پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

شناخت خدا از طریق برهان


شناخت خدا از طریق برهان

اینکه چرا اسم این کتاب بعنوان” شناخت خدا از طریق برهان“ تلقی شده است, دلیل مهمی دارد اکثر مردم اظهار می کنند که خدا را می شناسند و به او اعتقاد دارند با وجود این, آنها, در حقیقت, او را نمی شناسند و خداوند را با وسعت حقیقی اش سنجش نمی کنند به همین خاطر, انسان احتیاج به” دلیل و خرد“ دارد

● پیشگفتار

اینکه چرا اسم این کتاب بعنوان” شناخت خدا از طریق برهان“ تلقی شده است، دلیل مهمی دارد. اکثر مردم اظهار می کنند که خدا را می شناسند و به او اعتقاد دارند. با وجود این، آنها، در حقیقت، او را نمی شناسند و خداوند را با وسعت حقیقی اش سنجش نمی کنند. به همین خاطر، انسان احتیاج به” دلیل و خرد“ دارد.

نکته ای که در اینجا می بایست به آن اشاره کرد این است که وقتی که گفته می شود انسان احتیاج به” خرد“ دارد تا بتواند به شناخت خدا با وسعت حقیقی اش چنگ بزند، به این معنی نیست که نیاز به” هوش“ داشته باشد. خرد و هوش دو مقوله کاملاً متفاوت می باشند. هوش ظرفیت مغز است که انسان از لحاظ زیست شناختی آن را دارا می باشد. هوش نه کم می شود و نه زیاد. عقل، با این حال، خصلت منحصر به فرد مؤمنین می باشد. عقل نعمت بزرگی است که از سوی خداوند به مؤمنینی که تقوی پیشه می کنند، اعطا شده است. عقل معیاری است که خداوند آن را به بندگان حقیقی خود داده تا بین حق و باطل را از یکدیگر تشخیص دهند. توانایی انسان برای قضاوت، که همان عقل می باشد، در جهت متناسب با تقوایش افزایش پیدا می کند.

یکی از واضح ترین ویژگیهای یک انسان عاقل، ترس از خدا و توجه به وجدان و ارزیابی هر لحظه از تجربیات خود در مسیر قرآن و رضایت پروردگار در همه احوال است.

حتی اگر انسانی دارای بیشترین میزان عقل و هوش و دانش در دنیا باشد، چنانچه فاقد این ویژگیها و قابلیت درک باشد، انسانی بی خرد بوده و قادر به فهم خیلی از واقعیتها نیست.

ما می توانیم تفاوت بین هوش و خرد را با یک مثال روشن کنیم: دانشمندی ممکن است تحقیقات گسترده ای را در جهت دستگاه عصبی بدن شروع کند. او ممکن است با تخصص ترین فرد جهان در زمینه انتقال بیش از اندازه سیستمهای عصبی در بدن باشد. با این وجود، اگر او فاقد عقل باشد، بیشتر از شخصی که اطلاعات بیشماری را در خصوص فرآیند شکل گیری بین سلولهای عصبی دارد، فراتر نخواهد رفت. به بیان دیگر، او قادر به درک واقعیتهای مهمی که در پشت این اطلاعات نهفته است نمی باشد. با این حال، انسان دارای خرد، حوادث معجزه آسایی را که در دستگاه عصبی اتفاق می افتد و یا مکانیسم کامل با جزئیاتش را دیده و به این موضوع پی می برد که چنین ساختار بی نقصی می بایستی خالق و طراح دانشمندی داشته باشد. چنین شخصی با خود می گوید: ” قدرتی که دستگاه عصبی را با چنین شیوه معجزه آسایی خلق کرده است می بایست بطور یقین خالق تمام موجودات زنده دیگر باشد. پس او قدرت خلق مکان پس از مرگ را نیز خواهد داشت.“

حرکت اصلی این کتاب به این خاطر است که به خوانندگان اجازه دهد تا شاهد وجود خدا با عقل خود باشند. برخی از مردم به وجود خدا اعتقاد ندارند و برخی دیگر می گویند که بخاطر عقل و وجدانشان نیست که وجود خدا را باور ندارند بلکه به آنها تعلیم داده شده است که چنین باور کنند. با این وجود، چونکه آنها از خرد خود استفاده نمی کنند لذا قادر به دسترسی شرایطی که بتوانند از طریق آن به ضرورت حتمی اعتقاد به خدا پی ببرند، نیستند. البته مؤمنین خردمند وجود و خلقت خدا را با فکر و منطق خود دیده و از خدایی که قدرت جاودان دارد می ترسند.

پس از اشاره به علائم آفرینش در قرآن، خداوند اذعان می فرماید که این علائم برای کسانی است که با خرد باشند؛ و یکی از آیات الهی همان رعد و برق است که شما را از صاعقه عذاب می ترساند و به رحمت باران آسمان که زمین را پس از مرگ زنده می کند امیدوار می گرداند در این امر نیز ادله قدرت ایزد برای اهل خرد آشکار است. (سوره الروم، آیه۲۴)

● مـقـد مــه

نگاهی به اطراف و جایی که در آن نشسته‌‌اید بیاندازید. متوجه خواهید شد که چیزهایی در اتاق” وجود دارند“ : دیوارها، مبل و پرده، سقف، صندلی که بر روی آن نشسته اید، کتابی که در دست دارید، لیوان روی میز و خیلی چیزهای دیگر. هیچکدام از اینها خود به خود در اتاق شما قرار نگرفته است. حتی گره های فرش توسط شخصی درست شده است؛ آنها خود بخود و از روی اتفاق درست نشده اند.

شخصی که قصد خواندن کتابی را دارد به این نکته واقف است که نویسنده کتاب، آن را برای مقصود خاصی نوشته است. حتی این تصور هم برای او بوجود نمی‌آید که ممکن است کتاب از روی تصادف نوشته شده باشد. در حالت مشابه، وقتی شخصی با مجسمه ای روبرو می شود، تردیدی ندارد که این مجسمه را یک مجسمه ساز ساخته باشد. نه تنها فقط در رابطه با آثار هنری، بلکه حتی چند تکه آجری که بر روی یکدیگر قرار گرفته‌‌اند باعث می شود که انسان با خود فکر کند که کسی آنها را با نقشه ای مشخص بر روی هم چیده است. بنابراین در هر جایی که نظمی باشد، چه کوچک و چه بزرگ، بنیانگزار و محافظ این نظم می بایستی وجود داشته باشد. اگر روزی شخصی بیاید و ادعا کند که آهن خام و ذغال با یکدیگر تصادفی ترکیب شده و فولاد و در نهایت برج ایفل را تشکیل داده اند، آیا او و افرادی که به او اعتماد دارند، وی را بعنوان فردی دیوانه در نظر نمی گیرند؟

ادعای فرضیه تکامل، روش بی نظیر رد وجود خدا، با این ادعا متفاوت نیست. طبق این فرضیه، مولکولهای غیر طبیعی از روی تصادف اسیدهای آمینه را ساخته و اسیدهای آمینه از روی تصادف پروتئین، و در نهایت پروتئینها دوباره از روی تصادف موجودات زنده را شکل دادند. با این حال، احتمال وجود تصادفی یک موجود زنده کمتر از احتمال ساخت برج ایفل در حالت مشابه است زیرا حتی ساده ترین سلول بدن، پیچیده تر از ساختارهای دست بشر در دنیا می باشد.

چگونه ممکن است فکر کنیم که هماهنگی در دنیا از روی اتفاق صورت گرفته است در حالی که هماهنگی فوق العاده طبیعت حتی با چشمان غیر مسلح قابل مشاهده است؟ این ادعایی غیر منطقی است که بگوییم: جهان، که هر گوشه اش خبر از وجود خالقی را می دهد خود آفریننده خویش بوده است.

بنابراین برای هماهنگی‌‌‌‌‌‌هایی که در همه جا، از بدن ما گرفته تا دورترین گوشه گیتی پهناورغیر قابل تصور، قابل رؤیت می باشد می بایستی خالقی را در بر داشته باشد. از اینرو چه کسی این همه چیزها را هوشمندانه و منظم خلق کرده است؟

هیچگونه ماده حاضر در گیتی قطعاً نمی تواند خالق باشد چون که می بایستی دارای اراده بوده باشد چنان که قبل از پیدایش جهان وجود داشته و آنوقت به آفرینش آن اقدام می کرد. خالق توانا، خالقی است که هرکسی وجود آن را حس کرده و وجود او بدون هیچ شروع یا انتهایی بوده باشد.

مذهب، ما را با خالقمان که وجودش را با منطق کشف کرده‌‌ایم آشنا می سازد. با مذهبی که آفریدگار برایمان به ارمغان آورد متوجه شدیم که او خدای بخشنده و مهربانی است که زمین و آسمان را از هیچ خلق کرد.

اگرچه اکثر مردم قابلیت فهم این حقیقت را دارند، ولی زندگیشان را با بی خبری از این موضوع سپری می کنند. هنگامی که آنها به نقاشی منظره‌ای نگاه می کنند، در‌‌اینکه چه کسی نقاش این اثر بوده است در شگفت می مانند. بعدها آنها هنرمند را بخاطر کار زیبایش مدتها تحسین می کنند. علی رغم این واقعیت که آنها با نقاشیهای واقعی بیشماری که در اطرافشان قرار گرفته مواجه می شوند، ولی هنوز وجود خدا را که تنها مالک همه زیباییها است در نظر نمی گیرند. در حقیقت، تحقیق گسترده برای فهم وجود خدا لازم نیست. حتی اگر کسی در اتاقی، از زمانی که در آن متولد شده زندگی می‌کند، شواهد زیادی فقط در این اتاق به اندازه کافی خواهد بود که وجود خدا را درک کند.

بدن انسان چنان لبریز از نشانه‌‌های زیاد می باشد که در هیچ دائرة المعارف دو جلدی هم جا نمی گیرد. حتی تامل دقیق و چند دقیقه‌‌‌‌‌ای برای فهم وجود خدا کافی خواهد بود. نظم موجود و محافظت از آن به عهده خدا می باشد.

فقط بدن انسان لازمه اندیشه نمی باشد. حیات موجود در هر گوشه از زمین نیز می تواند توسط انسان مشاهده و یا نادیده گرفته شود. دنیا سرشار از کثرت موجودات زنده، از تک سلولی تا گیاهان، از حشرات تا موجودات دریایی و از پرندگان تا خزندگان می باشد. اگر شما یک مشت خاک را بر داشته و به آن نگاه کنید، حتی در درون آن می توانید موجودات زنده متعددی را با ویژگیهای گوناگون پیدا کنید. این مسئله برای هوایی که آن را تنفس می کنید نیز صادق است. حتی بر روی پوست شما موجودات زنده بیشماری وجود دارند که اسامی شان برای شما آشنا نمی باشند. در روده های تمام موجودات زنده، میلیونها باکتری یا موجودات زنده تک سلولی وجود دارند که به عمل هضم کمک می کنند. تعداد حیوانات در دنیا به مراتب بیشتر از تعداد انسانها می باشد. وقتیکه ما به دنیای گیاهان نیز نظری می اندازیم به این نکته پی می بریم که نقطه‌ای در زمین یافت نمی شود که در آن حیات وجود نداشته باشد. تمام موجوداتی که در حوزه میلیونها کیلومتر مربع پخش می باشند، ساختار بدنی متفاوت، زندگی متفاوت و سهم متفاوت از توازن بوم شناختی دارند. اینکه ادعا کنیم همه اینها از روی تصادف و بدون هدف یا قصدی بوجود آمده اند ادعایی مضحک است. هیچ اتفاق تصادفی نمی تواند به یک چنین دستگاه پیچیده ای تبدیل شود.

تمام این شواهد ما را به این نتیجه می رساند که جهان با” خود آگاهی“ معینی بکار خود ادامه می دهد. پس چه چیزی منشاء این خود آگاهی است؟ بطور حتم این منشاء نه از حیات و نه از موجودات غیر زنده درون آن می باشد. همچنین از کسانی که هماهنگی را ایجاد می کنند و از این هماهنگی محافظت می کنند نیز این کار بر نمی آید. وجود وعظمت خدا خودش را با دلایل بیشماری در جهان ثابت می کند. در واقع هیچ انسانی بر روی زمین پیدا نمی شود که این حقیقت را قلباً نپذیرد. قرآن در این باره می گوید: و با آنکه پیش نفس خود، به یقین دانستند باز” از کبر انکار آن کردند“. (سوره النمل، آیه:۱۴)

این کتاب برای این نوشته شده است تا به واقعیتی که برخی از مردم بخاطر ضرر در منفعتشان از خدا روی برگردانده و افشای کلاه برداریها و استنتاجهای ابلهانه‌‌‌ای که برخی از ادعاهای نادرست از آن حمایت می کند، بپردازد. به همین خاطر از موضوعات متنوعی در این کتاب بطور جدی صحبت شده است.

آنهایی که این کتاب را می خوانند یکبار دیگر به دلیل بی چون و چرای وجود خدا پی برده و گواهی می دهند که وجود خدا تمام چیزها را شامل می شود؛” منطق“ این را می داند. خدا کسی است که تمام این نظم های فرا گرفته را خلق کرده و از آنها بی وقفه نگهداری می کند.

● از نیستی تا هستی

سؤالاتی از قبیل اینکه چگونه جهان به وجود آمده است، به کجا می رود و چه قوانینی نظم و توازن آن را حفظ کرده اند، همیشه موضوع صحبت بوده است. دانشمندان و متفکران درباره این موضوع بی وقفه فکر کرده و فرضیه‌های چندی را مطرح کردند.

اندیشه حاکم تا اوایل قرن بیستم در این بود که جهان ابعاد نامحدودی داشته و از ازل بوده و تا ابد باقی خواهد ماند. طبق این دیدگاه که” طرح جهان ساکن“ نامیده شد، جهان نه شروع و نه پایانی داشته است.

با عنوان کردن اولین نمونه فرضیه ماده گراها، این نظریه وجود خدا را انکار می کرد و این در حالی بود که از دیدگاه خود مبنی بر اینکه جهان مجموعه ای از ماده ساکن، استوار و غیر قابل تغییر است، دفاع می کرد.

ماده گرایی شیوه‌‌ای از تفکر است که ماده را ماهیتی مطلق تلقی کرده و وجود هرچیز دیگر بغیر از ماده را انکار می کند. با در برگرفتن منشاء این نوع طرز تفکر مربوط به دوران یونان باستان و با جلب پذیرش روبه افزایش در قرن۱۹، این شیوه تفکر در قالب ماده گرایی دیالکتیکی کارل مارکس مشهور شد.

همانطور که قبلاً به آن اشاره شد، طرح جهان ساکن قرن۱۹ زمینه هایی را برای فلسفه ماده گرایان فراهم آورد. جورج پولیتزر

((George Politzer در کتابش تحت عنوان اصول اساسی فلسفه، به ارتباط اساس قالب جهان که” جهان هدف آفرینش نبوده است“ اذعان کرده و می افزاید:

اگر چنین بود آنگاه می بایستی جهان بلافاصله توسط خدا آفریده می شد و از هیچی به هستی می گرایید. برای قبول خلقت، باید در درجه اول وجود زمان را در حالی که جهان وجود نداشته است قبول کنیم و اینکه چیزی از نیستی به هستی شکل گرفته باشد. این مسئله ای‌‌است که علم نمی تواند تسلیم آن شود. ۱

هنگامی که پولیتزر به این مطلب که جهان از هیچی آفریده نشده است پافشاری می کرد، تکیه بر قالب جهان ساکن قرن۱۹ داشت و فکر می کرد که نوعی ادعای علمی را مطرح می کند. با این وجود، علم و تکنولوژی در حال توسعه قرن۲۰ مضامین کهنه‌‌ای را از قبیل طرح جهان ثابت، که زمینه‌‌هایی را برای ماده گرایان فراهم آورد، درهم کوبید. امروزه در آستانه قرن۲۱، فیزیک مدرن با آزمایشها، مشاهدات و محاسبات زیادی ثابت کرده است که جهان شروعی داشته و توسط انفجار بزرگ از هیچ پدید آمده است.

علاوه بر‌‌این، معلوم شد که جهان آنگونه که ماده گرایان آن را ساکن می پنداشتند، نبوده بلکه در حال انبساط بوده است. امروزه این واقعیتها از سوی تمام دنیای علمی مورد تصدیق قرار گرفته است.

اینکه جهان شروعی داشته به این معنی است که عالم از هیچی به هستی گرایید، یعنی اینکه آفریده شد. اگر چیز آفریده شده‌‌ای وجود داشته باشد( که قبلاً وجود نداشته است) ، آنگاه بطور یقین می بایستی خالقی داشته باشد. بودن از نبودن، موضوعی است که برای فکر بشر غیر ممکن است. بنابراین ماهیت هستی از نیستی، با آوردن اشیاء جهت شکل دادن آنها به چیزهای جدید دیگر(ازقبیل آثارهنری یا اختراعات تکنولوژی) بسیارمتفاوت است. این تنها نشانه آفرینش خداوند است که همه چیزها را در یک لحظه و یک زمان بطورکامل خلق کرد در حالی که چیزهای آفریده شده، هیچگونه نمونه قبلی نداشته و حتی زمان و فضایی برای ایجاد آفرینش آنها وجود نداشته است.

پیدایش جهان از نیستی به هستی، بزرگترین سند ممکن برای اینکه جهان آفریده شده است می باشد. بررسی این واقعیت، خیلی چیزها را تغییر می دهد. این امر باعث می شود که مردم معنی حیات را درک کرده و به مرور نگرشها و هدفها بپردازند. به همین دلیل اکثر مردم سعی می کنند واقعیت خلقت را که برایشان کاملاً قابل فهم نیست نادیده بگیرند، اگرچه شواهد آن برایشان آشکار است. آنها راههای دیگری را برای گمراهی اذهان مردم ایجاد کردند. با این وجود ادله علم، خود پایان معینی را برای این فرضیه ها می گذارد.

حال اجازه دهید نگاهی اجمالی به فرآیند علمی در حال گسترش از طریق جهانی که بوجود آمده است بیاندازیم.

نویسنده : هارون یحیی

مصدر: www.harunyahya.com

کتاب، شناخت خدا از طریق برهان، نویسنده ، هارون یحیی، انتشارات الرساله چاپ هندوستان مرکز اسلامی بازار غربی نظام الدین، پلاک۱ ، دهلی نو کد پستی۱۱۰۰۱۳



همچنین مشاهده کنید