سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

آسیب شناسی نظام های سیاسی و نظام سیاسی مطلوب از دیدگاه افلاطون


اندیشه های افلاطون در باب سیاست در دو اثر مهم جمهور و قوانین نقش بسته است در این تحقیق, علت ایجاد جامعه سیاسی و نیز آسیب های متوجه نظام سیاسی را در آرای افلاطون پی می گیریم

مقدّمه

افلاطون از جمله اندیشمندانی است كه آرای او تأثیر بسیاری بر آرا و اندیشه های سایر متفكران داشته است و حتی بسیاری از فلاسفه بزرگ مسلمان نیز از اندیشه های او تأثیر پذیرفته اند.

اندیشه های افلاطون در باب سیاست در دو اثر مهم جمهور و قوانین نقش بسته است. در این تحقیق، علت ایجاد جامعه سیاسی و نیز آسیب های متوجه نظام سیاسی را در آرای افلاطون پی می گیریم.

ضرورت حكومت فیلسوف، كه از مهم ترین ایده های افلاطون برای تحقق نظام سیاسی مطلوب وی می باشد و همچنین امكان تحقق این آرمان، از دیگر مباحثی است كه در كتاب جمهور مطرح شده. شارحان آثار افلاطون كه كتاب جمهور را اندیشه های افلاطون جوان می دانند و بیشتر اندیشه های آرمانی او در این كتاب نقش بسته، كتاب قوانین را اثر افلاطون پیر می دانند كه بیشتر سعی كرده تا قوانینی كه برای شهر ضروری است، وضع كند و اندیشه های او بیشتر بررسی واقعیات موجود در عرصه اداره جامعه است. ماهیت و هدف قانون از جمله مباحثی است كه افلاطون در این كتاب به آن توجه جدّی دارد. نظام سیاسی مطلوب برای اجرای درست قوانین و نیز ویژگی های نظام سیاسی مطلوب از مسائلی است كه به آن پرداخته است.

علت احداث شهر و انحراف آن و ضرورت حكومت فیلسوف

الف. علت احداث شهر (جامعه سیاسی)

افلاطون به طور مشخص علت احداث شهر را احتیاجات افراد می داند و از نظر او چون افراد به تنهایی قادر به برآوردن نیازهای خود نیستند، از این رو، در یكجا جمع می شوند تا اینكه نیازهای خود را برآورده كنند. افلاطون این محل تجمع را شهر می نامد. از نظر افلاطون هیچ فردی برای خود كافی نیست، بلكه به بسیاری از چیزها نیازمند است و این احتیاج موجب می شود كه او افراد دیگری را با خود شریك كند. كثرت حوایج موجب می شود كه عده زیادی در یك مركز گرد آمده، با هم معاشرت، و به همدیگر كمك كنند و با اجتماع آن ها شهر شكل می گیرد.۱ بر اساس احتیاجات در شهر، شغل ها و حرفه های مختلف پدید می آید. در مرحله اول، خوراك و سپس، مسكن و مرحله بعد، پوشاك مطرح می شود. هر شغلی بر اساس نیازی كه در شهر به آن شغل است، به وجود می آید و چون هر كسی استعداد خاصی دارد، و تقسیم كار هم بر همین مبنا صورت می گیرد، از این رو، مازاد محصول به وجود می آید و نیاز به بازار برای تبادل كالا پیدا می شود.۲ بنابراین، طبق كتاب جمهور پایه و اساس شهر احتیاجات افراد است و نیاز یك به یك حرفه ها را به وجود می آورد و پس از نیازهای اولیه نوبت به نیازهای تجمّلی می رسد.۳

ب. علت انحراف شهر (آسیب شناسی نظام های سیاسی)

افلاطون علت انحراف شهر را عوامل متعددی می داند كه در ذیل به آن ها اشاره می كنیم:

۱. توجه به نیازهای تجملی: از نظر افلاطون شهر حقیقی و سالم شهری است كه در آن به نیازهای اولیه و ضروری توجه شود و توجه به نیازهای تجملی موجب انحراف شهر می شود; زیرا امكانات جامعه محدود است و برای برآورده شدن نیازهای تجملی باید به خاك همسایگان تجاوز كرد: «من به سهم خود عقیده دارم كه شهر حقیقی همان است كه من بیان كردم و شهر سالم جز آن نیست (شهری با نیازهای اولیه و ضروری)... راست است كه برای بعضی مردم آن چه ما در نظر گرفتیم كافی نخواهد بود... پس باید شهر خود را بزرگ تر كنیم; زیرا دیگر شهر سالم، یعنی آنكه اول بیان كردیم، كفایت نمی كند، باید شهر را وسعت داده بر اهالی آن بیفزاییم كه بودن آن ها در شهر فقط به مناسبت احتیاجات تجملی مفید باشد.»۴

با توجه به رشد نیازها و محدودیت امكانات، تجاوز به خاك همسایگان ضروری است; زیرا مساحت زمینی كه تاكنون برای تأمین اهالی كافی بود، دیگر بسیار كوچك است و برای تأمین نیازها، اهالی شهر زمین كافی برای چرا و كشاورزی می خواهند، این تجاوز برای شهر مشكلات فراوانی دارد. منشأ جنگ حس طمع است كه وقتی بروز كند هم برای جامعه و هم برای افراد بزرگ ترین بلیّه است.۵

۲. عدم تربیت درست و فساد نگهبانان: از نظر افلاطون برای دفاع از دارایی شهر و جنگ با مهاجمان نیاز به عده ای به نام نگهبان است و این نگهبانان باید دارای صفات ویژه جسمی و روحی باشند وگرنه خود آن ها باعث انحراف و تباهی شهر خواهند شد. نگهبانان باید قوی و شجاع و علاوه بر خصایص جسمانی باید از حیث صفات معنوی هم دارای حس حمیت باشند و آن ها باید طوری تربیت شوند كه با دوستان مدارا و با دشمنان سختی كنند وگرنه پیش از اینكه دشمن به شهر راه یابد، شهر به دست خود آن ها تباه خواهد شد.۶

افلاطون به تربیت نگهبانان اهمیت زیادی می دهد; چرا كه اگر نگهبانان درست تربیت نشوند موجب انحراف و تباهی شهر خواهند شد. وی در كتاب دوم و در ادامه در كتاب سوم جمهور بحث مفصلی درباره تربیت مطرح می كند.

افلاطون به تأثیری كه افسانه ها در تربیت دارند می پردازد و می گوید نباید اجازه دهیم هر افسانه ای را نقل كنند و افكاری را در ذهن بچه ها به وجود آورند كه بیشتر آن ها با آنچه می خواهیم در بزرگی مورد اعتقاد آن ها باشد، منافات داشته باشد.۷

افلاطون در كتاب سوم جمهور سعی می كند به مسئله تربیت جوانان بخصوص نگهبانان بپردازد تا اینكه شهر به خاطر عدم تربیت صحیح آن ها دچار انحراف نشود. از این رو، می گوید: نباید مطالب و داستان هایی نقل شود كه موجب ترس، گریه و زاری، خنده مفرط، حرص، طمع، و شهوت در آنان شود. همچنین درباره موسیقی می گوید: موسیقی هایی كه موجب سستی و شهوت می شوند نباید رواج پیدا كنند: «گفتم پس ما باید همه گونه احتیاط به كار بریم تا مبادا نگهبانان ما با مردم شهر یك چنین رفتاری كنند و از قدرت خویش استفاده نامشروع نمایند و به جای آنكه یار مهربان باشند، ظالم بی امان شوند. گفت: آری این احتیاط لازم است. گفتم: مطمئن ترین احتیاط همان تربیت صحیح است.»۸

۳. ثروت و فقر: افلاطون ثروت و فقر را موجب انحطاط و فساد صاحبان فن می داند كه در نتیجه، موجب انحراف شهر می شود. او به كوزه گری مثال می زند كه اگر متموّل شود، دیگر علاقه به كارش نخواهد داشت و روز به روز تنبل تر، و كوزه گری بدتر می شود و اگر هم فقیر باشد، وسایل كار را نمی تواند فراهم كند.۹

وظیفه نگهبانان است كه با توسل به همه نوع احتیاط نگذارند این دو مایه فساد (ثروت و فقر) مخفیانه در شهر رخنه كند; زیرا آن یك مولد تن پروری و بطالت و انقلاب است و این یك موجب انقلاب و پستی و تمایل به بدكاری.۱۰

۴. توسعه بیش از حد شهر: توسعه شهر باید تا حدی باشد كه وحدت شهر را تهدید نكند والاّ تهدید و انحرافی برای شهر محسوب می شود و حفظ شهر از این انحراف نیز به عهده نگهبانان است و آن ها باید منتهای مراقبت را به خرج دهند كه شهر نه زیاد كوچك باشد و نه زیاد بزرگ، بلكه حد وسط را نگاه داشته و وحدت خود را حفظ كند.۱۱

از نظر افلاطون برای حفظ وحدت شهر هر فرد باید وظیفه ای واحد و مناسب حال خود داشته باشد و اولیای امور باید سایر اهالی شهر را به كارهایی بگمارند كه از آنان ساخته باشد، به طوری كه هر فرد وظیفه واحدی داشته باشد و منحصراً به شغلی كه مناسب حال اوست بپردازد و به این طریق وحدت خود را حفظ كند تا شهر هم وحدت خود را نگاه داشته و از كثرت محفوظ ماند.۱۲


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید