هنگامیکه (وسایل جادوگری خود را بینداختند مردم راچشم بندی کردند وایشان را به هراس افکندند .

۲) جلب شیطانها به روشهای خاص وکمک گرفتن از أنها ؛{ هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَی مَن تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ َنَزَّلُ عَلَی کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ} [الشعراء :۱۲۱-۱۲۳]؛ أیا به شما خبر بدهم شیا طین بر چه کسی نازل می شوند (والقا وسوسه می کنند ) بر کسانی نازل می گردند که کذاب وبس گناهکارباشند( چرا که کاهنان و غیبگویان دروغگویان دروغ گو وپلشت می باشند می باشند ) (به شیاطین ) گوش فرا می دهند ، و بیشتر شان دروغگویند (او از پیش خود چیزهای بهم می بافند.)

۳) ممکن است با وسایلی ماهیت وشکل اشخاص وموجودات راتغیرداد، مثلا انسان رابه وسیله بصورت انسان درآورد ولی این نوع ، خیال وپنداری بیش نیست وواقعیت ندارد .

۴) در لسان العرب آمده است : سحر عبارت از هر آنچه که ماخذ ، منشا وعوامل آن ظریف ، مرموز ،نامرئی وپنهان باشد و درباره معنی اصطلا حی سحر در لسان العر ب آمده است : سحر عملی است که با انجام دادن آن سا حر به شیطان نزدیک می شود- «السحر عمل یتقرب فیه الی الشیطان»در تعر یف اصطلا حی سحر در عمده القاری چنین آمده است :«فهو امر خارق العادة صادر عن نفس شریره لا یتعذر معا رضته »؛ سحر عملی است خارق العاده که از فردی شریر انجام می گیرد و مقا بله با آن مشکل نیست.( لسان العرب ‍:۴؟۳۴۷، نشر دار الصادر ، بیروت)

● اقسام سحر:

امام فخر رازی در تفسیر کبیر هشت روش برای سحر و جادو کردن بیان نموده است :

۱) جا دویی که در زمانهای قدیم در میان مردم بابل رایج بود : بابلیها ستاره پرست بودند و گمان می کردند ستا رگان موثر و مدّ بر زمین ومردم هستند و تما می خیر و خو بی و سعا دت و شقاوت نحوست و بدی از سوی ستارگان است جادوگران آن زمان بر اساس حر کت ستارگان و منازل و برجهای آنها ادعای غیب گویی ،آگاهی از آینده و پیش گویی می کر دند.

۲) جادویی که با قدرت و نیروی اراده انجام می گیرد : در این روش انسان با ریا ضتهای طولانی به تقو یت فکر و اراده خویش می پردازد سپس با نیروی اراده خود بر اشیا ی محیط اطراف خود اثر می گذ ارد و چیز های خارق العاده را در برابر چشم بیند گان مجسم می کند.

۳) یاری جستن از اروح زمینی :یعنی ساحر در سحر خود از شیطان و جن ها یاری می گیرد.

۴) سحری که با القا « تخیلات وگمان افکنی انجام می گیرد : در این نوع سحرها جادو گر از نیروی تخیلی استفاده می کند و با چشم بندی وسرعت عمل در قوای خیالی انسان تصرف می کند.

۵) اعمل و کارهای عجیبی که در اثر ترکیب وسایل و ابزارآلات انجام می گیرد :در این نوع از سحر جا دبرای اعمال عجیب و غریب خود از اشیا و وسایلی که برای مردم قابل رویت نیستند استفاده می کند.

۶) استفاده از خواص و ویزگیهای نا شناخته« فیز یکی و شیمیایی اجسام : ساح در این نوع سحر از خواص شیمیایی اجسام استفاده می کند که عموم مردم از آن خواص ا طلاعی ندارند‍ ؤ مثلاْ در شیمی امروزه اجسام بسیاری را می شناسیم که وزنشان از هوا سبکتر است و اگر درون جسمی قرار داده شوند ممکن است آن جسم به حرکت در آید و کسی هم تعجب نمی کند حتی بسیاری از وسایل بازی کودکان در گذ شته یک نوع سحر به نظر می رسید.

