پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

جای موسیقی حرفه ای خالی است


جای موسیقی حرفه ای خالی است

گفت وگو با مهرداد شهسوارزاده یکی از اولین خواننده های موسیقی پاپ بعد از انقلاب

مهرداد شهسوارزاده سال‌ها است که عنوان خواننده‌های پاپ-کلاسیک و حرفه‌ای دنیای موسیقی را با خود یدک می‌کشد و اگر امروزه کمتر کار می‌کند، به دلیل وسواسی است که دارد.

می‌توان او را یکی از استعداد‌های عرصه فعالیتش دانست. یکی از خواننده‌هایی که با دست خالی به عرصه موسیقی آمد و بی‌آنکه پشتیبانی داشته باشد، توانست جایگاهش را پیدا کند. او شاگرد زنده‌یاد بابک بیات بود و تاکنون آثار قابل تاملی را منتشر کرده و به دست علاقه‌مندانش رسانده است. با این خواننده که آلبوم جدیدی را در دست انتشار دارد، به گفت‌وگو نشسته‌ایم:

شما از معدود خواننده‌هایی هستید که از بازماندگان نسل شاگردان بابک بیات به شمار می‌روید، اما مانند حامی، نیما مسیحا، مانی رهنما، کارتان را در این عرصه ادامه ندادید. دلیل این کم کاری چه بود؟

بله! من افتخار داشتم که اولین تجربه‌های جدی‌ام در عرصه موسیقی با همراهی بزرگانی نظیر بابک بیات، بهرام دهقانیار، سعید شهرام و... شکل بگیرد، ولی این دلیل نمی‌شود که همچنان در آن وادی بمانم، بلکه به‌عنوان یک موزیسین مجبورم خودم را با شرایط روز وفق بدهم و با تکنولوژی روز پیش بروم. من به عنوان یک خواننده باید ذائقه مردم و سلیقه فعلی آنها را مد نظر داشته باشم، چرا که ترکیب جمعیتی جوانان امروز با جوانان دیروز متفاوت است. بنابراین ما نمی‌توانیم آن موسیقی را که برای جوان‌های آن سال‌ها در نظر داشتیم به خورد جوان‌های امروز بدهیم. سلیقه مخاطب امروز با سلیقه همه نسل‌های پیش از این بسیار متفاوت است.

طبیعی است اگر قرار باشد به چنین چیزهایی توجه کنید و بعد به کار کردن ادامه بدهید، کم کار خواهید شد.

خیر! این دلیلی بر کم‌کاری نیست، بلکه گزیده کار کردن و در جهت موافق رودخانه شنا کردن است. دریا، سفر نکن، شوکا و... اینها شناسنامه و شاخصه‌های آثار من در موسیقی‌اند. ولی این آهنگ‌ها با این سبک‌ها، امروزه پاسخگوی طیف پر شور و هیجان جوان امروز نیست.

بارها شاهد جنجال‌هایی بوده‌ایم بین شما و خواننده‌های دیگر با موضوع اولی بودن و دومی بودن شما. این جنجال‌ها ریشه در چه دارد؟ اصلا جریان چنین چیزی چیست؟ هنوز هم به این اولین خواننده بودن در حوزه موسیقی پاپ معتقدید؟

من به طور معمول اهل حاشیه‌پردازی و جدال در حوزه موسیقی نبوده و نیستم، بلکه تلاش می‌کنم با کار جدی، پیام‌های خود را به گوش مخاطبانم برسانم.

در حوزه موسیقی (پاپ-کلاسیک) پس از انقلاب من می‌توانم ادعا کنم که جزو اولین‌ها بود. آلبوم «شوکا» به آهنگسازی داریوش تقی‌پور، با مشاورت و تشویق زنده‌یاد بابک بیات در سال ۱۳۷۵ جرقه‌های آن شکل گرفت. تا قبل از آن سراغ ندارم و یادم نمانده خواننده‌ای همراه با ۲۸ نوازنده، اثری را ضبط کرده باشد. فکر می‌کنم با یک مقایسه ساده، بتوان به این نتیجه رسید که چه کسی کار جدی و پر هزینه و درست را انجام داده است.

سرانجام این ماجرا چه خواهد شد؟

کاری به انجام و سرانجام این قضیه ندارم، چون به نظر من اصلا اهمیتی ندارد. مهم کار حرفه‌ای کردن است در شرایطی که جای موسیقی حرفه‌ای خالی است. باید عزم خود را جزم کنیم تا بتوانیم موسیقی حرفه‌ای را مطرح کنیم. در این شرایط، نیاز به موسیقی حرفه‌ای بیشتر حس می‌شود تا اینکه به این فکر کنیم چه کسی اول است و چه کسی آخر!

این اولی بودن و دومی بودن چه تاثیری در ادامه مسیر شما خواهد داشت؟

به هیچ وجه. چه فرقی دارد من اولین نفر باشم که پا به این عرصه گذاشته‌ام یا آخرین نفر؟ همان طور که گفتم فقط باید به حرفه‌ای بودن و حرفه‌ای کار کردن فکر کرد. این اول و دوم بودن‌ها هنگام کار حرفه‌ای رنگ می‌بازند و اصلا تاثیری در روند موسیقی نخواهند داشت.

از آلبوم‌های «شوکا» و «دریا» بگویید. اولین آنها در چه سالی و تحت چه شرایطی منتشر شد؟

آلبوم‌های شوکا و دریا همانطور که گفتم شناسنامه کاری من هستند و من به آنها افتخار می‌کنم. هنوز هم برخی از دوستان در دنیای مجازی برای من پیغام می‌گذارند و به دنبال دانلود کردن قطعات این آلبوم‌ها هستند که بعضا از طیف جوانان هستند و این برای من بسیار جالب است. اینکه آنها این کارها را کجا شنیده‌اند و چرا برایشان جالب و شنیدنی است برایم از اهمیت بالایی برخوردار است.

در آن زمان این آلبوم‌ها چه تاثیری بر جامعه موسیقی گذاشتند؟

قطعا آلبوم‌های پاپی که در آن زمان منتشر می‌شدند به خوبی به دست مردم می‌رسیدند، چون جای خالی آنها در فضای شنیداری مردم حس می‌شد. این موضوع که تولیدات فرهنگی و شنیداری چقدر می‌تواند به مردم در جهت پیشرفت فرهنگی‌شان کمک کند، موجب تولید آثاری می‌شد که مردم به آنها علاقه نشان می‌دادند و سال‌ها به انتظار شنیدنشان بودند. این جای خالی موجب می‌شد مردم از هر اثری که به بازار می‌آید استقبال کنند، کما اینکه اگر آلبوم‌هایی که آن زمان با استقبال عمومی مواجه شد، امروزه منتشر شوند، شاید مورد استقبال واقع نشوند و کسی حتی آنها را گوش ندهد. این فرصت در آن زمان برای ما فراهم بود که به‌رغم سختی‌هایی که برای تولید و انتشار و توزیع یک آلبوم می‌کشیدیم، کارهایمان دیده می‌شد و می‌توانست با اقبال عمومی مواجه شود. چیزی که امروزه بیشتر به یک آرزو تبدیل شده است تا واقعیت!

این آلبوم‌ها و آلبوم‌های مشابه، قدرت این را داشتند که تا مدت‌ها نبض بازار موسیقی را به دست گرفته و دیگر خواننده‌ها و موزیسین‌ها را با خود همراه کند، کما اینکه این اتفاق می‌افتاد و هنرمندان بسیاری دنباله‌رو آلبوم‌های پاپ-کلاسیک آن دوران شده و آثاری را در این زمینه منتشر کردند.

در دهه هفتاد بین سال‌های ۷۳- ۷۲به بعد که موسیقی پاپ کم کم داشت جان تازه‌ای به خود می‌گرفت، و دوستان هنرمند دیگری در عرصه‌های مختلف نظیر تلویزیون، رادیو، وزارت ارشاد و... پیگیر تولید کارهای جدید بودند، فضای عجیب، جدید و باورنکردنی بر موسیقی داشت حاکم می‌شد که موسیقی سنتی بیش از یک دهه داشت کم کم جای خود را به موسیقی پاپ می‌داد یا جای خود را با پاپ تقسیم می‌کرد، مدیر برنامه اصلا تعریف نشده بود و هر کس تهیه‌کننده کار خودش بود، به این ترتیب ما نیز کار خود را انجام می‌دادیم و به عنوان تهیه‌کننده آثارمان تلاشی مضاعف می‌کردیم که خوشبختانه به بار می‌نشست و کارهایمان دیده می‌شدند.

دقیقا زمانی این آلبوم‌ها منتشر شد که جامعه کمبود چنین فضایی را حس می‌کرد. فکر نمی‌کنید دلیل چنین چیزی این باشد؟

به چنین چیزی اشاره کردم، ولی این تنها دلیل استقبال از کارهای آن زمان ما نبود، بلکه ارائه کردن کار بی نقص و بی‌عیب و خالی از هرگونه ناکارآمدی موجب می‌شد دیده شویم و کارمان شنیده شود. اگر امروزه نیز کسانی چنین کارهایی را انجام دهند و بتوانند بدون هر گونه عیب و نقص کار خود را ارائه کنند، قطعا مردم به دنبال آنها خواهند رفت و کارها شنیده خواهند شد. مشکل اینجا است که امروز این اتفاق نمی‌افتد. شما چند آلبوم می‌شناسید که در تولید و ساخت آنها شعور و سلیقه مردم در نظر گرفته شده باشد و علاوه بر این با جدیت تمام به موسیقی سنتی و کلاسیک ایران چشم‌داشتی داشته باشد؟ تمامی آلبوم‌هایی که این روزها منتشر شده و به دست علاقه‌مندان می‌رسد، متاسفانه مصرفی و بازاری هستند و متاسفانه باید بگویم که تهیه‌کننده‌ها بیش از هر چیزی به دنبال منفعت و سود ریالی خود هستند. دلشان برای موسیقی این کشور و برای هنرمند نمی‌سوزد. به همین دلیل ذائقه مردم را به سمت کارهای بازاری می‌برند و دیگر کار ارزشی برایشان بی‌ارزش می‌شود. اگر چند نفر دلسوز واقعی در این عرصه داشته باشیم، قطعا بسیاری از مشکلات موسیقی مرتفع خواهد شد، اما متاسفانه این روزها اغلب به فکر جیب و منفعت مالی خود هستند و کمتر کسی پیدا می‌شود که دلش به حال موسیقی بسوزد و به تولید موسیقی فاخر ایرانی دست بزند. برای همین است که کارهای بازاری و مصرفی به وفور در جامعه دیده و شنیده می‌شوند. اینها مخربان اصلی ذائقه شنیداری مردم و سوق دادن آن به سمت کارهای مصرفی و کم‌ارزش هستند.

رد آثار بابک بیات همچنان در کارهای شما وجود دارد. چنین چیزی امری عمدی است یا اینکه فکر می‌کنید به صدای شما موسیقی‌های دیگری نمی‌آید؟

با شما موافق نیستم! چرا رد پای آثار بابک بیات؟ من در اکثر اجراهای پلی بک و حتی زنده این آثار را حتما اجرا می‌کنم و به آنها افتخار بسیار می‌کنم، ولی اینکه در آلبوم جدید به فضای جدیدتری روی آورده‌ام دلیلی بر رد یا نپذیرفتن کارهای قبلی نیست. من همیشه و همه جا و در همه حال به همکاری با استاد بابک بیات افتخار کرده‌ام و اما این دلیل نمی‌شود مدام بخواهم به دور تکرار بیفتم و خودم را تکرار کنم.

در زمینه کنسرت نیز شما کمتر از بقیه فعال هستید. چرا؟ قدرت اجرای زنده ندارید یا اینکه فرصت فراهم نمی‌شود؟ دلیل چیست؟

برگزاری کنسرت به طور مشخص، باید دارای استانداردها و ضوابطی باشد که متاسفانه در کشور ما به طور کلیشه‌ای و کاملا ساده برگزار می‌شود و خالی از هیجان و شور لازم است. در صورتی که اگر در مقام مقایسه کنسرت‌های دیگر کشورها را ببینید تفاوت‌های بسیاری را متوجه خواهید شد، البته من به جز تهران که کنسرت جدی نداشتم. در چند سال اخیر در اغلب شهرستان‌ها و چندین کشور اجرای کنسرت داشته‌ام، ولی ترجیح می‌دهم با تولید این آلبوم جدید به فکر برگزاری یک کنسرت متفاوت باشم.

گویا قرار است تغییر مسیر دهید و راه جدیدی را برای ادامه فعالیت‌های موسیقی خود پیش بگیرید؟ این تغییر در چه راستایی و بر چه مبنایی صورت می‌گیرد؟

این موسیقی است که باعث تغییر مسیر می‌شود و من نمی‌توانم به عنوان یک خواننده به شخصه تصمیم بگیرم. معیار و مبنای تغییر من همان سلایق و علایق مخاطبانم است که در واقع همین ذهن و ذهنیت مخاطب و نسل امروز است، با تمام تکنولوژی‌ها و به روز شدن‌ها و تفاوت‌ها!

مهم این است که انسان در وهله اول اعتقاد و ایمان کافی را در خود به وجود آورد و اگر چنین چیزی در او اتفاق بیفتد، مسیر موسیقی درست انتخاب شده و پیش می‌رود. با این احتساب مخاطب هم کشش و علاقه خاص خود را به آن پیدا خواهد کرد.

اصلا چنین تغییر سبک و تغییر مسیری برای خواننده‌ای با صدای شما لازم بود؟

من همیشه در موسیقی به دنبال ایده‌های جدید و کارهایی بود که قبلا انجام نداده بودم. اگر از شهاب اکبری دوست خوب و هنرمندم می‌گویید، باید بگویم که او به قدری معروف است که نیازی به معرفی من ندارد. به هر حال شهاب اکبری یکی از ویژگی‌های ممتازی که دارد این است که می‌توان به هوش و ذکاوت او در بخش مخاطب‌سنجی و جذب نیروهای بالفعل و با قوه موسیقی اطمینان کرد.

آثاری که شهاب برای دوستانی همچون محسن چاوشی، محسن یگانه، علی لهراسبی، بهروز صفاریان و... به سرانجام رسانده است، گویای این صحبت‌های من است.

فکر نمی‌کنید در شرایطی که موسیقی در جامعه به گونه‌ای است که برای هر سلیقه‌ای موسیقی خاص آن سلیقه هست، نتوانید به جذب مخاطبان خود اقدام کنید؟ در آلبوم جدید اتفاقات جدیدی نیز خواهد افتاد. از این اتفاقات بگویید.

به جرات می‌توان گفت فضای آلبوم جدیدم با عنوان تلنگر، از فضایی بسیار متفاوت و نو برخوردار است و ان‌شالله اگر خدا یاری کند و بتوانم با عشق و ایمان این آثار را به نحو مطلوب و احسن اجرا کنم، تاثیر آن قطعا مثبت بوده و اتفاقات خوشایندی برای آن خواهد افتاد.

انتشار این آلبوم ان‌شالله در سال ۹۲ خواهد بود و نهایت سعی‌ام بر این است که بسته به شرایط موجود در جامعه و فضای موسیقی آلبومی درخور و قابل توجه ارائه کنم.

چرا با آهنگسازانی کاملا متفاوت همکاری کرده‌اید؟

به هر شکل موسیقی باید با تنوع همراه باشد وگرنه یکنواختی کسالت‌آور و غیرقابل تاثیر خواهد بود. دوستان و همکاران قدیم همیشه برای من محترم و قابل ارزش بوده و عزیز هستند و اگر احساس کنم در مقطعی باید حضور داشته باشند، حتما با آنها همکاری خواهم کرد و از این همکاری خوشحال خواهم بود.

شهاب اکبری چه تضمینی برای دیده و شنیده شدن آلبوم شما می‌تواند داشته باشد؟

به هر حال شهاب طی این همه سال فعالیتی که دارد ، توانسته خود را تثبیت کند. او با ملودی‌ها و تنظیم‌هایی شنیدنی و به روز شده فرصت تجربه فضایی جدید از موسیقی را به خواننده‌ها و شنوندگان می‌دهد. فضای ذهنی که موسیقی و تنظیم‌های او ترسیم می‌کند اغلب پر از ایده، بدعت و نوآوری و تازگی هستند. ملودی‌های شیرین و تنظیم‌های زیبا و شنیدنی این هنرمند من را بر آن داشت تا برای به‌روزتر شدن کارهایم از ایشان دعوت به همکاری کنم. مطمئنم این همکاری نتیجه خوبی خواهد داشت و آلبومی که محصول مشترک ما بوده، با استقبال خوبی از سوی مخاطبان موسیقی مواجه خواهد شد.

این آلبوم چه فضایی خواهد داشت؟

در شرایط فعلی فکر می‌کنم موسیقی حال و هوای خوبی دارد. به هر شکل تولید و عرضه آلبوم‌ها و اجراهای صحنه‌ای توسط خوانندگان گویای این حرف است. امیدوارم شاهد بهبود وضعیت موسیقی بیش از پیش باشیم. ظرفیت کشور ما درحوزه موسیقی مثال‌زدنی است.

برای چه قشر و چه سنی از مخاطبان این آلبوم را منتشر می‌کنید؟ فکر می‌کنید بتوانید در بازار موسیقی با این آلبوم حرفی برای گفتن داشته باشید؟ چه زمانی به انتشار آن اقدام خواهید کرد؟

نهایت سعی من و عوامل سازنده و اجرایی بر این است که آلبوم را حتی‌الامکان نیمه اول امسال روانه بازار کنیم، اما از آنجایی که اتفاقات را نمی‌توان پیش‌بینی کرد، شاید در این زمان موفق‌به انتشار آن نشدیم. بنابراین نمی‌توان تاریخی دقیق برای انتشار اعلام کرد، هرچند که یک آلبوم به هر جهت آمادگی انتشار در بازار موسیقی را داشته باشد، اما در هر صورت انتشار آن تحت هر شرایطی امسال انجام خواهد شد.

ترانه‌ها، موسیقی و تنظیم آن را چه کسانی به عهده داشته‌اند؟

ترانه‌های این آلبوم را محسن یگانه، امیر ارجینی، لی لا رضایی، امیر بذرافشان، حمید نصراللهی، حدیث دهقان، دکتر شهاب اناری و... سروده‌اند. تنظیم همه قطعات آلبوم نیز به عهده شهاب اکبری خواهد بود و محسن یگانه، حسین قربان‌پور، شهاب اکبری و مهدی رامشک، آهنگسازی آن را انجام داده‌اند.

چرا با همکاران قدیمیتان که به موسیقی و کارهای شما اشراف دارند همکاری نکردید؟

همانطور که پیش‌تر نیز به آن اشاره کردم، دوست داشتم آلبومی مطابق با سلیقه و ذائقه جوان‌های امروزی منتشر کنم. هر برهه از زمان نیازمند موسیقی مختص خود را دارد و ما نمی‌توانیم هر آنچه را که در سال‌های پیشین مورد توجه مردم بود، هم‌اکنون نیز به آنها تزریق کنیم. همانگونه که تکنولوژی به روز شده و پیشرفت قابل توجهی در آن شده است، هنر و به‌خصوص موسیقی نیز باید مطابق با این پیشرفت‌ها، پیش برود تا مورد توجه قرار بگیرد وگرنه کارهای قدیمی به وفور در بازار موجودند و مردم در آرشیوهای خانگی خود آنها را دارند. هر وقت که مناسب بدانند و دلشان بخواهد با دسترسی به این آرشیو می‌توانند موسیقی دلخواه و قدیمی خود را گوش کنند و از آن لذت ببرند. ما با پرداختن به موسیقی‌های دهه پنجاه تنها کاری که می‌کنیم تکرار مکررات است و اینکه مردم را با خاطره‌هایشان مواجه می‌کنیم. برای همین است که من نخواستم مانند آلبوم‌های قبلی‌ام کارم را ادامه بدهم. برای نزدیک شدن به ذائقه جوان‌های امروزی نیاز به تغییر و تحول اساسی در کلیت کارها داریم. تغییرات موجود در سبک و سیاق و فرم آلبوم من صرفا به همین منظور است و در عین حال سعی کرده‌ام شخصیت موسیقایی خود را نیز حفظ کرده باشم.

