جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

عوامل بی توجهی به انفاق


عوامل بی توجهی به انفاق

اولین مسئله در عدم پرداخت انسان ها به اعمال صالح نظیر انفاق, داشتن دیدی سطحی و کوتاه و ضعف بینش و جهان بینی آنها نسبت به جهان آفرینش می باشد

اولین مسئله در عدم پرداخت انسان ها به اعمال صالح نظیر انفاق، داشتن دیدی سطحی و کوتاه و ضعف بینش و جهان بینی آنها نسبت به جهان آفرینش می باشد. این گونه افراد جهان بینی ناقصی از معنویات و جهان اخروی دارند. بدگمانی به وعده های نیک خدا در مورد انفاق از عوامل مهم ترک انفاق است، چنان که در روایت آمده است: "دریغ از انفاق دارایی موجود، بدگمانی به معبود است." این فرد می پندارد با انفاق، دارایی خویش را از دست می دهد و در برابر، چیزی به دست نمی آورد، پس با چه انگیزه ای اموال عزیزتر از جانش را به رایگان در اختیار دیگران قرار دهد؟ نخستین گام قرآن برای اصلاح اخلاق و رفتار انسان، بازسازی و اصلاح بینش اوست. از دیدگاه قرآن و مومنان راستین، ثروت ها همگی از آن خداست "و آتوهم من مال الله الذی آتاکم" و انسان ها امانتداران الهی و نمایندگان او در زمین اند، چنان که می فرماید: "وانفققوا ممّا جعلکم مستخلفین فیه" و در وصف مومنان می فرماید: "و ممّا رزقناهم ینفقون" این باور، روح سخاوت و ایثار را در آدمی می دمد بذل مال را بر او آسان می سازد، بویژه آن گاه که به وعده های الهی و پاداش های او به راستی باور داشته باشد. زیرا وی در واقع اموال و دارایی خود را در راه خدا بخشیده است و با خدای خویش معامله نموده است و خداوند وی را از الطاف و پاداش اخروی بهره مند می سازد.‏

بسیاری از مردم، از ترس تنگدستی، از انفاق دریغ می ورزند. قرآن کریم با اشاره به این نکته در سوره اسراء آیه ۱۰۰ می فرماید: "قل لو انتم تملکون خزائن رحمه ربّی لأمسکتم خشیه الانفاق و کان الانسان قتوراً" بگو اگر شما مالک خزاین رحمت پروردگار من بودید، به طور مسلم امساک می کردید تا مبادا انفاق مایه تنگدستی شما شود؛ انسان موجود بخیلی است. در حالی که ترس از فقر به فرموده قرآن وسوسه شیطان است. چه اینکه انفاق و بخشش، نه تنها موجب نداری نمی شود که عامل برکت و فزونی اموال است. در حالی که انفاق و بخشش اموال موجب افزایش مال و برکت آن می گردد و این یکی از قوانین جهان طبیعت است، اگر کسی دارایی خود را در جهت فقر زدایی و خدمت به انسان ها و بندگان خدا ببخشد، خداوند بر اموال وی فزونی می بخشد.‏

بخل و خسّت که در واقع نتیجه دو عامل پیشین است، از بدترین رذایل اخلاقی به شمار می رود که موجب ترک انفاق می شود. قرآن کریم در نکوهش افراد بخیل در سوره نساء می فرماید: "انّ الله لا یحبّ من کان مختالاً فخوراً الّذین یبخلون و یامرون النّاس بالبخل و یکتمون ما آتاهم الله من فضله" همانا خداوند، هیچ متکبر خودستایی را دوست ندارد، آنانی که بخل می ورزند و مردم را به آن فرمان می‌دهند و آنچه را خدا بدیشان داده، پنهان می سازند. شایسته نیست که انسان الطاف و نعمت هایی را که خدا به او داده پنهان نماید، بلکه ضمن شکرگزاری و سپاس از خدای خویش، از نعمت های خدا در راه بندگانش ببخشد.‏

