جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

افغان‌ها هم بروند بیکاری می‌ماند


افغان‌ها هم بروند بیکاری می‌ماند

این سور و سات، بیشتر از ۳۰ سال است ادامه دارد. ۳۰ سال پیش، کرور کرور چشم بادامی با پوست‌های مهتابی، کوله بارشان را انداختند روی دوش‌شان و بی‌ترس، پایشان را از این طرف خط نازک …

این سور و سات، بیشتر از ۳۰ سال است ادامه دارد. ۳۰ سال پیش، کرور کرور چشم بادامی با پوست‌های مهتابی، کوله بارشان را انداختند روی دوش‌شان و بی‌ترس، پایشان را از این طرف خط نازک مرز، گذاشتند آن طرف؛ چون ما دعوت‌شان کردیم و مرزهایمان را به رویشان گشودیم؛ چون آن طرف، در افغانستان، جنگ و فقر و گرسنگی و آتشباران بود؛ چون ما به آنها گفتیم همزبان و به مردان‌شان، دختر دادیم و زنان‌شان را خواهر خواندیم؛ چون ما صدایشان کردیم مهمان‌های عزیز؛ چون...

مهمانی‌ای که طول کشید، مهمان‌ها که ماندگار شدند، کاسه صبر صاحبخانه هم لبریز شد، حرف‌هایی گفتند، حرف‌هایی شنیدند، انتقاد کردند، چرتکه انداختند، آمار و ارقام ارائه کردند و نتیجه گرفتند که چشم بادامی‌ها باید برگردند دیار خودشان اما مهمان‌ها هنوز می‌ترسیدند چون جنگ گرچه به ظاهر تمام شده بود مثل مین‌های عمل نکرده‌اش، زیر خاک افغانستان خزیده بود و مراحل دگردیسی را می‌گذارند.

جنگ رفته بود، اما فقر و قحطی و گرسنگی‌اش را به یادگار گذاشته بود و مهمان‌های ما، به همین خاطر، دل برگشتن نداشتند و ندارند و سور، هنوز ادامه دارد و انتقادها هم.

در این میان، انتقادهایی نیز وجود دارد که منطقی به نظر نمی‌رسد برای مثال حتی اگر اعتراض دولتمردان ایرانی نسبت به وجود بیشترین تعداد مهاجران افغان در میهن‌مان و ابراز ناتوانی از مهمان‌داری سه دهه‌ای منطقی باشد، نسبت دادن همه مسائل و مشکلات در حوزه مدیریت و برنامه‌ریزی در کشورمان به افغان‌ها منطقی نیست برای مثال دیروز محمدرضا رحیمی، معاون اول رییس جمهور در مراسم سالروز جهانی مبارزه با مواد مخدر اعلام کرد: «قدرت‌های بزرگ سه میلیون مهمان افغانی را بر ما تحمیل کرده‌اند، اگر این تعداد افغانی نباشند آمار بیکاری کشور به صفر می‌رسد‌.»

ابراز نظر رحیمی در شرایطی صورت می‌گیرد که هنوز آمار دقیقی از نرخ دقیق بیکاری وجود ندارد. به طوری که در خرداد امسال داریوش قنبری، عضو سابق کمیسیون اجتماعی مجلس در گفت‌وگویی خبری اعلام کرد ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ایران، بیکار هستند، اما آمارهای رسمی، این رقم را بسیار پایین‌تر نشان می‌دهد و این تفاوت عمیق، میان آمارهای غیررسمی و رسمی ثابت می‌کند هنوز نمی‌شود با قطعیت درباره شمار بیکارها در ایران نظر داد و بنابراین نباید و نمی‌شود گفت تعداد دقیق بیکارها در کشور چقدر است، تا چه رسد به این که گفته شود افغان‌های مهاجر دقیقا فرصت‌های شغلی آنها را اشغال کرده‌اند!

از سوی دیگر، بخش عمده‌ای از بیکارهای کشورمان، جوان‌های تحصیلکرده‌ای هستند که هنوز موقعیت کاری شایسته مدرک تحصیلی و تخصص‌شان پیدا نکرده‌اند و مسلما حتی اگر سه میلیون مهاجر افغان هم از ایران بروند حاضر نیستند مشاغلی را که این مهاجران عهده‌دار بوده‌اند، انجام بدهند چه، اغلب افغان‌های ساکن در ایران، به عنوان کارگران غیر ماهر در شغل‌هایی که حتی نیاز به سواد ندارد مشغول به کار هستند و با این اوصاف، مسلما یک سو نگری در ریشه‌یابی مشکلی همچون بیکاری در کشور و مقصر اصلی جلوه دادن مهاجران خارجی، اذهان عمومی را قانع نمی‌کند و راهی برای حل مسائلی از این دست محسوب نمی‌شود.

مریم یوشی‌زاده



همچنین مشاهده کنید