پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

نگین انگشتری سرای هدایت


نگین انگشتری سرای هدایت

سوم شعبان سالروز ولادت با سعادت دردانه هستی, نور دیده شیعیان حضرت اباعبدالله الحسین ع بر تمام مسلمانان جهان مبارک باد

حسین (ع) نامی عزیز و کلمه طیبه ای است که دل شیعه با شنیدن آن می لرزد.

حسین نام مقدسی است که نور امید را در وجود بندگان خدا می تاباند.

حسین ذکر مبارکی است که جان های خسته را توانی همیشگی می دهد.

حسین رویای شیرین تشنگان زیارت است.

حسین ترنم نجوای شفاعت در روز قیامت است.

حسین نور چشمان عاشقان ولا یت است.

حسین طراوت پرواز در بی نهایت است.

حسین نگین انگشتری سرای هدایت است.

حسین طنین صدای مردان پرصلا بت است.

حسین ذکر انبیا و اولیا و شرط رسالت است.

حسین مظهر مظلومیت مادری با فضیلت است.

حسین زینت دوش خاتم نبوت است.

حسین معنی شهامت و رشادت است.

حسین میوه دل رسالت است.

حسین کشتی نجات و چراغ هدایت است.

حسین ماه بی مثال آسمان ولا یت است.

حسین دردانه خدا و مروارید کرامت است.

حسین مایه فخر زمین و عرش بی نهایت است.

حسین آرزوی منتظران شهادت است.

حسین تاج سروری شیعیان دوران غیبت است.

حسین هم چون ما منتظر قیام منتقم با کرامت است.

حسین همه هستی شیعیان ولا یت است.

حسین، حسین است و چشم های ما منتظر یک اشارت است.

● ولادت حضرت امام حسین(ع)

مشهورترین روایت بین علمای شیعه آن است که ولادت حضرت امام حسین(ع) در مدینه و روز سوم شعبان سال چهارم هجرت بوده است. در توقیع حضرت ولی عصر روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا به قاسم بن علا » همدانی وکیل حضرت امام حسن عسگری(ع) آمده است: مولا ی ما حضرت حسین(ع) روز پنج شنبه سوم شعبان متولد شدند. پس آن روز را روزه دار و این دعا را بخوان: «اللهم انی اسئلک بحق المولود فی هذا الیوم...» (مصباح شیخ طوسی)

به سند معتبر از حضرت رضا(ع) از پدرانش از علی بن الحسین(ع) روایت شده است که: چون حضرت امام حسین(ع) متولد شد، حضرت رسول(ص) به اسما» بنت عمیس فرمود: فرزندم را بیاور. اسما» آن بزرگوار را در جامه ای سفید پیچید و خدمت آن حضرت برد. آن جناب در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت، و او را در دامن خود نهاد و گریست.

اسما» عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت، گریه شما از چیست؟ رسول اکرم(ص) فرمود: برای این فرزندم می گریم. عرض کرد: این کودک که الا ن به دنیا آمده. حضرت فرمود: بعد از من گروهی از ستمکاران او را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند.

آنگاه فرمود: دخترم فاطمه را از این جریان با خبر مکن. چون تازه این فرزند برایش متولد شده است. سپس به حضرت علی(ع) فرمود: او را چه نام می گذاری؟ امیرالمومنین(ع) گفت: در نامگذاری بر شما سبقت نمی گیرم. پیامبر(ص) فرمود: من هم بر پروردگارم سبقت نمی گیرم. جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد، خدای بزرگ تو را سلا م می رساند و می فرماید: علی نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است.

او را به اسم پسرهارون نام گذار که شبیر است. پیامبر(ص) فرمود: زبان من عربی است جبرئیل عرض کرد: نام او را حسین بگذار.

چون روز هفتم شد دو گوسفند سیاه و سفید برای او عقیقه کردند و یک رانش را به قابله دادند و سر آن حضرت را تراشیدند و به وزن موی سر، نقره تصدق نمودند. و خلوق (ماده ای خوشبو) بر سر آن حضرت مالیدندو فرمودند: ای اسما» خون بر سر مالیدن از آداب دوران جاهلیت است.(بحارالا نوار ج ۴۳ ص ۲۳۸)

حضرت صادق(ع) می فرمایند: چون حضرت حسین(ع) به دنیا آمد، خداوند به جبرئیل دستور داد که با هزار ملک فرود آید تا از جانب خداوند و خودش به حضرت رسول(ص) تهنیت گوید. چون جبرئیل نازل می شد، در جزیره ای به ملکی از حاملا ن عرش عبور نمود که نامش فطرس بود. خداوند دستوری به او داده که در اجرای آن سستی ورزیده بود. پس بالش را در هم شکسته و در آن جزیره انداخته بود و فطرس هفتصد سال در آن جا به عبادت خداوند مشغول بود تا روزی که امام حسین(ع) متولد شد. ]در مناقب ابن شهر آشوب آمده است: خداوند او را میان عذاب دنیا و آخرت مخیر گردانید و او عذاب دنیا را اختیار نمود. پس او را به مژگان دو چشم معلق گردانیدند و هیچ حیوانی از آنجا عبور نمی کرد و پیوسته از زیر او دود بدبویی بلند می شد[.

فطرس وقتی دید که جبرئیل با ملا ئکه فرود می آیند از جبرئیل پرسید: به کجا می روید؟ فرمود: خداوند نعمتی به حضرت محمد(ص) عطا فرموده. مرا برای تهنیت و مبارک باد فرستاده است. فطرس گفت: مرا نیز با خود ببر، شاید پیامبر اکرم(ص) برایم دعا کند. جبرئیل او را همراه خود برد. چون خدمت پیامبر(ص) رسید و از جانب خداوند و خود تهنیت گفت، شرح حال فطرس را به عرض رسانید. حضرت پیامبر(ص) فرمود: به او بگو خود را به این مولود بمالد و به جایگاه خود برگردد.

فطرس خود را به امام حسین(ع) مالید و بالا رفت و در آن حال می گفت: ای رسول خدا به زودی امت تو این مولود را شهید می کنند. چون آن بزرگوار بر من حق دارد، هر کس او را زیارت کند، من زیارت او را به حضرتش می رسانم و هیچ مسلمانی به او سلا م ندهد یا بر او صلوات نفرستد مگر آن که به حضرتش می رسانم.

به روایت مناقب چون فطرس به آسمان بالا رفت می گفت: کیست مثل من و حال آنکه من آزاد شده حسین فرزند علی و فاطمه علیهم السلا م هستم.

● امام حسین(ع) در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص)

حضرت امام باقر(ع) می فرمایند: هرگاه امام حسین(ع) در کودکی نزد حضرت رسول خدا(ص) می آمد، پیامبر او را به سوی خود می کشید و چون امام حسین(ع) فرار می کرد به امیرالمومنین (ع) می فرمود: یا علی، او را نگه دار، پس او را می گرفت و می بوسید و می گریست.

روزی آن امام مظلوم گفت: ای پدر، چرا گریه می کنید؟ حضرت فرمود: فرزندم جای شمشیرها را می بوسم. امام حسین(ع) گفت: ای پدر، من کشته می شوم؟ رسول اکرم(ص) فرمودند: آری به خدا سوگند، پدرت و برادرت و تو همه کشته خواهید شد.

امام حسین(ع) گفت: محل شهادت ما از یکدیگر جدا خواهد بود؟ حضرت فرمودند: بله، فرزندم. آن بزرگوار گفت: پس چه کسی از امت تو ما را زیارت می کند؟

رسول خدا(ص) فرمودند: زیارت نمی کند مرا و پدرت و برادرت و تو را مگر صدیقان از امت من. (کامل الزیارات)

مرحوم شوشتری(ره) در بیان حالا ت سیدالشهدا(ع) در کودکی می فرماید: حضرت پیغمبر (ص) این مظلوم را به انگشت ابهام خود شیر می داد، بچه داری او با خود حضرت بود، با دست مبارک خود بر او لباس می پوشانید و بوسیدن مخصوصی نسبت به آن مظلوم داشت. رسم است صورت اطفال را می بوسند، حضرت رسول(ص) بدن سیدالشهدا(ع) را می بوسید، زیر گلویش را می بوسید. یک قسم دیگر هم بوسیدن داشت که حضرت رسول اکرم(ص) سرتا پای آن مظلوم را می بوسید و گریه می کرد و می فرمود: جای شمشیرها را می بوسم. بوسیدن دیگر هم دارد:پیامبر (ص) می خواست او را ببوسد، فرار می کرد و به این طرف و آن طرف می دوید. حضرت رسول(ص) با اینکه صاحب سکینه و وقار بود او را می گرفت و لب هایش را می بوسید. گاهی لب هایش را باز می کرد و دندان های مبارکش را می بوسید و همه اینها دلا یل و خصوصیاتی دارد.

از جمله حالا ت پیغمبر(ص) محافظت نمودن از آن امام مظلوم بود. روزی پیامبر(ص) در حال موعظه بودند که حضرت سیدالشهدا(ص) در مسجد به زمین خورد، آن حضرت دست از موعظه برداشت و رو به مردم نموده و فرمودند: تعجب نکنید، نتوانستم او را به این حال ببینم.

روز دیگری سجده را طول دادند، بعد از سلا م نماز از آن حضرت سوال کردند: چرا سجده را طول دادید؟ فرمودند: این طفل بر پشتم بود، نخواستم برخیزم مبادا بیفتد.

امام باقر(ع) فرمود: پیامبر (ص) در خانه ام سلمه بود و به او سفارش نمود که کسی نزد آن حضرت نیاید. امام حسین(ع) که در آن وقت خردسال بود وارد شد. ام سلمه نتوانست جلو آن حضرت را بگیرد ولی دنبالش آمد، دید حضرت حسین(ع) روی سینه آن حضرت است و آن جناب گریه می کند و چیزی در دست دارد و آن را می بوسد.

پیامبر فرمود: ای ام سلمه، این جبرئیل است که به من خبر می دهد: این حسین کشته می شود و این خاکی است که روی آن به شهادت می رسد، آن را نزد خود نگهدار، چون تبدیل به خون شد بدان که حبیبم کشته شد.

ام سلمه عرض کرد: یا رسول الله از خداوند بخواه که از او دفع نماید.

پیامبر(ص) فرمود: از خداوند درخواست نمودم ولی حق تعالی به من وحی فرمود که برای او درجه و مقامی است که هیچ کس بدان نمی رسد و اوشیعیانی دارد که شفاعت می کنند و شفاعت آنها پذیرفته می شودو به راستی مهدی (عج) از فرزندان اوست. خوشا به حال کسی که از اولیای حسین(ع) باشد. به خدا سوگند شیعیانش در روز قیامت رستگار و کامیابند.

به سند معتبر از حضرت صادق(ع) روایت شده که فرمودند: روزی رسول خدا(ص) در خانه فاطمه(ع) ، حضرت حسین(ع) را در دامن خود نشانده بودند، ناگاه گریان شدند و به سجده افتادند. آنگاه فرمودند: ای فاطمه، ای دختر محمد، خداوند متعال در این ساعت، خود به من وحی فرستاد و الطاف بی پایان به من نمود و فرمود: ای محمد، آیا حسین را دوست می داری؟ گفتم: آری نور دیده و گل بوستان و میوه دل من است.

پس به من فرمود: ای محمد، حسین چه مولود مبارکی است، رحمت و برکات و صلوات و خشنودی خود را بر او می فرستم و نقمت و لعنت و غضب و عذاب و رسوایی و نکال من بر کسی است که او را بکشد یا با او دشمنی و منازعه کند.

او سید شهیدان از اولین و آخرین در دنیا و آخرت است. او سید جوانان اهل بهشت از جمیع خلق است و پدر او افضل و نیکوتر از اوست، سلا م مرا به او برسان و بشارت ده که او پرچم و نشانه راه هدایت و هادی اولیا و گواه بر خلق و خزینه دار علم من است و حجت من بر اهل آسمان ها و زمین و بر جن و انس می باشد. (کامل الزیارات- جلا » العیون)

در بحارالا نوار و نیز در خصائص الحسینیه آمده است: روزی پیامبر خدا(ص) کودکی را در راه دید، حضرت نشست و او را بغل گرفت و با وی مهربانی کرد. اصحاب از علت این اظهار لطف و مهربانی پرسیدند. پیامبر خدا فرمود: من او را دوست می دارم، چرا که او فرزندم حسین(ع) را دوست می دارد. روزی دیدم که این کودک خاک پای حسینم را برمی داشت و به صورتش می مالید و جبرئیل به من خبر داد که این کودک در واقعه کربلا جزو یاران حسینم خواهد بود.