بخل و تنگ نظری به منزله سرچشمه اصلی ترک انفاق موجب حسرت و ندامت و محرومیت از بهشت الهی در آخرت می شود؛ حسرت از آن رو که عمری را بیهوده تلاش و روزگار را به سختی و به سان بینوایان سپری کرده است، ولی در قیامت چونان توانگران از وی حساب می خواهند. لذت اموالی که از پرداختن حقوق الهی آنها دریغ ورزیده است، نصیب وارثانش می شود و بار سنگین آنها را او باید به دوش کشد. کسانی که یک عمر اموال خود را جمع کردند ولی هرگز نتوانستند از آن استفاده کنند و بعد از مرگ، فرزندان صاحب این اموال شدند و آنها هم، جهت بخشش گناهان والدین خود از احسان در راه خدا پرهیز می نمایند. چرا که کسی که خود یک عمر در پی جمع آوری و ذخیره اموال بود و هرگز در فکر و اندیشه توشه آخرت خود و خدمت به بندگان خدا نگشت تا شاید از بار گناهانش کاسته شود، اکنون محال است که دیگران و فرزندانش به فکر او باشند. تامل جدی در این نکته می تواند آدمی را بر آن دارد تا روح و جان خویش را از آلودگی این رذیلت برهاند و به فضیلت سخاوت مزین کند.‏

ویژگی خود دوستی و کمال جویی، آدمی را بر آن می دارد که تمامی کمالات را در حد امکان برای خویش کسب کند و از آنجا که به باطل، ثروت را سراسر خیر و کمال می انگارد، در صدد کسب هر چه بیشتر آن بر می آید تا بدان جا که رذیلت حرص و آز در وجودش شکل می گیرد. از دیدگاه قرآن و روایات مال و ثروت تنها به مقدار کفاف مطلوب است و فراتر از آن آدمی را به طغیان و تجاوز می کشاند و از نیل به کمالات مهم، باز می دارد. یکی از موارد اساسی که انسان را از نیل به معنویات و انجام اعمال صالح باز می دارد آزمندی است. از جمله اثرات منفی آن، ترک انفاق و محرومیت از آثار و پاداش آن است. قرآن کریم کسانی را که زراندوزیشان مانع انفاق می شود، نکوهش کرده و در سوره توبه فرموده است: "والذین یکنزون الذّهب و الفضّه و لا ینفقونها فی السبیل الله فبشّرهم بعذاب ألیم" آنان که سیم و زر می اندوزند و از انفاق آن در راه خدا دریغ می ورزند، به عذابی دردناک بشارتشان ده. در آیات زیادی از قرآن بیان شده که خداوند بندگانی را که اموال و ثروتشان را جمع کرده و از انفاق آن پرهیز می نمایند دوست ندارد. انسان ها نباید از بخشش دارایی خود اعم از ثروت و دارایی مادی یا علم و دانش در جهت غنی سازی جامعه و فقر‌زدایی اجتماع پرهیز کند.‏

تردیدی نیست که اگر آدمی در مسیر تولید حداکثر به هدف بهبود وضع جامعه و دستگیری از بینوایان و انجام امور نیکوکارانه آخرین تلاش خویش را مبذول دارد و در عین حال، جانب قناعت و کم و بیش، اعتدال در مصرف را از دست ندهد، امری مطلوب است، با این حال چنین کسی نیازمند خودسازی معنوی است تا در دام آفات ثروت گرفتار شود.‏

باید این مسئله نیز فراموش نشود که بی تردید ارزش و کرامت آدمی نزد خدا هرگز با ملاک های مادی از جمله پول و ثروت سنجیده نمی شود. کرامت او به انسانیت اوست و ارزش او به میزان پرهیزگاریش. از این رو شخص فقیر هرگز نباید احساس حقارت کند در برابر توانگران زانوی ذلت زند.‏

از سوی دیگر شخص فقیر باید این باور را در خود تقویت کند که گوهر وجودی او هرگز همسنگی مادی ندارد، تا بدین سان تنگدستی، وی را وادار نسازد که عزت خویش را به بهایی اندک از دست دهد و پیوسته دست نیاز به سوی این و آن دراز کند. رسول خدا (ص) در این مورد می فرمایند: همانا خداوند انسان با حیا و خویشتندار را دوست می دارد و گدای بدزبان اصرار کننده را دشمن.‏

اگر چه گدایی ممکن است به طور موقت باعث رفع نیاز مادی شود، اما فقر مادی و روحی دائمی را در پی خواهد داشت. چنان که امیر مومنان (ع) از پیامبر (ص) نقل می کنند که فرمود: هر که دری از نیاز خواهی را به روی خود باز کند، خداوند دری از فقر را بر رویش می گشاید.‏

پریسا نجفیان



همچنین مشاهده کنید