۷) تعلق قلب : در این نوع سحر ، جادوگر با ادعا کردن اینکه اسم اعظم را می داند و بر اثر آ ن جن ها تابع او هستند و در انجام امور ا ز او پیروی می کنند، مردم را معتقد خود می گرداند و قلب وعقل آ نها را شکا ر می کند.

۸) نمیمه و سخن چینی : در این قسم از سحر ساحر با سخنان مبهم و پیچیده و با چابکی خاص در میان مردم اختلاف تشتت، بغض وکدورت ایجاد می کند(۱)

همچنین کارها یی که با استفاده از خواب مغنا طیسی و هیبنو تیزم و مانی تیزم و تله پاتی (انتقال افکار از راه دور) انجام می گیرد گر چه این علو م از آن دسته علومی هستند که می توان از آنها استفاده صحیح نمود اما ساحران و بعضی از شیادان از آنها برای اغفال و فریب مردم سو« استفاده می کنند که کاربرد غلط علو م مذ کور آنها را در سحر داخل می کند . از این نوع سحر تنها افرادی متاثر می شوند که از قدرت ونیروی تلقین و مهارت این ساحران ‍، اطلاعی نداشته با شند.

● آیا سحر حقیت دارد؟

از آنجایی که سحر دارای معا نی مختلفی است و سحر کر دن به روش های متعد دی صورت می گیرد علما در باره حقیحت سحر اختلاف دارند . علامه ابن حجر در فتح الباری : گروه متعزله معتقدند که سحر حقیقت و واققیت ندارد (تفسیر کبیر امام فخر رازی : ۳/۲۰۶.)

همچنین ابن حزم ظا هری و از شوافع ابو اسحاق استر آبادی واز احناف ا بو بکر رازی نیز بر همین باورند که سحر حقیقت ندارد .و آنچه را که ساحر انجام می دهد ،وهم ،گمان و خیال افکنی است . و برای اثبات نظریهء خود از آیات ذیل و امثال آن استدلال می کنند .

{ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَی}[طه :۶۶]؛ چنان به نظرش رسید که بر اثر جادوی ایشان ، بناگاه طنابها و عصاهای آنان (مار شده و می خزند و) تند راه می روند.

{ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ و} [ الأعراف:۱۶۱]؛ هنگامی که جادوگران (وسایل جادوگری خود را ) بینداختند مردم را چشم بندی کردند. اما نظر عموم علما این است که سحر واقعیت دارد.( فتح الباری: ۱۰/ ۱۸۲، دار احیاء التراث العربی)

علامه ابن قدامه می فرمایید : سحر دارای حقیقت است، باعث مرگ می شود و انسان را مریض می کند و قدرت همبستری را از بین می برد، در میان زوجین جدایی می اکند و میان افراد جامعه تشتت و اخیلاف ایجاد میکند.( المغنی:۱۰/۱۰۴، دار الفکر)

جمهور اهل سنت می گویند جادو واقعیت دارد و تنها تخیل محض نیست.

● دلایل واقعیت سحر:

{یعلّمون الناس السحر}[البقرة: ۱۰۲] ؛ شیاطین به مردم سحر می آموزند.

تعلیم و تعلّم در امور حقیقی امکان دارد و انجام می گیرد.

{فلما القو سحروا اعین الناس و استرهبوهم و جاءوا بسحر عظیم}؛ هنگامی که جادوگران (وسایل جادوگری خود را) بیندا ختند مردم را چشم بندی کردند و جادوی بزرگی از خود نشان دادند.

خداوند برای سحر صفت عظیم را آورده است و این صفت برای چیزی که واقعیت ندارد نمی آ ید پس صفت عظیم دال بر این است سحر واقعیت دارد.{ ماجئئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَیُبْطِلُهُ}[ یونس:۸۱]؛ مو سی گفت : آنچه اریه دادید وا قعاً جادو است . قطعاً خداوند آنرا پوچ و نا بود خوا هد کرد. از این آیات معلوم می شود که سحر دارای واقعیت بوده و اثرش ثابت است که خداوند آن را باطل می کند ، زیرا چیزی باطل می شود که واقعاً وجود داشته باشد نه این که وهم و گمان با شد.

در حد یثی از صحیح بخاری منقول است که لبید بن الاصم یهودی از قبیله بنی زریق پیامبرصلی الله علیه وسلم را سحر نمود، از اثر سحرش پیامبرگرامی مریض شدندبه حدی که کاری را که انجام نداده بود تصورمی کرد که انجام داده است سوره های معوذتین (سورهء فلق و ناس ) برای گشودن سحر پیامبر نازل شدو خداوند او را شفا داد.

پس معلوم می شود سحر واقعیت دارد .( البخاری:۲/۳۶)

لبته علمایی که معتقدند سحر حقیقت دارد ، منظورشان این نیست که هر چه را ساحر ادعا کند قادر به انجام آن است هیچ ساحری نمی تواند ماهیت و شکل موجودات را تغییر دهد مثلاً انسان را بصورت حیوان یا حیوان را بصورت انسان در آورد، طبق اجماع جمهور علما معجزات انبیا از قبل نازل شذن ملخ،قورباغه و شکافتن دریا و تبدیل شدن عصا به اژدها و زنده کردن مردگان و سخن گفتن حیوانات و... حقایقی بودند که توسط انبیاء ظاهر شدند ، و ساهراان هرگز قادر به انجام کارهای خارق العاده که شبیه معجزات انبیا باشند، نیستند

ا لبته این امر جای خود را داردکه امور خارق ا لعاده ای که تحت قدرت بشر است به دست ساحر آشکار شود، مثلاً

با جادو کردن کسی را مریض کند، یا در میان زوجین جدایی بیاورند یا عقل کسی را زایل یا عضو کسی را کج نمایند. ولی در هر حال نباید غافل بود که مؤثر حقیقی فقط الله عزوجل است.{ َمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ}[ البقرة:۱۰۲]؛ وحال آنکه با این جادوی (خویش ) نمی توانند به کسی زیان برسانند مگر اینکه با اجازه وخواست خدا باشد.

● گشودن سحر:

مانند بقیه امراض هم نوعی مرض و بلا است که انسان دچار آن می شود و عوارض آن از امراض جسمی بیشتر است که حتی گاهی به هلاکت انسان منجر می شود. پس همان طوری که تداوی بقیه امراض جایز است مداوای سحر هم درست و مشروع است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرموده اند: ‹‹تداووا فان الله ا لذی خلق ا لداءخلق ا لدواء››(مسند امام احمد: شماره حدیث، ۲۷۹۸۹) خود رامعالجه بکنید خدایی که مرض را بوجود آورد ه دوا ومعالجه اش را هم آفرید ه است گشودن سحر کار خطرناکی است افراد کمی قادر به انجام آن هستند ودر این میان کسانی هستند که صلاحیت این کارا ندارند وبا حیله گری مکر وفریب “ مال حرام را جمع آوری می کنند وسر انجام خود را به هلاکت می اندازند .کسانی که عمل گشودن سحر راانجام می دهند باید متصف به این صفات باشند :

۱) قولا وعملا موحد باشند

۲) از محرمات و معاصی دوری کنند

۳) پایبند مستحبات باشند

۴) علم ودانش ومهارت این کاررا داشته باشند

۵) افرادی متقی و پرهیزگار باشند

۶) جرات وشهامت داشته باشند

۷) فروتن امین ومتاهل باشند

۸) هدفشان جمع آوری مال از افراد ضعیف الایمان نباشد

۹) توانا وقادر باشند که خودرا از ضررسحر حفظ نمایند

● دلایل باطل کردن سحر:

گشودن سحر را بعضی از علما حرام میدانند واز حدیث سنن ابو داود استدلال می کنند ((سئل رسول الله عنا لنشره فقال هو من عمل ا لشیطان»؛ در مورد گشودن سحر از پیامبر سؤال شد، پیامبر پاسخ دادند:گشودن سحر از کارهای شیطان است.(عون المعبود شرح ابی داود :۱۰/۲۴۹ دیث ۳۸۶۲ دارالکتب العلمیه)

در توضیح حدیث ‹‹لنشره من عمل ا لشیطان ›› ابن حجر می فرماید: حکم گشودن سحر به هدف شخصی که سحر را می گشایدبستگی دارد اگر نیتش خیر باشدپس گشودن سحر درست و خوب است و اگر نیتش شر باشد خوبنیست.( فتح الباری ۱۰/۱۹۱ احیاء التراث العربی )

علما گشودن سحر را توسط جادوگران وکاهنان که ابطال آن اعمال خلاف شرع مرتکب می شوندجایز نمیداندچونکه این افراد با کشتن حیوان و استمداد از شیطان و جن ها وارتکاب گناهان کبیره باعث گمراه کردن مردم وتحریف حقایق ومتزلزل ساختن عقاید افراد ساده لوح می شوند.اما علاج سحر با آیات قرآنی و ادعیه مباح و توسط کسی که دارای عقیدهء صحیح و پایبد احکام شرعی است اشکالی ندارد.

زیرا وقتی لبیدبن ا لاصم پیامبر را سحر کرد حضرت جبرییل از محل سحرها پیامبررا با خبر کرد، پیامبر به حضرت علی و طلحه رضی ا لله عنهما دستور داد سحرها را از چاه ذروان بیرون کردند و سوره های معوذتین را برگره ها خوانده وگره هاگشوده شدندو سحرباطل شدوپیامبراحساس سبکی وراحتی نمودند.( بخاری : ۴/۳۲ شماره حدیث : ۵۷۶۳ دار الکتب)

در صحیح مسلم آمده است که پیامبر فرمودند:‹‹لا بأس بالرقی مالم یکن فیه شرک››؛دعا و تعویذی که مشتمل برشرک نباشداشکالی ندارد.(مسلم :۴/۱۹)

● موضع اسلام دربارهء ساحران:

چونکه سحر عملی بدوزشت است، هیچ یک از ادیان آسمانی آن را جایز قرار نداده است.زیرا کسی می تواند آن انجام بدهد که از ایمانش دست بکشد و چشم وگوش بسته مطیع شیطان و جن ها باشدو با انجام اعمال بد همیشه شیطان را از خودخشنود و راضی نگهدارد.

ساحر قبل از اینکه به دیگران ضرر برساندخودش متضرر می گردد.

از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر فرمودند:‹‹اجتنبوا السبع الموبقات، قالو یا رسول الله ماهی قال الشرک بالله و السحر و قتل النفس التی حرّم الله الا بالحق واکل الربوا و اکل مال الیتم و التولی یوم الزحف وقذف المحصنات المؤمنات الغافلات›› ؛ از هفت چیز هلاک کنندهدوری کنید، صحابه گفتند ای رسول خدا آنهارا بگوییدپیامبر فرمودند: ۱- شرک کردن به خدا ۲- جادو کردن۳- کشتن فردی که خداوند او را حرام نموده مگربه حق۴-ربا خوردن۵- خوردن مال یتیم ۶- فرار از میدان روز نبرد با کفار ۷- تهمت زدن به زنان مؤمن،(مسلم :۱/۶۴ دار الفکر ‏، بخاری :۴/۳۲ دارالکتب العلمی‍‍ه)

● پاک دامن و بی خبر:

چونکه ساحر ایمان به خدا را رها کرده واز جن ها استمداد می کند بقدری منفور ومبغوض خداوند است که حتی کسی که پیش او می رود هم نمازش قبول نمی شود. پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمودند:

«من اتی عرافا فساله عن شی ء لم تقبل له صلوات اربعین لیله »کسی که پیش منجم و فالگیر برود ودر باره چیزی از او سوال کند تا چهل شبانه روز نماز ش قبول نمی شود .کسانی که ساحران را تصدیق می کنند وبه گفتار و کردار آنها ایمان دارند به بهشت نمیروند . (مسلم :۵/۳۷ )

▪ ابو موسی از پیامبر روایت نموده است

«لا یدخل الجنه مدمن الخمر ولا قاطع الرحم ومصدق بالسحر»(۲) ؛ معتاد به شراب خواری و تصدیق کننده ساحر وقطع کننده رابطه خویشاوندی داخل بهشت نمی شود . در حدیثی دیگر است که اگر کسی سحر بکند یا پیش ساحر برود و از ساحربخواهد که برایش سحر کند از امت پیامبر بیرون می شود . عمران بن حصین از پیامبر اسلام روایت می کنند که فرموده اند: «لیس منا تطیرولا من تطیر له أو تکهن

أو تکهن له أو سحر أو سحر له »؛ از گروه ما نیست کسی که فال بد بگیرد یا پیش فال گیر برود یا تقاضای فال گیری کند یا اینکه پیش گویی کند یا درخواست پیش گویی کند یا اینکه جادو کند یا پیش جادوگری برای جادو کردن برود .ودر حدیث آمده است (صحیح ابن حبان :۱۲/.۱۶۶ ، مؤسسه ی الرساله ، بیروت)

«من عقد عقده ثم نفث فیها فقد سحر ومن سحر فقد اشرک »؛کسی که گرهی بست ودر آن دمید بدرستی جادو نموده است وکسی که جادو نموده است همانا شرک کرده است.(نسائی : ۴/۱۱۲ ، دارالفکر).

ودر حدیثی پیامبر اکرم فرمودند :«ثلاث من لم یکن فیه واحده فان الله یغفر له ما سوی ذلک لمن یشاء من مات لا یشرک با لله شیئَا ولم یکن یتبع السحر ه ولم یحقد علی اخیه»؛کسی که از این سه چیز در او هیچکدام نباشد خداوند اگر بخواهد گناهان دیگر او را می بخشد:

۱) با خدا چیزی را شریک نکرده باشد

۲) پیش ساحران نرفته باشد

۳) نسبت به برادرش کینه نورزد. (نسائی : ۴/۱۱۲ )

اقوال ائمه و علماء در باره ی مجازات جادوگران چونکه جادوگران با روشهای متعددی جادو می کنند، مجازات آنها بستگی به نوع سحر آنها دارد .

علامه قرطبی در تفسیرش نوشته است :« اگر ساحر ادعاء کند که من شکل وصورت انسانها را تغییر می دهم وبه شکل حیوان درمی آورم یا مسافت یک ماه را می توانم در یک شب طی کنم ومن می توانم در هوا (بدون وسیله )پرواز کنم در ضمن به مردم نیز تلقین کند که من بر حق هستم این جادوگر ،کافر است»(تفسیر قرطبی : ۲/۴۵ ، احیاء التراث العربی ، بیروت .)

چون ادعائی مانند معجزات پیامبران را می کند اما اگر بگوید سحر ،نیرنگ و حیله بازی و تر دستی و خیال افکنی و تزویر است کافر نمی شود و سزایش کشته شدن نیست بلکه گنهکار می گردد .

لذا علمائی که می گویند ساحر کافر می شود و باید کشته شود ،مثل ائمه ی اربعه ،هدف شان این است که ساحر با کلامی سحر کرده که موجب کفر است،اگر چنان کلامی نباشد کشته نمی شود اما گنهکار می گردد .

امام شافعی می فرمایند : «ساحر کشته نشود مگر در صورتی که با سحر ش فردی را کشته باشد واقرار کند که عمدا قتل را مرتکب شده است.» نزد امام ابو حنیفه امام مالک واحمد «اگر مسلمانی جادو کند مرتد می شود وتوبه اش پذیرفته نمی شود وقتل او واجب است .» نزد امام شافعی وطبق یک روایتی از امام احمد ساحر را واداربه توبه کنند واو را نکشند چونکه گناهش از شرک بزرگتر نیست مشرک را تشویق به توبه می کنند لذا ساحر را هم مجبور به توبه کنند و اگر ساحر فرد کافری بود توبه اش پذیرفته می شود همانطور یکه ساحران دربار فرعون توبه کردند وایمان آوردند وخداوند توبه آنها را قبول نمود پس توبه این مرتد (کسی که جرم سحر مرتد شناخته شده ) نیز پذیرفته میشود .

(قرطبی: ۲/۴۸,احیا التراث العربی ,بیروت. فتح الباری : ۱/۱۸۳,احیاء التراث العربی، المغنی : ۱۰/ ۱۱۳ , دارالفکر)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید