پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

حمید سوریان از رازهای موفقیتش می گوید


حمید سوریان از رازهای موفقیتش می گوید

حرف های عجیب و غریب حمید سوریان که درباره شهرت, محبوبیت, حساب بانکی و موفقیتش می گوید

از همان زمانی که وارد تیم‌ملی شد طلا می‌گرفت. چند سال پشت سرهم قهرمان جهان می‌شد و همه را امیدوار کرده بود که در المپیک پکن، کشتی‌فرنگی بالاخره صاحب مدال خواهد شد، اما این اتفاق در کمال ناباوری به‌وقوع نپیوست و او در حسرت مدال خوش‌رنگ المپیک باقی ماند. شاید اگر هرکس دیگری جای «حمید سوریان» بود ناامید می‌شد و کشتی را رها می‌کرد اما او شکست پکن را فراموش کرد و به‌قول خودش چهار سال زجر کشید تا در لندن روی سکوی نخست قرار بگیرد و پرچم ایران را به اهتزاز دربیاورد. او بدون شک یکی از موفق‌ترین جوان‌های ایرانی است؛ کسی که هنوز هم در شهرری زندگی می‌کند و می‌گوید هرچه دارد از مردم این منطقه است. حمید انگار کمی خسته است و در صحبت‌هایش چندبار به این نکته اشاره می‌کند که هنوز برای آینده ورزشی‌اش تصمیمی نگرفته است. با او از موفقیت و شهرت حرف زدیم.

● کشتی عشق است، نه منبع درآمد

چه سالی کشتی را آغاز کردی؟

سال ۷۶ بود که به سمت کشتی آمدم و تمریناتم را در این رشته ورزشی آغاز کردم.

آن سال‌ها ما در کشتی ‌فرنگی حتی یک مدال طلای جهانی هم کسب نمی‌کردیم و بیشتر نگاه‌ها روی کشتی آزاد معطوف بود، با این تفاسیر چرا کشتی‌فرنگی را انتخاب کردی؟

دلیل اصلی‌اش این بود که خودم کشتی‌ فرنگی را بیشتر از کشتی آزاد دوست داشتم. از طرفی بستر فعالیت در این رشته در محله‌ای که زندگی می‌کردم (شهرری) فراهم بود و اکثر کلاس‌هایی که در آن منطقه بود، به کشتی فرنگی اختصاص داشت. دلیل دیگر گرایشم به این رشته هم این بود که خانواده‌ام همگی در رشته فرنگی فعالیت می‌کردند و استفاده از تجربیات افرادی مثل پدرم و برادرم که قهرمان امیدهای جهان در رشته فرنگی بودند، باعث شد این رشته را انتخاب کنم.

به برادرت که به مقام قهرمانی هم رسیده بود، از طریق کشتی پولی تزریق شده بود؟

نه، پول چندانی از طریق کشتی به ایشان نرسید.

این موضوع باعث نمی‌شد انگیزه‌ات برای ادامه کشتی کمرنگ شود؟

من نوجوانی بودم که با تمام وجود به کشتی عشق می‌ورزیدم و این رشته ورزشی را دوست داشتم. در همان سال‌ها شاهد این بودم که وقتی برادر بزرگترم در مسابقات امیدهای جهان تهران به مدال طلا دست یافت، مردم چقدر شاد و خوشحال بوند. وقتی خوشحالی مردم را می‌دیدم انگیزه‌ام دوچندان می‌شد تا بتوانم روزی دست به چنین کاری بزنم و به‌عنوان یک ورزشکار حرفه‌ای دل هموطنانم را شاد کنم. همیشه کشتی را به‌عنوان یک عشق دنبال کردم نه منبع درآمد.

● آرزویم طلای المپیک بود

روزهای اولی که کشتی را دنبال می‌کردی، موفقیت را در چه می‌دیدی؟

موفقیت آن روزها برایم در کسب نتیجه خلاصه می‌شود، در واقع به‌دلیل اینکه در سن نوجوانی بودم، صرفا این موضوع برایم اهمیت داشت که بتوانم نتیجه خوبی در رشته ورزشی‌ام کسب کنم اما خب امروز خدا را شکر می‌کنم در رشته ورزشی‌ای پا گذاشته‌ام که کسانی در آن فعالیت کرده‌اند که از نظر اخلاقی سرآمد محسوب می‌شدند و الگوی همه ورزشکاران کشورمان هستند.

کسب نتیجه‌ای که می‌گویی یعنی اینکه به این فکر می‌کردی که باید یک روز قهرمان المپیک شوی؟

بله، اینها باورهایی بود که از همان دوران در ذهنم بود و تمام تفکرم این بود که بتوانم یک روز به مدال طلای المپیک دست پیدا کنم.

این آرزو در شرایطی که آن زمان این موضوع در کشتی فرنگی کم سابقه بود، کمی دور از دسترس به‌نظر نمی‌رسید؟

به‌هرحال کار سخت و باورنکردنی به‌نظر می‌رسید، اما در تمام این سال‌ها با تمام وجودم تمرین می‌کردم تا به این هدف دست پیدا کنم.

● یک لحظه همه باورهایم، هیچ شد

تو در وزنی وارد تیم‌ملی شدی که حسن رنگرز بعد از سال‌ها موفق شد در مسابقات جهانی ایران را صاحب مدال کند،کارت سخت نبود؟

اینکه قرار بود در آن برهه زمان جانشین شخصیت بزرگی مثل حسن رنگرز شوم یک مقدار کار را برایم سخت کرده بود، اما خداوند به من لطف کرد و به من این توانایی را داد تا جانشین خوبی برای ایشان باشم.

المپیک قبلی همه انتظار داشتند حمید سوریان به مدال طلا دست پیدا کند، اما این اتفاق نیفتاد، این موضوع تو را ناامید نکرد؟

یکی از سخت‌ترین مقاطع زندگی‌ام را در المپیک قبلی سپری کردم. تمام باورهایی که در تمام این سال‌ها داشتم در چند لحظه به هیچ تبدیل شد و تمام تمرکزم به یکباره از دست رفت. البته با گذشت زمان به این نتیجه رسیدم که حتما یک خیریتی در این شکست وجود داشته و اصلا شاید به سودم بود که آن سال به مدال طلای المپیک نرسیدم. آن موقع من یک جوان ۲۳ساله بودم و تجربیاتی که امروز داشتم را نداشتم.

این اتفاق باعث نشد احساس پوچی و ناامیدی کنی؟

درست است که روزهای سخت و دشواری را سپری کردم و فضا واقعا برایم ناراحت‌کننده شده بود اما اگر قرار بود امیدم ناامید شود چهارسال صبر و تلاش نمی‌کردم تا در المپیک لندن شرکت کنم. در طول دوران زندگی ورزشی‌ام روزهای سخت زیادی را پشت سرگذاشته‌ام که هرکدام برایم درس‌های زیادی به‌همراه داشته است. همان شکستی که در المپیک قبل تجربه کردم هم به من این درس را داد که در زندگی باید صبور بود و هر اتفاقی در زمان خاص خودش خواهد افتاد.

● احساس غرور ملی در من موج می‌زد

حمید سوریان چند سال متوالی به مدال طلای جهان دست پیدا کرد و حالا هم قهرمان المپیک است، اما برخلاف خیلی‌ها که با یک مدال مغرور می‌شوند از غرور نشانه‌ای ندارد، چرا؟

من دلیلی برای مغرور شدن نمی‌بینم. دوماه پیش در مسابقات المپیک حاضر شدم و بعد از اینکه از سکو پایین آمدم سعی کردم این مدال را به دست فراموشی بسپارم. انشاءالله اگر قدرتش را داشته باشم، سعی می‌کنم این افتخار را دوباره تکرار و دل مردم خوب کشورم را شاد کنم.

یعنی زمانی که روی سکو بودی هم احساس غرور نمی‌کردی؟

بدون شک آن لحظه حس غرور ملی در من موج می‌زد. فکر می‌کنم هر انسانی وقتی باعث نواختن سرود ملی و اهتزاز پرچم کشورش می‌شود، احساس غرور می‌کند. من آن لحظه به‌عنوان یک ایرانی به خودم می‌بالیدم اما قرار نیست این مدال باعث بروز غرور کاذب در من شود. احساس شخصی‌ام این است که مدال طلای المپیک متعلق به ۱۵مرداد بود که روی تشک کشتی قرار داشتم و امروز فکر نمی‌کنم حتی لازم باشد به آن فکر کنم.

مگر نمی‌گویی از همان ابتدا به مدال المپیک فکر می‌کردی؟ پس چرا می‌خواهی اینقدر زود آن را فراموش کنی؟

بله، صادقانه می‌گویم که طلای المپیک همه زندگی من بود و همه این سال‌ها زحمت کشیدم تا به آن برسم. بعد از شکست در المپیک پکن به جرات می‌گویم که چهارسال شبانه‌روز زجر کشیدم و سختی‌های زیادی را تحمل کردم تا در لندن به مدال برسم، چون با تمام وجودم زحمت کشیده بودم و باور داشتم به موفقیت خواهم رسید. از کسب این مدال خیلی خوشحال شدم، اما برایم جای تعجب نداشت.

● دغدغه حفظ محمد بنا را دارم

محمد بنا چقدر در پیمودن راه موفقیت موثر بود؟

قطعا ایشان تاثیر زیادی داشتند. به‌جز بنده که توانستم در این مسابقات مدال کسب کنم، تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان در این مسابقات خیلی موفق عمل کرد و بزرگترین اتفاق ورزش کشورمان را رقم زد که این موفقیت تنها یک دلیل داشت آن هم محمد بنا بود. به‌شخصه شاهد زحمات شبانه‌روزی ایشان بوده‌ام و از زحمات بی‌دریغشان متشکرم.

امروز حرف از جدایی بنا از تیم‌ملی است، در این‌باره چه نظری داری؟

قطعا با رفتن آقای بنا، کشتی فرنگی دچار مشکل خواهد شد. ایشان زحمت زیادی برای کشتی ما کشیده‌اند و با ادامه کار خود می‌توانند موفقیت‌های کشتی فرنگی را استمرار ببخشند. امیدوارم مسئولان ورزش کشور تمهیداتی را برای حفظ چنین افرادی در ورزش بیندیشند، چون به‌نظرم محمد بنا و امثال وی سرمایه این ورزش محسوب می‌شوند. طبیعتا با نبود آقای بنا به بدنه کشتی فرنگی آسیب وارد خواهد شد. اگر امروز دغدغه حفظ آقای بنا را دارم برای شخص خودم نیست، بودن یا نبودن بنده در کشتی مشخص نیست، اما به‌نظرم حضور آقای بنا برای ادامه راه کشتی فرنگی یک ضرورت است.

اینکه گفتی بودن یا نبودنت در کشتی مشخص نیست یعنی به فکر خداحافظی از کشتی هستی؟

هنوز تصمیمی در مورد آینده ورزشی خودم نگرفته‌ام و تکلیفم برای ادامه حضور در عرصه ورزش نامشخص است.

این بلاتکلیفی از کجا ناشی می‌شود؟

ورزش کشتی خیلی سخت و طاقت‌فرساست و باید تمرینات منظم و دشواری را تحمل کرد تا به موفقیت دست پیدا کرد. من هشت سال است که به‌طور حرفه‌ای در میادین جهانی و المپیک کشتی می‌گیرم و قبل از آن هم حداقل هفت سال به‌صورت آماتور این ورزش را دنبال کرده بودم. امروز که داریم با هم صحبت می‌کنیم سختی‌هایی که این دوران تحمل کرده‌ام را احساس می‌کنم و به‌همین دلیل هنوز راجع به آینده تصمیم‌گیری نکرده‌ام. باید با کسانی که در تمام این سال‌ها مشوق و راهنمای من بودند در این مورد مشورت و بعد تصمیم‌گیری کنم.

● به‌خاطر جایزه کشتی نگرفته‌ام

باتوجه به حرف‌های قبلی‌ات می‌شود گفت حمید از کشتی دلزده شده است؟

من عاشق کشتی‌ام و از زمانی که خودم را شناختم روی تشک کشتی بودم و کشتی می‌گرفتم و این ورزش را به‌صورت حرفه‌ای دنبال کردم. خستگی‌ام به‌دلیل مشکلات و حواشی‌ای است که همیشه دامنگیر ورزش ما هست.

بعد از موفقیت کاروان ورزشی ایران در المپیک لندن صحبت‌های زیادی مبنی‌بر مقایسه دستمزد فوتبالیست‌ها و ورزشکاران رشته‌های دیگر مطرح شد، با این صحبت‌ها موافق هستی؟

به‌شخصه معتقدم قیاس کردن فوتبال با بقیه رشته‌های ورزشی کار درستی نیست. خوشبختانه نسبت به گذشته خیلی وضعیت بهتر شده و مسئولان به وعده‌هایی که می‌دهند، عمل می‌کنند.

جوایزی که برای موفقیت در المپیک گرفتی خستگی این چهارسال را از تنت خارج کرد؟

من هیچ‌وقت برای جایزه کشتی نگرفته‌ام و فقط به‌خاطر عشق و علاقه خودم بوده است. بزرگترین جایزه را وقتی گرفتم که لبخند رضایت بر لبان مردم نشست و از مدالی که در المپیک گرفتم خوشحال شدند و احساس غرور کردند. خدا را بارها شکر می‌کنم که وسیله‌ای شدم که دل مردمم را شاد کنم. این بزرگترین پاداش برای من محسوب می‌شود.

● پهلوانان نمی‌میرند

بعد از زلزله آذربایجان فعالیت‌های زیادی در مسیر جمع‌آوری کمک برای زلزله‌زدگان انجام دادی، در مورد این فعالیت‌ها بگو که اصلا چه دغدغه‌ای باعث شد این کارها را انجام دهی؟

این یک وظیفه انسانی برای همه ما محسوب می‌شد که وارد عمل شویم و به هموطنان عزیزمان در حد توانمان کمک کنیم. وقتی از مسابقات المپیک بازگشتم، مراسمی در شهرری برگزار می‌شد که نامش مراسم تجلیل از حمید سوریان بود، من از دوستان خواهش کردم که نام برنامه به «مراسم کمک به زلزله‌زدگان آذربایجان» تغییر یابد. عزیزان هم لطف کردند و کاروان کمک‌های مردمی مردم شهرری از همانجا عازم مناطق زلزله‌زده شد. در ادامه هم در راستای وظیفه‌ای که روی دوش خود احساس می‌کردم به‌همراه علیرضا دبیر عزیز در بازار تهران حاضر شدیم تا با جمع‌آوری کمکی هرچند ناچیز به روند بازسازی مناطق زلزله‌زده سرعت ببخشیم. جدا از اینکه کمک به این عزیزان را وظیفه خودم می‌دانستم یک دلیل دیگر هم باعث شده بود که در این مسیر مصمم‌تر گام بردارم؛ زلزله آذربایجان مصادف شده بود با بازگشت ما از مسابقات المپیک، خیلی از عزیزانی که در این حادثه داغ‌دیده شدند و اشک ریختند، شاید چند شب قبل با پیروزی‌های بچه‌های ایران در المپیک خوشحال شده بودند.

تختی چه کار کرد که جاودانه شد؟

تختی یک الگوی بزرگ و افتخار برای جامعه ورزشی ما محسوب می‌شود. فارغ از افتخارات زیادی که مرحوم تختی برای کشورمان کسب کرده است، او یک پهلوان واقعی بوده و منش اخلاقی متفاوتی که نسبت به دیگران داشته باعث شده هنوز هم که هنوز است مردم از او به نیکی یاد کنند. افتخار می‌کنم در رشته‌ای فعالیت می‌کنم که چنین شخصیت بزرگی در آن حضور داشته و خدا را شکر می‌کنم که سایه آقاتختی بالای سر ورزش این مرز و بوم است.

فرق پهلوان و قهرمان در چیست؟

خیلی‌ها هستند که باتوجه به قدرت و توانایی که دارند در رشته‌های ورزشی مختلف به مقام قهرمانی می‌رسند اما اگر بتوانند روحشان را هم پرورش بدهند و از نظر اخلاقی هم قهرمان باشند و از مردم و در کنار مردم باشند به موفقیت رسیده‌اند. جهان‌پهلوان تختی دارای چنین ویژگی‌هایی بود و امیدوارم بقیه ورزشکاران هم بتوانند از او درس بگیرند و مسائل اخلاقی را بیش از پیش رعایت کنند.

● پول اصلا چیز بدی نیست

بین شهرت و پول کدام را ترجیح می‌دهی؟

محبوبیت را بیشتر می‌پسندم. شهرتی زیباست که با محبوبیت همراه باشد. خیلی از افراد هستند که به شهرت منفی مبتلا می‌شوند و حتی بین مردم منفور می‌شوند. پول هم اصلا چیز بدی نیست و و سیله‌ای است برای رسیدن به خوشبختی، اما به‌نظرم هدف باید خیلی فراتر از این باشد. در نهایت بنده ترجیح می‌دهم آدم محبوبی باشم تا اینکه پولدار یا مشهور باشم.

کسی که صرفا پولدار است می‌تواند خوشبخت باشد؟

همانطور که گفتم پول یک وسیله است برای خوشبختی و نمی‌تواند به تنهایی باعث خوشبختی شود. خیلی از افراد هستند که از نظر مالی غنی هستند اما شرایط دیگر را برای خوشبختی ندارند.

پس برای رسیدن به خوشبختی چه فاکتورهای دیگری لازم است؟

درست زندگی کردن مهمترین اصل است. وقتی انسان در زندگی درست قدم بردارد و طوری زندگی کند که خودش از عملکرد خودش راضی باشد و همینطور خدا را اولویت زندگی خود قرار دهد، به خوشبختی دست پیدا خواهد کرد.

بسیاری از ورزشکاران وقتی به پول می‌رسند به محله‌های بالای‌شهر نقل مکان می‌کنند اما تو هنوز در شهرری سکونت داری...

این موضوع به همه مردم تعمیم پیدا می‌کند. خیلی از مردم محل زندگی خود را تغییر می‌دهند و ورزشکاران هم از این قاعده مستثنی نیستند. این یک اتفاق طبیعی است که در زندگی آدم‌ها می‌افتد، اما به‌شخصه مردم شهرری را خیلی دوست دارم؛ آنها همیشه مشوق بنده بوده‌اند و در نهایت لطف با من رفتار می‌کردند. من از اینکه در یکی از محله‌های جنوبی شهرری متولد شدم و هنوز هم همانجا زندگی می‌کنم، خوشحالم و به این موضوع افتخار می‌کنم. هربار که در بین مردم شهرری حضور پیدا می‌کنم بهترین لحظات زندگی‌ام رقم می‌خورد و فکر می‌کنم اگر اتفاق خوبی هم در زندگی ورزشی من افتاده به برکت حضور سیدالکریم در شهرری است.

در حساب بانکی‌ات چقدر پول داری؟

راستش این است که اطلاع چندانی در این مورد ندارم، چون هیچ‌وقت پول در زندگی برایم ارزش محسوب نمی‌شود. شاید باورش برایت سخت باشد اما واقعا نمی‌دانم دقیقا موجودی حسابم چقدر است.

● احساس رضایت می‌کنم

حمید سوریان انسان موفقی است؟

این موضوعی است که دیگران باید در موردش اظهارنظر کنند، اما در زمینه ورزشی از خودم احساس رضایت می‌کنم. هرچند در این مسیر اشتباهاتی هم داشته‌ام، اما فکر می‌کنم در مجموع خوب عمل کرده‌ام. انشاءالله از اینجا به بعد هم توانایی حرکت در ادامه مسیر را داشته باشم. من حتی از شکست‌هایی که در دوران ورزشی متحمل شده‌ام هم احساس رضایت می‌کنم و از هرکدام درس‌های زیادی نصیبم شده است.

به‌عنوان الگوی موفقیت، فکر می‌کنی راه رسیدن به موفقیت چیست؟

من کوچکتر از این هستم که بخواهم راهکار نشان بدهم، اما به‌نظرم مهمترین موضوع ایمان است و بعد از آن صبر و تلاش لازمه دستیابی به موفقیت است. هیچ اتفاقی یک شبه نمی‌افتد و باید با تلاش و صبر راه رسیدن به موفقیت را پیمود.

به‌جز کشتی بیزینس دیگری هم داری؟

بله، همراه با برادرانم برای گذران زندگی فعالیت‌های اقتصادی انجام می‌دهیم.

ازدواج نکرده‌ای؟

نه هنوز ازدواج نکرده‌ام. ما شش برادر هستیم که فقط دو برادر بزرگترم ازدواج کرده‌اند؛ انشاءالله هر وقت سه برادر بزرگترم متاهل شدند، شاید ازدواج قسمت من هم شد.

فکر می‌کنی اگر ازدواج کرده بودی این موفقیت‌ها را کسب می‌کردی؟

فکر نمی‌کنم تاثیر چندانی داشته باشد، خیلی از قهرمانان ما متاهل هستند.

هادی ساعی و علیرضا دبیر هر دو اهل شهرری بودند و در المپیک قهرمان شدند و حالا هم در شورای‌شهر فعالیت می‌کنند، می‌توان پیش‌بینی کرد که حمید سوریان هم روزی وارد عرصه سیاست شود؟

هر دوی این عزیزان چه زمانی که در عرصه ورزش بودند و چه حالا که در حال خدمت به مردم هستند برای ما باعث افتخارند و برایشان آرزوی موفقیت می‌کنم. هنوز راجع به این موضوع فکر نکرده‌ام، البته به‌نظرم زمینه شغلی که آقای ساعی و آقای دبیر مشغول آن هستند شهری است و نمی‌توان آن را چندان سیاسی دانست.



همچنین مشاهده کنید