پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

بدترین نمایش ممكن


بدترین نمایش ممكن

انگلیسی ها, توپ را میان خود رد و بدل می كردند, پاس های بسیاری را به هم می دادند, اما در حركت با توپ ناكام بودند انگلیسی ها پاس می دادند, پاس می دادند و فقط پاس می دادند بدون اینكه بدانند چه هدفی ورای این «پاس دادن»های صرف نهفته است و هیچ سود و بهره ای از این پاس های سریالی شان نیافتند

یك بازی ضعیف، با عملكردی ضعیف! اما تیم صعود كرده به دور بعد، انگلستان لقب گرفت! و این بارزترین نكته ای است كه در هر تورنمنتی از این جنس جلب نظر می كند. انگلستان در برابر ترینیداد و توباگو، گرچه در طول مسابقه مالكیت توپ و میدان را در اختیار داشت، اما در آن روز ما یكی از ناامیدكننده ترین نمایش های ممكن را از این تیم مشاهده كردیم.

انگلیسی ها، توپ را میان خود رد و بدل می كردند، پاس های بسیاری را به هم می دادند، اما در حركت با توپ ناكام بودند. این شیوه، كار لئو بین هاكر را راحت كرد. او با اختیار كردن دو هافبك تیمش یعنی «اورتیس ویتلی» و «كریس بیرچال» برای مقابله با فرانك لمپارد و استیون جرارد عملاً میانه میدان انگلستان را از كار انداخت. و حضور سه هافبك دیگر كه جلوتر از ویتلی و بیرچال بازی می كردند، سبب شد تا مدافعان انگلستان، هوای جلو رفتن و مشاركت در حملات تیمشان را از سر بیرون كنند.

انگلیسی ها پاس می دادند، پاس می دادند و فقط پاس می دادند! بدون اینكه بدانند چه هدفی ورای این «پاس دادن»های صرف نهفته است. و هیچ سود و بهره ای از این پاس های سریالی شان نیافتند.

در این بازی ما، پاس ها و حركات تركیبی به اصطلاح «یك-دو»ی بسیار نادری را مشاهده كردیم، و هرگز در شكافتن لایه های تدافعی آنها كامیاب نشدیم. اما دو تغییر ناگهانی سبب شد تا ورق بازی برگردد. وقتی آیرون لنن و نیز وین رونی به بازی فراخوانده شدند، در یك لحظه همه چیز دگرگون شد. سرعت، تحرك، پیشروی در بازی و خلق موقعیت های خطرناك تر. تمام این خصوصیات را می توان به انگلستان پس از آمدن «لنن-رونی» نسبت داد. رونی- همانطور كه ما او را به خوبی می شناسیم - از آن دسته فوتبالیست هایی نیست كه در یك منطقه و محدوده خاصی بایستد و در انتظار توپ باشد. او جای ثابتی ندارد و گمان می كنم«آیرون لنن» جوان نیز از عملكردی كه برای انگلستان ارائه داد احساس خرسندی می كند. وقتی ردپای این دو در حركات و برنامه های هجومی این تیم یافت می شد، آنگاه ما در آستانه فروپاشی دروازه ترینیداد و توباگو قرار می گرفتیم و با چنین روشی برای آنها ایجاد دردسر می كردیم.

لنن از جناح راست واقعاً یك خطر جدی برای شاگردان بین هاكر بود. و نیز دیوید بكام، وقتی كه به عنوان مدافع راست خود را شناخت، آنگاه حركات این تیم از آن سمت از زمین سیمایی منظم و موثر به خود دید. بكام در مواقعی سرعت زیادی به حركاتش می داد، و همین خصیصه موجب شد تا یكی از توپ های ارسالی اش، پیتر كراوچ را در موقعیت ایده آل گلزنی قرار دهد. انگلستان در برهه ای كه در برابر این تیم به پیروزی نیاز مبرم داشت، سیستمش را به ۴-۴-۲ تغییر داد؛ یعنی بازی با ۴ مهاجم. گمان نمی كنم چنین ترفندی برای مقابله با حریفان قدرتمند تر موثر باشد. جدا از این، نباید این را از یاد ببریم كه ترینیداد و توباگو از دقایقی بعد، گرفتار خستگی و تخلیه انرژی شدند.

گمان می كنم حریفان انگلستان سبب می شوند كه این تیم بهترین عملكرد خود را برای رویارویی با آنها به كار گمارد، و در بازی های مقدماتی، پیروزی، - آن هم در شرایطی كه بازیكنان تیم می دانند برای حصول به چنین خواسته ای برتر از حریف جلب نظر می كنند- كار نسبتاً راحتی است. پس از این نمایش، انتقادات بسیاری متوجه این تیم شد و نیز آشكار شدن نارضایتی تعدادی از بازیكنان، از پست هایی كه به آنها محول شده است. اسون گوران اریكسون به سبب تعویض های حیرت انگیزش در برابر پاراگوئه، مورد شماتت و ملامت قرار گرفت، اما اینجا باید به چنین نكته ای اشاره كرد كه تغییرات او در نیمه دوم بود كه راه پیروزی انگلستان را هموار ساخت. برخی از بازیكنان خود را عمیقاً در قالب حركتی و تاكتیكی این تیم نیافتند و نتوانستند بهترین عملكرد را از خود ارائه دهند. حاضرم دست روی قلب گذاشته و قسم بخورم، كه این مجموعه و این انگلستان پس از تیمی كه در سال ۱۹۶۶ قهرمان جهان شد بهترین ستاره ها و مهره ها را برای موفقیت در اختیار دارد. اما خیلی خوش بین نیستم كه ما بتوانیم با انتخاب سیستم ۲-۴-۴ در ادامه این مسابقات به قهرمانی دست یابیم.

جدا از اینكه در توانایی ها و قابلیت های جرارد و لمپارد ذره ای تردید ندارم، باید به این نكته اشاره كنم، كه تنها كافی است، این دو در مسابقه ای در برابر هافبك هایی با اعتبار و توانایی های یكسان با خود مقابله كنند، آنگاه فكر نمی كنم، این دو بتوانند كوچكترین اثری بر توپ و جریان بازی داشته باشند. آنچه كه در این بازی رخ داد، تصویر بسیار كم نوری بود از چگونگی روش و شیوه ما در برابر تیم های قدرتمند مرحله بعد...

هیچ علاقه ای ندارم كه خود را در قالب یك «منتقد دوآتشه» قرار دهم. آنها در به دست آوردن نخستین هدفشان موفق بودند. اگر به مرحله نیمه نهایی راه پیدا كنیم، دیگر كسی نخواهد پرسید كه ما در دو بازی اولمان ناامید كننده و ضعیف ظاهر شدیم. این تیم بازی به بازی شرایطش بهبود خواهد یافت. اما آنچه را كه دوست دارم ببینم این است كه ما در میدان مسابقه از ستاره های تیم «رهبری تهییج كننده» بیشتری را مشاهده كنیم. عده ای هستند كه می گویند شرایط اریكسون دقیقاً بسان یك زندانی فراری بود، به آن شادی های اریكسون پس از گلزنی این تیم بنگرید. آیا تا به حال در این ۵ سال چنین واكنش هایی را از او دیده بودیم؟! و این موید این نكته است كه «این» جام جهانی برای تمامی ما اهمیت فوق العاده حیاتی دارد.

گراهام تایلور

سرمربی سابق انگلستان و استون ویلا

ترجمه:سهیل نوری پناه



همچنین مشاهده کنید