شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات ۸۸ فرصتی برای تغییر


انتخابات ۸۸ فرصتی برای تغییر

با ارزیابی فضای سیاسی, اقتصادی و اجتماعی کشور تردیدی باقی نمانده که فعالان و جناح های سیاسی به انتخابات خرداد ۸۸ به عنوان یک پروژه مهم و فرصتی برای تغییر نگاه کنند

با ارزیابی فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور تردیدی باقی نمانده که فعالان و جناح های سیاسی به انتخابات خرداد ۸۸ به عنوان یک پروژه مهم و فرصتی برای تغییر نگاه کنند. اصلاح طلبان دولت نهم را عامل اتلاف فرصت ها و تحمیل هزینه های سنگین به منافع ملی می دانند که کشور را در شرایط بسیار مساعد تحویل گرفت لکن به واسطه اتخاذ سیاست های غیرکارشناسی و آزمون و خطا قطار توسعه را از ریل خارج کرد و انتخابات را فرصتی برای بازگرداندن قطار توسعه به ریل یا لااقل به نقطه و شرایط سال ۸۴ می دانند. اصولگرایان نیز اگرچه در کش و قوس زیادی هستند به خاطر اینکه آب به آسیاب اصلاح طلبان نریزند بسیاری از انتقادات خود را فرو می خورند، اما اندک اخباری که از جلسات در بسته و سربسته آنان درز می کند، نشان می دهد در تنگنای راه حل و گزینه ها هستند و از حداقل تغییر در رفتار و شیوه های تصمیم گیری رئیس جمهور فعلی گرفته تا ورود یک نامزد جدید را در دستور کار دارند.چشم انداز ۲۰ساله، برنامه چهارم، آمادگی جامعه برای مشارکت همه جانبه و فراگیر در پیگیری پروسه توسعه دانایی محور، صندوق ذخیره ارزی و افزایش قیمت نفت شرایط را برای یک جهش و توسعه همه جانبه در سال ۸۴ فراهم کرده بود و چنین وانمود می شد که با یکدستی در قوای سه گانه و نهاد های قدرت، سازندگی و پیشرفت شتاب خواهد گرفت اما چنین نشد و شاخص های توسعه بهبود نیافت. دولت نهم تلاش دارد بحران اقتصادی و مالی دنیا را بهانه قرار دهد و ناکامی ها در سه سال گذشته را طبیعی جلوه دهد اما طرفداران دولت نهم نمی توانند آسیب های وارده به اقتصاد کشور را توجیه کنند که اگر منابع نفتی و درآمد ها هدر نرفته بود امروز ملت ایران می توانست خریدار سهام بزرگ ترین شرکت های صنعتی دنیا باشد و به جای سفر وزیر خارجه قبرس و دعوت از ایران برای سرمایه گذاری میزبان وزرای کشور های بزرگ صنعتی دنیا باشد. البته طرفداران دولت این دیدگاه ها را سیاه نمایی و غیرمنصفانه می دانند، اما کم کم و با نزدیک شدن به انتخابات از رفتار آنان چنین برمی آید که دیدگاه اصلاح طلبان را قابل درک می دانند. مرور مذاکرات مجلس اصولگرا در رسیدگی به لایحه بودجه ۸۸ بسیاری از نظرات اصلاح طلبان را تایید می کند؛ سخن از معجزه هزاره سوم و سود تک رقمی بانک ها و کاهش تورم به بایگانی سپرده شد، سامانه مدیریتی کشور دچار زلزله شد، انحلال سازمان مدیریت سوابق کارشناسی را به بایگانی سپرد و مداخله روزافزون در شئون بانک ها و صدور دستورات و فرامین غیرکارشناسی، اقتصاد، صنعت، تولید و بازرگانی را به ورطه آشفتگی و تورم و رکود کشاند. از نفت ۱۴۰ دلاری خیری عاید سفره ها نشد.

و قس علیهذا.اینها و بسیاری نکات دیگر دلایلی است که نشان می دهد اصولگرایان عملکرد دولت نهم و تکرار آن در چهار سال بعد را جذاب و دارای موقعیت کسب رای کافی نمی دانند. عدم حصول توافق بر سر کاندیداتوری آقای احمدی نژاد در جناح راست نیز با همین نظریه همخوانی دارد. اگر گفته شود تاخیر در توافق اصولگرایان با رئیس جمهور تب تاکتیکی و صرفاً بر سر تقسیم و تسهیم پست ها یا اصلاح برخی رفتارهای مدیریتی است، پذیرفتنی نیست زیرا اولاً این موارد تاثیری در نگاه و رای مردم ندارد. از طرفی تا تعطیلات نوروز فرصتی نمانده و هر روز تاخیر آن هم در شرایطی که اصلاح طلبان با ظرفیت بالا و جدی به میدان آمده اند، برای آنان خسارت بار است، ثالثاً از پروسه دموکراتیک فاصله گرفته امکان دریافت دیدگاه هواداران را از دست می دهند، اگر در آخر به آقای احمدی نژاد برسند باید دلایل تامل خود را توضیح دهند و اگر به نامزد جدیدی برسند با کدام امکانات بنا دارند نامزد جناح اصولگرا را به افکار عمومی معرفی کنند؟ از قرائن چنین برمی آید که اصولگرایان به دنبال تغییر در انتخابات و روند کارکرد دولت دهم هستند و اما اصلاح طلبان با همه محدودیت هایی که در عرصه رسانه و اطلاع رسانی داشته اند امروز مدیریت پروژه انتخابات ۸۸ را به دست گرفته اند. آقای خاتمی به رغم تصمیم و اعلامی که برای فاصله گرفتن از عرصه قدرت ابراز داشته بود تحت فشار افکار عمومی به صحنه آمد. آقای مهندس موسوی که طی ۲۰ سال نشان داده بود ظرفیت بالایی برای سکوت دارد اعلام کرد همان دلایل و عواملی که در وهله های گذشته به عدم حضور در صحنه انتخابات فرا می خواندند بیشتر مرا متقاعد کردند که این زمان زمانی دیگر است. آقای کروبی هم اعلام حضور کرده اند. وجه مشترک همه اصلاح طلبان استفاده از فرصت انتخابات ۸۸ برای تغییر شرایط است.

کسانی که با روحیات آقای خاتمی آشنایی دارند تردید نمی کنند که بی رغبتی ایشان برای حضور در قدرت تعارف نیست بلکه از ژرفای صداقت ایشان است و بعید است نسبت به آقای موسوی نیز غیر از این گمان برود. ۲۰ سال سکوت نخست وزیر امام بیش از آنچه تصور می شود معنی دار است. اما اکنون چه شده است که این دو بزرگوار همزمان احساس خطر و مسوولیت کرده اند و جالب اینکه دلایل حضور مجدد خود را همان که قبلاً اقتضای کنار ماندن تلقی می شد اعلام کرده اند؟ و اصلاح طلبان با وجود تجربه تلخی که از انتخابات سال ۸۴ دارند و با وجود ۶۰درصد رای مردم در سبد اصلاحات به خاطر تنوع کاندیداها، آقای احمدی نژاد با درصد کمی از آرای مرحله اول پیروز انتخابات مرحله دوم شدند و اصلاح طلبان و سایر مردم همواره به رفتار نامزد های اصلاح طلبان انتقاد می کنند و آنان را در وضعیت موجود شریک می دانند. با حضور سه نامزد موجود در عرصه انتخابات ضمن اینکه فضای سیاسی جامعه به خوبی همنوایی می کند و سفرهای آقای خاتمی به فارس و بوشهر و یاسوج و حضور و استقبال پرشور مردم پیام های جدی برای اهل سیاست دارد و عواملی که ایشان را وادار به حضور کرد همچنان باقی است.

آقای موسوی نیز بخشی از گفتمان سیاسی کشور را در اختیار گرفته و آقای کروبی به همدان و آذربایجان مسافرت کرده، همه حکایت از اقبال جامعه نسبت به اصلاح طلبان و رسالت و مسوولیت خطیر آنان دارد. جناح راست و جریان حاکم امیدوار است سناریوی ۸۴ تکرار شود و با تعدد نامزد های اصلاح طلب مجدداً فرصتی برای تمدید و ادامه دولت اصولگرا فراهم شود. بخش بسیار محدودی از نیرو های اصلاح طلب نیز بدون توجه به عواقب امر و با تصور اینکه ستاره اقبال اصولگرایان افول کرده است معتقدند تنوع نامزد ها به نفع جامعه است و از ادامه رقابت اصلاح طلبان با همدیگر دغدغه ندارند. اما بسیاری از اصلاح طلبان در تحلیل های خود معتقدند نگاه مردم به جبهه اصلاحات و مواضع آنان جلب شده است. پیروزی در انتخابات به شرط تلاش جدی و تدبیر و ائتلاف ممکن و در دسترس است. تفرقه و تنوع به نفع رقیب است. و عقلانیت فعالان جبهه اصلاحات و درک مسوولیت نامزد ها مانع از تکرار اشتباه ۸۴ خواهد شد.

از طرفی باید توجه داشت که هر سه نامزد جبهه اصلاحات دارای شرایط مساعد و برتری قابل توجه نسبت به نامزد های اصولگرایان از جمله رئیس کنونی دولت هستند. جناح رقیب چنین القا می کند که دغدغه اصلاح طلبان از تایید صلاحیت باعث تنوع شده که این شایعه نیز مردود است چون مشروعیت انتخابات با رد صلاحیت چنین شخصیت های شناخته شده و معتبری زیر سوال می رود. نتیجه اینکه این قلم معتقد است نامزد های اصلاح طلب با درک شرایط کشور و احساس مسوولیت ملی پا به صحنه انتخابات گذاشته، دیدگاه های خود را با مردم در میان می گذارند و هر سه با احترامی که به دید و نظر مردم قائلند، هر کدام که مورد اقبال بیشتر مردم قرار گرفتند و درجه پیروزی در انتخابات برای جبهه اصلاحات را افزایش دادند، نامزد حاضر در ۲۲ خرداد خواهند بود. لذا این تنوع نه از سر دغدغه به خاطر تایید صلاحیت یا آز و خودبینی که به خاطر احترام به جامعه و ارزیابی دیدگاه مردم و اطمینان از پیروزی در انتخابات و تغییر شرایط کشور است. از این رو از اعضای ستادهای هر سه کاندیدا انتظار می رود با تکیه بر شیوه های مدنی و در عین جدیت در تبلیغ دیدگاه کاندیدای خود راه را برای همکاری های بعدی و ائتلاف هموار کنند و مواظب برنامه های رقیب برای پررنگ کردن تفاوت ها و ایجاد شکاف های عمیق باشند. در دنیای امروز رقبای سرسخت انتخاباتی ساعاتی پس از اعلام نتایج برای تشکیل دولت های ائتلافی با هم تشکیل جلسه می دهند و توافقنامه امضا می کنند. آقایان خاتمی و موسوی و کروبی ۳۰ سال سابقه همفکری و همکاری دارند؛ آقای خاتمی وزیر آقای موسوی و آقای موسوی مشاور آقای خاتمی بوده اند و رابطه با آقای کروبی نیز در همین سطح بوده است. قانون همه یا هیچ منسوخ است. اینکه تصور شود اعلام حضور سه کاندیدا به مفهوم پایان تفاهم و گفت وگو و توافق است یا تنها راه تفاهم اعلام انصراف دو نفر به نفع یک نفر در شرایط کنونی است از این نظریه منشأ می گیرد ولی تا انتخابات سه ماه فرصت و ظرفیت های فراوانی وجود دارد و اصلاح طلبان تجربه کافی برای تدبیر و مدیریت این پروژه را دارا هستند.

سیدمحمود میرلوحیہ

معاون وزیر کشور دوره اصلاحات

توضیح؛ این یادداشت قبل از اعلام انصراف خاتمی از کاندیداتوری نوشته شده است



همچنین مشاهده کنید