پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

سایه روشن اصلاح یارانه ها


سایه روشن اصلاح یارانه ها

دومین سال از دهه «پیشرفت و عدالت», با تصمیم مشترک دولت و مجلس برای هدفمند کردن یارانه ها به عنوان فاز جدید اصلاحات و ساماندهی اقتصاد کشور مقارن شده است

دومین سال از دهه «پیشرفت و عدالت»، با تصمیم مشترک دولت و مجلس برای هدفمند کردن یارانه ها (به عنوان فاز جدید اصلاحات و ساماندهی اقتصاد کشور) مقارن شده است. دولت طی ۴ سال گذشته کوشید در کنار خدمت رسانی و گسترش بهره مندی به اقصی نقاط کشور، اصلاحاتی را در حوزه های بانک و بیمه، مالیات ها، ساماندهی مصرف انرژی، تامین اجتماعی، و سرمایه گذاری اشتغال و تولید به انجام برساند. این اهتمام با کامیابی ها و بعضا ناکامی هایی مواجه شد. نتایج مثبتی فراهم شد و درعین حال برخی توقعات جامه واقعیت نپوشید. یکی از معضلاتی که همواره سد راه ساماندهی و اصلاحات اقتصادی در کشور می نمود و در روند شتابان اصلاحات اقتصادی طی ۴سال گذشته بیش از پیش خود را نشان داد، مسئله توزیع آشفته و بی سر و سامان یارانه های هنگفتی بود که اساسا برای حمایت از طبقات متوسط و ضعیف جامعه تعبیه شده اما به مرور زمان تغییر هویت و جهت داده بود.

خو کردن به درآمدهای نفتی در طول دست کم ۶ دهه سبب شد تا اقتصاد ایران به تدریج با موضوعاتی نظیر بهره وری، رونق تولید، ایجاد فرصت های شغلی مولد، بهره مندی در ازای خلاقیت و تولید، خودکفایی و توازن واردات و صادرات، پویایی و رقابت اقتصادی سالم، و توازن بخش های کشاورزی و صنعت و خدمات بیگانه شود. به موازات این روند، معضل «رانت»، ریخت و پاش و حیف و میل و هرز رفتن منابع، کاهش بهره وری ناشی از انحصارهای اقتصادی و سرانجام بهره مندی بی دلیل گروه هایی خاص و کم شمار در ازای محروم شدن بسیاری از طبقات اجتماعی، به عارضه بزرگ اقتصاد ایران تبدیل شد.

در این فرآیند نسبتا طولانی، واژه «یارانه» چنان مسخ شد و تغییر ماهیت داد که به جای تسکین رنج ها و کاهش محرومیت های اجتماعی- اقتصادی، خود علت بسیاری از رنج و حرمان های بعدی شد. مجرا و مسیر توزیع یارانه ها چنان دچار نابسامانی و انحراف شده که عملا ۹۰- ۸۰ درصد آن «هرز» می رود و صرفا به اسباب زراندوزی بدون زحمت گروه های خوش نشین و طفیلی اقتصادی تبدیل می شود.

در طول ۲ دهه پس از جنگ، مسئله ساماندهی و هدفمند کردن یارانه ها همواره مشغله ذهنی دولت ها بوده اما به دلایل گوناگون جامه واقعیت به خود نپوشیده است. با این وجود رئیس جمهور در اولین سال از دومین دولت خود اراده کرد با همراهی مجلس محترم، این تکلیف بزرگ و بر زمین مانده را عملی کند و سنگینی این بار و هزینه های احتمالی آن را به جان بخرد. هدفمندسازی توزیع یارانه ها، همه اصلاحات اقتصادی نیست اما از ارکان مهم آن است. این مهم که به صورت قانون درآمده از فرصت ها و منابع مهمی برخوردار است و در عین حال با چالش ها و موانعی نیز می تواند مواجه شود.

اعتماد ملت و حمایت رهبری، سرمایه بزرگ دولت در راه اجرای فاز جدید اصلاحات اقتصادی است. به این سرمایه بزرگ باید اصولگرایی مجلس و اراده و انگیزه بالای رئیس جدید دستگاه قضایی را اضافه کرد. وقتی ۴۰ میلیون نفر (۸۵ درصد شهروندان واجد حق رأی) برگ برگ رأی خود را در صندوق اعتبار یک نظام می ریزند، اعتماد خود را به نمایش می گذارند. این سرمایه را باید قدر شمرد و مشخصا از این «سرمایه اجتماعی- ملی» در اجرای بهتر هدفمندسازی توزیع یارانه ها استفاده بهینه را انجام داد.

تجربه ۳۱ ساله پس از انقلاب نشان داده که هر جا مردم خوب توجیه شده اند و امکان حضور آنها در صحنه فراهم آمده، سدهای سخت و عبورناپذیر را فرو ریخته اند و کارهای بزرگ رقم خورده است. همچنین اعتمادی که اکثریت خیره کننده و بی سابقه ملت به عدالت خواهی، خدمتگزاری و تبعیض ستیزی رئیس جمهور نشان داد، سرمایه مکمل در راه اصلاحات اقتصادی است. سرمایه ای که در صورت موفقیت در این راه می تواند افزایش هم پیدا کند. باید از ظرفیت های ملی در این راه بهره جست و پیش از آن، فرصت عملی شدن این ظرفیت ها را فراهم کرد.

سرمایه دیگر همسویی نسبی در ارکان حاکمیت است. با وجود برخی ناهماهنگی ها و اختلاف نظرها و چالش ها که طبیعی هر نظام تفکیک قوایی است باید گفت که از ابتدای انقلاب تا به امروز، کمتر با این میزان از همسویی و هماهنگی روبرو بوده ایم. این سرمایه را باید ارج گذاشت، امانتداری کرد و به جای برجسته کردن نقاط اختلاف و فاصله، بر نقاط مشترک و قوت تاکید کرد.

فرصت بعدی، رکود اقتصادی در جهان از یک سو و عداوت های دشمن در حوزه تحریم ها از جانب دیگر است. اگرچه تحریم ها در بادی امر به عنوان چالش به نظر می رسد اما در واقع مشوق و انگیزه مضاعف برای تسریع در اصلاحات اقتصادی و ساماندهی و مدیریت بهینه منابع است. اگر دشمنان ملت ایران امروز از فشار برای محدودیت صادرات بنزین به ایران یا کاهش واردات نفت ایران سخن می گویند- فارغ از بحث درباره میزان توانایی آنها در این ادعا- باید گفت این فشار عدو به خودی خود سبب خیر است چه آنجا که سبب بیداری و حزم و احتیاط ملی شود و چه از آن جهت که انگشت تأکید بر اصلاح الگوی مصرف و مدیریت منابع می گذارد.

اما در حوزه چالش ها و موانع باید چند نکته را متذکر شد.گم شدن مسئله اصلی در مجادلات و حواشی، یکی از چالش های مهم در راه باز توزیع درست و هدفمند یارانه هاست. به عنوان مثال توقف در رقم درآمد حاصل از اجرای این قانون با وجود همه اهمیت، دولت و مجلس را از پیشبرد اصل کار دور می کند. اینکه این رقم را ۲۰ یا ۳۰ یا ۴۰ هزار میلیارد تومان برآورد کنیم طبیعتاً در میزان باز بودن دست دولت برای اجرای طرح اثر می گذارد و از آن سو می تواند تبعات تورمی گوناگونی را با خود به همراه بیاورد.

اما همان گونه که رهبر معظم انقلاب رهنمود دادند از یک سو دولت باید قانون را محترم بشمارد و از طرف مقابل، مجلس عنایت داشته باشد که بار اصلی این مسئولیت سنگین بر دوش دولت است و در این راه باید حتی المقدور نیازها و توقعات دولت را که در وسط میدان است، فراهم کند. مهم آن است که توجه کنیم این بار با همت و همراهی و هم پایی جمعی به مقصد می رسد و تکروی یا گروکشی می تواند اصل این همت بلند را با اختلال و تعطیلی مواجه کند. در واقع همچنان که گفته شد اصولگرایی دولت و مجلس، سرمایه مهم و یکی از منابع بزرگ در اجرای فاز مهمی از اصلاحات اقتصادی است اما با بدسلیقگی، جزئی نگری، ناهمسازی، بدگمانی و افتادن در دام تبلیغاتی بدخواهان می توان آن را به تهدید و چالش و فرصت سوزی تبدیل کرد.

نکته ای که در این میان باید مشخصاً مورد تأکید قرار داد «سکانداری» رؤسای محترم قوای سه گانه است. به تعبیر قرآنی «قوا انفسکم و اهلیکم». (آیه ۶ سوره تحریم) خود و نزدیکان و اطرافیان خود را نگه دارید و مراقب باشید. حلقه اطراف صاحب منصبان چه آن هنگام که امکان تعامل بهتر و توأم با روح اخوت و حسن ظن را با سایر قوا فراهم کنند و چه آن زمان که احیاناً به تکروی، گروکشی، رقابت های کم مایه سیاسی یا ذهنیت های متوهم و بی پایه دامن بزنند، منشأ اثر و آزادسازی مثبت یا منفی انرژی ها هستند. توانایی مسئولان باید وقف ادای مسئولیت و تکلیف شود نه اینکه حلقه های اطرافیان در عمل توانایی ها و اختیارات قوا را هزینه کش و قوس ها و بدگمانی ها کنند.

اصلاحات اقتصادی از امور خطیر ملی و حاکمیتی است. فرقی هم نمی کند کسی در مجلس و دولت باشد یا دستگاه قضایی و مجمع تشخیص مصلحت. حامی احمدی نژاد بوده باشد یا طرفدار نامزد دیگر. خود را اصولگرا بنامد یا اصلاح طلب. برخی زمزمه ها که از سوی افراد دون همت در جریان ها و طیف های مختلف سیاسی مطرح می شود- از قبیل اینکه اگر درآمدها یارانه ها را بالا ببریم در خدمت فلان نامزد انتخابات است یا پایین بیاوریم در خدمت بهمان نامزد و...- وسوسه های مسمومی است که از هر طرف مطرح شود، انحرافی و گمراه کننده است. آیا باید بار مسئولیت و خدمت بر زمین بماند و نگاه مردم باز به روال برخی سال ها ناامید برگردد چون فلان تیم در دولت یا مجلس و مجمع و حزب و مرکز پژوهشی و... نمی توانند خود را از اسارت رقابت های انتخاباتی خارج کنند؟! «قوا انفسکم و اهلیکم»!

مسئله دیگر موضوع استراتژیک مبارزه با تخلفات و فساد اقتصادی است. نباید در حیاتی بودن این مقوله تردید کرد. مبارزه با فساد لازمه و مکمل توزیع عادلانه یارانه هاست. در عین حال باید عنایت داشت که دستگاه تبلیغاتی دشمنان از یک سو و جریان های رانت خوار و متضرر از اصلاحات اقتصادی از طرف دیگر، می کوشند با طرح مجادلات انحرافی و بدگمان کردن دولت و مجلس- و قوه قضائیه- نسبت به یکدیگر، اراده و اعتماد لازم برای اجرای دور جدید اصلاحات اقتصادی را از «حاکمیت» و «مردم» سلب کنند و فشلی و سستی را جایگزین نمایند. شاید همین یکی از رازهای نامگذاری سال تازه به عنوان «همت مضاعف» و «کار مضاعف» باشد.

تبادل اتهام میان دولت و مجلس در بحبوحه آغاز یک پروژه بزرگ اصلاحات اقتصادی، کمک به حاشیه سازی است. با تخلف، زدوبند و فساد در هر رده که باشد نباید مماشات کرد و باید خواستار برخورد قاطع شد.(قوه قضائیه در این باره مسئولیت خطیری بر دوش دارد). اما اتهام پراکنی، ترویج بدگمانی و القای فسادزدگی دولت یا مجلس که طی هفته های اخیر تصادفاً! شاهد نمونه هایی از آن بودیم، افتادن در دام تبلیغاتی دشمنان و رانت خوارانی است که به دلایل گوناگون خود را متضرر اصلی اصلاحات اقتصادی می دانند. قاطعیت در برابر هر نوع تخلف و فساد، حتماً اما حاشیه سازی و غفلت آفرینی مطلقاً ممنوع!

القای فساد، دروغ، تقلب، بی کفایتی، امکان ناپذیری اصلاحات حقیقی و... محورهای «وسوسه» تبلیغاتی است که بدخواهان ملت ایران در خارج و داخل برای کم کردن شتاب «پیشرفت و عدالت» در کشور بدان اهتمام کرده اند.در این میان کافی است به یاد آوریم که بدخواهان یک دهه پیش در روزگار از هم گسیختگی حاکمیت چه تندبادی را برای از جاکندن ریشه ملت و انقلاب ایران به راه انداختند و سال گذشته چه آتش فتنه ای دست وپا کردند تا سرمایه های یک ملت را به آتش بکشند. آیا با یادآوری آن همت های کینه توزی و شرارت، باز هم می توان اسیر تفاوت آراء و سلیقه ها یا حاشیه ها و ذهنیت ها و گروکشی ها ماند؟! حتی اگر آن پمپاژ دشمنی ها و تندباد شرارت ها نبود، اصلاحات اقتصادی برای نهادینه شدن پیشرفت و عدالت، به خودی خود امری صعب می نمود چه رسد به اینکه شرارت ها و عداوت ها، خود را به رخ می کشد.

به این اعتبار، همت مضاعف و کار مضاعف یعنی منازعه و فشلی را سمّ قاتل یافتن و دو چندان عقل و ایمان و مجاهدت به کار بستن. یعنی سر را بلند کردن و افق دور را دیدن، ایستگاهی که آدمی در محضر خدا و خلق به خاطر نشناختن مسئولیت یا کوتاهی در انجام آن و خاکستر ساختن از فرصت ها مؤاخذه می شود. به یاد آوریم نعمت های الهی دور و نزدیک را آن هنگام که آشفته و پراکنده، نگران پنجه های عداوت بودیم و... صبح کردیم درحالی که به موهبت الهی برادر شده بودیم.

و سرانجام اینکه «فی التأخیر آفات». فرصت ها چون ابر می گذرند و غصه و حسرت بر جای می گذارند. درنگ و تأمل و سنجیدن همه ابعاد کار، پسندیده است اما تعلل و فشلی و تردید، نه. معجون اتفاق و تدبیر و توکل معجزه می کند. دون همتی است که توانمندی ها صرف تخطئه و مهار یکدیگر شود. نوبت همدلی، هم پشتی و هم پایی است. نوبت همت است و همت یعنی دل از همه چیز برگرداندن و مصروف هدف کردن.

محمد ایمانی



همچنین مشاهده کنید