برای ماندگاری خود در عرصه موسیقی نیز با این آلبوم کاری کرده‌اید؟

اول اینکه به اعتقاد من فصل ماندگاری‌ها تمام شده است. مردم ما دیگر حافظه‌های قوی گذشته را ندارند. از آنجایی که در طول روز کارهای بسیاری را می‌شنوند ماندگار شدن یک اثر در قالب یک آلبوم علاوه بر اینکه برای آنها کاری سخت است برای ما که سازنده و مجری آن هستیم بسی سخت‌تر و پیچیده‌تر خواهد بود. ضمن اینکه هر کاری که با مردم ارتباط برقرار کند، می‌تواند در خاطره آنها بماند. ناگفته نماند که ما به عنوان سازنده این آلبوم قطعا کارهایی در این زمینه انجام داده‌ایم.

یعنی چه کاری؟

همین تفاوت‌ها و استفاده از هنجارشکنی‌هایی که رایج نیست، به روز شدن‌ها و همراه شدن با سلیقه‌های روز جامعه و مردم، هماهنگ شدن با موسیقی ایرانی و رعایت کردن اصول حرفه‌ای آن، استفاده از صدای کلاسیک و سازهای زنده، همه و همه کارهایی هستند که در جهت ماندگاری کمک شایان توجهی خواهند کرد که ما از آنها بهره گرفته‌ایم.

به آینده موسیقی خود و موسیقی ایران خوشبین هستید؟

بله. چرا نباید به آینده موسیقی‌ای که دغدغه ماندگاری دارد و قدم‌های آهسته و پیوسته به سمت آینده برمی‌دارد، خوش‌بین بود؟ شاید در حال حاضر در شرایطی باشیم که نتوان آینده را پیش‌بینی کرد ولی اعتماد به موسیقی و کسانی که دارند در این عرصه فعالیت می‌کنند و نیز اصولی حرکت کردن در این راستا خود دلیلی بر ایجاد آینده‌ای روشن و چشم‌اندازی خوب خواهد بود. شاید زمان بسیاری برای این منظور طول بکشد، ولی آینده خوبی را برای موسیقی ایران پیش‌بینی می‌کنم.

چه پیشنهادی برای بهبودی وضعیت موسیقی کشور دارید؟

صداقت رکن اصلی و اساسی موفقیت در هر زمینه‌ای است. موسیقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر تک تک ما در جایگاهی که داریم، در کارمان صداقت داشته باشیم، نه تنها موسیقی بلکه تمامی هنرهایمان به سمت بهبودی و پیشرفت می‌روند.

کسی که در کارش صداقت داشته باشد، کم کاری و کم فروشی نمی‌کند، دلسوزانه کار می‌کند و بهترین‌ها را عرضه می‌کند. ضمن اینکه باید دلسوزانه در موسیقی گام برداریم، توصیه می‌کنم با موسیقی روز دنیا و علمی که دارد پیش برویم. تکنولوژی را در نظر داشته باشیم و از هر چه که در طول زمان به عنوان جزئی از علم و فن موسیقی در بازار عرضه می‌شود آگاه شویم. ناگفته نماند که توجه به موسیقی گذشته نیز می‌تواند کارگشا باشد، چون فرهنگ هر کشوری در فرهنگ دیرینه آن نهفته است.

نکته آخر اینکه یکی از وظایف هنرمندان عرصه موسیقی و مسوولان محترم موسیقی ، اشاعه فرهنگ صحیح موسیقایی و افزایش و ارتقاء سطح آگاهی مردم در حوزه موسیقی است.

مخاطبان امروز موسیقی ما از درک موسیقایی قوی برخوردار هستند و در این زمینه شنونده‌های بسیار حرفه‌ای داریم که قدرت تجزیه و تحلیل آثار موسیقی را دارند، ولی مطالعه، برنامه‌ریزی و برگزاری جشنواره‌های متنوع در این زمینه باعث شناخت لایه‌های درونی موسیقی کشورمان می‌شود. موسیقی این سرزمین از غنای بالایی برخوردار است که تاریخ گواه این قدمت است.

به امید آن روز....

لی لارضایی



همچنین مشاهده کنید