چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

فرزندان سامری در گرداب


فرزندان سامری در گرداب

تحلیلی بر تهدیدات اخیر تل آویو علیه جمهوری اسلامی ایران

طی هفته های اخیر مقامات رژیم صهیونیستی دامنه تهدیدات گفتاری خود علیه تهران را افزایش داده اند.این در حالیست که تل آویو و واشنگتن سخت ترین برهه حیات سیاسی خود را سپری می کنند و بیش از پیش در برابر پویایی ایران اسلامی احساس ناتوانی می کنند...

اظهارات تهدید آمیز اخیر “شائول موفاز”معاون نخست وزیر رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران،آن هم در زمانی که تل آویو از فقدان استراتژی و قوه عاقله مرکزی رنج می برد در نوع خود جالب توجه است.این جلب توجه زمانی بیشتر می شود که این سخنان را در کنار اظهارات اخیر باراک اوباما در آیپک قرار دهیم.به زعم برخی تحلیلگران مسائل جهان و خاورمیانه، لابی صهیونیسم در آستانه برگزاری انتخابات سال ۲۰۰۸ آمریکا و برکناری احتمالی ایهود اولمرت از قدرت،بازی تبلیغاتی جدیدی را علیه تهران آغاز نموده است. مختصات زمینی که اسرائیل و آمریکا بازی جدید خود را در آن آغاز نموده اند چگونه قابل محاسبه است؟آیا موفاز یا هریک از مقامات صهیونیستی می توانند در مسند یک کارگردان خبره یا حتی بازیگرانی ماهر این بازی را به سرانجام برسانند؟

واقعیت امر این است که ”برگ برنده”،”ضعف جریان مخالف”و”قوت بازیگردان “سه فاکتوری هستند که از آنها با عنوان پیش زمینه های آغاز یک بازی بین المللی نام می بریم.تل آویو و واشنگتن نیز جهت آغاز بازی خود علیه ایران باید برگ برنده ای در اختیار داشته باشند.اما آیا در سفره درهم ریخته فرزندان جرج واشنگتن و نسل سوخته سامری نانی برای خوردن و آبی جهت فرار از مرگ تدریجی پیدا می شود؟به راستی تل آویو و واشنگتن با استناد به کدام قدرت سخت افزاری یا نرم افزاریخود می خواهند تهران را به استیصال وادار سازند؟توان نظامی آمریکا در عراق و اسرائیل در جریان جنگ ۳۳ روزه به اندازه ای فرسوده شده است که مطابق اظهارات ژنرال کیسی ،فرمانده ارتش آمریکا تا صدسال دیگر نمی توان به ترمیم آنها امیدوار بود.به لحاظ سیاسی توان احزاب اصلی آمریکا و اسرائیل در منازعات داخلی و حزبی به شدت تضعیف شده است.از بعد استراتژیک نیز کمبود دکترینهای میان مدت و کوتاه مدت در میان افراط گرایان صهیونیسم بیداد می کند.این در حالیست که تاریخ مصرف الفاظ آرمانی مانند “سرزمین موعود”،”شکست ناپذیری صهیونیسم “و... نیز به دنبال شکست اخیر اسرائیل در برابر حزب الله عملابه اتمام رسیده است و هیچ یک از احزاب لیکود و کارگر نیز قدرت مسخ دوباره افکار عمومی طرفداران ناامید و بخت برگشته خود، با استناد به واژه سازی دوباره را ندارند.در چنین شرایطی دشمنان ایران چگونه می توانند نسبت به انزوای تهران امیدوار باشند؟آن هم در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران در سایه سیاست خارجی تهاجمی به قدرت برتر خاورمیانه تبدیل شده است.

رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا ترجیح داده اند با برگزاری مانورهای نظامی و تبلیغات کاذب در خصوص مقابله با جمهوری اسلامی ایران،زمینه را جهت ایجاد دوباره تشویش و اضطراب در خاورمیانه آماده نمایند،اما “قدرت ایران”مانند آنتی تزی است که تز مقامات و استراتژیستهای اسرائیلی و آمریکایی را خنثی نموده است.اخیرا شاهد برگزاری مانور مشترک تل آویو و آتن بر فراز آبهای شرقی و جنوبی مدیترانه بودیم.این مانور بر فراز آبهای یونان انجام گرفته و مطابق ادعای روزنامه نیویورک تایمز،هدف آن مقابله با جمهوری اسلامی ایران بوده است.

طی هفته های اخیر،تهدیدات تبلیغاتی رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران افزایش یافته است.نقطه آغاز این تهدیدات اظهارات شائول موفاز،معاون نخست وزیر اسرائیل و چند تن از مقامات نظامی تل آویو بود.از آن پس،ایالات متحده آمریکاو اسرائیل در صدد بر آمده اند تا مولفه های جنگ روانی علیه تهران را تقویت نمایند تا در فقدان استراتژیهای حقیقی ،اسباب مواجهه مجازی با ایران را مهیا سازند.این در حالیست که ایران در عرصه مواجهه حقیقی سخت ترین پاسخ ممکن را به دشمنان خود خواهد داد و در این خصوص کوچکترین مسامحه ای نخواهد کرد.از این رو صهیونیستها علیرغم هزینه زیادی که جهت برگزاری مانور اخیر پرداخته اند،نتوانسته اند در محاسبات واقع بینانه تهران در قبال تحولات منطقه تاثیرگذار باشد.تل آویو به شدت از احتمال شناسایی ایران هسته ای از سوی غرب نگران است.از این رو سعی دارد این نگرانی را به عناوین مختلف بروز دهد.در نگاهی کلان تر می توان این نگرانیها را می توان به صدای ضجه نوزادی تشبیه کرد که در زمان استیصال و درد یا گرسنگی نمود می یابد.از آنجایی که تحلیلگران نمی توانند میان دردهای تل آویو و نمود این دردها در عالم خارج رابطه ای مستقیم برقرار سازند،در محاسبه وزن رفتارهای اسرائیل دچار اغراق یا تناقض گویی می شوند.

پس از پایان جنگ ۳۳ روزه و پیروزی تاریخی حزب الله در برابر تل آویو،پازلهای خاورمیانه به ضرر فرزندان سامری چیده شده است.از سوی دیگر،تل آویو امروزه کانونی متشکل از “دولتی متزلزل”و”ارتشی شکست خورده “است که قدرت هدایت تحولات پیرامونی خود را ندارد.از سوی دیگر،ایالات متحده آمریکا به عنوان اصلی ترین حامی حیات صهیونیسم نیز در فضای گذار از عصر کلینتونها و بوش ها به سر می برد.ظهور دوباره تفکرات برژینسکی یا هنری کسینجر در عرصه سیاست خارجی آمریکا به صورت خودکار آنارشیسم افراطی بوجود آمده در دوران ریاست جمهوری بوش پسر را از بین خواهد برد و امکان استفاده بی حد و حصر اسرائیل از منابع نظامی و مالی آمریکا را محدود خواهد کرد. رژیم صهیونیستی ترجیح داده است در آخرین ماههای باقیمانده از دوران قدرت نومحافظه کاران،دوباره در مقابل تهران عرض اندام نماید،زیرا در آینده فرصتی جهت این عرض اندام نخواهد داشت.تهران طی سه دهه اخیر اثبات نموده است که با تهدیدات عملی مانند تهدیدات گفتاری یا حتی تهدیدات شبیه سازی شده (مانند مانورهای نظامی و...) برخورد نمی نماید.این همان رمز پایداری ایران اسلامی از بعد نظامی و استراتژیک است.ایران در قالب مهندسی و مدیریت اطلاعات و داده های تهدید آمیز توانسته است با کمترین امکانات مناسب ترین پاسخها را به دشمنان خود دهد.

واهمه ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی از تشکیل یک قدرت هسته ای اسلامی ریشه در ایدئولوژی پویای نهفته در بطن این انقلاب است.اگرنه براساس یکی از اسناد ساواک،در دوران سیاه حاکمیت محمدرضا پهلوی،دولت اسرائیل از تجهیز ایران به سلاحهای اتمی دفاع کرده است. به موجب این سند که مربوط به دوران نخست وزیری اسحاق رابین (۱۳۵۳ ش. تا ۱۳۵۶ ش.) است، «لوبرانی» سفیر رژیم صهیونیستی در تهران در اظهاراتی خواستار همکاری اتمی دولت متبوعش با ایران و مجهز کردن این کشور به سلاحهای اتمی شده است.این حقیقتی است که جان بولتون سفیر سابق ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل متحد و یکی از اصلی ترین افراد تعریف شده در حلقه نومحافظه کاران نیز آن را تائید نموده است.

از این رو شالوده و بنیانی که ما را در برابر تهدیدات واشنگتن و تل آویو بیمه می کند،حرکت بر اساس آرمانهای انقلاب اسلامی است.اتخاذ سیاست خارجی تهاجمی که بارها توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است نمونه ای عینی از حرکت آرمان محور حکومت و ملت ما محسوب می شود.تاکنون،تحت تاثیر آرمانخواهی ملت ایران شاهد تعظیم و شکست بسیاری از دشمنان خود بوده ایم،چنانچه بسیاری از تئوری پردازان غرب از لزوم شناسایی ایران قدرتمند و زندگی در کنار آن سخن می گوینددر جمع بندی مطالب فوق الذکر نکته ای مهم را مورد تاکید قرار می دهیم:اینکه پشت پرده بازیهای بین المللی از خود آنها پیچیده تر است!معمولادر ماورای هر بازی می تواند چهار دغدغه “افزایش قدرت مانور”،”رسیدن به سقف خواسته های توسعه طلبانه”،”بقای حداقلی”و”جلوگیری از فنای یکباره”نهفته باشد.هر یک از این دغدغه ها مولد نوع خاصی از رفتار و عملکرد جریان بازیگر خواهد بود.هرچند در فراسوی بازی اخیری که واشنگتن و تل آویو علیه تهران آغاز کرده اند دغدغه سوم یعنی “بقای حداقلی اسرائیل در برابر تهران”به چشم می خورد ،اما به اعتقاد نگارنده اظهارات شائول موفاز نقطه آغاز پروسه “خودکشی اسرائیل “در برابر تهران است..واقعیت امر این است که “دغدغه بقای حداقلی”یا “جلوگیری از فنای یکباره” با گذشت زمان در تل آویو رنگ باخته است و صهیونیستها در اندیشه خلق دغدغه ای دیگر در ماورای بازیهای خود علیه ایران هستند.بهترین دغدغه ای که در این خصوص می تواند راهگشای تل آویو باشد،همان انتحار یا خودکشی صهیونیسم در برابر دیدگان ایران است.نه تنها ایران از خودکشی فرزندان سامری استقبال می کند،بلکه حاضر است ابزارهای تئوری و عملی این خودکشی را در اختیار تل آویو قرار دهد.!مسلما در این صورت رویای برخی مقامات موساد مبنی بر ایجاد رابطه با ایران تعبیر خواهد شد،منتهی رابطه ای که در لحظه مرگ خفت بار تل آویو شکل خواهد گرفت!

در نهایت اینکه کشورهای اروپایی و دیگر کشورهای منطقه نیز باید در خصوص تحرکات اسرائیل و همراهی با این رژیم علیه جمهوری اسلامی ایران هشیار و آگاه باشند،زیرا عواقب و تبعات این همکاریها چندان عادی و قابل هضم نخواهد بود.به عنوان مثال،همراهی یونان با رژیم صهیونیستی در جریان برگزاری مانور اخیر آبهای مدیترانه به هیچ عنوان توجیهی عقلانی از سوی آتن ندارد.هرچند وزارت دفاع یونان اعلام نموده است که هدف از برگزاری این مانور تهدید ایران نبوده است،اما گویا کشورهای اروپایی اصرار زیادی نسبت به تخطئه خود از بارزترین اتهامات موجود دارند.مسلما هر کشور یا جریانی که با ایالات متحده آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در راستای تهدید ایران اسلامی همراهی نماید،از عواقب و تبعات محاسبات استراتژیک تهران علیه خود بی بهره نخواهد بود.

حنیف غفاری



همچنین مشاهده کنید