● سیدالشهدا(ع) امام بخشنده و رئوف

در کتاب جامع الا خبار می نویسد: عربی بادیه نشین حضور امام حسین(ع) آمد و گفت: ای فرزند رسول خدا، دیه کاملی را ضامن شده ام و لیکن اکنون از پرداخت آن ناتوانم، با خودم گفتم از بزرگوارترین مردم درخواست می کنم و بزرگوارتر از خاندان رسول خدا(ص) کسی را ندیدم. امام حسین(ع) فرمود: ای برادر عرب من از تو در سه موضوع سوال می نمایم. اگر یکی از آنها را پاسخ دادی یک سوم دیه ای که گفتی می پردازم و اگر دو سوال را پاسخ دادی دو سوم و اگر هر سه سوال را پاسخ دادی همه آن را می پردازم. اعرابی گفت: ای فرزند رسول خدا آیا شخصیتی مثل شما از من (عوام) می پرسد در حالی که شما از خاندان علم و شرف هستید؟ حضرت فرمود: آری، از جد بزرگوارم رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: نیکی و عطا به اندازه معرفت هر شخص است.

اعرابی گفت: از آنچه می خواهید بپرسید، اگر توانستم پاسخ می دهم و گرنه از حضرت شما می آموزم و نیرویی جز از خدا نیست. امام حسین(ع) فرمود: کدام اعمال برتر است؟ اعرابی گفت: ایمان به خدا. امام حسین(ع) فرمود: راه رهایی از هلا کت چیست؟ اعرابی گفت: اعتماد به خدا. امام فرمود: چه صفتی موجب زینت مرد است؟ اعرابی گفت: دانشی که همراه بردباری باشد. حضرت فرمود: اگر این صفت را نداشته باشد چه؟ آن مرد گفت: ثروتی که با جوانمردی باشد. امام حسین(ع) فرمود: اگر این را هم نداشته باشد. اعرابی گفت: فقری که توام با شکیبایی باشد. امام فرمود: اگر این را هم نداشته باشد چه؟ اعرابی گفت: پس بر چنین شخصی صاعقه ای از آسمان فرود آید و او را بسوزاند که او سزاوار این بلا ست.

در این هنگام آن حضرت خندید و کیسه پولی که هزار دینار طلا در آن بود به وی عطا نمود و انگشتر خویش را نیز که نگین آن دویست درهم ارزش داشت به او بخشید. آنگاه فرمود ای اعرابی این هزار دینار طلا را در ازای دیه بپرداز و این انگشتر را در مخارج زندگی مصرف کن. اعرابی عطای امام حسین را گرفته و این آیه را خواند: خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد.

عالم بزرگوار سید نعمت الله جزایری رحمت الله علیه در زهر الربیع می نویسد: شخصی نامه ای به امام حسین(ع) داد که حاجتش را نوشته بود. امام حسین(ع) فرمود: حاجت تو برآورده شد. به امام حسین(ع) گفته شد: ای فرزند رسول خدا(ص) اگر به نامه اش توجه می فرمودید و به اندازه نیازش پاسخ می دادید بهتر نبود؟ امام فرمود: خداوند متعال از خواری او در برابرم بازخواست می کند تا اینکه نامه اش را بخوانم.

ابن شهر آشوب روایت کرده که چون امام حسین(ع) شهید شد بر پشت مبارک آن حضرت پینه ها دیده شد از حضرت امام زین العابدین(ع) پرسیدند که علت این امر چیست؟ حضرت سجاد(ع) فرمود: از بس که انبان های طعام و اشیای دیگر را بر پشت مبارک کشید و به خانه های زن های بیوه و کودکان یتیم و فقرا و مساکین رسانید این پینه ها پدید آمد.

● فضیلت یاد کردن سیدالشهدا(ع) هنگام نوشیدن آب

حضرت سکینه دختر امام حسین(ع) فرمود: چون پدرم شهید شد، او را درآغوش گرفتم و بی هوش شدم، در آن حال شنیدم که می فرمود: ای شیعیان من، هر وقت آب خوشگوار نوشیدید مرا یاد کنید و هر زمان نام غریب یا شهیدی را شنیدید بر من گریه کنید. (مصباح کفعمی)

داود رقی گوید: خدمت امام صادق(ع) بودم. آن جناب آب طلب نمودند، چون نوشیدند رقت کردند و چشم مبارکشان پر از اشک شد و گریستند. سپس فرمودند: ای داود خدا قاتل حسین(ع) را لعنت کند. چه اندازه یاد حسین(ع) زندگی را ناگوار می کند. من هیچگاه آب سرد ننوشم جز اینکه حضرت حسین(ع) را یاد کنم و هر کس آب نوشد و حضرت حسین(ع) و اهل بیتش را یاد کند و کشنده او را لعنت نماید، خداوند صدهزار حسنه برای او بنویسد و صدهزار گناه از او محو کند و صدهزار درجه برای او بالا برد و گویا صد هزار بنده آزاد کرده است و خداوند متعال در روز قیامت او را صورتی درخشان(با قلبی مطمئن) محشور فرماید.

