پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

درس های المپیک ۲۰۰۸ پکن


درس های المپیک ۲۰۰۸ پکن

چینی ها علاقه افراطی ای به مدال داشتند در مراسم اختتامیه, ورزشکارانی که حائز مدال شده بودند, جلوتر از همه برای ورود به استادیوم راهنمایی شدند

چینی‌ها علاقه افراطی‌ای به مدال داشتند. در مراسم اختتامیه، ورزشکارانی که حائز مدال شده بودند، جلوتر از همه برای ورود به استادیوم راهنمایی شدند. این عمل در تضاد کامل با روحیه یکسان‌نگری و جشن‌گونه المپیک بود، اما در هارمونی کامل با اتمسفر حاکم بر ملتی بود که با اهمیت افراطی به نتیجه انتهایی مسابقات و روحیه مدال‌پرستانه، به دنبال تاثیر گذاشتن بر افکار عمومی بوده و با این کار می‌خواستند تسلط خود را به همگان ثابت کنند.

چقدر زود تمام شد. از زمانی که کمیته بین‌المللی المپیک در سال ۲۰۰۱ میزبانی مسابقات ۲۰۰۸ را به چین محول کرد، چین ۴۴ میلیارد دلار خرج پایتخت‌اش کرده تا «پکن» را به شهری تبدیل کند که امروزه شاهد آنیم.

ساخت چند استادیوم و تاسیس و راه‌اندازی شبکه حمل‌ونقل وسیع از جمله کارهایی بود که در این راستا انجام شد. قسمت‌هایی از شهر که نمی‌شد زیباسازی کرد، پشت بیلبوردهای تبلیغاتی پنهان شد. برای این که مهمانان این شهر در زمان المپیک حس نکنند چین شایستگی میزبانی این رویداد ورزشی برجسته را ندارد، به ساکنین محلی توصیه شده بود از پوشیدن لباس‌هایی با بیش از ۳ رنگ متضاد پرهیز کنند. تا در زمانی که بایست شکوه وعظمت ملی را برای همه به نمایش گذاشت، چند رنگی- حتی در رنگ لباس‌ها- خود را نشان ندهد.

ورزشکاران چینی که نهایتاً ۵۱ مدال طلا را از آن خود کردند (۱۵ مدال طلا بیش از آمریکا)- در این مدت مشغول تمرین و آماده‌سازی خود برای ورزش‌هایی بودند که عامه مردم چین حتی اطلاعی از وجود چنین رشته‌هایی نداشتند.

برای اقتدار ملی از هیچ تلاشی نبایست فروگذار می‌شد. مدال طلا در قایقرانی ۴ نفره زنان؟ آری. درتیراندازی ۳ مرحله‌ای ۵۰ متر مردان؟ آری. وزنه‌برداری وزن ۷۵ کیلوی زنان؟ آری.

اما روز ۲۴ آگوست، این رویداد برجسته که چین چندین سال خودش را برای آن آماده کرد و جلایش داده بود، به پایان رسید و در اختتامیه بنای فولادی ۵ طبقه‌ای به نام «برج یادبود» به جای ماند که افتتاح آن با نمایش آکروبات‌بازهایی که با حرکات نمایشی دور ستون‌های اصلی آن به پایین می‌آمدند و شعله بزرگ انسانی‌ای را تشکیل داده بودند همراه بود.

شعله المپیک که در «پکن» روشن بود، شاید دیگر خاموش شده باشد، ‌اما برگزارکننده مسابقات بر این باورند که این برج نمادی است از «شعله مقدسی که برای همیشه در قلب مردم روشن و فروزان باقی خواهد ماند».

فضای این روز، با فضای روز ۸ آگوست که روز آغازین المپیک بود،‌ بسیار تفاوت داشت. در آن روز چینی‌ها در اضطراب اندیشه این بودند که جهان چه طور در مورد نحوه برگزاری این مسابقات قضاوت خواهد کرد. در برنامه فرهنگی در مراسم افتتاحیه که یک ساعت به طول انجامید، انگاری میزبان می‌خواست درس خلاصه شده‌ای از تاریخ به جهانیان بیاموزاند؛ که ای میهمانان خارجی عزیز، آیا می‌دانستید چین تاریخی ۵۰۰۰ ساله دارد و کاغذ، سیستم چاپ و باروت ساخته ماست؟ خیلی جالب است، نه؟

اما با گذشت روزها و کسب پی‌درپی مدال‌های طلا توسط ورزشکاران چینی، این نگرانی برای کسب تایید دیگران در ذهن چینی‌ها کمرنگ و کمرنگ‌تر شده و المپیک تبدیل به نمایشی برای چینی‌ها شد.

البته قوانین سفت و سخت و محدودیت‌ها برای صدور ویزای ورود به چین برای متقاضیان نیز دلیل دیگری بر این مسأله بود. رسانه‌های خارجی می‌توانستند برای چینی‌ها آزاردهنده باشند و ساکنین شهر «پکن» که لحظه به لحظه حساب تعداد مدال‌ها را دنبال می‌کردند، از زیرسوال رفتن سن واقعی چندین ورزشکار ژیمناستیک‌کار چینی که حائز مدال هم شده بودند، آزرده خاطر شدند.

تشویق‌ و دست‌زدن‌های مودبانه برای ورزشکاران خارجی پس از مدتی در مواردی جای خود را به هو کردن داد و در موارد زیادی برخلاف قول مسئولان برگزارکننده که تمامی بلیت‌های المپیک به فروش رفته است، استادیوم‌ها نیمه خالی بودند. با پایان مراسم اختتامیه،‌ این مسئله کاملاً واضح بود که درست است که همه دنیا برای تماشای مسابقات دعوت‌شده بودند، ‌اما این المپیک، المپیک چینی‌ها بود. بقیه دنیا فقط تماشاگر آن بودند.

رویدادهای ورزشی ابعاد گسترده‌تری از ورزش صرف دارند. در حاشیه برگزاری المپیک چین،‌ خبرهای خفقان سیاسی حاکم در چین، مخالفان زندانی شده حکومت، وب‌سایت‌های فیلتر شده، و خالی بودن شک‌برانگیز مناطق مخصوص تجمع‌های اعتراض‌آمیز از چین منعکس شد.

البته دست بر قضا، انگاری «کارما»ی کارهای چین نیز درسی آموزنده برایش تدارک دیده باشد،‌ ورزشکار ستاره چینی «لیو ژیانگ» که چشم‌های زیادی متوجه او بود، و از او انتظار می‌رفت چهره شاخصی در المپیک باشد، تحت فشار انتظارات ملی و تمرین‌های بیش از حد، در اولین حضورش در میدان مسابقات دو، دچار صدمه شد و لنگ‌لنگان میدان مسابقه را ترک کرد.

پس از سکوتی که شوکه شدن طرفداران را بیان می‌کرد، گوینده گریان تلویزیون چین اعلام کرد که این مسأله نباید خللی در محبوبیت و قهرمان دانستن «لیو» ایجاد کند؛ چون او همه سعی‌اش را کرده بود. البته، تب مدال طلا به سرعت به چینی‌ها برگشت و آمار فتوحات مدال‌های طلا که جبران از دست رفته‌ها را می‌کرد، لحظه به لحظه دنبال می‌شد.

چینی‌ها علاقه افراطی‌ای به مدال داشتند. در مراسم اختتامیه، ورزشکارانی که حائز مدال شده بودند، جلوتر از همه برای ورود به استادیوم راهنمایی شدند. این عمل در تضاد کامل با روحیه یکسان‌نگری و جشن‌گونه المپیک بود، اما در هارمونی کامل با اتمسفر حاکم بر ملتی بود که با اهمیت افراطی به نتیجه انتهایی مسابقات و روحیه مدال‌پرستانه، به دنبال تاثیر گذاشتن بر افکار عمومی بوده و با این کار می‌خواستند تسلط خود را به همگان ثابت کنند.

ورزشکاران مدال‌آور که از این تبعیض گیج شده نمی‌دانستند بایست چگونه رفتاری در این قبال پیشه کنند و چگونه در مرکز میدان ورزشگاه «آشیانه پرنده» استقرار پیدا کنند. به طوری که حتی در زمان میان برنامه‌ها به جای شادی و رقص، ترجیح دادند بایستند و یا بنشینند.

المپیک به حیات خود ادامه می‌دهد. انگلیس که در این دوره از مسابقات بهترین رکورد مدال‌هایش در یک قرن گذشته را کسب کرد،‌ نقطه مقابل چین است. لندن نیاز زیادی برای تغییر و ساخته شدن جهت میزبانی المپیک ندارد. ممکن است مشکلات زیادی وجود داشته باشد: مرکز‌شهر بسیار ‌پرازدحام و یا قیمت‌های عجیب و غریب مسکن. اما کمبود اعتماد به نفس در لیست مشکلات لندن جایی ندارد. پیش‌نمایش ۸ دقیقه‌ای از میزبان آینده که در مراسم اختتامیه‌ امسال به نمایش درآمد، شامل صحنه‌ای از اتوبوس دو طبقه‌های مشهور لندن بود که شخصیت‌هایی را از جمله ستاره موسیقی راک «جیمی پیج» در خود جای داده بود.

برگزارکنندگان المپیک ۲۰۱۲ لندن گفتند که نمی‌خواهند مانند چینی‌ها از هزاران نفر در مراسم‌های افتتاحیه و اختتامیه استفاده کنند، بلکه با تعداد کم نیز می‌توان محظوظ کرد (در المپیک امسال، در مراسم افتتاحیه ۱۵۰۰۰ نفر و در مراسم اختتامیه ۷۰۰۰ نفر در ایفای مراسم نقش داشتند).

شاید در آینده با نگاه به المپیک ۲۰۰۸ «پکن» این رویداد را نقطه‌زمانی بدانیم که چین نقش ابرقدرت بودن را سزاوار خود پنداشت. المپیک ۱۹۶۸ توکیو نیز چنین شکلی داشت و به نوعی قاصد بر پدیدار‌شدن دومین اقتصاد قدرتمند جهان بود. و شاید مثل المپیک ۱۹۳۶ برلین این رویداد بتواند نوری برسیستم سیاسی پرخفقان و بسته یک کشور باشد.

میراث همراه المپیک ۲۰۰۸ «پکن» شاید تا مدت‌ها مشخص نشود. فعلاً می‌توانیم موفقیت‌های جامائیکائی‌های بادپا و آمریکایی‌هایی که چنان شنا می‌دانند که به دوزیستان خشکی و ‌آب‌زی می‌مانند، و چینی‌هایی که مقام اولی تعداد مدال طلا را از آمریکایی‌ها ربودند را جشن بگیریم. حقیقتاً این المپیک،‌از آن چین بود.

▪ برای اقتدار ملی از هیچ تلاشی نبایست فروگذار می‌شد. مدال طلا در قایقرانی ۴ نفره زنان؟ آری. درتیراندازی ۳ مرحله‌ای ۵۰ متر مردان؟ آری. وزنه‌برداری وزن ۷۵ کیلوی زنان؟ آری. ...

▪ با گذشت روزها و کسب پی‌درپی مدال‌های طلا توسط ورزشکاران چینی، این نگرانی برای کسب تایید دیگران در ذهن چینی‌ها کمرنگ و کمرنگ‌تر شده و المپیک تبدیل به نمایشی برای چینی‌ها شد.... “

▪ با پایان مراسم اختتامیه،‌ این مسئله کاملاً واضح بود که درست است که همه دنیا برای تماشای مسابقات دعوت‌شده بودند، ‌اما این المپیک، المپیک چینی‌ها بود. بقیه دنیا فقط تماشاگر آن بودند.... “

▪ در حاشیه برگزاری المپیک چین،‌ خبرهای خفقان سیاسی حاکم در چین، مخالفان زندانی شده حکومت، وب‌سایت‌های فیلتر شده، و خالی بودن شک‌برانگیز مناطق مخصوص تجمع‌های اعتراض‌آمیز از چین منعکس شد. ... “

▪ شاید در آینده با نگاه به المپیک ۲۰۰۸ «پکن» این رویداد را نقطه‌زمانی بدانیم که چین نقش ابرقدرت بودن را سزاوار خود پنداشت. المپیک ۱۹۶۸ توکیو نیز چنین شکلی داشت و به نوعی قاصد بر پدیدار‌شدن دومین اقتصاد قدرتمند جهان بود. و شاید مثل المپیک ۱۹۳۶ برلین این رویداد بتواند نوری برسیستم سیاسی پرخفقان و بسته یک کشور باشد.... “

مرجع : Time

مترجم : امیرحسین آذربخت

مولف : Hannah Beech



همچنین مشاهده کنید