جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

وقتی اخلاق در ورزشگاه رنگ می بازد


وقتی اخلاق در ورزشگاه رنگ می بازد

فرهنگ سازی در محیط های ورزشی, آموزه ای که باید جدی گرفته شود

زوال معیارهای اخلاقی، آسیب‌های جدی اجتماعی را به دنبال دارد. از همین رو تمام تلاش آگاهان اجتماعی بر این امر استوار است که با زنده نگه داشتن ارزش‌های اخلاقی از میزان این آسیب‌ها بکاهند، اما وقتی حرمتی می‌شکند به یکباره ارزش‌هایی فرو می‌ریزد که پایه‌های استحکام هستی اجتماعی‌اند. چه بسا این موضوع تهدیدی برای حیات سایر موجودات هم تلقی می‌شود.

باور کردنی نیست. این صحنه به اندازه‌ای ناراحت کننده و آزاردهنده است که هر فرد بااحساس و با وجدانی را به واکنش وا می‌دارد. نمی‌توان پذیرفت که یک انسان در شرایط عادی بتواند چنین کاری بکند.

ماجرا باز می‌گردد به یک بازی فوتبال که در آن تماشاگران با هیجان فراوان تیم مورد علاقه خود را تشویق می‌کردند. ناگهان دوربین مستقر در ورزشگاه که بازی را به صورت زنده پخش می‌کرد، صحنه‌ای را به تصویر کشید که تا مدت‌ها از یاد نخواهد رفت. کبوتری که تماشاچیان یکی از دو تیم، آن را به رنگ پیراهن تیم مورد علاقه خود رنگ کرده بودند به سوی تماشاچیان گروه دیگر به پرواز درآمد. یکی از تماشاچیان تیم مقابل با زرنگی کبوتر را گرفتار کرد. کبوتری که از فضای پرهیاهوی ورزشگاه ترسیده بود، در گیرودار کری‌خواندن‌ها به غنیمتی برای گروهی از تماشاگران تبدیل شد. سر کبوتر بینوا در آنی از سوی تماشاگری از تن جدا می‌شود تا همه مبهوت صحنه‌ای شوند که البته در ادامه نشان داد که با بروز آن حتی آب هم از آب تکان نمی‌خورد.

این حادثه تلخ فقط در چند برنامه ورزشی تلویزیونی نشان داده شد و روزنامه‌های ورزشی هم مختصری به آن پرداختند، آن هم از جنبه خشونت ورزشی و بی‌فرهنگی‌های موجود در محیط‌های ورزشی، جایی که قاعدتاً به خاطر حاکم بودن روحیه ورزشی و رقابت سالم باید فضای اخلاقی و انسانی حاکم باشد. با این حال چه بخواهیم و چه نخواهیم این قبیل رویدادها از نبود اخلاق و فرهنگ ورزشی در ورزشگاه‌ها خبر می‌دهد و البته نبود برنامه و طرحی برای بسامان کردن این محیط‌های ورزشی.

● مسابقه ورزشی یا نبرد بین خیر و شر

گروهی از متخصصان روانشناسی اجتماعی معتقدند که پرخاشگری در انسان خصیصه‌ای ذاتی نیست، بلکه از راه تجربه اجتماعی است که آموخته شده و منتقل می‌شود. بر همین مبنا محمدرضا نظری، آسیب‌شناس اجتماعی و استاد دانشگاه معتقد است: «نگاه‌ها به فضای ورزشی با ویژگی‌های حاکم بر این محیط‌ها و انتظاری که از آن می‌رود متفاوت است. درک ما از محیط ورزشی جایی نیست که دو تیم یا دو گروه ورزشکار به مسابقه‌ای ساده با هم می‌پردازند و دست آخر نتیجه‌ای که از آن به دست می‌آید، فقط در حد نتیجه یک مسابقه ساده ورزشی است نه یک امر حیثیتی که گروهی به واسطه آن به دنبال تخلیه نیازها و احساسات خود باشند. برخی تماشاگران در چنین محیط‌هایی گمان می‌کنند مسابقه نبردی است میان خیر و شر که اتفاقاً ممکن است به زد و خورد بینجامد و به همین منظور باید خود را برای چنین اتفاقی مهیا کرد.»

به کار بردن کلمه‌ها و جمله‌هایی خاص، استفاده از ابزاری که گاه خود موجب بروز خشونت می‌شود همه در این راستاست که این نبرد (مسابقه ورزشی) بین دو گروه دوست و دشمن است و در پایان گروهی برنده است که نه صرفاً در زمین بلکه با ابزارهای خارج از زمین مسابقه به نتیجه دلخواه برسد و اینجاست که خشونت نمود بارزی پیدا می‌کند.

سن تماشاگران مسابقات ورزشی مخصوصاً بازی فوتبال نیز همواره از مواردی است که از نظر کارشناسان بر حساسیت این قبیل مسابقه‌ها می‌افزاید. در یک تحقیق، سن اغلب تماشاگران مسابقه بین دو تیم مطرح پایتخت کمتر از ۲۵ سال قید شده است و این سنی است که به گفته نظری، فرد در این سن مملو از شور و حال و انرژی جوانی است و آمادگی برای انجام بسیاری از کارهای با ریسک و خطر بالا را دارد.»به همین خاطر این آسیب‌شناس اجتماعی می‌افزاید: «ضروری است که با در نظر گرفتن این روحیه و احساسات جوانی که گرایش به انجام امور هیجان‌آمیز را افزایش می‌دهد، نگاهمان به محیط‌های ورزشی تغییر کند. بنابراین فرهنگ‌سازی برای حضور در چنین محیطی تنها آموزه‌ای است که باید جدی گرفته شده و برایش برنامه‌ریزی کرد.

● جهانی که فقط برای ما نیست

با این همه بررسی حادثه‌ای که در ابتدای این گزارش به آن اشاره شد از جنبه‌های دیگری نیز حائز اهمیت است و چه بسا می‌تواند نشان‌دهنده اهمیتی باشد که برای زیست و حیات سایر موجودات نیز قائل هستیم. در واقع این رویداد تنها جرقه‌ای است تا ذهن ما را چندباره متوجه موضوعی کند که آن را به فراموشی سپرده‌ایم؛ این‌که‌ تنها ما نیستیم که ساکنان این سرزمینیم، در کنار ما در جای جای این کشور موجوداتی دیگر زندگی می‌کنند که وجودشان اگر بیش از ما برای این کره مسکونی اهمیت نداشته باشد کمتر اهمیت ندارد.چنین رویدادهایی همچنین نشان می‌دهد که جامعه ما و نهادهای مردمی ‌برای حفاظت و حمایت از محیط زیست بویژه حیات وحش سازماندهی مناسبی ندارند. از این روست که در چنین زمان‌هایی کمتر از کسی صدایی در می‌آید.

هنگامی‌که حیوانات محیط پیرامون ما آسیب می‌بینند یا خطری آنان را تهدید می‌کند کمترین حساسیتی از خود نشان نمی‌دهیم. این را بگذارید کنار واکنش‌هایی که ما نسبت به موضوعات بسیار کم اهمیت‌تر، همواره از خود بروز داده‌ایم. توجه و حساسیت نسبت به محیط زیست، امروزه از مؤلفه‌ها و شاخص‌های توسعه یافتگی جوامع به شمار می‌آید. کشورهایی که نهادها و تشکل‌های مردمی‌ زیست‌محیطی فعال‌‌تری دارند همواره از وضعیت بهتری در زمینه محیط زیست برخوردارند. فعالیت‌ها در این حوزه باید به گونه‌ای باشد که دولت و جامعه خود را نسبت به چنین رویدادها و پدیده‌هایی که سلامت محیط زیست و حیات وحش را تهدید می‌کند مسئول بدانند.

البته حیات وحش به‌خاطر ساختار طبیعی زندگی جانوری اساساً به حمایت انسان نیازی ندارد اما از آنجا که انسان در مسیر تکامل تمدن خویش وارد حیطه زندگی جانوری شده و به آن دست‌اندازی کرده، به رعایت اصولی موظف شده است، اصولی که باید بدان‌ها پایبند باشد و ارج بنهد.

گونه‌های جانوری بخش مهمی ‌از سرمایه‌های اصلی حیات در کره زمین به شمار می‌آیند و از این رو است که انسان موظف است برای حفظ سلامت و محیط زندگی آنها بکوشد.

این مسئله بویژه در حوزه سرزمینی ایران به‌خاطر تنوع‌ها و تفاوت‌های زیست‌محیطی و حیات وحش بسیار اهمیت می‌یابد. اگر نهادهای زیست محیطی بدون گرایش‌های خاص، تنها بر فعالیت‌های تخصصی متمرکز شوند رویدادهایی که در ابتدا گفته شد دیگر به سادگی رخ نخواهد داد و جامعه خود را بیشتر مسئول خواهد دانست.



همچنین مشاهده کنید