در حدیقه الشیعه ولئالی الا خبار آمده است: حضور یکی از ائمه طاهرین علیهم السلا م سخن از یکی از شب های متبرکه و فضیلت آن و ثواب احیا و اعمال خیری که در آن شب انجام می گیرد به میان آمد. یکی از حاضران با تاسف عرض کرد: آه! که من در آن شب غافل بودم و آن را به غفلت گذراندم. امام فرمود: عمل تو در آن شب از همه افزون و ثواب تو از همه بیشتر بود. چون در آن شب آب خوردی و امام حسین(ع) را یاد کردی و بر ظالمانش لعنت کرده و از ایشان تبری نمودی.

● لزوم زیارت حضرت سیدالشهدا(ع)

بزرگان دین زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) را از ضروریات دین و مذهب دانسته اند و در بعضی اخبار آن را فرض و واجب شمرده و فرموده اند هر کس بدون جهت ترک کند حق خدا و رسول (ص) را ضایع کرده است.

محمدبن مسلم نقل می کند که امام باقر(ع) فرمودند: شیعیان ما را امر کنید به زیارت قبر حسین(ع)، چون آمدن نزد قبر آن حضرت بر هر مومنی که اقرار به امامت آن جناب از جانب خداوند بزرگ دارد واجب است. (کامل الزیارات- بحار الا نوار)

امام صادق (ع) فرمودند: اگر کسی از شما در تمام عمرش حج به جا آورد ولی حسین بن علی (ع) را زیارت نکند، حقی از حقوق خداوند و حقوق رسول خدا(ص) را ترک نموده است.چون حق حسین(ع) فریضه ای است از جانب خداوند که ادای آن بر هر مسلمانی واجب است. (کامل الزیارات- بحار الا نوار- وسایل)

محمدبن مسلم از امام باقر(ع) نقل می کند که حضرت فرمودند: از شیعیان ما کسی که به زیارت قبر حسین(ع) نرود ایمان و دین او ناقص است و اگر داخل بهشت هم بشود در رتبه پائین تر از مومنین قرار دارد. (کامل الزیارات- بحار الا نوار)

امام صادق(ع) فرمودند: کسی که گمان می کند از شیعیان ماست و به زیارت قبر حسین(ع) نرود تا بمیرد از شیعیان ما نیست و اگر داخل بهشت هم بشود میهمان اهل بهشت خواهد بود.

● پاداش بی نظیر زیارت امام حسین(ع)

امام رضا(ع) از پدر بزرگوارش نقل می فرمایند که امام صادق(ع) فرمودند: ایام زیارت امام حسین(ع) از عمر زائرین به حساب نمی آید و از آن کاسته نمی شود. (کامل ا لزیارات- وسائل)

محمدبن مسلم از امام باقر(ع) نقل می کند که فرمودند: اگر مردم فضیلت زیارت قبر حسین(ع) را می دانستند از شوق می مردند و از حسرت بندهای دلشان می گسست.

عرض کردم: چه فضیلتی دارد؟ فرمود: کسی که با شوق نزد قبر حسین(ع) برود خداوند برای او هزار حج قبول شده و هزار عمره خالص صحیح و ثواب هزار شهید از شهدای بدر و ثواب هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب آزاد کردن هزار بنده در راه خدا به او عطا فرماید و در آن سال از هر بلا یی محفوظ باشد که آسان ترینش شیطان است و دو ملک بزرگوار برای حفظ او موکل شوند تا او را از تمام جهات حفظ نمایند.

اگر در آن سال بمیرد در موقع غسل و کفن کردن او ملا ئکه رحمت حاضر شوند و برای او استغفار نمایند و با استغفار او را تا قبرش تشییع و همراهی کنند و به اندازه دید چشم قبر او گشاد گردد و خداوند او را از فشار قبر و ترس نکیر و منکرامان دهد و دری به سوی بهشت برای او باز گردد و کتابش را به دست راستش دهند و در روز قیامت به او نوری عطا شود که بین مشرق و مغرب را روشن می کند و منادی ندا کند این کسی است که با شوق قبر حضرت حسین(ع) را زیارت کرده، پس هیچ کس در قیامت نمی ماند مگر اینکه آرزو می کند ای کاش از زوار حسین(ع) بودم. (بحار الا نوار-وسائل- کامل الزیارات )

نویسنده : همایون طیاری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید